چقدر خوب بود اگر ما میتوانستیم علاوه بر پزشکانی که ما را به رایگان درمان میکنند، مدارسی که برای همه رایگان است، خیابانهایی، که فاقد کودکانی است که شیشه ماشینها را تمیز میکنند، جوانانی که خطر پیوستنشان به باندهای بزهکار وجود ندارد و خوشبختی ناشی از عدم وجود گلولههای لاستیکی و انسانهای مفقودالاثر، کمبودهای روزمره کشور را نیز از بین ببریم.
منبع: گرانما
نويسنده: میگل کروس سوآرس
کوبا به همه کسانی تعلق دارد، که آن را دوست میدارند و از آن حمایت میکنند!

آری، ما کوبایی هستیم. ما مجبوریم در صف انتظار بایستیم، ما با فقدان چیزهای مادی روبهرو هستیم. ما با سبدهای پر در سوپرمارکتها پرسه نمیزنیم. آری ما کوبایی هستیم و مجبوریم اغلب در صفهای اتوبوس انتظار بکشیم. آری ما کوبایی هستیم و دلمان میخواست که قیمت گوشت ارزان بود و لباس و راحتی و آپارتمان و خیلی چیزهای دیگر که میتوانید تصور کنید، قابل دسترسی بود.
چقدر خوب بود اگر ما میتوانستیم علاوه بر پزشکانی که ما را به رایگان درمان میکنند، مدارسی که برای همه رایگان است، خیابانهایی، که فاقد کودکانی است که شیشه ماشینها را تمیز میکنند، جوانانی که خطر پیوستنشان به باندهای بزهکار وجود ندارد و خوشبختی ناشی از عدم وجود گلولههای لاستیکی و انسانهای مفقودالاثر، کمبودهای روزمره کشور را نیز از بین ببریم.
به همین دلیل محاصره، سرکوب و انکار میشویم … آنها میدانند که این کار عملی است و این اطمینان آنها را خفه میکند.
آنها چگونه میتوانستند به اکثریت عظیم انسانها در کره زمین، که شاید دارای چیزهای مادی ولی فاقد حیات انسانی هستند، توضیح دهند که یک چنین جزیره کوچکی که تا مرز ضعف و ناتوانی محاصره شده، میتواند به آنها ثابت کند که رفاه و مرتبت، خرد و انسانیت یک رؤیای قابل دسترسی است، ولی نه در سرمایهداری؟
محاسبات فاحعهبار آنها به آنها نشان داده که کوبا میتوانست بدون محاصره خیلی بیشتر پیشرفت کند. خیلی بیشتر، برای آنانی که هنوز منتظرند تا کوبا مانند یک میوه رسیده به دامانشان بیافتد.