
نويسنده: پرفسور وُلفرام اِلسنِر
منبع: کتاب قرن چینی
برگردان: خ. طهوری
همکاری تنگاتنگ چین با اکثر کشورهای آفریقایی یکی از بزرگترین انتقادات و یا بهتر بگوییم ترس شدید رسانههای غربی است، که با عباراتی چون «برده بدهیها»، «امپریالیسم نوین»، «قدرت طلبی»، «ویرانی محیط زیست»، «تاراج منابع»، «زمینخواری» و غیره همراه میشود و مجموعه روشنی از بازتاب آنچيزی است، که غرب از جهانی ساختن استعماری و امپریالیستی گذشته خود به عنوان وضعیت عادی میشناخت.
همانطور که قبلاً گفته شد چین دارای سنت طولانی در روابط دوستانه و همبسته و نه استعماری با اغلب کشورهای آفریقایی است.۱ و ظاهراً این روابط امروز نشان میدهد که «چین در جبهه به حق تاریخ» قرار دارد.
بین سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ شرکتهای چینی در آفریقا نزديک به ۳۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی داشته اند (Foreign Direct Investment – FDI).
چین امروز بیش از یکسوم کلیه سرمایهگذاریها در بخشهای زیربنایی در آفریقا را عهدهدار است و محاسبه شده که سرمایهگذاریهای زیربنایی دولت چین در آفریقا به طور عمده روی گلوگاهها و انپاسهای توسعه و تکامل Bottlenecks متمرکز شده است.۲
همینطور تحقیقات منابع آمریکایی در مورد تعهدات چین در آفریقا دانستنیهای بسیار جالب توجهی را برملا میکند. مثلاً شبکه پروژه چین – آفریقا، وابسته به دانشگاه جان هاپکینز به این نتیجه رسیده، که «تعهدات چین در آفریقا روی حوایج زیرساختاری متمرکز شده است.»۳
همینطور بنیاد آمریکایی کارنگی به این نتیجه رسیده که تعهدات چین در قبال آفریقا به مبارزه پایا علیه فقر کمک میکند.۴
شرکت مشاورتی آمریکایی «مککنزی» که فارغ از هر نوع مهر و محبتی به سیستم و سیاست چین است در سال ۲۰۱۷ ( از بین بر رویهم بیش از ۱۰ هزار شرکت چینی که در آفریقا فعالیت میکنند) بیش از ۱۰۰۰ شرکت چینی را مورد بررسی قرار داد و سؤالاتی مطرح کرد که نهایتاً مسايل غافلگیرکنندهای را برملا کرد:۵
•
تقریباً ۹۰٪ شاغلین در شرکتهای چینی در آفریقا از مردم محلی یعنی آفریقایی بودند.
• شرکتهای چینی بر رویهم چندین میلیون انسان آفریقایی را (با در نظر گرفتن ۱۰ هزار شرکت چینی تا ۱۰ میلیون نفر) مشغول به کار کرده اند.
• دوسوم شرکتها آموزش و تربیت حرفهای شاغلین آفریقایی خود را تضمین میکنند.
• یکسوم شرکتها، فنآوریهای نوینی وارد کشور کرده اند.
• هماکنون ۴۴٪ مدیران شرکتهای چینی، آفریقایی هستند (در برخی از شرکتها تا ۸۰٪).
• «شرکتهای چینی در آفریقا در صدد ارضای حوایج بازارهای آفریقایی هستند و برای صدور تولید نمیکنند.»
• «۷۴٪ شرکتهای چینی در آفریقا سرمایهگذاریهایی را صورت داده اند که در درازمدت آنها را با آفریقا مربوط نگه دارد و هدفشان تنها قراردادهای کوتاهمدت تجاری و ساختمانی نیست.»
نتیجهگیری نهایی مککینزی:
«بر رویهم ما بر این عقیده ایم که تعهدات روزافزون چین نسبت به اقتصادها، دولتها و کارآفرینان آفریقایی بسیار مثبت بوده است.»
تحقیقات مختلف دیگری نیز به نتیجهگیریهای مشابهی دست یافته است:
•
تقریباً ۴۰۰ هزار آفریقایی هماکنون در چین تحصیل میکنند و تاکنون بیش از ۱۶۰ هزار آفریقایی از دانشگاههای چینی فارغالتحصیل شده اند.۶
• شرکتهای کشاورزی چینی و کارشناسان کشاورزی چینی، کشاورزی در آفریقا را تأمین و احیاء میکنند.
• چین در بهترین حالت در بخش تولیدات نساجی رقابت میکند. ولی به غیر از آن، چین در محل به ویژه محصولات تکمیلکننده مانند الکترونیک با قیمتهای مناسبتر از کالاهای آمریکایی و اروپایی برای بازار محلی تولید میکند، که قدرت خرید در محل را ارتقاء میبخشد.۷
• کمکهای چین برای رشد و توسعه (ODA)، استقلال مالی در کشورهای دریافت کننده آفریقایی را افزایش بخشیده و از این طریق مقدور ساخته تا این کشورها بودجه بخشهای بهداشت و تندرستی و تعلیم و تربیتی خود را بیشتر کنند.۸
• برچسب Made in China برای محصولاتی که در آفریقا تولید میشود باید رفتهرفته با برچسب Made in Africa جایگزین گردد.۹
تحقیقات آمریکایی در رابطه با «زمینخواری» فرضی چین Landgrabing به این نتیجه میرسد:۱۰
• زمینخواری چین قابل اثبات نیست. چین در بین کشورهای غیرآفریقایی که در آفریقا صاحب زمین اند، خیلی عقبتر از «زمینخواران بزرگ» از جمله ایالات متحده آمریکا، بریتانیای کبیر، عربستان سعودی، سنگاپور، هلند، هندوستان، مالزی … است و در رتبه ۱۹ قرار گرفته است.
•
به جای ۶ میلیون هکتاری که در غرب ادعا میشود، تنها میتوان ۲۴۰ هزار هکتار زمین آفریقایی در مالکیت شرکتهای چینی را اثبات کرد.
در ارتباط با دزدی و تاراج فرضی منابع:
• آفریقا تاکنون مهمترین شریک چین برای تأمین منابع این کشور نبوده است. تجارت با آفریقا، از جمله تجارت مواد خام کمتر از ۱۰٪ تجارت خارجی چین را تشکیل میدهد.۱۱
• از اینرو بخش بزرگی از سرمایهگذاریهای دولتی چین در آفریقا برای استخراج منابع انجام نمیگیرد (به طور عام کمتر از ۳۰٪ صرف استخراج منابع میگردد)، بلکه مصروف بنای زیرساختها، فنآوری اطلاعاتی و تعلیم و تربیت میگردد.۱۲
• اغلب سرمایهگذاریهای دولتی چین در کشورهای از نظر منابع طبیعی فقیر مانند زامبیا و یا تانزانیا صورت میگیرد.۱۳
همه این فاکتها دلیلی برای محبوبیت چین در آفریقا میباشد:
• تحقیقات نیابتی از سوی Afrobarometer در ۳۶ کشور آفریقایی۱۴ در سال ۲۰۱۵ نشان داد که ۶۳٪ از سؤال شوندگان آفریقایی نقش سیاسی و اقتصادی چین را در آفریقا ارج مینهند و تأثیر چین را بر آفریقا مثبت ارزیابی میکنند. در کنار سرمایهگذاری در زیرساختها و برای رشد و توسعه «رفتار متفاوت با یکدیگر» (و همینطور تعامل و مذاکره از موضع برابر) علت این ارزیابی مثبت نامیده میشود.۱۵
• نمایندگی بنیاد کنراد آدنائور وابسته به حزب دمکرات مسیحی (آلمان) در سنگال به همین مناسبت به مرکز گزارش داد: «چین در سنگال دارای شهرت و محبوبیت فراوان است و به خاطر کارایی و مساعیاش مورد تقدیر قرار میگیرد (…) رسانهها در مورد حضور چین بسیار مثبت گزارش میدهند (…) برعکس جو ضدغربی رفتهرفته شدیدتر میشود.۱۶
همه جا شعار «آفریقا در حال صعود» (Africa on the rise) و یا «قاره بیدار شده» قابل مشاهده است و در مورد منابع و توانهای این قاره تبآلوده گمانهزنی میشود ولی واقعاً چه کسی به آفریقا کمک میکند تا پس از دهها سال صبر و تحمل و عقبافتادگی، پس از پشت سر نهادن فاز مبارزات آزادیبخش ملی و ضداستعماری دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ و سلطه جهانی شدن نولیبرالی و امپریالیستی دهه ۱۹۸۰ به بعد صنایع خود را توسعه و تکامل بخشد؟ چین!
