جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر از نگاهی دیگر
سرمایه داری، بازی و ورزشی مردمی را به تجارتی پرسود برای خود تبدیل کرده است!

منتشر شده در مجله اینترنتی دانش و امید شماره ۱۴
مرتضي محسني
«بازار شقاوت» سرمایه داری هر چیز لذت بخشی که به زندگی انسانها معنا میبخشد از جمله عشق، شادی، بازی، هنر، … را به کالا تبدیل کرده و آنگاه با واسطه پول خرید و فروش میکند، همان پولی که به قول مارکس «… با تصاحب توانایی خرید هر چیز، با تصاحب توانایی تملک همهی اشیاء، ابژه ی تصاحبی آشکار و معلوم است. جهان شمولی توانایی آن، همانا بیانگر قَدر قُدرتی آن است. بنابراین، پول چون قادری مطلق عمل میکند…» [و آنگاه با اشاره به شکسپیر و گوته از زبان صاحب پول ادامه میدهد] «آن چه که از طریق واسطهای به نام پول برایم انجام میشود و بابت آن میتوانم وجهی بپردازم (یعنی چیزی که پول میتواند بخرد)، خودم هستم: صاحب پول، حدود قدرت پول، حدودِ قدرت من است؛ ویژگیهای پول، ویژگیها و قدرتهای ذاتی من است: ویژگیها و قدرتهای صاحب آن…»[1]
مبدل ساختن فوتبال، یک بازی مفرح و سرگرمیِ مردمی همچون دیگر ورزش ها، بازیها و سرگرمیهای فردی و گروهی و نیز هنرها و … به بازاری برای نمایش قدرت پول (سرمایه) و افزودن برآن، لذت این بازی و سرگرمی را از میان برده و انجام آنرا به بازار مکارهای برای سرمایه داران مبدل کرده است. بازی و سرگرمیای که همچون دیگر بازیها و سرگرمیهای آفریدۀ انسان برای لذت بردن از اوقات فراغتش بوجود آورده؛ اما اکنون به تجارت و در ادبیات نظام جهانی سرمایه، به «صنعتی» پرمنفعت برای سرمایه و شرکتهای بزرگ چند ملیتی سرمایه داری تبدیل شده است.
آنچه که فِران سوریانو (Ferran Soriano) (تاجر اسپانیایی، مدیر اجرایی باشگاه منچسترسیتی و چند باشگاه کوچکتر و پیش از آن هم مدیر کل باشگاه بارسلونا) در کتابش به نام «گل: توپ شانسی وارد دروازه نمی شود.» میگوید: «مدیریت یک باشگاه فوتبال از اصول مدیریتی صنایع دیگر استفاده میکند و همین نوع مدیریت میتواند در صنایع هم برای بهرهوری بیشتراستفاده شود»، نشان دهندۀ آن اتفاقی است که سرمایه داری بر سر همهی ورزشها و به ویژه فوتبال آورده و این بازی و ورزش را به «صنعتی» پول ساز مبدل ساخته است.
نتیجۀ حرص و طمعِ ثروت اندوزی سرمایه هم، نه شادی و سرگرمی، بلکه عصبیت، نژادپرستی و خشم و نفرتی عمیق در دل ملتهای وارد شده به این معرکۀ «گلادیاتورها» (جام جهانی فوتبال) و حتی کشورهای وارد نشده به این کارناوال، مینشاند و در سوی دیگر پول است که بر سرمایۀ انباشته شدۀ پیشین، افزوده و آنچه ته جیب طبقه کارگر و نیروی کار باقی مانده است را هم به جیب سرمایه داران واریز میکند؛ چه آنانی که مستقیما و به امید سرگرمی و شادیای موقت به عنوان تماشاگر در این مسابقات حضور مییابند و چه میلیونها انسانی که با تلویزیونهای کابلی و غیرکابلی و دیگر رسانهها با پرداخت مبالغی کم يا بیش به تماشای بازیهای گلادیاتوروار تیمهای مختلف مینشینند. به بیان دیگر، فحاشی و زد و خورد «هولیگان»ها (Hooligan) یا به اصطلاح تماشاگرنماهای فوتبال حرفهای، پیش، در هنگام و به ویژه پس از هر مسابقه که بارها سبب کشته و مصدوم شدن تعدادی از تماشاچیان و یا رهگذران و تخریب وسایل و اخلال در خدمات عمومی شده است، اوج بربریتی است که صنعت فوتبال با هدف کسب سود بیشتر توسط سرمایه در دل مردمِ از خود بیگانه شده، کاشته و بدون توجه و اهمیت به اصول انسانی، لذت یک بازی گروهي که قرار بود، فرح بخشِ اوقات فراغت این مردم باشد و شادی به دل آنها بنشاند را به خشم و نفرتی دیوانه وار مبدل کرده است.
