پرش به محتوا

کوزوو: همان «دست نامرئی» غربی در اوکراین.

مانند اوکراین: در کوزوو، همان «دست نامرئی» غربی به درگیری دامن می زند.


در مورد کوزوو نیز، غرب هیچ فشاری بر طرفی که از آن حمایت می کند برای پایبندی به یک توافق بین المللی وارد نمی کند. همچنین به نظر نمی رسد که ایالات متحده و اتحادیه اروپا کمک اساسی برای پیدا کردن یک راه حل مسالمت آمیز در این بحران انجام دهند. تشابهاتی با بحران اوکراین بلافاصله به ذهن خطور میکند.

تفسیری از الکساندر پاویچ
راشا تودی انگلیسی
ترجمه مجله هفته



علاوه بر درگیری در اوکراین، اروپا اکنون با چشم انداز یک درگیری جدید در کوزوو هم روبرو است، استان جدا شده صربستان که طبق قانون اساسی صربستان رسماً کوزوو و متوهیا (متوخیا) نامیده می شود.
جدایی یکجانبه کوزوو توسط قدرت های اصلی غربی در سال ۲۰۰۸ به رسمیت شناخته شد.این اتفاق ۹ سال پس از حمله ناتو به صربستان و جمهوری فدرال یوگسلاوی و پس از اشغال این استان توسط نیروهای ناتو رخ داد و به استقرار یک دولت قومی آلبانیایی تحت سلطه اعضای سابق سازمان تروریستی ارتش آزادیبخش کوزوو کمک کرد.
بحران کنونی توسط آلبین کورتی، نخست وزیر آلبانیایی کوزوو آغاز شد.
قصد اولیه او صدور اوراق و پلاک های موقت کوزوو و وادار ساختن جمعیت اکثریت صرب در شمال منطقه بود که از اول اوت پلاک ها و مدارک هویتی کوزوو را اتخاذ کنند. در غیر این صورت از ورود آنها به استان منع می شد.

کورتی اقدام مشابهی را در سپتامبر ۲۰۲۱ انجام داد و جرقه بحرانی را زد که در آن ساکنان صرب در بحبوحه گزارش‌هایی مبنی بر اینکه پلیس کوزوو در حال ارعاب و ضرب و شتم غیرنظامیان صرب است، دست به مسدود کردن جاده‌ها را در شمال کوزوو زدند.
در همین حال، مقامات بلگراد ارتش صربستان را در حالت آماده باش قرار دادند و به هواپیماهای جنگنده دستور دادند بر فراز استان کوزوو پرواز کنند.
اتحادیه اروپا نهایتاً برای پایان دادن به بحران یک توافق موقت را میانجی گری کرد که تا رسیدن به توافق نهایی ادامه دارد.
این توافق نهایی باید تا آوریل ۲۰۲۲ تحت نظارت اتحادیه اروپا به دست می آمد. با این حال، چیزی از آن حاصل نشد.
از کوزوو گرفته تا اوکراین، به نظر می رسد الگویی معینی در رابطه با توافقنامه هایی که قدرت های غربی در آن دستی دارند، وجود دارد.

از زمان آغاز عملیات نظامی ویژه امسال در اوکراین، دولت روسیه به طور مداوم تاکید کرده است که غرب هرگز کیف را برای اجرای پایان توافقنامه صلح مینسک ۲ در سال ۲۰۱۵ تحت فشار قرار نداده است که هدف آن پایان دادن به بن بست با جمهوری های دونباس بود.
اخیراً، پترو پوروشنکو، رئیس‌جمهور سابق اوکراین آشکارا اعتراف کرد که اوکراین هرگز قصد اجرای توافق را نداشته است، فقط برای خود زمان می‌خرد تا بتواند ارتشی بسازد که قادر به تسخیر دونباس باشد.

وضعیت کوزوو تفاوت چندانی ندارد.
در آوریل ۲۰۱۳، اتحادیه اروپا بین پریشتینا و بلگراد توافقنامه موسوم به بروکسل را امضا کرد که بر اساس آن صربستان ساختارهای پلیسی و قضایی موازی خود را در کوزوو منحل می‌کند و صرب‌های کوزوو را متقاعد می‌کند که در سیستم حقوقی و پلیسی کوزوو ادغام شوند. باید، اما بدون به رسمیت شناختن استقلال قلمرو.
علیرغم اعتراض عمومی، مقامات بلگراد به بخشی از تعهدات خود در این توافقنامه عمل کردند.

