پرش به محتوا

ناشناخته‌ترین کشور دنیا

ناشناختهترین کشور دنیا

سرچشمه: وب سایت دان کورتر / برگردان: ناهید صفایی

دانش و امید شماره ۱۳، شهریور ۱۴۰۱


کره بدون تردید دارای تاریخ جذاب، فرهنگ غنی و زبان منحصر به فردی است که توجه بسیاری از دوستداران تاریخ، زبانشناسان و علاقه مندان به جوچه را به خود جلب کرده است. با این حال بعید به نظر میرسد که این ویژگیهای خاص بتوانند موجب جلب توجه عموم گردد. کسی که در آرزوی بهبود شرایط سرزمین خود آمریکاست، الزاما باید در مورد وضعیت کره شمالی کاوش کند: درک جمهوری خلق کره، فارغ از توهم استثناگرایی آمریکایی، به درک واقعیتر و عینیتر ایالات متحده آمریکا کمک میکند.


سرزمین کره شمالی، که به طور رسمی جمهوری دموکراتیک خلق کره نام دارد، نزدیک به نیمی از شبه‌جزیره نسبتاً کوچک کره را در بر می‌گیرد. این کشور از اندک شمار کشورهایی است که هرگز هیچ کشوری را مورد تجاوز قرار نداده، با این وجود از همان آغاز بنیان گزاریش در سال ۱۹۴۸ تا به امروز دائماً مورد تهدید تحریم‌های اقتصادی، تجاوزات نظامی، و حتا انهدام اتمی قرار گرفته است.

اگرچه این کشور طی سال‌ها برای دفاع از خود، نیروی نظامی قوی و برنامه هسته‌ای تدارک دیده است، رهبرانش تقریباً همواره به دنبال روش‌های آشتی‌جویانه با دشمنان بوده اند. امضای پیمان عدم گسترش تسلیحات هسته‌ای در ۱۹۸۵ در پیونگ یانگ، و تمایل این کشور تا حد صرف نظر کردن از بلندپروازی‌های هسته‌ای خود از طریق امضای چارچوب توافق شده ۱۹۹۴ با دولت کلینتون، هردو گواهی بر این هستند که این کشور مایل است به عنوان عضو خواهان صلح جامعه بین المللی شناخته شود.

اما، واشنگتن و رسانه‌های مسلط ایالات متحده توانسته‌اند مردم آمریکا را قانع کنند که کره شمالی، یک کشور متجاوز است. سیاستمداران همیشه از آزمایش‌های موشکی پیونگ‌یانگ انتقاد می‌کنند، اما به مخاطبان خود کلمه‌ای از شبیه سازی حملات تهاجمی مشترک سالیانه به رهبری ایالات متحده، نمی‌گویند. این مانورها در طی چندین دهه، کره شمالی را به این باور رسانده که در هر لحظه امکان شروع ناگهانی جنگ وجود دارد. همان‌طور که به اصطلاح «کارشناسان» و فراریان با دستمزد خوب، با استفاده از نقشه‌های گوگل تصاویر مبهم و طرح‌های آزاردهنده‌شان را به نمایش می‌گذارند، با ارائۀ مدرک ادعا می‌کنند که کره شمالی حقوق بشر را نقض می‌کند، در حالی که می‌گویند این «پادشاهی منزوی» یکی از دشوارترین مکان‌ها برای دسترسی به اطلاعات موثق است. ارباب وسایل ارتباط جمعی، با به سخره گرفتن گزافه‌گویی‌های رسانه‌های دولتی کره شمالی در مورد رهبران این کشور، صحنه را برای سیرک سیاسی واشنگتن آماده کرده و چنان پرحرارت و بدون قید و شرط از سیاست‌های یکی از دو حزب دست راستی حاکم دفاع می‌کنند که گویی هر روز که می‌گذرد نبرد سرنوشت‌سازی میان خیر و شر در جریان است.

سریال‌های کانال یوتیوبی به نام رولوشنری ریپورت (گزارش‌های انقلابی) درباره جمهوری خلق کره، این استانداردهای دوگانه سیاست آمریکا را به تفصیل بررسی کرده و زمینه تاریخی فوق‌العاده ارزشمندی را برای درک چرایی اوضاع و احوال کنونی در شبه جزیره کره، عرضه می‌کند. اما قبل از این که بخواهیم برای شناخت جامعه‌ای متفاوت با جامعه خودمان، وقت و نیرو صرف کنیم، مهم است که دلیل آن را بدانیم.