نگاهي گذرا به تاریخچه شکل گیری فوتبال نشان میدهد که این ورزش هم، همانند همۀ ورزشهای دیگر از نخستین سرگرمیهای انسان بوده که به تدریج و در گذر زمان شکل و شمایل کنونی به خود گرفته است. بازی با توپ یا چیزی شبیه به آن، کشتی گرفتن، دویدن و … تاریخچهای بسیار دور و دراز و به قدمت تاریخ زیست انسانی دارند و بنا به نیاز انسانها و مناسبات میان مردم جوامع مختلف، با اشکالی متفاوت و حتی گاهي به صورت خشن و بیرحمانه (مانند بازی با سرهای بریده شدۀ طرف شکست خورده در جنگ) انجام میشده است. اما، با گذر از این اشکال ابتدایی، بنیان فوتبال در شکلی مشابه آنچه اکنون اجرا میشود، در چین باستان شناسایی شده و سپس در انگلستان شکل و شمایل فعلی به خود گرفته است. لازم به یادآوری است که این بازی (ورزش)، توسط مردم عادی به عنوان یک سرگرمی ساده و گروهي انجام میشده، چرا که نیاز به وسایل و ابزار خاصی به جز چیزی شبیه به توپ و چهار قطعه سنگ یا چوب به عنوان دروازه، نداشته است. در حالی است که اَشراف، زمینداران و طبقات مسلط تا اوایل سده بیستم با ورزش و بازیهای ویژهای همچون شکار، اسب سواری و شمشیربازی و از این قبیل ورزشهای پرهزینه، خود را سرگرم میکردند و اکنون نیز سرمایه داران با بازی گلف، خرید هواپیماهای شخصی، اتومبیلهای گران قیمت، قایقهای تفریحی، جزایر اختصاصی و اخیرا سفرهای گردشگری به فضا و … «اوقات فراغت» خود را سپری میکنند.
با شکلگیری بازیهای المپیک نوین در سال 1896، همۀ مسابقات ورزشی در کلیه رشتهها بر طبق منشور اولیه المپیک، فقط توسط ورزشکاران غیرحرفهای انجام میشد تا اینکه سرمایه داری توانست به تدریج المپیک را همچون دیگر جشنوارههای ورزشی به تصرف خود درآورده و با «آزادسازی تبلیغات تجاری»، این مسابقات را به سمت و سوی سودجویی هرچه بیشتر سرمایه دارانه تغییر مسیر دهد؛ به گونهای که فقط ورزشکاران «نام و نشان دار» حرفهای، امکان شرکت در این مسابقات را یافتند و بدیهي بود که فوتبال هم به عنوان ورزشی مردمی و همه پسند و پولسازترین ورزش از نظر سرمایه داری به سرعت توسط آن تسخیر شد و تقریبا از همان ابتدای بنیانگذاری جام جهانی در سال 1930 و دیگر مسابقات فوتبال، تبلیغ کالاهای ساخت شرکتهای سرمایه داری و خرید و فروش بازیکنان حرفهای به عنوان نمونه هایی از گلادیاتورهای مدرن، در مسابقات، حضوری برجسته و چشمگیر داشتند. هرچند، تا سالهای بعد، حضور بازیکنان و تیمهای غیرحرفهای در مسابقات بینالمللی منعی نداشت و در کنار مسابقات حرفهای بازیهای غیرحرفهای (آماتور) هم انجام میشد، اما اکنون، با سیطره کامل نظام سرمایه داری بر کلیۀ جوانب ورزشهای ملی و بینالمللی و عطش سیری ناپذیرش برای انباشت سرمایه، فقط تیمها و بازیکنان کاملا حرفهای به عنوان «چهرههای شاخصِ» جامعه (سلبریتی ها) در چارچوب باشگاههایی که به صورتی سرمایه دارانه اداره میشوند، آن هم با تبلیغات فراوان به عنوان ابزار سودآوری هرچه بیشتر بکار گرفته میشوند. به دنبال آن و با «صنعتی»سازی هرچه بیشتر سایر رشتههای ورزشی و مسابقات ملی، منطقهای و بین المللی، این تغییر در المپیک هم بوجود آمد و اکنون تقریبا هيچ مسابقه و جشنواره ورزشیِ به اصطلاح حرفهای، خارج از چارچوب نظام جهانی سرمایه انجام نمیشود.
