قربانی تئوری توطئه روز: جان بولتون
نوشته یورگ تیجن
یونگه ولت.
ترجمه مجله هفته.
حتی جنگ در اوکراین نیز چیزی را تغییر نداده است: این رکود خبری تعطیلات تابستانی است.
بنابراین تعجب آور نیست که در جستجوی چیزی که ارزش گزارش کردن را داشته باشد، به موارد که قبلا مطرح و امتحان خودشان را داده اند متوسل می شوند.
به عنوان مثال نسی را در نظر بگیرید: هیولای دریایی به خوبی میتواند یک دایناسور بازمانده در دریاچه ای در اسکاتلند باشد، اخیراً اخبار آنرا هزارباره اینجا و آنجا خوانده میشود.
این وضعیت برای جان بولتون، سیاستمدار آمریکایی، یک «شاهین» واقعی که آخرین بار به عنوان مشاور امنیت ملی در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ اجازه داشت سم پاشی کند، مشابه است.
روز چهارشنبه، وزارت دادگستری در واشنگتن فاش کرد که گفته می شود بولتون هدف یک توطئه قرار گرفته است: شخصی به نام شهرام پورصفی، یکی از اعضای سپاه پاسداران ایران، به یک شهروند آمریکایی که نامش فاش نشده است، پیشنهاد ۳۰۰ هزار دلاری داده تا بولتون را از زندگی محروم کند.
آنهم به دلیل انتقام ترور سردار قاسم سلیمانی به عنوان یکی از مظنونان این عملیات.
آیا این واقعا چنین چیزی عاقلانه است؟ زمانی که سلیمانی در ژانویه ۲۰۲۰ بوسیله یک حمله پهپادی موذیانه در بغداد ترور شد، بولتون مدتها بود که از چشم ترامپ افتاده بود و اخراج شده بود.
همچنین، آیا واقعاً بولتون آنقدر مهم است که مرگ او یک قصاص مناسب برای سلیمانی باشد؟
این دقیقا همان سوالی است که «مامور سابق سیا» گلن کارل در شبکه الجزیره طرح کرد.
یک توضیح واضح تر است: شاید از سرگیری مذاکرات با ایران در مورد برنامه هسته ای این کشور، که بولتون آن را اشتباه می داند، همانطور که خودش روز چهارشنبه در توییتر اعلام کرد.
بولتون نوشت: «ورود مجدد آمریکا به توافق ناکام ایران در سال ۲۹۱۵ یک گل به خودی بی سابقه خواهد بود (…). تمام تلاشم را میکنم تا این اتفاق نیفتد.»
و این البته مستلزم «کاری سخت» است، همانطور که بولتون اخیراً فعالیت های خرابکارانه خود را به عنوان یک برانداز جناح راست در جلسه استماع بدنام «حمله به کاپیتول» توصیف کرد.
همزمانی طرح داستان «ترور» و مذاکرات وین؛ رویکرد قدیمی آمریکا برای اعمال فشار بر ایران
وزارت دادگستری ایالات متحده اخیراً سندی منتشر کرده که در آن یک «توطئه ترور» به سبک فیلمهای هالیوودی را توصیف میکند: یک «جاسوس ایرانی» که ادعا شده عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است، قصد داشته با پرداخت 300 هزار دلار به افرادی آنها را برای ترور «جان بولتون» ترغیب کند. همچنین در مورد دیگری او یک میلیون دلار برای کشتن «مایک پمپئو» پیشنهاد کرده است.
به نوشته رسانههای آمریکا این مامور سپاه، در حال حاضر، از سوی پلیس فدرال آمریکا (افبیآی) در ارتباط با اتهامهای مربوط به «مزدوری برای توطئه ارتکاب قتل» تحت تعقیب است.
این اتهام «دراماتیک» بلافاصله مورد توجه رسانههای آمریکایی قرار گرفت و تقریباً همه، به مواضع تند بولتون و پمپئو در قبال ایران و همچنین به بازخوانی سخنان و اقدامات مختلف ضد ایرانی آنها را در زمان دولت ترامپ پرداختند. این همراهی رسانههای آمریکایی داستان فوق را تا حدی «باور پذیرتر» کرده که این دو مقام سابق هدف ترور جاسوس ایرانی بودهاند.
«آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه و «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا به طور جداگانه در این مورد اظهار داشتند که ایالات متحده تهدید علیه شهروندان خود به ویژه مقامات دولت سابق را تحمل نخواهد کرد و در صورت انجام این کار ایران با عواقب جدی روبرو خواهد شد. در مقابل، «ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران طرح این گونه ادعاهای بی پایه را با اهداف و انگیزههای سیاسی دانست و به آمریکا هشدار داد که به بهانه این ادعاهای مضحک، اقدامی علیه شهروندان ایرانی انجام ندهد.
