سندیکاهای کارگری در آلمان – هوشمند انوشه
سندیکاهای کارگری در آلمان
د.گ.ب، اتحادیه سراسری سندیکاهای آلمان
هوشمند انوشه
دانش و امید، شماره ۹، دی ۱۴۰۰

«اتحادیه سراسری سندیکاهای آلمان۱ – د.گ.ب» خود یک سندیکای کارگری نیست بلکه سازمانی است به منظور هماهنگی سندیکاهای متعددی که تحت پوشش خود دارد. هشت سندیکا با ۶ میلیون عضو زیر پوشش این اتحادیه سندیکایی قرار دارند. این هشت سندیکا عبارتند از سندیکای کارکنان صنایع فلزی با ۳/۲میلیون عضو، سندیکای کارکنان بخش خدمات با ۲میلیون عضو، سندیکای کارکنان بخش صنایع معدن، شیمی و انرژی با ۶۴۰ هزار عضو، سندیکای کارکنان بخش علوم و آموزش و پرورش با ۲۸۰ هزار عضو، سندیکای کارکنان بخشهای مربوط به ساخت و نظافت ساختمان و کشاورزی و جنگلداری با ۲۵۰ هزار عضو، سندیکای کارکنان بخش تغذیه و کافه رستورانها با ۲۰۰ هزارعضو، سندیکای کارکنان بخش راهآهن و ترابری با ۱۸۹ هزار عضو و سندیکای کارکنان اداره پلیس با ۱۸۵ هزار عضو.
سندیکاهای تحت پوشش د.گ.ب از استقلال کامل برخوردارند و مسئولیت مذاکره با کارفرما جهت انعقاد قراردادهای دسته جمعی در مورد افزایش دستمزد و شرایط کار کارگران و کارمندان را بر عهده دارند. سندیکاهای تحت پوشش د.گ.ب تمام بخشهای صنعتی و اقتصادی را در بر میگیرند و در مجموع ۸۴درصد از اعضای سندیکاها در آلمان زیر پوشش د.گ.ب میباشند. بودجه د.گ.ب از محل حق عضویت اعضای سندیکاها تامین میشود. در حال حاضر ۱۲درصد حق عضویت اعضا را سندیکاهای عضو به د.گ.ب میپردازند. این پوشش وسیع سندیکایی و نیروی ۶ میلیون عضو، این امکان را به د.گ.ب میدهد تا بتواند در جامعه و درعرصه سیاست آلمان برای بهبود زندگی کارگران و زحمتکشان نقش ایفا کند و تأثیرگذار باشد.
د.گ.ب خود را چنین معرفی میکند: «د.گ.ب. خواهان جامعهای است مبتنی بر اصل همبستگی. کار و درآمد باید به شکلی عادلانه تقسیم شود و همگان بدون توجه به اصل و نسب، رنگ پوست و جنسیت از امکان برابر برخوردار شوند. د.گ.ب در سطح ملی و همچنین بینالمللی نماینده جنبش سندیکایی و صدای سیاسی اعضای سندیکاهای تحت پوشش خود میباشد.» د.گ.ب. خود را مستقل و در عین حال جانبدار میداند و در این مورد میگوید: «د.گ.ب معتقد به وجود یک سندیکای واحد برای یک واحد کار است. د.گ.ب و سندیکاهای تحت پوشش آن بر پایه تنوع افکار و عقاید و بدون هیچگونه وابستگی و مستقل بنا شدهاند ولی نمیتوانند به هیچوجه از نظر سیاسی بیطرف باشند. موضع د.گ.ب دفاع از منافع کارگران و کارمندان است.»۲
د.گ.ب صدای واحد سندیکاها در مقابل نهادهای سیاسی، احزاب و دیگر سازمانها در همه سطوح کشوری، ایالتی یا شهری میباشد. د.گ.ب با پوشش ۱/۶ میلیون عضو سندیکایی، بزرگترین اتحادیه سندیکاها در جهان است و در دفاع از حقوق کارگران و کارمندان در عرصه سیاسی همان کارکرد و مسئولیتی را دارد که اتحادیه سراسری کارفرمایان در دفاع از منافع کارفرمایان ایفا میکند. د.گ.ب نه تنها در کشور آلمان فعال است بلکه در سازمانهای بینالمللی سندیکایی همچون «اتحادیه سندیکاهای اروپا» و همچنین «اتحادیه بینالمللی سندیکاها» نیز حضور فعال دارد. ما در ایران تجربه مشابهی در تاریخ جنبش کارگری داریم. در سالهای دهه ۱۳۲۰ خورشیدی «شورای متحده مرکزی اتحادیههای کارگران و زحمتکشان ایران» ۱۸۶ اتحادیه کارگری را هماهنگ میکرد و نقش مشابهی در عرصه سیاسی کشور داشت. بیش از ۳۰۰هزار کارگر ایرانی زیر پرچم شورای متحده مرکزی بودند و این سازمان سندیکایی از مهمترین تشکلهای کارگری در ایران و خاورمیانه به شمار میرفت.