در دنیای امروز تیمهایی که حداقلهای شرایط حرفهای (بخوانید قرارداشتن زیر سیطرۀ کامل نظام سرمایه داری) را نداشته باشند، اساساً از حق شرکت در بازیهای مختلف بینالمللی و حتی داخلی برخوردار نیستند و جهانِ سرمایه فقط و فقط با معیار کالایی بودن ورزش (فوتبال) و ورزشکار (انسان) اجازه میدهد که مردم به این سرگرمی بپردازند، تا سرمایه بتواند، هم از انجام این بازیها و فروش بلیط مسابقات و هم از حواشی و تبعات آن که تولید و ارایه بالغ بر صدها نوع کالا، خدمت، خبر و پخش تلویزیونی تا هزینههای سفر و فروش لباسهای خاص باشگاهي و ملی و انواع و اقسام کالاهای مصرفی بیهوده و خرید و فروش برده گونه بازیکنان، حداکثر سود را ببرد.
از سوی دیگر، کسب سود سرشار سرمایه در قالب «حرفهای کردن» ورزش، باعث شده، سرمایه همچون دیگر قوانینِ حقوقیِ وضع کرده برای حفظ و افزایش منافع اش، قوانین و دستورالعملهایی جهان شمول برای مسابقات ورزشی مدون و مصوب کند که تخطی از آن به منزله تخطی از قوانین حقوق بین الملل، تلقی شده و منجر به کیفر برهم زنندۀ این قوانین میشود. همچنین برای سلطه هر چه بیشتر بر این تجارت یا «صنعت» انواع نهادها شامل باشگاهها، فدراسیونهای ملی و منطقهای، کنفدراسیونهای قارهای و فدراسیونهای جهانی تا انواع کمیتههای حقوقی، اخلاقی، پزشکی، فنی و … را با بکارگیری شبانه روزی هزاران نفر برای اجرای بدون خدشه قوانین و مقررات حرفهای این بازیها شکل داده است. نمونههای این شکل از اقتدارگرایی سرمایه و سلطه سیاست بر ورزش اکنون به وضوح قابل مشاهده است و دیگر قابل انکار نیست. اما، کمتر کسی به این مسئله از این زاویه مینگرد که چرا باید بازی و سرگرمیای مردمی، با این همه نهادهای زائد و قانون و مقررات دست و پاگیر حقوقی و سیاسی غیرقابل توجیه احاطه شده باشد.
پر واضح است که نهادهای اجرایی ورزش حرفهای نیز همانند همۀ نهادهای برساختۀ سرمایه از صدر تا ذیل در فساد مالی و اخلاقی و … غوطهورند؛ همان فسادهایی که از ابتدای شکل گیری این مسابقات وجود داشته و گاهي گوشههایی از آن نیز برملا شده است. فساد، بخشی جدایی ناپذیر از نظام سرمایه داری است و فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) هم به عنوان نهادی در چارچوب و تابع این نظام هرگزاز آن مبرا نبوده و نیست. همچون افشای فساد مالی گسترده در فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) که در سال 2015 عالی رتبهترین مقامات آن در زوریخ سوئیس که به اصطلاح محاکمه شدند. همچنین به تبعیت از نظام حاکم و مسلط بر نهادهای بین المللی، فدراسیونهای ملی از جمله فدراسیونهای ورزشی کشور خودمان هم از این قاعده مستثنی نبوده و نیستند. اخیراً فسادهای کلان مالی و رفتارهای مضحک و قرون وسطایی همانند جادوگری و … که پوششی بر همان فساد داخلی است، نیز با هدف استفاده از ثروت برای قدرت و قدرت برای ثروت هر چه بیشتر شیوع و گسترش یافته که گاهي بخشهای اندکی از آن هم افشا میشود.
جام جهانی فوتبال 2022 قطر هم که به قول معروف کوس رسواییِ فساد همه جانبهاش گوش عالم و آدم را کر کرده، مصداق بارز قدرت پول و حرص و آز سرمایه در سالهای اخیر است که روشن و بیپرده، شقاوت و جنایت سرمایه داری را به نمایش گذاشته است؛ از چگونگی واگذاری اجرای این مسابقات به کشوری با جمعیتی زیر دو و نیم میلیون نفر (که جمعیت بومی آن فقط قدری بیشتر از 12 درصد ساکنین آن را تشکیل میدهد)، لمیده بر یکی از بزرگترین میادین گازی و نفتی جهان، تا جنایات رخ داده در حین ساخت و ساز ورزشگاهها، تفرجگاهها و …، همگی نقض آشکار همان قوانین بینالمللی دنیای سرمایه دارانه است که گویا صرفا برای محکومسازی و کیفر کشورهای پیرامونی «نافرمان» از آنها استفاده میشود؛ اما در اینجا، علیرغم اعتراض و محکوم سازی این جنایات توسط برخی ورزشکاران و فعالان سیاسی، باز هم از جانب دولتها و سازمانهای بینالمللی و «حقوق بشری» تحت سلطه سرمایه نادیده گرفته میشود.
