دیگر بس است!

انتخاب ما، جدایی از اوکراین و پیوستن  به روسیه است

نوشته آرنولد شولتسل

یونگه ولت

ترجمه میرفخرایی

مجله هفته



بیش از ۵.۸ میلیون نفر – بین ۷۷ تا ۹۷ درصد از جمعیت – در همه پرسی شرق و جنوب اوکراین شرکت کردند و با ۸۷ درصد به ۹۸ درصد به الحاق مناطق خود به فدراسیون روسیه رأی دادند.

به ادعای دیمیترو کوله‌با، وزیر امور خارجه کیف، این همه پرسی «باطل و پوچ» است، زیرا مردم مجبور شدند زیر سایه اسلحه اسناد را پر کرده و رای دهند. 
ظاهرا مسکو یک ارتش سایه میلیونی را ناگهان احضار کرده بود و اجازه داده بود دوباره ناپدید شود. البته فراموش نکنیم تیراندازی از سمت «کوله با» صورت میگرفت.
به مدت هشت سال، رهبری کرملین با خواسته همه پرسی لوگانسک و دونتسک که از سال ۲۰۱۴ تکرار می شد مخالفت میکرد.
جمهوری‌های دونباس که در نتیجه قیام مردمی توسط کارگران به وجود آمدند، ریشه و اساس خود را در مقاومت در برابر گروه راهزنانی داشتند که توسط ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و کشتار جمعی در کیف به قدرت رسیده بودند.
تقاضای اولیه در دونباس برای خودمختاری در داخل اوکراین به زودی به درخواست برای الحاق به فدراسیون روسیه تبدیل شد.
این امر باعث نشد که غرب فوراً دروغ کی یف را درباره جدایی طلبی منتشر کند و تا به امروز کلمه احمقانه “طرفدار روسیه” را تبلیغ و ترویج کند.
به برکت غرب، حکومت اوکراین از فوریه ۲۰۱۴ از زور برای تجزیه اوکراین استفاده کرده و همزیستی با روس ها و روسیه را رد کرده است.

سال گذشته، ولودیمیر زلنسکی از ساکنان روسیه در شرق اوکراین خواست تا به   روسیه مهاجرت کنند و سعی کرد با  تسلیحات از جمله تسلیحات آلمانی به این «مهاجرت» کمک کند.
این امری قطعی است: هر کسی که نمی خواهد چیزی در مورد این جنگ بشنود – همانطور که دیگر همه میدانند، رهبری حزب چپ را نیز شامل این جمع میشود – باید در مورد مداخله روسیه پس از ۲۴ فوریه سکوت کند.
هر کسی که از برخورد دو قدرت یا حتی امپریالیسم روسیه صحبت می کند، صرفاً نادانی غیرانسانی خود را نشان می دهد.
حتی قبل از همه پرسی رسمی، مجامع مردمی در جوامع کوچکتری در دونباس و مناطق تحت کنترل روسیه وجود داشتند که به الحاق رای مثبت داده بودند.
از پایین جامعه برای انجام این همه پرسی فشار وارد میشد.
با این حال، در غرب، آرا فقط در صورتی به به رسمیت شناخته میشوند  که نتیجه مطلوب آنها باشد.
فرانسوی‌ها، هلندی‌ها، ایرلندی‌ها یا دانمارکی‌ها می‌توانند در مورد آن قصه ها تعریف کنند، که چگونه در منطقه تحت حمایت اتحادیه اروپا، دستگاه جنایی سازمان‌یافته ای تحت عنوان تشکیل کشور کوزوو بوجود آمد.

در فوریه ۲۰۱۴، غرب کارت ملی را در کودتای کیف بازی کرد، در نتیجه در کریمه یک ماه بعد روسیه هم همین کارت را بازی کرد و با ۹۶ درصد به هدفش رسید – آنهم بدون ادغام یا حتی تسلط فاشیست‌ها مثل آنچه در اوکراین اتفاق افتاد.

مسکو برای مدت طولانی نسبت به اقدامات جنایتکارانه اوکراین علیه “سوسک ها” و “شپش ها”، آنگونه که در اصطلاح کیفی ها روسی زبانان نامیده می شود، مردد و دودل باقی ماند.

حالا آنهایی که مدتهاست که جانشان به لبشان رسیده است تصمیمشان را گرفته اند. هرکسی که حالا دوباره فریاد «الحاق» سر دهد، دوباره دروغ می گوید: این جدایی است.