د.گ.ب علاوه بر فعالیتهای استراتژیک و بلندمدت، پیرامون مسائل حاد روز نیز به موضعگیری و روشنگری میپردازد. این موضع گیری و فعالیتها در ماههای اخیر حول مسائل زیر بودند: روشن کردن موضع د.گ.ب در رابطه با انتخابات مجلس آلمان، نظرخواهی از مردم درباره خواستها و مشکلاتشان به منظور تدوین یک برنامه جامع جهت از بین بردن مشکلات و پاسخ به مطالبات، دفاع از حقوق کارگران خارجی، افزایش حداقل دستمزد، دفاع از حقوق کارکنان زن و برای برابری دستمزد میان کارکنان مرد و زن، مبارزه علیه خشونت و تبعیض علیه کارکنان مهاجر، مبارزه به منظور بهبود وضعیت بازنشستگان، مبارزه جهت دفاع از حضور شوراهای کارکنان در محل کار.
د.گ.ب به منظور کار متمرکز و حرفهای بر روی مسایل مطرح در رابطه با کارگران و کارمندان آلمان گروههای تخصصی متعددی در درون خود تشکیل داده است. این گروههای تخصصی عبارتند از: گروه تخصصی بازار کار، گروه تخصصی آموزش و پرورش، گروه تخصصی دیجیتالیزه شدن کار، گروه تخصصی مسائل اصلی جامعه و گروه تخصصی کار سندیکایی در اروپا و جهان. این گروهها برای کار و موضع گیریهای سیاسی د.گ.ب بسیار اهمیت دارند. این گروههای تخصصی همراه با هیئت رییسه د.گ.ب استراتژیهای مناسب را برای سالهای در پیش تعیین میکنند، روی طرحهای پیشنهادی و مطرح در پارلمان آلمان و نظرات احزاب و دولت کارهای تخصصی انجام میدهند و موضعگیری میکنند. این گروهها همچنین برای راهنمایی کارگران و کارمندان بروشورهایی در رابطه با مسایل مختلف تهیه میکنند و در اختیار آنها میگذارند.
کنگره سراسری د.گ.ب
کنگره سراسری د.گ.ب که به «پارلمان کار» نیز معروف است، بالاترین مرجع تصمیمگیری این اتحادیه سراسری است و هر چهار سال یک بار برگزار میشود. در این کنگره ۴۰۰نماینده از ۸ سندیکای تحت پوشش شرکت میکنند. نمایندگان این کنگره تصمیماتی در مورد خط مشی د.گ.ب برای سالهای آینده اتخاذ و همچنین چهار نفر را به عنوان هیئت مدیره اجرایی انتخاب میکنند. این چهار نفر به همراه رؤسای هشت سندیکای تحت پوشش، هیئت مدیره سراسری د.گ.ب را تشکیل میدهند. ۲۱مین کنگره د.گ.ب در سال ۲۰۱۸ (۱۳۹۷) تحت شعار «همبستگی، تنوع، عدالت» در برلین برگزار شد. نظر به اهمیت این کنگره معمولاً رئیسجمهور و صدراعظم آلمان به این کنگره دعوت میشوند و طی سخنانی حمایت خود را از نقش مهم د.گ.ب در عرصه سیاست آلمان اعلام میدارند.