بر طبق آمارهای اعتراف شدۀ رسمی در جریان اجرای پروژههای مرتبط به این مسابقات، تاکنون بیش از شش هزار و پانصد نفر کارگر غیربومی که عموما توسط پیمانکاران غربی از کشورهای آسیای جنوب شرقی به این کشور آورده شدهاند، به دلیل ناکافی بودن و نقص سیستمها و تجهيزات ایمنی دچار حادثه شده و جان خود را از دست داده اند. به نقل از نشریه گاردین انگلیس، سقوط از ارتفاع و همچنین ایست قلبی به دلیل گرمای طاقت فرسا در حین این ساخت و سازها، مهم ترین عامل وقوع این حوادث بودهاند. این کارگران همگی در بدترین شرایطِ کاری ممکن در هوای بالای پنجاه درجه در این خرده کشور برای احداث ورزشگاهها، تفرجگاهها و هتلهای عظیم و فوق مدرن که معلوم نیست پس از اتمام مسابقات، به چه کار خواهند آمد و هزینههای ساخت و ساز و سپس نگهداری این ورزشگاهها و تاسیسات چه میزان از دلارهای نفتی و گازی را باز هم به جیب شرکتهای چندملیتی امپریالیستی واریز خواهد کرد، بکار گرفته شدهاند تا جهان سرمایه و شرکتهای غربی بتوانند در پیوند و همدستی با پیمانکاران نیروی انسانی (برده داران مدرن) از کشورهای آسیای جنوب شرقی، به ویژه بنگلادش، پاکستان، فیلیپین، هندوستان و …، سودهای میلیارد دلاری به جیب بزنند و در دو هفتۀ برگزاری این مسابقات، نظام جهانی سرمایه داری به اهداف خود دست یابد و خرده کشور قطر هم به عنوان یکی از ویترینهای سرمایه داری نئولیبرال[2] خود را در این جهان سود و توحش سرمایه بنمایاند. این در حالی است که طبق گزارش B.B.C پیمانکار اصلی این ساخت و سازها یعنی «گروه بینالمللی البندری» حتی از پرداخت حقوق و دستمزد توافق شده این کارگران هم طفره میرود و حدود 60 نفر کارگری که در اعتراض به عدم دریافت 7 ماهۀ حقوق و دستمزد خود از این پیمانکار در تاریخ 24 اوت 2022 در برابر دفتر این گروه در دوحه، تجمع کرده بودند، به بهانه نقض «قوانین امنیتی» بازداشت و یا اخراج شدند.
در برگزاری این مسابقات، کار به جایی رسیده که نظام جهانی سرمایه برای حفاظت و امنیت این مسابقات به ظاهر مردمی، خرده کشور قطر را وادار ساخته که از جتهای جنگنده چند منظوره «یوروفایتر تایفون» (Eurofighter Typhoom) که ساخت یک کنسرسیوم اروپایی متشکل از شرکتهای بیای ئی سیستمز، ایرباس و لئوناردو است و بخشی از مدیریت آن هم توسط پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) انجام میشود، استفاده کند. در واقع، یک جشنواره ورزشی که باید محل شادی و نشاط ورزشکاران و تماشاچیان باشد، توسط نظام جهانی سلطه به مکانی برای فروش جنگ افزارهایی همچون هواپیماهای جنگنده تبدیل شده است، «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»!
شعار «عالم الواحد، موطن الواحد» هم که به عنوان شعار اصلی جام جهانی قطر انتخاب شده، جهانی سازی (گلوبالیسم) را به آشکارترین شکل پایانِ تاریخیِ خود توصیف و تبلیغ کرده و نشان دهنده سیاست سرمایه داری جهانی شده و امپریالیستی است که میخواهد آن را به عنوان هدف نهایی و همیشگی و بدون جایگزین به جهانیان القا کند.
در این میان، میلیونها انسان در جهان با سرگرم شدن کاذب در حین تماشای این مسابقات، از عمق فجایع این نظام ضد انسانی غافل میمانند و همسو با اهداف نظام سرمایه داری محو زرق و برق مسابقات و «گلادیاتورهای» جهان کنونی میشوند و با رویا پردازیهای ناشی از تبلیغات تحمیق کننده، آیندهای اینچنینی را برای خود یا فرزندانشان در مُخیله میپرورانند. غفلتی که نظام سرمایه داری برای تخدیر افکار عمومی به انحاء مختلف و از طریق جشنوارههایی مثل مسابقات ورزشی بینالمللی همچون جام جهانی فوتبال، … و یا سینمایی از نوع کن فرانسه، اُسکار آمریکا، … و یا موسیقی مثل یورو ویژن، گِرَمی و … به گسترش آن میپردازد و اهداف سودجویانه خود را از طریق «قهرمان»سازیهای دروغین، مغرضانه و هدفمند، در اذهان مردمِ مسحور شده در این نمایش قدرت، حک میکند و پیش میبرد.
اینکه برخی تصور میکنند در میان این همه جنگ و تنش، بیکاری، تورم، فقر، بی خانمانی ناشی از رکود و بحران اقتصادی که به واسطۀ ذات طمع ورزانه و آز بی پایان نظام سرمایه داری امپریالیستی بر جهان مستولی شده است، میتوان با انجام این نوع بازیها و مسابقات ورزشی و هنری، اندکی از رنج و آلام انسانها کاسته و زمانی هرچند کوتاه افکار میلیونها انسان را آرامش بخشید و موجب کاهش فشار زندگی بر آنها شد، نه تنها نادرست که دقیقا در جهت همان برنامههای نظام سلطه است که میخواهد از این مسابقات و به اصطلاح جشنوارههای ورزشی و هنری علاوه بر کسب سود سرشار مادی، به عنوان مفری برای به انحراف کشاندن اذهان عمومی استفاده کند. بنابراین سمت و سوی مبارزه انسانهای مبارز و آگاه، باید در جهت افشا اين برنامه و همزمان تهاجم بی امان بر «نظم» سرمایه دارانه باشد تا در آینده و در جهانی بهتر، در صلح و آرامش بتوان از اجرای این برنامهها لذت برد و اوقات فراغتی مطابق با نیازهای انسانی برای همه فراهم آورد.
جام جهانی فوتبال 2022 قطر که ظاهرا بیش از همۀ جامهای جهانی پیشین برای آن سرمایه گذاری شده و بسیار بیشتر از آنها هم موجب زیر پا گذاشتن حقوق اولیه و حتی «قتل عام» نیروی کار شده است تا سرمایه بتواند همچنان با این ابزارهای تبلیغاتی و نیزایجاد جنگ و خشونتهای بی پایان در گوشه گوشۀ جهان و دامن زدن به رنج انسانها ادامه حیات دهد، به صورت پراکنده، مورد اعتراض قرار گرفته است؛ اما، متاسفانه، موجب آگاهي عمومی و اتحاد عمل جهت شکل گیری کنشی جمعی برای عدم حضور در این مسابقات که بیشتر به جدال گلادیاتورها در عصر مدرن شبیه است تا رقابتهای سالم و زیبای انسانی، نشده است. بدین ترتیب، غلبه بر سوء استفاده از انسانها، در جهتی که گفته شد تنها و تنها با پشت سرگذاشتن نظام سرمایه داری امپریالیستی ممکن است که طلیعۀ این نبرد به تدریج در این سو و آن سوی جهان در حال نمایان شدن است.
[1] مارکس، م.، مترجم: حسن مرتضوی. (1844). دست نوشته های اقتصادی و فلسفی. ص 218 و220
[2] محسنی، م. (1400). شیخ نشین های خلیج فارس نمایشگاه سرمایه داری نئولیبرال و پایگاه ضد انقلاب جهانی. دوماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دانش و امید. سال دوم. شماره دهم. ص 238-229
…آمریکا جنگ اوکراین رو یک نعمت استراتژیک میداند تا قدرت روانی مردم روسیه را با ادامه اقدامهای پهبادی به مراکز…
۱- هرتزوک در سفر آذربایجان غلط خیلی بزرگتر از دهان خودش کرد. او گفت: پرچم اسرائیل، پرچم آذربایجان است و…
جناب محترم مددوف میفرمایید: «امروز بریتانیا به عنوان متحد اوکراین عمل می کند و به این کشور کمک های نظامی…
بیش از ۷۰ تروریست اوکراینی کشته شدند، چهار خودروی زرهی جنگی و پنج کامیون وانت منهدم شد. این تقریبا بخشی…
کمتر ولی بهتر نویسنده مقاله کیست؟ یا اینکه باید نوشت: شاهد از همانی که «آقای علوی» برگردان کننده آن است؟؟…