مهاجرت کردها به سوریه و رنجهایشان – احمد مزارعی
مهاجرت کردها به سوریه، رنجهایشان، نادیده گرفته شدن مشکلاتشان،علل و نتیجه گیری
مجله غربال، ۲۵ اوت
مترجم : احمد مزارعی، بیستم دسامبر ۲۰۲۱
کردها ساکنان مناطق کوهستانی زاگرس ، شمال غرب ایران وجنوب شرق آناتولی میباشند، انان اقوام هند و اروپایی بوده و از نژاد سامی نیستند، سامی نبودن کردها مورد قبول و تایید اکثر محققان و مورخان اروپائی است.کردها به صورت مستقل و منقسم به قبایل گوناگون بوده اند، در طول تاریخ کردها مستقل نبوده و همچون سایر ملتهای آسیا برای مثال مغولها کوچ می کرده اند.
براساس نظریه تاریخ نویس روسی ، نیکیتین ، سلطان سنجر آخرین ملوک سلسله سلجوقی برای اولین بار در قرن دوازدهم بعد از میلاد متصرفات خود را کردستان نامید، مورخ دیگری بنام قزوینی در کتاب خود «نزهت القلوب»سال ۷۴۰ هجری،که حوالی سال چهاردهم میلاد میباشد نیز از کردستان نام برده است. مساحت کردستان براساس منابع کردها ۴۰۹۶۵۰، کیلومتر مربع میباشد که۱۸۳۰۰، کیلومتر ان در سوریه واقع شده است.
در تاریخ ۱۰، اوت ۱۹۲۰، ائتلاف پیروز شده،در جنگ جهانی اول در معاهده سیفر، موافقت کردند تا حقوق کردها و ارمنیها را در داشتن دولتهای ملی و مستقل خود به رسمیت بشناسند، اما بزودی این موافقتنامه در تاریخ ۱۹۲۳، لوزان تعدیل گردید که بموجب آن حقوق کردها نادیده گرفته شد زیرا آتاتورک موسس جمهوری ترکیه قدرت گرفت واز طرفی این ترس فرضی نیز وجود داشت که کردها به تبعیت دولت شوروی در بیایند.
کردستان سوریه ویا مناطق کردنشین در سوریه؟
اخیرا بکار بردن کلماتی همچون کردستان سوریه ، اقلیم غربی کردستان ویا کردستان غربی رواجی بسیار یافته که منظور از آنها مناطقی است که غالب ساکنانش کردهائی میباشند که در اراضی سوریه بسر میبرند، اما آنچه که حقیقت به ما میگوید این است که این مناطق جغرافیای واحدی را تشکیل نمیدهند، بطوریکه کردهای سوریه درسه منطقه توزیع شده اند که عبارتند از:

منطقه عفرین ویا کرد داغ»کوه کردها»(جبل الاکراد) این منطقه در شمال غرب حلب و مرز مرغزار انطاکیه و استان اسکندرون قراردارد وبه منطقه ای پرجمعیت معروف است بطوریکه شامل ۳۶۰، روستا می گردد، امتیاز دیگری که این منطقه دارد، سرزمینی است حاصلخیز و محصولاتی فراوان و متعدد همچون انگور، انجیر وزیتون دارد.
منطقه عین العرب – کوبانی، که تماما در شمال شرقی حلب قرار دارد و شامل 120، روستا میباشد، اما منطقه اصلی کردها در سوریه ، «جزیره» میباشد و مهمترین شهرهای که کردها اکثریت ساکنان آن را در جزیره تشکیل میدهند عبارتند از : قامشلی، ، عامودا، درباسیه ودیریک.
این مناطق سه گانه که از یکدیگر جدا میباشند درعین حال دارای اکثریتی عرب در میان خود هستند، بدین شکل در حالی که این مناطق را «کردستان سوریه»مینامند ، در واقع امر، این سه منطقه جدای از یکدیگرند که در امتداد خود به مناطقی درترکیه ختم میشوند که دارای اکثریتی کرد درانجا میباشند.