کنگرههای د.گ.ب محل بحث، تبادل نظر و تصمیمگیری در مورد خط مشی و مبانی کار سندیکایی در آلمان به شمار میرود. بر پایه بحثهای کنگره یک برنامه برای فعالیتها تدوین میشود و موادی به اساسنامه اضافه و یا از آن حذف میشوند. کنگره ۱۸ د.گ.ب در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) با این شعار برگزار شد: «کرامت انسانها معیار ماست». این شعار به ماده اول قانون اساسی آلمان اشاره دارد که میگوید: « کرامت انسان مصون از تعرض است». کنگره به این شعار بسنده نمیکند، آن را میشکافد و توضیح میدهد که کرامت انسانی چگونه میتواند حاصل شود: «بدون عدالت اجتماعی نه آزادی و نه کرامتی میتواند برای انسانها وجود داشته باشد.» تأکید این کنگره بر لزوم برقراری عدالت اجتماعی در جامعه برای کارگران و زحمتکشان بود. کنگرههای ۱۹ و ۲۰ با شعار «کار، عدالت، همبستگی» برگزار شدند.
مطالبات د.گ.ب از دولت جدید آلمان
د.گ.ب پس از انتخابات پارلمان آلمان در ماه سپتامبر امسال طی یک اطلاعیه مطالبات خود را به شکل زیر از دولت جدید آلمان اعلام داشت. مواضع د.گ.ب به طور خلاصه از این قرارند: هدف د.گ.ب شرکت دادن و سهیم کردن کارگران و زحمتکشان آلمان در اجرای هر چه بهتر یک دگرگونی اقلیمی ـاجتماعی است. د.گ.ب همراه با سندیکاهای زیر پوشش خود با تمام نیرو تلاش خواهد کرد تا این دگرگونی به زیان کارگران و زحمتکشان آلمان تمام نشود. در عین حال د.گ.ب از دولت جدید آلمان میخواهد تا این دگرگونی را به شکلی عادلانه و در جهت منافع کارگران و زحمتکشان انجام دهند.
د.گ.ب یک ماه مانده به انتخابات ماه سپتامبر پارلمان آلمان منشوری تحت عنوان «منشور برای یک دگرگونی عادلانه در جامعه» تهیه و عرضه کرد. در کنفرانسی که د.گ.ب به همین منظور برگزار کرد این منشور برای رهبران احزاب آلمان ارائه شد و مورد بحث و بررسی قرار گرفت. رییس د.گ.ب در یک مصاحبه خطوط کلی سیاست د.گ.ب در رابطه با مطالبات از دولت جدید و اهمیت منشور تهیه شده را چنین جمع بندی کرد: «یک دگرگونی اجتماعی ـاقلیمی لازمه ایجاد شرایط اقلیمی مناسب، کار مناسب و رفاه پایدار است. انتخابات پارلمان آلمان در این شرایط بسیار تعیینکننده است چرا که در دوره بعدی پارلمان تصمیمات بسیار مهمی باید اتخاذ شوند. منشوری که ما تهیه کردهایم به روشنی عرصههای عمل را برای سالهای آتی مشخص میکند. ما از تمام نیروهای دموکراتیک میخواهیم همراه ما این دگرگونی را به پیش ببرند.» د.گ.ب بر آن است که این دگرگونی نباید به ضرر کارگران و کارمندان تمام شود. باید از تمام نیروی زحمتکشان برای اجرای هر چه بهتر این دگرگونی استفاده کرد. از طریق آموزش و کسب تخصصهای جدید میتوان کارگران و کارمندان را برای مشاغل جدید آمده ساخت.
