جنگ ناتو و صهیونیسم بر علیه ایران – محادین – احمد مزارعی

نوشته : دکتر موفق محادین،استاد دانشگاه و عضو اتحادیه نویسندگان اردن
مترجم : احمد مزارعی، سایت المیادین لبنان ، ۲۳ اکتبر ۲۰۲۲
پایتخت کشورهای اعراب مرتجع تبدیل به مراکز جاسوسی سیاستگذاریهای اطلاعاتی دو کشور انگلستان و آمریکا گردید تا بتوانند به تبلیغات منفی بر علیه حکومت دکتر محمد مصدق پرداخته و آن را سرنگون کنند، مصدق جزء جنبش روحانیت نبود بلکه بیشتر به سکولاریسم سیاسی نزدیکی داشت، متاسفانه تجربه حکومت ملی وی در سال ۱۹۵۳، با کمک کشورهای مذکور سقوط کرد و شاه فراری مجددا به حکومت بازگردانده شد واز پشتیبانی نیروهای ارتجاعی عرب که به انتظار بازگشت شاه بودند برخوردار شد، حاکمان منطقه ابتدا وابسته به اتحاد پیمان آتلانتیک شمالی بودند که در ادامه نام خود را به پیمان «بغداد آنکارا» تغییر داد . این پیمان پس از سقوط شاه به تشکیل ائتلافی با شرکت صدام حسین اقدام نموده و جنگی منطقه ای وجهانی را بر علیه ایران انقلابی سازمان دادند (۱) با شروع جنگ همه منطقه شرق عربی و خاورمیانه بوسیله این ائتلاف وارد مجموعه ای از جنگها ، بحرانها، و مشکلاتی بسیار گسترده ای گردید که تاکنون با قوت تمام ادامه دارد، در میان این درگیریها و انشعابات نیروهای نوینی (بنام محور مقاومت) سربرآورد که با اسرائیل و منافع آمریکا و استعمار در منطقه در تضاد قرار گرفته و مجموع منافع آمریکا و پیمان ناتو که در ارتباط با اسرائیل قرارداشت مورد تهدید قرار داده است
در این دوره منطقه شرقی اعراب شامل کشورهای مصر، سوریه و عراق بطور دایم مورد هدف نیروهای ائتلاف ، آمریکا ، اروپا و صهیونیزم و وابستگانش یعنی کشورهای مرتجع نفتی و غیرنفتی عرب قرار داشت واین ائتلاف سیاه ابتدا توانست قاهره را شکست داده و از میدان مقاومت خارج کند ، سپس اشغال بغداد در سال ۲۰۰۳، در پی آمد ، اما سیاست ائتلاف سیاه مذکور در برابر قلعه مستحکم سوریه با شکست روبرو شد و سوریه پابرجا ایستاد
در مورد ایران و ترکیه باید گفت که ایران بعد از سقوط شاه مورد تهاجم دائمی این ائتلاف قرار داشت و همچنان این تهاجم ادامه دارد، در مورد ترکیه باید گفت که این کشور هدف آینده ناتو خواهد بود ، تجربیات سابق بسیاری از کشورها نشان داده است که کشورهائی که به این ائتلاف امپریالیستی پیوستند نیز دیر یا زود به اشغال آنها در خواهند آمد
زیرا ائتلاف اسرائیلی – امپریالیستی هیچ شراکتی بجز سرسپردگی کامل از کسی قبول نمی کند واین شریک هر چقدر که خوش خدمتی مطلوب نسبت به انها نشان دهد مورد قبول واقع نخواهد شد، ائتلاف مذکور خواستار انچنان سرسپردگی میباشد که همه تصمیم گیریهای سیاسی و اقتصادی از این کشورها سلب شده آنچنانکه با عراق و لیبی عمل کردند.
در پرتو آنچه توضیح داده شد، هم اکنون این ائتلاف بعد از سقوط شاه ، جنگی جهانی را برعلیه ایران سازمان داده است ، ابتدا صدام را تحریک و تشویق نمودند با این وعده وی میتواند با شرکت درجنگ علیه ایران جانشین شاه درمنطقه شده و حمایت کشورهای نفت و گازی خلیج را به عهده بگیرد، اما پایان این جنگ بیهوده این بود که دو کشور توانائی و امکانات عظیم خودرا با دستان خود نابود کرده و ملل منطقه را از یک نهضت بسیار بزرگ اقتصادی محروم نمودند
امروز نیز این ائتلاف سیاه درصدد است که جنگی منطقه ای و بین المللی را بر علیه ایران به راه بیندازد و دستاوردهای محور مقاومت و ممانعت که طی دوره بعد از انقلاب ایران بر علیه استعمارگران و تروریسم آنها در منطقه به وجود آمده بر باد دهد ، و مهمتر اینکه دستاوردهای این ائتلافات معتبر وقدرتمندانه ای که میان این اردوگاه از یک طرف و روسیه و چین از طرف دیگر به وجود آمده را متوقف سازد ، این ائتلاف به مثابه کلید استراتژیکی جهانی بسیار مهمی میان اوراسیا و»جاده ابریشم» میباشد که شامل بازاری بسیار بزرگ با درآمدهای سرشار برای ایران و منطقه میباشد
هم اکنون نیز»ائتلاف سیاه»همچون گذشته میکوشد حکومتهای منطقه خلیج را که حافظان نفت و گاز(برای استعمارگران) می باشد مجددا بر علیه ایران و هر کشور دیگری را در منطقه که به استقلال ملی و کرامت خود پایبند باشد، بکار بگیرند و در این مسیر همچون گذشته سیاستهای فریبکارانه وایدئولوژی طایفه ای را که مناسب اسرائیل باشد به خدمت میگیرند
در اینجا باید در مورد فریب خوردگانی که به بیماری فراموشی و بدفهمی دچار شده واز خطر ایران در مناطق ، و جزایر سه گانه و یا «عربستان» (۲) (منظور خوزستان است) صحبت میکنند حتی از خطر ایران در دوره قبل از اسلام پیش از آنکه ایرانیها مسلمان شوند نیز صحبت می کنند ، اما از خطر کنونی توسعه طلبی اسرائیل ، ناتو ، خطر و یا خطرات تجاوزات گوناگون امریکا و اروپا صحبتی به میان نمی آورند، و یا از خطر ترکیه نیز صحبتی نمیشود که سرزمینهای بسیار گسترده تر و مهمتری از جزایر سه گانه و عربستان به اشغال خود درآورده است
ایا سرزمین فلسطین که توسط اسرائیل که دشمن اصلی و اشغالگر فلسطین به حساب می آید و از طرف آمریکا که دوست همه شما ها مرتجعین میباشد ، مورد حمایت قرار دارد چرا صحبتی به میان نمی آورید؟ آیا سرزمین مقدس فلسطین مستحق یادآوری و دفاع نمیباشد؟ تا به دفاع از آن برخیزید و بر علیه صهیونیسم و ستمگری در حق ملت مظلوم فلسطین مبارزه کنید؟
همچون اسرائیل اشغالگر، ترکیه اشغالگر را نیز داریم که همچنان روء یای الحاق موصل و حلب را در سر میپروراند و خواستار احیای قرارداد استعماری لوزان درسال ۱۹۲۳،میباشد
ایا تفسیر همه آنچه را که در بالا گفته شد به این منظور انجام نمیگیرد تا انظار مردم را از دو خطر بزرگ موجود در منطقه منحرف سازند یعنی اسرائیل به عنوان خطر اصلی و ترکیه به عنوان دشمن و همسایه ای احمق . حقیقت اینست که جنگ اعراب مرتجع بر علیه ایران اتفاق تازه ای نیست و تنها از زمان انقلاب تازه ایران در سال ۱۹۷۹، آنچنان که ادعا می شود،آغاز نشده بلکه بطور مشخص به بیش از یک ربع قرن قبل از انقلاب ۱۹۷۹ و در مرحله مبارزات نوین ملی در ایران باز میگردد که رهبر حکومت ایران دکتر محمد مصدق اقدام به ملی کردن صنعت نفت ایران نمود و وارد یک درگیری با شرکتهای نفتی انگلستان و آمریکا گردید
در نیمه های سال ۱۹۶۰،میلادی مجددا تظاهرات گسترده نیروهای مذهبی و ملی بر علیه شاه شعله ور گردید در این تظاهرات عکسهای جمال عبد الناصر نیز به صحنه آورده شد ،این بار نیز مجددا اعراب مرتجع منطقه متحدا به میدان آمده و تحت نام «کنگره اسلامی» ، حمایت خود را از شاه که انها وی را حامی مسلمانان می دانستند و در ضدیت با نیروهای ملی و مخالفان شاه با تمام معنی گسترده ان که شامل روحانیون به رهبری طالقانی ، خمینی وهمچنین حزب توده نیز میشد (۳)، متحد شدند.شگفت انگیز اینکه در آن دوره ائتلاف اعراب مرتجع که همگی سنی واز پیروان عمر بودند با شاه شیعی،(شاه به ادعای خودش کمربسته قمر بنی هاشم و امام رضا بود) بر علیه مصدق و خمینی متحد شده بودند.
در دوره مذکور اعراب مرتجع ،انواع گوناگون اسلام آمریکایی را به خدمت می گرفتند تا بر علیه نیروهای ملی ، مترقی و همچنین رهبران سیاسی مبارزات ضد آمریکایی و در خاورمیانه همچون مصدق در ایران و عبد الناصر در مصر استفاده کنند، عجیب اینکه همان اعراب مرتجع دیروزی امروز در راس اعراب نفتی قرار داشته وبا دفاع از عرب و قومیت عربی بر ضد ایران استفاده می کنند ، چرا واز چه زمانی؟تنها از زمانی که شاه ایران سرنگون شد و سفارت اسرائیل تبدیل به سفارت فلسطین در تهران گردید و دولت ایران خود بر نفت و ثروتهای ملی خود تسلط پیدا کرد، به این معنی که جنگ و مخالفت اعراب مرتجع برعلیه ایران در هماهنگی با همان جنگ صهیونیسم، و امپریالیسم و شرکتهای نفتی بر علیه ایران است
اما در مورد خصوصیت ترکیه و مشابهت ان با ایرانی ها که این روزها از صبح تا شام بر علیه ایران تبلیغ میشود، باید به ملاحظات زیر توجه کرد:
یکم – در مقابل ترکهای بادیه نشین ، بویژه در آسیای میانه و شمالی ، پیش از انتقال آنها به آسیای غربی – شمالی ، که به جنگهای بادیه نشینان ترک و آوردنشان از طرف بیزانس ارتدوکس ، برای مقابله با مغولها و تهاجمات کاتولیک (جنگها و تهاجمات صلیبی) آغاز شد.
در مقابل این تاریخ ترکها، آنچنانکه ابن فضلان،از علما و محققان عصر خلافت عباسی، نوشته است ، ملتهای ایرانی در تمدن اسلامی – عربی، شرکای کامل هستند ، بلکه غالب علما و فلاسفه و نحویها در این تمدن به ملتها ی ایرانی منتسب می باشد
بی معنی نیست که بعضیها بر این نظر میباشند که بر خلاف این مقوله که مغلوبان مقلد و تابع غالبان میشوند، ولی در مورد اعراب غلبه یافته باید گفت که آنها بیشتر مایل بودند تا از مغلوبین خود (یعنی ملل ایرانی) تقلید کنند
دوم – در مقابل تسلط غالبان عرب بر مغلوبین ملتهای ایرانی ، در اینجا ترکهایی که کمتر پیشرفته بودند بر اعراب تسلط یافتند ، در ابتدا طوایف سلجوقی که در دربار عباسی ها نفوذ کردند ودرپایان که به اشغال کامل در سال ۱۵۱۶، انجام گرفت و قرنها بطول انجامید که این تسلط همراه بود با استبداد ، عقب ماندگی و حکومتهای فئودالی.
زیرنویسها :
(۱) – خلاصه ای فشرده:بنا به نوشته حامد حمدانی، استاد تاریخ وعضو سابق حزب کمونیست عراق در کتاب چهارصد صفحه ای خود :»اسرار وخفایا حرب العراقیه الایرانیه» بعد از انقلاب ایران ، رامسفلد معاون ریگان رئیس جمهور سابق آمریکا به عراق مسافرت کرده در ملاقات با حسن البکر پیشنهاد داد که عراق و امریکا با کمک هم ایران را شکست داده وبر خلیج فارس وخوزستان تسلط پیدا کنند وایران تنها به دریای عمان دسترسی داشته باشد و تنگه هرمز نیز در اختیار عراق و امریکا باشد، حسن البکر این پیشنهادرا نپذیرفت ، لذا رامسفلد به صدام حسین مراجعه کرده که متاسفانه وی کورکورانه پیشنهاد رامسفلد را پذیرفت و در مدت کوتاهی تمام اسلحه های مدرن آمریکا در عربستان را به عراق منتقل کردند ، وتو خود حدیث مفصل…..
(۲) – حضور هموطنان عرب خوزستانی در ایران به صدر اسلام یعنی بیش از هزار واندی سال برمیگردد ، در آن برهه حاکمان اسلامی بسیاری از قبایل عرب بنی طرف ، تمیمی و.. را به خوزستان منتقل کردند تا در انتشار دین مبین اسلام مفید واقع شوند. ولی سرزمین خوزستان متعلق به قومیت ایرانی خوزی میباشد که از قدیم و قبل از اسلام در خوزستان زندگی می کرده اند البته امروز برادران عرب ما در خوزستان شهروندان ایرانی محسوب میشوند و در سرنوشت کشور همچون سایرین متساوی الحقوق بوده ودر آبادی و رونق آن شریک، و نقش برجسته ای را هم ایفا کرده اند
(۳) – در جریان قیام خرداد سال۱۳۴۱، رهبر اصلی قیام آیتالله خمینی بود، در آن دوره حزب توده توسط ساواک متلاشی شده و احتمال اعضای متفرقه و فردی شاید درقیام شرکت داشتند که باید به اسناد مراجعه کرد.در جریان قیام خونین خرداد ۱۳۴۱، بیش از چند مجتهد اعلم که در آن زمان وجود داشتند ویژه آیت الله بروجردی شدیدا با آقای خمینی مخالف بودند، اما خمینی یکتنه وبا حمایت هزاران نفر از مردم عادی فقیر و زحمتکش ، بازاری و طلبه ها ی کوچه و بازار به مصاف شاه رفت، در آن دوره خمینی خواستار سقوط شاه نبود بلکه با این خطابه از بالای منبر کوشید وی را از ادامه اجرای «کاپیتولاسیون» و نوکری و وابستگی به آمریکا بازدارد، خمینی در پیامش از بالای منبر به شاه چنین گفت:»بدبخت نوکری ملت خودت بکن که آقای دنیا باشی»، اما شاه راه نوکری آمریکا را ادامه داد و صدها نفر از مردم کوچه و بازار را در انروزها به خاک وخون کشیدو…..
(۴) – دو کشور اصلی پیروز جنگ جهانی اول در لوزان گردهم امده و متصرفات تازه را میان خود تقسیم کردند، درابتدا قرار بود به کردها نیز دولتی خودمختار بدهند اما برعکس منافع اتی خود را در این دیدند تا بجای دولتی برای کردها ، ،اسرائیل را بمثابه پایگاه اصلی غرب تشکیل دهند و کردها را هم میان چهار کشور ترکیه، عراق ، سوریه وایران تقسیم کنند تا اختلافات و جنگ و کشتار دامنه دار به وجود آورده و بدین شکل منافع استعماری انا ن درمنطقه ازقبل این تفرقه تامین شود ودراین میان یهودیان که به لحاظ تاریخی به معضلی برای اروپاییان مسیحی تبدیل شده بود به خاورمیانه کوچ دهند و بنا به گفته چرچیل فاشیست ::
یهودیان در اروپا بمثابه غده ای سرطانی در حلق ما بودند ، ما آنها را از حلق خود درآورده و به حلق اعراب و مسلمانان انداختیم
ما سالهاست خواننده و مبلغ مطالب هفته هستیم، تصور نبودن مجله هفته یک فاجعه است، هیچ سایتی با این تنوع…
سپاس از شما. من هم بر این امر اصرار دارم که چراغ مجلۀ هفته هیچوقت نباید خاموش شود!
من منحیث یکی از علاقمندان مجله هفته از افغانستان، از شنیدن این خبر خیلی متاسف شدم، چراغ مجله هفته در…
با تشکر از همه ی مقالات و زحمات شما، دوباره خواهش میکنم، لینک های مستقیم مقالات رو در انتهای اونها…
با درود، گمان دارم مستقیم و متمرکز باید به پدیده تحریم یا تحریم های آمریکا پرداخت و بدون عمیق شدن…