زیرنویسها:
1 Zusätzlich zu den schon zitierten Quellen zum Beispiel Eom, Janet, Hwang Jyhjong, Atkins, Lucas, Chen Yunnan, Zhou Siqi, »The United States and China in Africa: What does the data say?«, China-Africa Re¬search Initiative, Johns Hopkins University, Washington D.C., Policy Brief 18-2017.
2 Zum Beispiel LIN Wang, »China’s Contribution to Development Co¬operation … «,2017, S. 10££.
3 Janet Eom et aI., s.o.; ferner: Mthuli Ncube, Charles 1. Lufumpa, George Kararach, »Infrastructure, political economy and Africa’s transformational agenda«, in: M. Ncube, C.1. Lufumpa (Hg.), Infra¬structure in Africa, Bristol, UK, Chicago IL, USA: Policy Press, 2017, S.662-664.
4 Nach Kunzmann 2018, S. 104f.
5 Kartik Jayaram, Omid Kassiri, Irene Yuan Sun, »The closest look yet at Chinese economic engagement in Africa«, June 2017; online unter: http://www.rnckinsey.corn, besucht 24.6.2019.
6 Zum Beispiel »Drache zu Gast bei Löwen — Warum Chinias Einfluss in Afrika expandiert«; online unter: http://www.deutsch.rt.com, besucht 25.6.2019; ferner zum Beispiel Marianna Schauzu, »Land Grabbing:
China als neuer Kolonialherr in Afrika?«, Marxistische Blätter 2-2018, S. 114-121.
7 Schauzu, a.a.O.
8 Zurn Beispiel Matilda Dunfjäll, »Sino-African Relations and ODA in the Twenty-First Century: Chinese Aid and Public Expenditure in Edu¬cation and Health Sectors of Sub-Saharan African Nations«, Chinese Political Science Review 4(3), S. 375-402.
9 »Drache zu Gast bei Löwen … «, a. a. O.
10 Zitiert nach Schauzu, ebd.; siehe auch Jorg Kronauer, »Von wegen Ko¬lonialmacht«,junge Welt 2.5.2019; Kunzmann 2018, S. 104, unter Ver¬weis auf die Quelle »Landmatrix. Web of Transnational Deals«; online unter: http://www.landmatrix.org, besucht 24.6.2019.
11 Zum Beispiel: Kunzmann 2018, S. 103 f.
12 Ebd.
13 Ebd.
14 Eine jeglicher China-Sympathien unverdächtige Institution, einge¬bunden in und finanziert von »westliche(n)« staatlichen und privaten Zentren (Bertelsmann, US-State Department), etwa analog »Euroba¬rorneter« der EU.
15 Schauzu 2018, ebd.
16 Zitiert nach Kronauer, “von wegen Kolnialmacht, Junge Welt, 2.5.2019