در محکومیت عوامل مرگ هولناک مهسا امینی

حکایت از چه کنم سینه سینه درد اینجاست
هزار شعله سوزان و آه سرد اینجاست
هيئت تحريريۀ دانش و اميد
بار دیگر پایان زندگی یک انسان، یک زن، یک دختر جوان، عضوی از جامعه بشری سرزمین ایران وجدان و روح و روان جمعی ایرانیان را به سختی جریحهدار کرد. مرگ بهشدت تکاندهنده و باور نکردنی مهسا (ژینا) امینی، دختر جوان ۲۲ ساله، که در کمتر از دو ساعت بعد از دستگیری، به بهانه «پوشش نامناسب» به زعم آمران به معروف گشت ارشاد نیروهای انتظامی کشور، در حالت کما راهی بیمارستان شد.
فارغ از آنکه مرگ دردناک این دختر جوان در نتیجه ضربه فیزیکی یا سکته قلبی بوده باشد، موضوعی که حاکمیت و دستگاه قضایی کشور موظف به بررسی دقیق و بدون لاپوشانی آن هستند اینکه، مسؤولیت چنین حادثه مهلکی برای یک دختر جوان تنها کمتر از ساعتی از دستگیری و انتقال به بازداشتگاه، تماماً بر عهده دستگاه قضایی کشور و نهادهای امنیتی و انتظامی مربوطه است. طبق قانون، مسئولیت تامین و حفظ امنیت جانی و سلامت هر فرد که به هر دلیلی در اختیار نهادهای انتظامی و پلیسی قرار میگیرد، در هر شرایطی برعهده این نهادهاست و تا زمانی که فرد تحت کنترل و در اختیار آنهاست حتی اگر دست به خودکشی بزند، مسئولیت این خودکشی متوجه نهادهای نامبرده است. بنابراین حتی مرگ به دلایل طبیعی در چنین شرایطی، باری از مسؤولیت پاسخگویی دستگاه مسؤول امنیت و قانون درباره آن نمیکاهد.
اکنون با توجه به ضربه شدیدی که مرگ دردناک مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، به روح جامعه و افکار عمومی وارد ساخته است؛ و به ویژه با توجه به سابقه برخوردهای خشن و غیرقانونی از این دست در گذشته و تشدید آن در ماههای اخیر، طبیعی است که مردم در قدم اول، نفس وجود نهادی به نام «گشت ارشاد» را به زیر سؤال ببرند. مردم خواهان آنند که دستگاه قضایی کشور و نهادهای مدنی قانونی با همکاری کانون وکلا دست به تحقیق جدی در کشف حقیقت ماجرا بزنند و همۀ مسئولان مرتبط، پاسخگوی اعمال خشن، رفتار فراقانونی یا مشارکت احتمالی در بروز چنین فاجعهای باشند.
جان تک تک انسانها ارزشمند است. بیاعتنایی به دلایل و ریشههای چنین حوادثی، از سوی مجموعۀ حاکمیت، قابل بخشش نیست. شیوع چنین رفتارهای فراقانونی، تاکنون جان انسانهای بیشماری را گرفته، و تداوم آن به معنای هرچه بیارزشتر شدن کرامت انسانی است، که هستۀ پایداری هر تفکر اجتماعی، سلامت جامعه و احساس مسئولیت فرد در قبال جمع را تشکیل میدهد. این مهم در شرایط بسیار حساس بینالمللی و تشدید فشارهای همه جانبه امپریالیستی علیه کشور ما حائز اهمیتی حیاتی است.
ما ضمن ابراز همدردی عمیق با اعضای خانواده مهسا امینی و مردم رنجدیده کشورمان، و محکوم کردن قاطعانه هرگونه رفتار غیرقانونی و فراقانونی که به چنین فجایعی میانجامد، خواهان آنیم تا هرچه زودتر مسئولین این اتفاق ناگوار شناسایی و به مجازات عمل ضد انسانی خود برسند.
در همۀ مطالب سایت مجله هفته همین یک مطلب دربارۀ این مسئله موجود است. مسئله ای که در یک هفتۀ اخیر بزرگترین مسئلۀ مردم شده و توده های مردم و جامعۀ روشنفکری را علیه ارتجاع اسلامی و فاشیسم ضدزن و خفقان سرمایه داری اسلامی به خیابان ها کشانده است. حتی سایتهای حکومتی بی آبرویی مانند فارس و تسنیم هم اینچنین وقیحانه مانند شما مدعیان پیشروبودن و مترقی بودن عمل نکرده اند و دست کم سعی کرده اند به دروغ رطب و یابسی به هم ببافند. اما اکنون دیگر کاملاً مشخص است که جایگاه رژیم سرمایه داری اسلامی و فاشیسم اسلامی و قدرتمندان بی مسئولیت رژیم برای گردانندگان مفتخر به مزدوری مجله هفته کجاست. چپنمایی در حرف و راستروی در عمل حدی دارد. مطمئن باشید نه در امروز ایران جایی دارید و نه در آیندۀ آن.
لایکلایک