دستاوردهای د.گ.ب
د.گ.ب در طول حیات خود دست آوردهای مهمی برای کارگران و کارمندان آلمان داشته است. از جمله میتوان از حق پرداخت مزد ایام بیماری نام برد. این خواست طی یک مبارزه طولانی و در چند مرحله عملی شد. در سال ۱۹۵۶ بیش از ۳۴هزار از کارگران صنایع آهن و فولاد در شمال آلمان برای حق دریافت مزد در ایام بیماری به مدت ۱۱۴روز دست به اعتصاب زدند و موفق شدند نه کاملاً ولی به بخشی از مطالبات خود دست یابند. این یکی از طولانیترین اعتصابهای کارگری تا آن زمان بود. تا پیش از آن کارگران در ایام بیماری از دریافت مزد محروم بودند. کارگران به مبارزه جهت تحقق این مطالبه ادامه دادند و توانستند بالاخره پس از یک مبارزه طولانی در سال ۱۹۷۰(۱۳۴۹) به طور کامل به این خواست دست یابند.
د.گ.ب توانست در سال ۱۹۶۳( ۱۳۴۲) دو دستاورد مهم برای کارگران کسب نماید: یکی کاهش ساعات کار به ۴۰ساعت در هفته و دیگری حق استفاده از سه هفته مرخصی سالیانه برای همه مزد و حقوقبگیران. خواست کاهش ساعت کار در سالهای بعد نیز همچنان مطرح بود. کارگران بر آن بودند که بالا رفتن بهرهوری کار امکان کاهش هر چه بیشتر ساعات کار را فراهم میکند. در اواخر دهه ۷۰میلادی دو سندیکای زیر پوشش د.گ.ب. یعنی سندیکای صنایع فلزی و سندیکای کاغذ و چاپ خواست کاهش ساعات کار به ۳۵ساعت در هفته را مطرح کردند و پس از مبارزات طولانی و اعتصابهای متعدد موفق شدند ابتدا ساعات کار را به ۵/۳۸و سپس به ۳۵ ساعت در هفته کاهش دهند.
در سال ۱۹۵۱( ۱۳۳۰) سندیکاها موفق شدند شرکت نمایندگان کارکنان در شورای نظارت موسسات بخش آهن و فولاد را به تعداد برابر با نمایندگان کارفرما در قانون بگنجانند. (شورای نظارت موسسه نهادی است در آلمان که در مؤسسات سهامی و تعاونی وجود دارد و وظیفه آن کنترل عملکرد هیئت مدیره و مدیر عامل است). البته این دستاورد آسان به دست نیامد. حق مشارکت در تصمیمگیری در واحدهای کار را د.گ.ب و سندیکاهای کارگران از طریق همبستگی وسیع و با استفاده از ابزار اعتصاب به کارفرمایان تحمیل کردند.
د.گ.ب موفق شد در سال ۲۰۱۵ خواست قانونی کردن حداقل مزد را عملی سازد. پیش از این میزان قانونی برای حداقل دستمزدها وجود نداشت و کارفرما میتوانست دستمزدهای بسیار ناچیزی را به کارگران تحمیل کند. حداقل دستمزد در سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) به میزان ۶/۹یورو برای هر ساعت کار از طریق تصویب قانون تعیین شد. در مبارزه برای تصویب قانونی برای حداقل دستمزد نمایندگان سرمایهداران آلمان در احزاب، مجلس و همچنین رسانههای گروهی به منظور جلوگیری از تصویب این قانون دست به تبلیغات زیادی زدند. د.گ.ب توانست با بسیج نیروی زحمتکشان و کار سیاسی و روشنگری این تبلیغات سرمایهداران را خنثی کند. یکی از دلایل پیروزی حزب سوسیال دموکرات در انتخابات پارلمان امسال آلمان شعار افزایش حداقل دستمزد بود. مطابق این شعار که در واقع یکی از خواستهای سندیکاهای آلمان و د.گ.ب میباشد، حداقل دستمزد به ۱۲ یورو برای هر ساعت کار افزایش خواهد یافت. مطابق بررسیهای انجام شده بیش از ۱۰ میلیون نفر زحمتکش در آلمان خواهند توانست با استفاده از افزایش حداقل دستمزد زندگی بهتری برای خود و خانوادهشان فراهم کنند.
