مارکس گفت : «فلاسفه، تنها جهان را بطرق مختلف تفسیر کردند؛ تعیین کنند آنست که آن را تغییر دهیم.» انقلاب اکتبر نشان داد که می‌توان جهان را تغییر داد. این واقعیت اهمیت خود را هرگز از دست نخواهد داد. این واقعه تاریخی در تاریخ بشریت الهام بخش همه کارگران و آزادیخواهان در مبارزات انقلابی خواهد بود.
انقلاب اکتبر نطقه عطفی در تکامل تاریخ سیاسی- اجتماعی و اقتصادی جهان است و در عمل با تاثیرات خود دنیا را تکان داد. با تغییراتی که از گنگره ۱۷ و۱۸ در حزب بلشویک شروع شد تا فرو ریختن دیوار برلین درسال ۱۹۸۹و به دنبال آن فروپاشی شوروی در۱۹۹۱ کره زمین لرزید و کاملاً وارونه شد . نشاندن دوباره کره زمین به روی پا یک ضرورت تاریخی است و راه گریزی از آن ممکن نیست، اندیشکده های سرمایه داری به عبث تلاش می کنند سیر تاریخ را به عقب برگردانند.
جهان سرمایه داری امروز با بحران ساختاری دست به گریبان است و هر تلاشی برای از بین بردن بحران فعلی بستریست برای بحران بعدی ۹۰ درصد مردم جهان در اثر استثمار بی سابقه انحصارات امپریالیستی دچار فقر و گرسنگی و بی خانمانی و مهاجرت شده اند. روز به روز چهره پلید و ضد بشری امپریالیست ها نمایان تر می شود. تضاد طبقاتی و تضادهای اقتصادی و سیاسی بین کشورها به اوج خود رسیده است و هر لحظه شروع جنگ در نقطه ای از جهان از جمله خاورمیانه، منطقه قفقاز و دریای چین امکان پذیر است.
از این منظر شرایط امروزی جهان شباهت های زیادی با دوران قبل از انقلاب اکتبر دارد. امروز سرمایه داری در چارچوب پیمان ناتو و قرارداد نظامی امریکا، انگلستان و استرالیا موسوم به «آکوس»(AUKUS) می خواهد بحران اقتصادی، سیاسی و ساختاری خود را با ادامه و گسترش جنگ های حل کند. نگاهی به خاورمیانه و بالا گرفتن بحران در قفقاز به ویژه بین ایران، آذربایجان و ترکیه و اختلاف های امریکا با چین در زمینه های تجاری و سیاسی – نظامی در رابطه با تایوان و دریای جنوبی چین که در حال حاضر روندی رو به گسترش درگیریها را از خود نشان می‌دهد.
امپریالیست ها برای منحرف کردن افکار مردم از مشکلات داخلی کماکان بر طبل جنگ با تروریست های خود ساخته و تحریم کشور های مخالف می کوبند و با به راه انداختن جنگهای مذهبی و ملی، به تفرقه افکنی بین صفوف کارگران و ملت ها دامن می زنند و با بوجود آوردن باندهای تروریستی و حمایت مالی و تسلیحاتی از آنان تلاش می کنند با ناامن کردن و به راه انداختن و تداوم جنگ در مناطق مختلف حضور نظامی و سرکردگی خود را حفظ کنند.
اما باید در نظر داشت فراز و نشیب های نبرد طبقاتی از کمون پاریس تا کنون دوران تاریخی مبارزاتی نوینی نیز پدید آورده است. امروز اعتصابات، اعتراضات علیه بیکاری، بی خانمانی، فقر و جنگ های اشغالگرانه در پهنه جهان گسترش یافته و تلاش برای ساختن یک زندگی بهتر وانسانی هرلحظه اوج بیشتر می گیرد. عمر استعمار کهن و نو بسر آمده و به رغم گزافه گوئی امپریالیسم امریکا، «جهان یک قطبی» مطلوب این جهان خواران فرو ریخته و سلطه دلار درحال افول است. دریک کلام جهان سرمایه داری همچنان در بحران ساختاری بسر می برد. در حالی که اندیشمندان و اقتصاد دانان سرمایه داری برای برون رفت از بحران برطبل تبلیغات ضد سوسیالیستی و عدالت خواهی می کوبند، طبقه کارگر و مردم آزادیخواه جهان هرچه بیشتر به سوسیالیسم گرایش پیدا می کنند.
در شرایطی که لنین با تحلیل مشخص از وضعیت اجتماعی روسیه توانست توسط حزب بلشویک با غلبه بر جبر اجتماعی در حلقه ضعیف سرمایه داری انقلاب کند در عمل راه زندگی نوینی رها از بردگی و مزدوری در پیش روی مردم جهان قرار داد. امروز تاثیرات انقلاب اکتبر این امید را در افق مبارزاتی طبقه کارگر به روشنی نوید می دهد تا بار دگر کارگران و مردم زحمتکش جهان در قامت تشکل یابی طبقه کارگر و مبارزات آزادی خواهی و برابرطلبی با تجربه اندوزی از انقلاب پیروزمند اکتبر و پی آمدهای مثبت و کمبودهای آن به روند شکل گیری آلترناتیو سوسیالیستی یاری رساند و مانع آتش افروزی خانمانسوز امپریالیست ها بشود