کردهای داخل سوریه و کردهای اطراف
قرن یازدهم نقطه شروع منتشر شدن فشرده حقیقی کردها در شهرهای داخلی و مناطق ساحلی شام میباشد، و در این میان کردهای ایوبی مهمترین عناصر این انتشار هستند و در اکثریت خود در اصل و فرع منتسب به نجم الدین ایوب بن شادی بن مروان کردی میباشند که از کردستان عراق امده و ابتدا در منطقه بعلبک (لبنان) مستقر شدند ، سپس به دمشق رفته ودر خدمت اتابکیه زنگیها بویژه عمادالدین زنگی وفرزندش نورالدین شهید درآمدند، بطوریکه «نیروهای سوار» ایوبیها در مناطق قلعه های ساحلی شام مستقر شدند، از معروفترین این قلعه ها «قلعه کردها»میباشد که در سال ۱۰۳۱، میلادی برای مقابله با جنگجویان صلیبی ساخته شد» قلعة الحصن فعلی» همچنان در مسیر اصلی جاده میان شهر»حماه»وبندرواردوگاههای شامی،در طرطوس طرابلس قرار دارد.
در ابتدای مرحله حکومت عثمانیها بعضی عشایر کوچک کرد در منطقه عفرین ساکن شدند که به نفع خزانه عثمانیها مالیات جمع آوری میکردند، از حضور اینان محله کردهای شهر نشین در دمشق شکل گرفت که اجمالا نماینده وجود کردها در سوریه می باشد در حالی که کردهای جبل الاکراد ویا «کرد داغ»در عفرین و منطقه شمال حلب در زیر سلطه «اغاوات کردها» (اربابان و قدرتمندان کرد) قرار گرفته و در انقیاد حاکمان مشترک کلس و حلب باقی ماندند.اینان بنام «کردهای داخل» نامیده میشوند.
در مورد کردهای اطراف باید گفت که اکثریت آنها درمنطقه جزیره سوریه میباشند، وجود اینها در نتیجه مهاجرتهای اجباری از ترکیه که با کشتار و سرکوب بیرحمانه آنها بوسیله آتاتورک شروع شد، در این مرحله کردها در سال ۱۹۲۵، به رهبری «نورسی» دست به انقلاب زدند که در ادامه به انقلاب دیگری به رهبری سید رضا منجر گردید و هر دو این انقلابات تا پایان سال ۱۹۳۸، درترکیه بوسیله کمالیستها سرکوب گردید.
مهاجرتهای کردها به جزیره سوریه
شروع این مهاجرتها به سال ۱۹۲۵، باز میگردد، دران سال رهبران ترکیه به سرکوب وحشیانه «انقلاب نورسی» کردهای ترکیه دست زده و اکثریتی ازانها را اجبارا به بیابانهای آناتولی کوچ دادند،این عملیات سرکوبگرانه کردها منجر به نابودی بیش از یک میلیون نفر گردید و در این عملیات شهرها و روستاهای انها نیز با خاک یکسان شد ، کردستان نیز به اجزای چندی زیر نظر نظامیان ترکیه تقسیم گردید ، همچنین در این دوره در تمام سراسر کردستان تقسیم شده قلعه های نظامی در بلندی کوهها ساخته شد تا هر گونه حرکت ونقل وانتقال انهاراکنترل کنند، این سیاست سرکوب علیه کردها تا سال ۱۹۳۹ ادامه یافت . از سال ۱۹۲۵ تا سال ۱۹۳۸ کردها هفده بار بر علیه سلطه ظالمانه دولت نظامی ترکیه قیام کردند وبا شروع هر یک از این قیامها عده زیادی از کردها اجبارا بسوی منطقه جزیره سوریه فرار می کردند.
این مهاجرین تا سال ۱۹۳۸ شناسنامه های ترکی خودرا حفظ می کردند ، دراین سال پروتکل شناسنامه میان دو دولت ترکیه و فرانسه به امضا رسید که بموجب آن ارتش ترکیه اجازه می یافت وارد استان اسکندرون سوریه شود، پس از امضای این قانون حق نقل و انتقال میان ترکیه وسوریه نیز تحت عنوان حق «رعایت»ممنوع گردید که هر گونه ارتباط عشایری، انسانی و جغرافیایی را میان عشایر مقیم جنوب مرز شمال مرزیعنی جزیره سوریه که عمدتا عشایر بودند منع میکرد.همچنین در مقررات پروتکل ذکر شده بود که اگر کسانی که شناسنامه ترکیه دارند تا قبل از تاریخ ۱۵ اوت همان سال به ترکیه و یا به کنسولگری مربوطه مراجعه نکنند و محل سکنای خود را نیز به ترکیه منتقل نکنند شناسنامه آنها فاقد اعتبار است.
به علت ستمهای فراوانی که برکردها روا شده بود ، دهها هزار نفر از مهاجران ترجیح دادند که دار و ندار شان را در ترکیه از دست بدهند ولی بعلت نبود امنیت جانی به آنجا دیگر برنگردند. تاثیر منفی امضای این پروتکل بر منطقه جزیره بسیار بیشتر از سایر استانهای سوریه بود، زیرا اکثریت زیادی از کردها که به سوریه مهاجرت نمودند در منطقه جزیره ساکن شدند و بعد از پایان مهلت یک ماهه، انها بمثابه بیگانه در ترکیه محسوب می شوند و حکومت ترکیه به ریاست عصمت اینونو در پایان سال ۱۳۳۹ قانونی را در مجلس ترکیه به تصویب رسانید که املاک ثابت عشایر کرد ورهبرانشان به مالکیت دولت ترکیه درمیامد.
علی بوضو نماینده مجلس سوریه از کردهای جزیره به عنوان افراد غیر قانونی یاد کرد
از طرفی دیگر فرانسه نیز کوشش نمود تا به بسیاری از مهاجرین شناسنامه سوریه بدهد،این اقدام دولت فرانسه باعث شد تا بعضی نیروهای ملی را به واکنش وادار نماید، از جمله این نیروهای ملی ، علی بوظو نماینده مجلس سوریه که خود اصلا کرد بود، از کردهای مهاجر ساکن جزیره بعنوان افراد غیر قانونی یاد نمود، همچنین نماینده بعثی مجلس عبدالکریم زهور عدی، مدعی شد که کردهای ساکن جزیره بیش از نیم میلیون کیلومتر مربع زمین دارند و ساکنان جزیره در وضعیت خطرناکی بسر میبرند ، وی ادعا کرد که ساکنان کرد جزیره تقریبا نیم ملیون نفر میباشند.
درسال ۱۹۴۳ دولت ملی سوریه بعد از استقلال و برقراری حکومت قانون اساسی ، در سیاستهای توسعه طلبانه فرانسه بویژه در مورد جذب مهاجران وثبت نام آن ها در منطقه جزیره تجدید نظر نمود.
اما این مهاجرتها متوقف نشد ، تحقیقی که در مورد مهاجرت کردها در سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۳ انجام گرفت نشان میدهد که تعداد زیادی از جوانان کرد بعلت قانون سربازی اجباری بسیار شاق در ترکیه و همچنین بعلت تبعیض موجود در ارتش ترکیه نسبت به کردها اینکه آنان را کافر میدانند ، به سوریه به ویژه به منطقه جزیره فرار میکنند.
در ادامه حکومت سوریه سیاست سختگیرانه در مورد ثبت نام بیگانگان در جزیره در پیش گرفت تا از این طریق بتواند مانع ورود افراد غیر قانونی گردد و در این مسیر هر آنکس که شناسنامه سوریه نداشت بازداشت میشد، این سیاست دولت باعث شد که خرید و فروش شناسنامه به مبلغ ۲۰۰ لیره سوریه و یا از طریق دادن رشوه و یا کارهای غیر قانونی دیگر ادامه پیدا کند.
همه این تمهیدات تا سال ۱۹۵۹ نتیجه نداد و شکل دیگری ادامه پیدا کرد زیرا ظلم و فشار دولت ترکیه باعث شد تا اینبار مهاجرت در طلب پیدا کردن کار و یا گرفتن قطعه ای زمین برای کشاورزی وامدنشان به جزیره و یا سایر شهرهای سوریه ادامه پیدا کند، درسال ۱۹۵۹ دولت سوریه قانونی را گذراند که زمینهائی را میان کشاورزان فقیر بدون تبعیض قومی و زبانی توزیع کند، البته اولویت شامل کشاورزانی میشد که روی زمین کار می کردند البته تعداد این افراد که شناسنامه نداشتند زیاد بود و در دفتر اسناد مدنی نیز به ثبت نرسیده بودند.
اما عامل اصلی فرار این کشاورزان که ظلم و ستم دولت ترکیه بود ادامه داشت ، به ویژه بعد از تظاهرات بزرگ اعتراضی کردها در ماه می سال ۱۹۶۱ که دراین اعتراضات تقریبا تعداد ۳۱۵ نفر به قتل رسیدند، این کشتار باعث شد بخش زیادی از کردها مجددا به جزیره سوریه مهاجرت کنند تا از تعقیب و محاکمه دولت در کشور خودشان در امان بمانند.
آمار استثنائی سال ۱۹۶۲
«برنامه ستوان محمد هلال و پروژه کمربند عربی»
درسال ۱۹۶۳ ستوان محمد طلب هلال، رئیس شعبه سیاسی شهر حسکه ،پروژه ای را را با عنوان :
«استان جزیره از نظر قومی، اجتماعی و سیاسی» با کمک سعید سید استاندار حسکه آماده نمود که شامل یک سرشماری استثنائی ، وعملیات عربی کردن اجباری جزیره میشد وطی این برنامه دولت به مدت سه سال اقدام به انتقال کردها به داخل شهرهای سوریه می نمود ، و از آن طرف عربهای داخل نیز به استان جزیره بجای کردها انتقال می داد، در حقیقت یک عملیات جابجاکردن دولتی که ماهیتی «اجباری»داشت به اجرا در میامد، در این برنامه پیشنهاد شده بود کوشش شود کردها بی سواد بمانند و برای این منظور تصمیم گرفته شد که از ساختن مدرسه و سایر مراکز آموزشی در استان جزیره جلوگیری شود ، همچنین تصمیم گرفته شده بود که منبع درآمد آنان نیز محدود شود تا مجبور شوند به داخل شهرهای سوریه مهاجرت کنند وبسیاری تصمیمات جاهلانه و ضد انسانی دیگر که نمیتوانست نتیجه بخش باشد و مشکلات را از میان ببرد……
کردها در دولت بعثی
با امدن حافظ اسد تمام سیاستهای وبرنامه هائی قومی که بر ضد کردها اعمال میشد متوقف گردید، اما وضعیت کسانی که شناسنامه نداشتند لاینحل ماند ، این وضعیت در زمان بشار اسد نیز ادامه پیدا کرد تا در سال ۲۰۱۱ کمیته ای تشکیل گردید تا در مورد آمارهای سال ۱۹۶۲، مطالعاتی انجام دهد، اما بشار اسد پیشدستی کرده وبا صدور امری از طرف ریاست جمهوری به شماره ۴۹، در سال ۲۰۱۱ تصمیم گرفته شد تا به کسانی که در شهر حسکه نامشان را بعنوان اجانب به ثبت رسانیده اند شناسنامه سوریه داده شود، به طوری که بعضی منابع ارزیابی می کنند به بیش از یک صد هزار کرد شناسنامه داده شده است.
این تحقیق توسط هیئت تحریریه «مجله غربال» با استناد بر تعدادی از منابع تاریخی و سیاسی تهیه شده که مهمترین آن کتاب «شکل گیری تازه جزیره سوریه» تالیف استاد جمال باروت میباشد
“التكوين الحديث للجزيرة السورية”نام کتاب به عربی:
من منحیث یکی از علاقمندان مجله هفته از افغانستان، از شنیدن این خبر خیلی متاسف شدم، چراغ مجله هفته در…
با تشکر از همه ی مقالات و زحمات شما، دوباره خواهش میکنم، لینک های مستقیم مقالات رو در انتهای اونها…
با درود، گمان دارم مستقیم و متمرکز باید به پدیده تحریم یا تحریم های آمریکا پرداخت و بدون عمیق شدن…
مقاله بسیار جالب و خواندنی بود. با تشکر از رفیق شیری و ترجمه دقیق و حرفه ای ایشان و سپاس…
دوست گرامی من عضوی از نویسندگان و مترجمان مجله هفته نیستم اما از همکاران آن هستم و گاهی مطالبی را…