هشدارهای متقابل آمریکا و ایران و گزارشهای متعدد رسانهای باعث شد خبر «تلاش ایران برای ترور دو مقام عالیرتبه دولت ترامپ» بلافاصله در کانون توجه افکار عمومی بینالملل قرار گیرد. اما با توجه به آخرین وضعیت مذاکرات احیای برجام، زمان وقوع این درام «تروریستی» تأمل برانگیز است.
دور جدید مذاکرات وین 8 آگوست (17 مرداد)، وین به پایان رسید. در همان روز، اتحادیه اروپا «متن نهایی» درباره ازسرگیری اجرای توافق هستهای ایران به طرفهای مذاکره ارائه کرد و اکنون مقطعی کلیدی برای تصمیمگیری سیاسی آمریکا و ایران درباره «متن نهایی» محسوب میشود.
موضوع حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از فهرست سازمانهای تروریستی، از زمان از سرگیری مذاکرات برجام، محور کشمکش ایران و آمریکا بوده و نیز علت اصلی تاخیر در دستیابی به توافق به شمار میرود. از دیدگاه واشنگتن، موضوع سپاه ربطی به موضوع هستهای ایران ندارد. اما موضع تهران این است که سپاه پاسداران، ارتش ملی است و قرار دادن ارتش ملی در فهرست سازمانهای تروریستی قابل قبول نیست. اکنون که این درام موسوم به «ترور» مطرح شده است، آمریکا در تلاش است تا فضایی را در افکار عمومی ایجاد کند که به اصطلاح با دستاویز «سپاه پاسداران یک سازمان تروریستی است»، فشار بیشتری بر تهران از بیرون وارد کند.
اما در واقع، هیاهوی رسانهای «جاسوس ایرانی مقامات ارشد آمریکا را ترور میکند» فقط حدس و گمان است زیرا در بعد واقعی ماجرا این مقامات ارشد سپاه پاسداران و دانشمندان هستهای ایران بودهاند که بارها توسط آمریکا و اسرائیل ترور شدهاند و این واقعیتی است که تمام دنیا آن را به خوبی میداند.
روی مضحک این سکه این است که قلدر شماره یک جهان اغلب خود را به عنوان قربانی جا میزند؛ از یک سو سعی در سیاهنمایی حریفان خود دارد و از سویی دیگر منطق هژمونیک «من میتوانم به تو آسیب بزنم، تو نمیتوانی ضدحمله کنی» را به پیش میبرد.
علاوه بر این، برخی اقدامات اخیر آمریکا نیز بر مذاکرات کنونی هستهای ایران سایه افکنده است. «جو بایدن»، رئیس جمهور ایالات متحده، در اولین سفر خاورمیانهای خود در اسرائیل گفت که ایالات متحده توسل به زور را به عنوان «آخرین راه حل» برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای منتفی نمیداند. وزارت خزانهداری آمریکا چندی پیش شش شرکت و یک کشتی را به این دلیل که «با ایران مرتبط هستند» به فهرست تحریمها اضافه کرد.
با توجه به فقدان جدی اعتماد متقابل بین ایالات متحده و ایران، طرفهای ذیربط بهویژه آمریکا باید برای افزایش اعتماد و رفع تردیدها تلاش بیشتری کنند و اگر برای وادار کردن حریفان خود به تسلیم شدن، به تهمت، تحریم یا حتی ترور تکیه کنند بدیهی است که فقط مسیر قدیمی شکست، تکرار خواهد شد.
.China Radio International.CRI. All Rights Reserved ©
16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040
مقاله بسیار جالب و خواندنی بود. با تشکر از رفیق شیری و ترجمه دقیق و حرفه ای ایشان و سپاس…
دوست گرامی من عضوی از نویسندگان و مترجمان مجله هفته نیستم اما از همکاران آن هستم و گاهی مطالبی را…
مجله هفته حتی به اردوغان عضو ناتو هم نه نمی گوید! حتی به امارات هم نه نمی گوید! فقط کافی…
سلام، مقاله بسیار خوبی است، پیشرفت ها و دستاوردهای شوروی را بیان کرده است. اما مانند بیشتر مقاله هایی از…
مقاله بسیار خواندنی و جالبی بود. ای کاش بسیاری از افراد ناآگاه که از خدمات انقلاب اکتبر و اتحاد شوروی…