دستاورد مهم دیگر د.گ.ب جلوگیری از اخراج بی رویه کارگران و کارمندان است. در آلمان برخلاف برخی کشورها کارفرما این حق را ندارد تا به دلخواه خود کارگران و حقوق بگیران را از کار بیکار کند. سندیکاهای آلمان موفق شدند در سال ۱۹۵۰(۱۳۲۹) این خواست را به کارفرمایان تحمیل کنند. ضامن اجرایی این حق، شوراهای محل کار هستند. شوراهای محل کار در قانون وضعیت محل کار تعریف شدهاند. طبق این قانون کارکنان هر واحد کار حق دارند یک شورای محل کار از اعضای منتخب تشکیل دهند. این شورا در بسیاری از موارد حق نظارت و مشاوره و رسیدگی به مسائل مطرح شده در محل کار را دارد. یکی از اهداف مهم د.گ.ب دموکراتیزه کردن محیط کار است و این یک گام بسیار مهم در جهت دموکراتیزه کردن محیط کار به شمار میرود.
د.گ.ب پیشتاز جنبش صلح در آلمان
پس از پایان جنگ جهانی دوم و آزاد شدن مردم آلمان از یوغ رژیم ضد بشری هیتلر، نفرت عمومی از جنگ و جنگافروزی بالا گرفت. شروع جنگ سرد و نابودی هزاران نفر توسط دولت ایالات متحده آمریکا با استفاده از سلاح اتمی موجب نگرانی از بروز جنگی جدید شد. سازمانهای مترقی در آلمان خواهان تجهیز تودههای مردم جهت تقویت صدای صلح خواهی و فریاد نفرت از جنگ شدند.
ابتدا در بخش شرقی آلمان در سال ۱۹۴۶(۱۳۲۵) «روز جهانی صلح جوانان» برگزار شد و از سال ۱۳۲۹ روز اول سپتامبر به عنوان «روز جهانی صلح» نامیده و هر سال با مراسم با شکوهی برگزار میشد. در بخش غربی آلمان چند سال دیرتر یعنی در سال۱۹۵۷(۱۳۳۶) این روز به رسمیت شناخته شد و مراسم آن تحت عنوان «روز ضد جنگ» برگزار شد . ابتکار تعیین این روز در آلمان غربی با د.گ.ب بود که برای نخستین بار همه را با شعار «جنگ دیگر هرگز» به خیابانها فراخواند. د.گ.ب در کنگره خود در سال ۱۹۶۶(۱۳۴۵) متعهد شد با تمام قوا هر ساله برای بزرگداشت این روز و سازماندهی مراسم کوشا باشد. راه پیماییهای روز ضد جنگ بهزودی در آلمان به یک جنبش وسیع عمومی تبدیل شد و در سالهای دهه ۷۰ و ۸۰ با «راه پیماییهای عید پاک» اوج بیشتری یافت.
د.گ.ب در جریان جنبش اعتراضی علیه تجاوز نظامی آمریکا در ویتنام یکی از پیشتازان بسیج زحمتکشان جهت افشای جنایات امپریالیسم آمریکا در ویتنام بود.
تاریخ د.گ.ب
«تنها و تنها کار انسانهاست که جامعه را زنده نگاه میدارد.» سخنان نخستین رهبر د.گ.ب. هنوز پس از گذشت بیش از ۷۰ سال همچنان اعتبار دارند. سندیکاهای کارگری در سال ۱۹۴۹(۱۳۲۸) با این هدف تأسیس شدند تا انسانها در مقابل کارشان دستمزدی عادلانه دریافت کنند و بتوانند زندگی شرافتمدنانهای داشته باشند.
در اینجا باید به این واقعیت تاریخی اشاره کنیم که د.گ.ب نخستین اتحادیهای نبود که در آلمان چندین سندیکاها را تحت پوشش خود داشت و نمایندگی میکرد. کمیسیون عمومی سندیکاهای آلمان نخستین اتحادیه برای نمایندگی سندیکاها بود که در سال ۱۸۹۰(۱۲۷۹) میلادی در آلمان تأسیس شد و تا سال ۱۹۱۹(۱۲۹۸) به کار خود ادامه میداد. پس از پایان جنگ جهانی اول «کمیسون عمومی» جای خود را به یک اتحادیه سراسری جدید به نام اتحادیه سراسری همگانی سندیکاهای آلمان داد. پس از به قدرت رسیدن نازیها در سال ۱۹۳۳(۱۳۱۲) دفاتر این اتحادیه از سوی نیروهای ضربتی نازی اشغال و سران اتحادیه دستگیر و زندانی شدند و اتحادیه نیز منحل اعلام شد. این اتحادیه تا آن زمان بزرگترین اتحادیه سراسری سندیکاهای کارگری در جهان به شمار میرفت.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و سقوط رژیم ضد بشری هیتلر، ابتدا در بخش تحت اشغال ارتش اتحاد شوروی در شرق آلمان یک اتحادیه با پوشش ۱۵ سندیکای کارگران و کارمندان به نام اف.د.گ.ب FDGB ایجاد شد. این اتحادیه در ابتدا ۶/۱میلیون عضو داشت، ولی تعداد اعضا به سرعت رشد کرد و در سال ۱۹۴۶(۱۳۲۵) به ۳/۳و در سال ۱۹۴۷(۱۳۲۶) به ۴ میلیون نفر رسید که ۲/۱ میلیون از آنها را اعضای زن تشکیل میدادند.
در بخش غربی آلمان سندیکاها بلافاصله پس از ورود ارتش متفقین مجدداًفعالیت خود را آغاز کردند. در شهرهای آخن و کلن در ماه مارس و در شهرهای اشتوتگارت،هامبورگ وهانوفر در ماه آوریل سال ۱۹۴۵(۱۳۲۴) سندیکاها شروع به فعالیت کردند. ایجاد یک اتحادیه جهت پوشش این سندیکاها به علت مخالفت نیروهای سه کشور حاکم در غرب (آمریکا، انگلیس، فرانسه) مدتی به طول انجامید و بالاخره در سال ۱۹۴۹(۱۳۲۸) عملی شد. چند ماه پس از تأسیس جمهوری فدرال آلمان در سال ۱۹۴۹( ۱۳۲۸) در بخش غربی آلمان که تحت اشغال ارتشهای سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه بود، «اتحادیه سراسری سندیکاهای آلمان – د.گ.ب» توسط ۱۶ سندیکا اعلام موجودیت کرد. موسسان د.گ.ب این وصیت ویلهلم لویشنر Wilhelm Leuschner عضو حزب سوسیال دموکرات آلمان و یکی از رهبران سندیکایی در زمان حکومت نازیها را آویزه گوش کرده بودند. ویلهلم لویشنر که در سال ۱۹۴۴(۱۳۲۳) توسط نازیها به اعدام محکوم شده بود، روز پیش از اجرای حکم خطاب به کارگران آلمان گفته بود:«مرا فردا به دار خواهند کشید. ولی شما باید متحد شوید».
کارگران آلمان صدمات زیادی از تفرقه و عدم اتحاد در سالهای رشد نازیها دیده بودند. کارگران آلمان در سندیکاهای مختلفی با سمتگیریهای مختلف ایدئولوژیک از قبیل سندیکای سوسیالیستی، سندیکای کمونیستی، سندیکای مسیحی یا سندیکای لیبرال متشکل شده بودند. در آن زمان یک اتحاد سندیکایی در میان کارگران وجود نداشت. اصل اساسی در تشکیل د.گ.ب عدم وابستگی به هیج حزب و جریان سیاسی بود. هدف این بود که کارگران و کارمندان مستقل از وابستگی سیاسی و ایدئولوژیک بتوانند در یک سندیکای واحد متشکل شوند.
تعداد اعضای سندیکاهای زیر پوشش د.گ.ب رو به افزایش بود و پس از یکی شدن دو آلمان این تعداد به ۸/۱۱ میلیون نفر رسید. متأسفانه این تعداد در سالهای بعد کاهش یافت و امروز تعداد اعضا ۶ میلیون نفر میباشد. دلایل این کاهش متعدد هستند؛ اولین دلیل نابود شدن صنایع در بخش شرقی آلمان پس از یکی شدن دو آلمان، و دلیل دیگر کاهش مشاغل در بخشهای صنعتی است که سندیکاها قدرت زیادی داشتند و همچنین تغییرمشاغل ثابت و تمام وقت به مشاغل کوتاه مدت و نیمه وقت است.
د.گ.ب و روز جهانی کارگر (اول ماه مه)
تاریخ د.گ.ب از تاریخ روز جهانی کارگر جداییناپذیر است. روز اول ماه مه سال ۱۸۹۰(۱۲۶۹)علیرغم تهدیدها و ممنوعیتها در آلمان بیش از یکصدهزار نفر در به اصطلاح «قدم زدنهای اول ماه مه» در این روز به تظاهرات پرداختند و این روز را جشن گرفتند.
د.گ.ب از زمان تأسیس در سال ۱۹۴۹(۱۳۲۸) تا کنون همواره پرچمدار برگزاری هر چه با شکوه تر روز جهانی کارگر (اول ماه مه) بوده است. به ابتکار د.گ.ب از سال ۱۹۵۱(۱۳۳۰) در کنار تظاهرات و برنامههای سیاسی در این روز برنامههای فرهنگی نیز اجرا میشوند. برنامهها بدین شکل هستند که در پی چند برنامه هنری رئیس د.گ.ب طی یک سخنرانی مطالبات سندیکاها را مطرح و اطلاعرسانی میکند. این سخنرانی معمولاً از تلویزیونهای سراسری آلمان پخش میشود.
بسیاری از دستاوردهایی که امروزه بسیار بدیهی به نظر میرسند حاصل مبارزات سندیکایی در سالهای گذشته هستند. بسیاری از این مطالبات در شعارهای بزرگداشت روز جهانی کارگر در سالهای گذشته دیده میشوند. به عنوان مثال روی پوستر سال ۱۹۵۶(۱۳۳۵) از زبان یک کودک خردسال نوشته شده بود: «شنبهها پدر باید پیش من باشد». سندیکاها توانستند این خواست را عملی کنند تا روز شنبه تعطیل اعلام شود. مثال دیگر خواست کاهش ساعات کار، پرداخت حقوق ماه ۱۳ و برخورداری از ۴ هفته مرخصی در سال بود که شعار روز کارگر در سالهای دهه ۶۰ به شمار میرفت.
مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر امسال با تأکید بر نقش همبستگی در جامعه و نیروی سندیکاها در مقابله با بحران کرونا برگزار شد. د.گ.ب برای این روز که در شرایط بحران کرونا برگزار میشد، این شعار را انتخاب کرده بود: «همبستگی آینده ماست». در فراخوان د.گ.ب برای این روز آمده است: «تنها به صورت دستهجمعی میتوانیم از ایجاد شکافهای بیشتر در جامعه جلوگیری کنیم. نباید هر کس تنها به فکر خود باشد بلکه فقط با در کنار یکدیگر بودن میتوانیم دموکراسی را تقویت کنیم. همبستگی برای ما واژه ناشناسی نیست بلکه هر روز با آن زندگی میکنیم. نه تنها در روز اول ماه مه بلکه در هر روز سال».
همبستگی بین المللی با سندیکاهای کارگری در دیگر کشورها
د.گ.ب حمایت از پیشرفت اجتماعی و دموکراسی در همه کشورها را وظیفه سندیکایی خود میداند. د.گ.ب از طریق شبکه آموزشی خود پروژههای آموزشی بسیاری در کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین برگزار میکند. بخش شمال ـ جنوب این شبکه وظیفه خود میداند به سندیکاها در همه کشورها جهت پیشبرد فعالیتهایشان یاری رساند. در طول ۳۰ سال اخیر بخش شمال ـجنوب د.گ.ب از طریق اجرای پروژهها و ابتکارهای مختلف به سندیکاها در کشورهای مختلف آسیا، امریکای لاتین و آفریقا کمک میکند تا بتوانند تواناییهای خود را گسترش دهند. در این پروژهها نمایندگان کارگران در مورد چگونگی مذاکره با نمایندگان کارفرما و احقاق حقوق کارگران در مورد ساعات کار و یا مزد و استانداردهای کار آموزش میبینند. چندین نمونه از کمکهای د.گ.ب به سندیکاهای کارگری در مناطق مختلف جهان را در ادامه خاطر نشان میکنیم:
در ویتنام اعضای سندیکاها، که به کار در مؤسسات دولتی عادت داشتند، در سمینارهای آموزشی که با کمک د.گ.ب برگزار شد، با شیوه عملکرد کنسرنهای بینالمللی آشنا شدند.
شبکه آموزشی د.گ.ب در برزیل به اتحادیه سندیکایی آن کشور سی.یو.تی CUT در آموزش اعضای سندیکاها یاری میرساند. در یک پروژهُ دیگر شبکه آموزشی د.گ.ب به کارگران کشاورزی کمک میکند تا بتوانند شرایط کار را در مناطق کشاورزی بهبود بخشند. در کشور کلمبیا د.گ.ب در همکاری با مدرسه ملی سندیکایی این کشور به آموزش اعضای سندیکا یاری میرساند. هدف این پروژه تقویت ساختارهای سندیکایی در کلمبیا ست. دو پروژه دیگر نیز در همکاری با دو اتحادیه سندیکایی در دو منطقه دیگر از آمریکای لاتین به اجرا درآمدند. د.گ.ب همچنین با دفتر اینداستریال IndustriALL در اروگوئه جهت آماده کردن سندیکاها برای جذب جوانان در کادر رهبری سندیکایی همکاری میکند. د.گ.ب در چارچوب کمکهای بینالمللی اخیرا به یاری مردم هندوستان در مبارزه با اپیدمی کرونا شتافته است. مسئول بخش آسیای شبکه آموزشی د.گ.ب در این رابطه اظهار داشت: «پروژههای ما معمولاً در جهت بهبود بلندمدت وضعیت کار و زندگی کارگران تعریف میشوند. ولی در حال حاضر در مقابله با وضعیت اضطراری باید با اتخاذ موازین فوری از شیوع این ویروس جلوگیری کنیم.»۳
د.گ.ب در اندونزی به مرکز پژوهشهای سندیکایی این کشور معروف به تورک TURC در مبارزه برای دست یابی به یک حداقل دستمزد عادلانه یاری رساند.
شبکه شمال-جنوب د.گ.ب به اعضای سندیکاهای کارگری در کشورهای مختلف کمک میکند تا با یکدیگر در تماس باشند و از تجارب یکدیگر بیاموزند. به طور مثال میتوان از شبکهای نام برد که بین اعضای سندیکاهای کارگری در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین ایجاد شده است و یا شبکهای که میان سندیکای کارگری آفریقای جنوبی با سندیکاهای کارگری در برزیل و ویتنام ایجاد شده است. شبکه جنوب ـ جنوب روز به روز اهمیت بیشتری پیدا میکند و د.گ.ب تلاش دارد تا در این جا نیز به وظیفه خود عمل کند.
1. DEUTSCHER GEWERKSCHAFTSBUND
3. NORD|SÜD news II/2020
ما سالهاست خواننده و مبلغ مطالب هفته هستیم، تصور نبودن مجله هفته یک فاجعه است، هیچ سایتی با این تنوع…
سپاس از شما. من هم بر این امر اصرار دارم که چراغ مجلۀ هفته هیچوقت نباید خاموش شود!
من منحیث یکی از علاقمندان مجله هفته از افغانستان، از شنیدن این خبر خیلی متاسف شدم، چراغ مجله هفته در…
با تشکر از همه ی مقالات و زحمات شما، دوباره خواهش میکنم، لینک های مستقیم مقالات رو در انتهای اونها…
با درود، گمان دارم مستقیم و متمرکز باید به پدیده تحریم یا تحریم های آمریکا پرداخت و بدون عمیق شدن…