با این حال، بخش دوم توافقنامه هم وجود داشت که پریشتینا را موظف می کرد از تشکیل یک جامعه صرب با شهرداری ها و با قدرت های محلی قابل توجه حمایت کند.
تا به امروز، تعهدات آلبانیایی توافق بروکسل انجام نشده است.
یا همانطور که الکساندر ووچیچ، رئیس جمهور صربستان در ۳۱ ژوئیه اشاره کرد، ۳۳۹۰ روز از امضای توافقنامه بروکسل می گذرد و هنوز هیچ نشانه ای از ارتباط وجود ندارد.

همانطور که در مورد اوکراین، غرب جمعی مطلقاً هیچ فشاری بر طرف کوزووی مورد حمایت خود برای اجرای توافقنامه بین‌المللی امضا شده وارد نکرده است. و دوباره، مانند مورد اوکراین، پریشتینا را تشویق کرد تا موضعی خصمانه فزاینده ای علیه صربها اتخاذ کند، که ممکن است به درگیری جدی‌تر منجر شود.
به دلیل درگیری اوکراین، عنصر دیگری در ترکیب کوزوو وجود دارد.
صرب ها – هم در صربستان و هم در بوسنی و هرزگوین -یعنی عملاً در میان مردمان اروپایی تنها مانده اند زیرا آنها از پیوستن به تحریم های غرب علیه روسیه خودداری می کنند، و به طور مداوم حمایت آشکار خود را از عملیات نظامی ویژه روسیه در اوکراین نشان می دهند.
در نتیجه، دولت بلگراد تحت فشار دائمی و فزاینده ای از سوی قدرت های اصلی غربی و همچنین اتحادیه اروپا و ناتو قرار دارد تا موضع خود را در قبال روسیه تغییر دهد و به خودکشی اقتصادی دسته جمعی غرب بپیوندد.

از آنجایی که بلگراد ثابت کرده است که یک مهره دیپلماتیک سخت برای غرب برای تبدیل صربستان به آنتاگونیست روسیه است، تصور اینکه آلبانیایی های کوزوو به عنوان ابزاری مفید توسط غرب استفاده شوند، دور از ذهن نیست.
آنهم به همان شیوه بدبینانه ای که از اوکراینی های بدبخت برای فشار و تضعیف روسیه استفاده می شود.

روزها و هفته های آینده مطمئنا چیزهای زیادی را آشکار خواهند کرد.

مهلت موقتی که با توقف یک ماهه ممنوعیت پلاک‌ها و کارت‌های شناسایی صربستان تا اول سپتامبر حاصل شد، ممکن است دلگرم کننده به نظر برسد.

با این حال، همیشه باید در نظر داشت که غرب همه ابزارهای لازم را در اختیار دارد تا پریشتینا را تحت فشار قرار دهد تا در نهایت توافق بروکسل را اجرا کند و به طور کلی رفتاری عادلانه داشته باشد.
کوزوو کاملاً به جریان ثابتی از تزریقات مالی غرب و تعهدات امنیتی ناتو وابسته است.
رئیس‌جمهور صربستان علناً اعلام کرده است که این کشور علاقه‌ای به تجدید درگیری ندارد، اما اجازه نخواهد داد که جمعیت صرب‌ها توسط دستگاه‌های امنیتی کوزوو مورد سرکوب و سوء استفاده قرار گیرند.

اگر قدرت‌های غربی کورتی را مهار نکنند و به او اجازه استفاده از زور را بدهند و گام‌های یکجانبه اعلام شده‌اش را در سپتامبر یا حتی زودتر بردارد، حداقل می‌تواند به معنای دو چیز باشد:
اول اینکه غرب از تهدید به خشونت مجدد در کوزوو برای گرفتن امتیازات بیشتر از بلگراد در پشت پرده استفاده می کند که با تشکیل دولت جدید صربستان همراه است، یا دوم اینکه نخبگان سیاسی بیمار غرب می خواهند و شاید نیاز فوری به وقوع یک درگیری دیگر در اروپا دارند. یا شاید حتی هر دو.
تنها چیزی که متأسفانه تصور آن دشوار است این است که ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا در واقع کاری انجام خواهند داد تا اساساً به یک راه حل مسالمت آمیز برای این بحران پیدا شود.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: