جوهریتر از ضدامپریالیسم – مهدی گرایلو
جوهریتر از ضدامپریالیسم
مهدی گرایلو
… درمورد انقلابهای اجتماعی سهگانهی بالا موضوع یکسره دیگرگونه است: در آنها جنبش برپایهی مفهومپردازیِ نظامِ آینده پیشاپیش تعین نیافته است، بلکه همواره دارای مازادی نسبت به نظامِ نوین است که از اَختهشدن در سامان مفهومپردازیِ دولت نوین، و یا بهتعبیری از محدودشدن در هر «سامانهی گفتمانی» میگریزد؛ بهدیگرگفتار اینجا مقولهی شکل دولت با همهی پیوستهای مفهومیاش برای آنکه بیان بسندهی روابط قدرت نوین باشد، باید بهوارونِ نمونههایی چون استقلالخواهی به جای تحویلگرفتن همهی قدرتِ جنبش برسازندهی خود، بخش کلیدیای از آن را اصولاً انکار کند. چنانکه گفته شد این کوشش از پیش از انقلاب و نمونهزدْ از رهگذر بحث بر سر تعیین آنچه مارکسیستها سرشت انقلاب مینامند آغاز میگردد و دلالتهای سیاسیِ تلاشهای نظری برای تعیین گامِ تاریخیِ یک انقلاب بالفعل (دمکراتیک یا سوسیالیستی) گاه از این دیدگاه روشنتر میشوند …
… اینجا انقلاب ابزار یا فرایندی برای تحقق یک خواستهی دمکراتیک (یا سوسیالیستی) از پیش تعیینشده نیست؛ بهوارونْ تحقق آن خواسته در خدمت رویداد انقلاب است: حدوث یک نظام معنایی نوین که در آن «انقلاب دمکراتیک» نه یک نشانه یا فصلالخطاب مفهومیِ بستهشده و تمامیتیافته، بلکه دالِ گشودهایست که موقوف به معنای نوینیست که در بازبُردِ فرجامین به خود فرایند انقلاب بهدست میآورد …
دریافت متن کامل از اینجا
یاد آن روزها بخیر که جناب گرایلو جوانتر بود و سادهتر و بیپردهتر، و از نظر شیوۀ نگارش نزدیکتر به زبان زحمتکشان حرف دل خود را میزد.
به یاد آن روزها به دو مطلب قدیمی ایشان برگردیم و سیر تکامل یا عقبگرد ایشان، یا حداقل همصدایی و هم زبانی وی با «شرق» و جبهه عالیجناب خاکستری را در سالها ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۳ دوباره مرور کنیم.
http://www.rahman-hatefi.net/populism-12-209-851227.htm
http://www.iran-chabar.de/article.jsp?essayId=8981
لایکلایک