نازیسم – بیماری مهلک اوکراین
ویاچسلاو تتکین، (دکتری تاریخ)
عضو هیأت رئیسهی حزب کمونیست فدراسیون روسیه
روزنامهی «روسیهی شوروی» ، 26 مارس 2022
برگردان: مسعود امیدی

با ادامهی عملیات نظامی در اوکراین، امروزبهطور فزایندهای آشکار میشود که اساس ایدئولوژیک دولت کنونی اوکراین، ناسیونالیسم افراطی یا بهتر است بگوییم که نئونازیسم آشکار است. این تداوم جنبش طرفدار باندرای فاشیست است که در طول تهاجم آلمان هیتلری به اتحاد جماهیر شوروی در سالهای 194۴-194۱، طرف آلمان را گرفت. پس از شکست جنبش باندرا در سال 1953، نازیسم از بین رفت. با این حال، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال اوکراین، نئونازیسم باندرا دوباره سر خود را بلند برد.
نازیکردن خزندهی اوکراین با کمک فراوان ایالات متحدهی آمریکا صورت گرفت که پس از سال 1991 به شدت عناصر ملیگرای افراطی را در غرب اوکراین تقویت کرد. تعجبآور نیست که باندهای نئونازیها که بهخوبی سازماندهی شده بودند و از نظر ایدئولوژیک و فیزیکی بهخوبی آموزش دیده بودند، در فوریهی سال 2014 دست به کودتای دولتی زدند. پس از کودتا، خانم ویکتوریا نولند، معاون فعلی وزیر امور خارجهی آمریکا، اعتراف کرد که آمریکا 5 میلیارد دلار برای تدارک کودتا هزینه کرده بود.
از آن زمان تا کنون، نفوذ نئونازیها بر زندگی سیاسی اوکراین بهطور پیوسته در حال افزایش بوده است. حتی کنگرهی آمریکا نیز به این موضوع توجه کرد. در 24 نوامبر سال 2019 چهل عضو کنگرهی آمریکا نامهای را امضا و به وزارت امور خارجهی ایالات متحده ارسال کردند و خواستار آن شدند که هنگ آزوف، که بخشی از گارد ملی اوکراین است، به عنوان یک سازمان تروریستی اعلام شود. پیش از این، در سال 2015 و بار دیگر در سال 2018، کنگرهی آمریکا رسماً وزارت دفاع آمریکا را از هرگونه کمکی به هنگ آزوف به دلیل سرشت نازی آن منع کرده بود.
علاوه بر این، این نامه با استناد به دادههای FBI به این نکته اشاره میکند که هنگ آزوف و اوکراین به طور کلی به مرکز جنبش جهانی نئونازی تبدیل شدهاند. میدانهای آموزشی آزوف به نئونازیها از سراسر جهان این امکان را داد تا برای تبدیل شدن به هستههای واحدهای نئونازی در کشورهای خود، استفاده از جنگافزارهای متنوعی را در آنجا تمرین کنند.
خصومتها در اوکراین شواهد بیشتر و بیشتری به دست داده است از اینکه پایگاه رژیم کنونی، نئونازیها هستند. بنابراین، از آنجا که گروه حاکم کییف و اربابان آمریکایی آن کاملاً از قابلیت اطمینان نیروهای مسلح اوکراین مطمئن نبودند، اقدامات احتیاطی را برای تعبیهی واحدها و «کمیسرهای» گردانهای نازی در ارتش اوکراین انجام دادند. این هدف تقریباَ پنهان هم نمیشد: اگر نیروهای اوکراینی سعی در عقبنشینی یا تسلیم شدن سربازان میکردند، باید تیرباران میشدند. چنین حوادثی قبلاً ثبت شده است. به عبارت دیگر، گردانهای نازی بهعنوان «جوخههای بازدارنده» عمل میکنند و نیروهای اوکراینی را برای مقاومت (در برابر نازیستها) به وحشت میاندازند. دقیقاً همانطور که از نیروهای اس اس در آلمان نازی برای کنترل واحدهای ورماخت (ارتش) استفاده میکردند.
هنگامی که خصومتها آغاز شد، رئیسجمهور زلنسکی، افراطگرایان نازی را که در حال گذراندن احکام زندان برای جنایات جدی، از جمله قتل و سرقت بودند، آزاد کرد تا بتوانند اسلحه به دست بگیرند و به گردانهای نازی بپیوندند. آدمربایی، شکنجه، تحقیر و قتل مخالفان سیاسی رژیم کنونی به یک امر روزمره تبدیل شد.

پس از آزادسازی فرودگاه ماریوپول، اتاقهای شکنجه در محلی که هنگ آزوف در آن مستقر بود، پیدا شد. با بدبینی حداکثری (نسبت به قربانیان)، از مرکز شکنجه به عنوان«کتابخانه» و از قربانیان شکنجه به عنوان «کتاب» یاد میشد. اکنون بازرسان جمهوری خلق دونتسک تعداد قربانیان ترور و شرایط آدمربایی، شکنجه و قتل افراد توسط اعضای هنگ نازی آزوف را تصدیق میکنند. مارجوری تیلور گرین، نمایندهی آمریکا از جورجیا اخیراً اعلام کرده است که آمریکا نباید میلیاردها دلار از پول مالیات دهندگان آمریکایی را جهت تهیهی سلاحهای مرگبار برای گروههای احتمالاَ (از نظر ایشان) نازی که مردم بیگناه، بهویژه زنان و کودکان را شکنجه میکنند، صرف کند.
این جنایات فقط یک مورد و برای یک بار نیست، بلکه نتیجهی تبلیغات پیچیدهی نئونازی است. جهان از اظهارات علنی یک پزشک باندرا که به کانال تلویزیونی اوکراین 24 گفت که او به زیردستانش دستور داده تا سربازان اسیر روسی را اخته کنند، شوکه شد.
استفاده از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی روز به روز در حال گسترش است. پس از شروع عملیات نظامی روسیه، یگانهای ارتش اوکراین و گردانهای نازی از مواضع دفاعی خود که هشت سال تمام مستحکم کرده بودند، عقبنشینی کردند. در عوض، آنها مواضع تیراندازی خود را در محلههای مسکونی در شهرها و روستاها مستقر کردهاند. دستورالعملهای ارتش اوکراین آموزش میدهند که اسلحهها و خمپارهها در طبقات همکف، غیرنظامیان در طبقات دوم و سوم و تک تیراندازها و مسلسلها باید در طبقات چهارم تا پنجم و بالاتر قرار گیرند. این به معنای مصادره و حصر شهروندان به عنوان گروگان است، یعنی کاری که حتی نازیهای آلمان در طول جنگ 194۵-194۱ انجام ندادند.
هم زمان، رئیسجمهور زلنسکی همهی احزاب مخالف میانه رو را ممنوع کرد. اینها شامل اپوزیسیون پلتفرم برای زندگی، حزب نشی، جبههی اپوزیسیون، حزب شریعه و جبههي ولادیمیر سالدو است. با این حال، هدف اصلی نازیها همیشه احزاب چپ هستند که همواره سرسختترین مخالفان نازیسم هستند. اخیراً رئیسجمهور زلنسکی در اوکراین، اپوزیسیون چپ، اتحادیهی نیروهای چپ، حزب سوسیالیست مترقی اوکراین، حزب سوسیالیست اوکراین و سوسیالیستها را ممنوع کرد. حزب کمونیست اوکراین در سال 2015 ممنوع شد و از آن زمان تا کنون زیرزمینی بوده است.
همهی اینها نشان میدهند که ائتلاف اوکراین عملاً تحت کنترل نئونازیهای مورد حمایت ایالات متحده است. یکی از ابزارهای اصلی شستشوی مغزی ایدئولوژیک جمعیت، روسوفوبیای هار است که بهویژه در سالهای اخیر تهاجمی شده است. ما به یاد داریم که در فاصلهی هشت سال بین روی کار آمدن هیتلر در سال 1933 و آغاز تجاوزات او به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در سال 1941، نازیها توانستند ذهنیت جامعهی آلمان را چنان تغییر دهند که کشور فیلسوفان، شاعران و موسیقیدانان بزرگ را به کشوری تبدیل کنند که دهها میلیون نفر را در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و کشورهای اروپایی اشغال شده نابود کرد.
تقریباً همین اتفاق در اوکراین در همین بازهی زمانی در حال وقوع است. در حالی که برخی تمایل داشتند اشارات به اینکه نازیسم در اوکراین در حال احیاست، را کنار بگذارند، پس از اینکه کل شهرها و صدها هزار نفر به «سپر انسانی» تبدیل شدند، میتوانیم با اطمینان و تأسف فراوان بگوییم که اپیدمی نازیسم در اعماق ارگانیسم جامعهی اوکراین رخنه کرده است.