کره بدون تردید دارای تاریخ جذاب، فرهنگ غنی و زبان منحصر به فردی است که توجه بسیاری از دوستداران تاریخ، زبان‌شناسان و علاقه مندان به جوچه را به خود جلب کرده است. با این حال بعید به نظر می‌رسد که این ویژگی‌های خاص بتوانند موجب جلب توجه عموم گردد. کسی که در آرزوی بهبود شرایط سرزمین خود آمریکاست، الزاما باید در مورد وضعیت کره شمالی کاوش کند: درک جمهوری خلق کره، فارغ از توهم استثناگرایی آمریکایی، به درک واقعی‌تر و عینی‌تر ایالات متحده آمریکا کمک می‌کند.


نگاهی به آیینه

در ژوئن ۲۰۱۸، دیلی شو برنامه‌ای از رسانۀ هوادار حزب دموکرت برای نخستین بار طرحی طعنه‌آمیز از پوشش خبری فاکس نیوز در مورد دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت امریکا پخش کرد. پس از کلیپ‌های تمجید بی‌سابقه مجریان از دستاوردهای فوق‌العاده ترامپ در دوران ریاست جمهوری اش، با نشان دادن احترام فوق‌العاده به شجاعت به اصطلاح چشمگیر او، بخش‌هایی از گزارش‌های تلویزیون کره نشان داده شد که تقریباً به همین شکل از کیم جونگ اون، رئیس حزب کارگران کره تمجید می‌کردند. البته هدف سریال کمدی لیبرال این بود که نشان دهد حامیان رسانه‌ای ترامپ و شاید حامیان ترامپ به طور کلی مانند کره شمالی‌ها متعصب و مغزشویی شده‌اند. اما آیا نمی‌توان همین مقایسه را در مورد رسانه‌های لیبرال وهمه رسانه‌های اصلی آمریکا انجام داد؟

تقریباً در همان زمانی که دیلی شو محافظه‌کاران را به‌خاطر شباهت‌شان به کره شمالی مسخره می‌کرد، ریچل مدو در رسانه آشکارا لیبرال ام اس ان بی سی، در برنامه زنده تلویزیونی برای کودکان مهاجرکه در قفس‌ها محبوس بودند اشک تمساح میریخت. در دورویی لیبرال‌هایی مانند مدو همین بس که چشم خود را بر روی سیاست‌های جلوگیری از مهاجرت بسیار سختگیرانه و بی رحمانه دولت باراک اوباما بستند و اکنون هم در برابر همان سیاست‌های بی رحمانه مهاجرتی در دولت جو بایدن می‌بندند، این شیرین کاری تبلیغاتی تنها چند سال پس از آن رخ داد که تمام شبکه‌های اصلی آمریکا، برنامه تلویزیون کره که در آن مجری اصلی اخبار و میلیونها نفر دیگر از کره شمالی در سوگ رهبر سابق شان کیم جونگ ایل به شکلی هیستریک می‌گریستند را پخش کردند.

جالب است بدانیم آسیب ناهماهنگی شناختی تنها دامنگیر رسانه‌های آمریکا نیست- این آسیب تقریباً در تمام نهادهای تشکیلات سیاسی ایالات متحده مشاهده می‌شود. در بسیاری از مدارس آمریکا به کودکان گفته می‌شود که اولین رئیس جمهورآمریکا -جورج واشنگتن که غالبا «پدر کشور آمریکا» نامیده می‌شود، برخلاف کیم ایل سونگ در کره شمالی اصلا نمی‌توانست دروغ بگوید. صرف نظر از این که این ادعا آشکارا نادرست است، حتا هیچ مدرکی در تأیید این افسانه وجود ندارد که واشنگتن در کودکی پس از آن که با تیشه به درخت گیلاس پدرش آسیب زده بود گفت: «من نمی‌توانم دروغ بگویم». با این وجود، نهادهای سیاسی و رسانه‌ای آمریکا کسانی را که در این نظام آموزشی تربیت می‌شوند تشویق می‌کننند تا ادعاهای مضحکی از قبیل کشف «لانه اسب تک شاخ» توسط باستان شناسان، یا رهبر عزیز کیم ایل جونگ هرگز اجابت مزاج نکرده را ظاهرا به نقل ازتلویزیون کره، اشاعه دهند. پوچ‌تر این که حتا هیچ مدرکی وجود ندارد که واقعاً چنین اظهارات عجیب و غریبی از سوی تلویزیون کره پخش شده باشد. اغلب شایعات در مورد پخش این اظهارات از تلویزیون کرۀ شمالی توسط فراریان از کشور پخش می‌شود.

کره‌ای‌ها برای ادای احترام به رهبران بزرگ خود مجسمه‌های باشکوهی ساخته‌اند- آمریکایی‌ها چهره‌های برجسته‌ترین روسای جمهورشان را در کنار کوه راشمور حک کرده‌اند. در کره شمالی پرتره‌های رهبران این کشور را در همه خانه‌ها و مکان‌های عمومی می‌توان یافت. در ایالات متحده، پرچم ملی تقریباً در همه خیابان‌ها حضوری کامل دارد.کره شمالی و ایالات متحده هر دو کشورهایی به شدت میهن‌پرست هستند. از بسیاری جهات نمی‌توان باور کرد آمریکایی‌ها

کشورشان را خیلی متفاوت از کشور کره بدانند.


فرافکنی روانی ـ سیاسی

از سوی دیگر، بزرگ‌ترین تفاوت‌های دو کشور را که به‌راحتی به چشم نمی‌آید، می‌توان پیدا کرد- زیرا کلیشه‌ای‌ترین تهدیدها و انتقادهایی که کره مستقیماً هدف می‌گیرد، بیش از هرچیز نویسنده آنها را توصیف می‌کند. وحشت‌آفرینی‌های واشنگتن از حمله اتمی احتمالی کره شمالی به سرزمین آمریکا تازگی ندارد. ما دائماً در مورد تهدیدهای ادعایی پیونگ یانگ برای تبدیل جهان غرب به سرزمینی سوخته می‌شنویم و در نتیجه تنفر از کره شمالی در ما نهادینه می‌شود.درحالی که این آمریکا بود که از آغاز جنگ کره تا زمان دستیابی کره شمالی به سلاح هسته‌ای این کشور را تهدید به انهدام هسته‌ای می‌کرد.

هم‌زمان با استاندارد دوگانه هسته‌ای آمریکا، اصرار براین استعاره است که کره شمالی تمام دارایی خود را صرف تجهیزات نظامی می‌کند در حالی که مردم کره از گرسنگی تلف می‌شوند. در واقع در یک دوره تاریخی به نام «راهپیمایی دشوار»، به دلیل قحطی ویرانگری که مسبب آن بلایای طبیعی و موانع تجاری بود، میلیون‌ها کره‌ای از گرسنگی تلف شدند – اما آن دوران سپری شده است. در مورد آمریکا، نه ایجاد قوی‌ترین و پرهزینه‌ترین ارتش جهان، نه تأسیس پایگاه‌های نظامی در سراسر کره زمین قادر نبوده غذای مردم آمریکا را تأمین کند. بنابر گزارش نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۱ ایالات متحده از نظر امنیت غذایی در رده بدترین کشورهای تمام دنیای توسعه یافته است. در همین حال، شیوع ناامنی غذایی برای خانواده‌های آمریکایی از زمان شیوع کووید ۱۹ تقریبا دوبرابر شده است. کودکان هم بیش از همه آسیب پذیرند، بنابر گزارش سایت «هیچ کودکی نباید گرسنه بماند» دوازده میلیون کودک آمریکایی در خانه‌هایی که امنیت غذایی ندارند به سر می‌برند.

نمونه دیگری از این فرافکنی روانی ـ‌سیاسی مربوط به سیستم‌های زندان هر دو کشور است. تقریباً به همان اندازه که ماجرای قریب‌الوقوع پرتاب موشک هسته‌ای از سوی کره شمالی، برای آمریکایی‌ها تکرار می‌شود، فراریان کره شمالی وحشت اردوگاه‌های کار اجباری ادعایی میهن خود را به تصویر می‌کشند – اردوگاه‌هایی که برای وجودشان هرگز مدرکی ارائه داده نشده است.


این هم آنچه ما با مدرک و شواهد ارائه می‌دهیم:

• ایالات متحده بیشترین تعداد زندانی و هم چنین بالاترین نرخ زندانی را در جهان دارد.

• ایالات متحده در گذشته زندانیان را شکنجه می‌کرده، امروزه هم آنها را شکنجه می‌کند، و احتمالا در آینده نیز شکنجه خواهد کرد – بیشتر این موارد را هم تحت عنوان حفاظت از امنیت ملی انجام می‌دهد.

• شرکت‌های بزرگ آمریکا از طریق استثمار نیروی کار زندانیان، چه در زندان‌های خصوصی و چه در دولتی، سود‌های هنگفتی به جیب می‌زنند.

• واشنگتن با دستگیری خودسرانه یا درخواست توقیف روزنامه‌نگاران مشکلی ندارد- مرضیه هاشمی خبرنگار پرس‌تی‌وی و جولیان آسانژ از ویکی‌لیکس دو نمونه از این موارد هستند.

کره شمالی به چیزی دست یافته است که آمریکا نتوانسته به دست بیاورد

با این وجود شرم‌آورترین جنبه رفتار واشنگتن با کره شمالی، این واقعیت است که کره شمالی در نتیجه سیاست‌های جنگ افروزانه آمریکا، نه تنها با موفقیت توانست از حق حاکمیت خود دفاع کند، بلکه به چیزهایی دست یافت که ایالات متحده آمریکا نتوانست به آنها دست یابد. کره شمالی با وجود تحریم‌های فلج کننده اقتصادی و تهدیدات

نظامی دائمی موفق شد سیستم آموزشی قدرتمندی ایجاد کند. دانشگاه‌های فراوان، مدارس ابتدایی و دبیرستان‌های بسیار توانستند تمام جوانان کشور را به رایگان آموزش دهند- حتا با تولید ناخالص داخلی بسیار اندک که با کشور کم درآمدی چون سوازیلند قابل قیاس است. نسلی از دانشمندان کره شمالی پیدا شده اند که ماهواره کوانگ میونگ سونگ کره را با سیستم موشکی یونا-۲ طراحی و در مدار قرار دهند. به تازگی همان نسل از دانشمندان موفق شده اند هواسونگ۸- اولین موشک مافوق صوت کره را آزمایش کنند. این دستاوردها تنها به فاصله نیم قرن پس اززمانی است که این کشور دارای جمعیتی به طور عمده بی سواد بود.

افزون بر این، به برکت سیستم آموزشی کره شمالی، این کشور پزشکان کافی برای اداره بیمارستان‌ها و کلینیک‌ها دارد. بیمارستان‌ها و کلینیک‌هایی که تحت سیستم سوسیالیستی خدمات رایگان ارائه می‌دهند.این در حالی است که بدون تردید با کمبود تجهیزات پزشکی ناشی از تحریم‌های اقتصادی مواجه بوده است، سیستم درمانی کره بر پیشگیری تمرکز دارد و موفق شده است امید به زندگی را به سن نسبتا بالای۷۲ سال برساند. در واقع، کره شمالی تا حد زیادی آنچه جهان توسعه یافته در زمینه پزشکی بدیهی می‌داند را تحقق بخشیده است، به طوری که در سال ۲۰۱۰ سازمان بهداشت جهانی سیستم پزشکی کره شمالی را «غبطه جهان در حال توسعه» توصیف کرد.

از سوی دیگر، سیستم مراقبت‌های بهداشتی آمریکا گران‌ترین سیستم بهداشتی روی زمین و یکی از نازل ترین کیفیت‌ها در جهان توسعه یافته است. سیستم آموزشی سود محور آن همان قدر که افراد حرفه‌ای تحصیل کرده پرورش می‌دهد، بردگان بدهکار نیز تولید می‌کند، بدهی وام‌های دانشجویی ۱۰درصد بدهی ملی ایالات متحده را تشکیل می‌دهد، چیزی که بسیاری از سیاستمداران آن را بحران توصیف کرده اند. باهوش‌ترین جوانان آمریکا وارد اقتصادی می‌شوند که چشم‌انداز ناچیزی برای توسعه حرفه‌ای آنها عرضه می‌کند- رسانه‌ها به ما یادآوری می‌کنند که همچنان باید از کره شمالی بهراسیم. شاید، واشنگتن پیش از آن که خود را به عنوان سرمشقی به آزادی‌خواهان جهان ارائه نماید که همه باید از آن تبعیت نمایند، لازم است که در آیینه نگاهی طولانی به خود بیندازد.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: