برخی تحلیلگران و مراکز پژوهشی معتبر میگویند «دونالد ترامپ» در حوزههای داخلی و بینالمللی شکستهای سنگینی را متحمل شدهاست و به همین دلیل به توافق با ایران به عنوان تنها دستاورد قابل عرضه به افکارعمومی تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری مینگرد.
به گزارش ایرنا،«دونالد ترامپ» در سه سال و نیم ریاست جمهوری خود دستاورد چشمگیری را در حوزه سیاست خارجی عرضه نکردهاست. رئیس جمهوری آمریکا تلاش دارد تا در هر صورت یک موفقیت بزرگ دیپلماتیک را تا پیش از انتخابات چند ماه آینده به نمایش بگذارد و در این میان توافق با ایران را مهمترین برگ برنده خود در انتخابات میبیند.ترامپ در بیشتر دوره حضور در اتاق بیضی کاخ سفید (از ابتدای سال ۲۰۱۷) یا با متحدان مهم خود دچار چالش بود یا اینکه هر از چندگاهی با سازمانهای بینالمللی قطع همکاری میکرد و از پیمانهای بین المللی خارج میشد. میتوان به جرات مدعی شد که تنها پرونده قابل ذکر وزارت امور خارجه آمریکا روابط با کره شمالی بود که جز چند دیدار و عکس دیپلماتیک رهبران دو کشور دستاورد قابل ذکری نداشت. نه تنها شرایط میان پیونگیانگ و واشنگتن بهتر نشد، بلکه به تازگی حتی روابط دو کره هم به سردی بیشتری گرائیده و بسیاری از توافقهای پیشین آنها متوقف شدهاست.در این شرایط، روابط واشنگتن با متحدان اروپایی هم وضعیت چندان مناسبی ندارد و نارضایتی شدید این کشورها از سیاستهای ترامپ در حوزه سیاسی و اقتصادی موجی از مخالفتها با ایالات متحده را برانگیختهاست. از طرف دیگر در حالی که هنوز جنگ تجاری ترامپ با پکن پایان نیافته، چین هدف انواع اتهامات از سوی کاخ سفید در زمینه شیوع بیماری کووید۱۹ قرار دارد؛ حتی بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند پس از آرامش نسبی اوضاع، واشنگتن تقابل شدیدی را با پکن رقم خواهد زد. روابط واشنگتن با مسکو نیز چندان بر وفق مراد ترامپ نیست زیرا قانونگذاران در کنگره برای تشدید تحریمها علیه روسیه تلاش میکنند. چهرههای سیاسی آمریکایی بحث ادامه دخالت در فرایند انتخاباتی آمریکا و سیاست افزایش نفوذ روسیه در اروپا و خاورمیانه را دلیلی برای تشدید محدودیتهای مالی و اقتصادی به ویژه در حوزه انرژی مسکو میدانند.
نیاز ترامپ به ایران
ترامپ اکنون با انبوه چند ده میلیونی بیکاران در آمریکا هم روبرو است که به خاطر بیماری کرونا شغل خود را از دست دادهاند. در واقع این ویروس مهمترین برگ برنده ترامپ را که موفقیتهای اقتصادی مخصوصا کاهش شدید نرخ بیکاری بود، نابود ساخت. کارشناسان اقتصادی بهبود اوضاع تا زمان انتخابات را امری قابل حصول نمیدانند به همین دلیل باتوجه به شرایط داخلی و بینالمللی، ترامپ به شدت به یک پیروزی مخصوصا در حوزه سیاست خارجی محتاج است.در شرایطی که ترامپ در تنش با همه متحدان و شرکای خود قرار دارد تلاش میکند تا با هر ترفندی پرونده موفقیتآمیزی را برای دوره ریاست جمهوری خود دست و پا کند تا آن را پیش از انتخابات سوم نوامبر (۱۳ابان) به عنوان یک برگ برنده بزرگ به افکارعمومی ارائه نماید. جمهوری اسلامی ایران از جمله محورهای برجسته در سیاست خارجی این کشور است که پروندهای قطور و دیرپا در قفسههای کاخ سفید دارد و برای مقامات این کشور کسب پیروزی در این پرونده حائز اهمیت ویژهای است. به همین دلیل ترامپ از انواع فشارها در عرصه بینالمللی در چارچوب سازمان ملل و خارج از آن استفاده میکند تا ایران را برای نشستن پای میز مذاکره متقاعد سازد. علاوه بر استفاده داخلی و انتخاباتی، هدف ترامپ آن است که در هر صورت مانع از دستیابی تهران به مزایای باقیمانده از برجام در حوزه رفع محدودیتهای تسلیحاتی شود و ایران را به میز مذاکره بکشاند. بدین منظور کاخ سفید با اعمال فشار بر اعضای اروپایی برجام و استفاده از شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی سعی میکند راههای جمهوری اسلامی ایران را سد کند. البته تا این مرحله دو کشور روسیه و چین به دلایل گوناگون سیاسی و بین المللی با رویکرد مقامات ایالات متحده مخالفت کردهاند. ترامپ در چند روز گذشته اما در سخنرانی خود در یک نشست انتخاباتی به صورت تلویحی نیاز به مذاکره تا پیش از انتخابات را فریاد زد و تاکید کرد اگر ایران اکنون با کاخ سفید (وی) توافقی را امضا کند، امتیازات بهتری را کسب خواهد کرد .
تحلیلگران چه میگویند؟
برخی نزدیکان ترامپ و کارشناسان در دستگاه دیپلماسی و وزارت امور خارجه آمریکا ترامپ را به وقوع این تحول بزرگ امیدوار میکنند اما بسیاری از تحلیلگران و اتاق فکرهای ایالات متحده تاکید دارند فشار حداکثری که ترامپ علیه ایران برقرار ساخته موجب نمی شود تا تهران سیاستهای خود در مقابل آمریکا را تغییر دهد و ترامپ به اهداف خود دست پیدا کند.
اندیشکده «Atlantic Council» (شورای آتلانتیک) چندی قبل در تحلیلی عنوان داشت خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۸به برقراری دوباره تحریمها منجر شد. برخی تحلیلگران و مشاوران نزدیک به ترامپ ابراز امیدواری میکردند که تشدید فشارهای اقتصادی، تهران را یکبار دیگر مجاب میسازد تا به میز مذاکره باز گردد و به شرایط کاخ سفید تن بدهد. آنها پیش بینی میکردند این روند به توافقی تازه که به بحثهای هستهای، توانایی موشکی و سیاست منطقهای ایران میپردازد، منجر خواهد شد. طبق تحلیل فوق، برخلاف باور برخی تحلیلگران آمریکایی و اسرائیلی که معتقد بودند تنها اهرم فشار آمریکا بر ایران حوزه اقتصاد است و این حوزه میتواند ایران را به زانو در آورد؛ ایران همچون چند دهه اخیر فشارها را تحمل میکند اما تغییری در راهبردهای خود ایجاد نخواهد کرد. موسسه پژوهشی«Middle East Eye» نیز در تحلیل این شرایط آوردهاست: ترامپ به وقوع یک معجزه از سوی ایران امیدوار است اما تهران چنین فرصتی را به رئیس جمهوری آمریکا نمیبخشد. شانس توافق تهران با فردی که دستور حمله به ژنرال قاسم سلیمانی را داد، نزدیک به صفر است. ترامپ تلاش دارد تا وضعیت فاجعه بار خود در نظرسنجیها را تغییر دهد.
وی میخواهد دولت چین را در مورد بیماری کرونا مسئول و پاسخگو کند اما تاکنون موفق نشد. واکنش ناخوشایند او به اعتراضات داخلی هم مزید بر علت شد و اکنون این تهدید وجود دارد که اکثریت خاموش آمریکا در انتخاب خود تصمیمی را اتخاذ کنند که به نفع ترامپ نیست .طبق این تحلیل، تنها گزینهای که برای ترامپ امید ادامه حیات در کاخ سفید را زنده نگاه میدارد توافق با جمهوری اسلامی ایران است. وی خوشبین است که با توجه به مبادله موفق چند زندانی، بتواند توافقی تازه را با تهران نهایی کند. وی چند روز قبل عنوان داشت بعد از سوم نوامبر شرایط برای توافق با تهران سختتر میشود؛ پس بهتر است تهران زودتر با دولت وی توافق کند. همین اظهارنظر ترامپ تحلیلگران را مردد کردهاست که بیان این سخنان نشانه بیپروایی سیاسی وی است یا ژست ناامیدکنندهای ناشی از ضعف. این گزارش که به قلم «مارکوس کورنلوس» دیپلمات پیشین ایتالیایی آشنا به مسائل منطقه نگاشته شد، تصریح میدارد هیچ تضمینی وجود ندارد که تهران اعتماد کند اگر ترامپ بار دیگر انتخاب شد توافق خود با تهران را محترم میشمارد. هیچ فردی باور ندارد که ترامپ دوست نداشته باشد شکست چهار دههای پیشینیان خود (در مقابل ایران) را جبران کند. در طرف مقابل برای ایران فرقی نمیکند که پیکارجویان روی صندلی چرخدار واشنگتن چه اندیشهای دارند. با وجود تحریمها و همهگیری ویروس کرونا، تهران راهبرد خود را ادامه میدهد و در مقابل سیاست فشار حداکثری ایالات متحده مقاومت محکم خود را به نمایش میگذارد.
دوئل ترامپ- بولتون
اتهامات وارد شده بر «دونالد ترامپ» رییسجمهوری آمریکا از سوی «جان بولتون» مشاور امنیتی پیشین او هر چند از برخی حقایق ناگفته پرده برداشت اما به علت سکوت و همراهی بولتون با شخص رئیسجمهوری در مدت حضور در کاخ سفید، نوک پیکان حملات را به سمت خود او هم نشانه رفتهاست. تنها چند ماه تا انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰آمریکا زمان باقی است و در این مدت هر روز رخدادی جنجالی خبرساز میشود؛ رخدادهایی که بر انتخابات پیش روی این کشور بیتاثیر نخواهد بود.سرمنشا تازهترین رخداد جنجالی اخیر، فردی است که حدود ۱۷ماه نزدیکترین فرد به ترامپ در کاخ سفید بود و مشاور امنیتی او به شمار میرفت؛ بولتون در آوریل ۲۰۱۸به تیم امنیت ملی کاخ سفید پیوست و در ماه سپتامبر سال بعد
آن اخراج شد. باوجود آشکار شدن نشانههای اختلافنظرات شدید بین بولتون و ترامپ، اما هر دو همواره وجود چنین اختلافنظراتی را تکذیب میکردند.نه آن پنهانکاری گذشته و نه این رسوایی کنونی؛ به تازگی بولتون کتابی با عنوان «این اتاق، جایی که در آن اتفاق افتاد!» (The Room Where It Happened) در دست انتشار دارد که در آن حملات تندی به رئیسجمهوری انجام دادهاست. این کتاب ۶۰۰صفحهای، حقایقی را از خلق وخوی شخصی ترامپ گرفته تا دیدگاه سیاسی وی برملا میکند.او در کتاب خود، ترامپ را رییسجمهوری بیاطلاع از سادهترین مسائل ژئوپلیتیک توصیف میکند. البته این نکته از همان روزهایی که ترامپ نامزد ریاست جمهوری آمریکا شد بر همگان آشکار بود. او تاجری بود که پا به دنیای سیاست میگذاشت و همین موضوع بر نگرانی مخالفان و حتی هم حزبیهای وی میافزود. همین طور نیز شد و ترامپ با پیروزی در انتخابات ۲۰۱۶تمام معادلات جهان را به رهم ریخت و حتی به مبرهنترین قوانین و هنجارهای بینالمللی پایبند نماند.ترامپ چند ماه پیش در زمینه کرونا و روش درمانی آن سخنانی ایراد کرد که هفتهها به سوژه تمسخر رسانهها و افکار عمومی در جهان تبدیل شد. اما بولتن مثالهایی از این بیاطلاعی را در کتاب خود آورده که برای یک رئیسجمهور در جهان سیاست، واقعا دور از انتظار است از جمله اینکه «ترامپ نمیدانست که بریتانیا قدرت اتمی است» و «فنلاند جزو روسیه نیست»!بولتون ترامپ را فردی خودرای و مستبد معرفی میکند که در جلسات عمدتا «او بیشتر از توضیحدهندگان حرف میزد، آن هم درباره مسائلی که هیچ ربطی به موضوع جلسه نداشتند.» از زمان ورود ترامپ به کاخ سفید هر روز قطعهای از دومینوی برکناریها و استعفاها از اعضای عالی رتبه کاخ سفید گرفته تا کارمندان جزء به زمین میافتاد.
قبل از برکناری بولتون همچنان اخراجهای سریالی وجود داشت و ترامپ طی دو سال ونیم ریاستجمهوری خود در آن زمان، دو مشاور امنیت ملی، دو رئیس کارکنان کاخ سفید، یک رئیس افبیآی، یک دادستان کل، یک وزیر خارجه، یک وزیر دفاع، وزیر کار، یک وزیر بهداشت و خدمات مردمی و یک وزیر کشور را برکنار کردهبود.از اطرافیان و نزدیکان ترامپ که هنوز اخراج نشده میتوان به «مایک پنس» معاون اول وی اشاره کرد که البته بعدها افرادی همچون «مایک پمپئو» وزیر خارجه کنونی آمریکا به این جرگه وارد شدند؛ وزیر امور خارجهای که اینک بولتون را یک «خائن» خطاب میکند که منافع ملی کشور خود را نادیده گرفتهاست .از نگاه ناظران میزان سرسپردگی و اطاعتپذیری از ترامپ شمار روزهای حضور آنان را در کاخ سفید تعیین میکند و افرادی که امروز به دور او گرد آمدهاند، از این ویژگیها برخوردارند. موضوع دیگر که در کتاب بولتون برجسته شده، اهمیت انتخابات پیشرو برای ترامپ است. در این زمینه به بیعلاقگی ترامپ به محدودیت دو دورهای ریاستجمهوری و دست به دامان رییسجمهوری چین شدن برای حمایت از وی در انتخابات آتی به چشم میخورد. از نگاه بولتون «ترامپ در تمام سالهای زمامداری خود تنها یک هدف را دنبال میکرده و آن پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری بودهاست. »افزون بر واکنش وزیر امور خارجه آمریکا به کتاب بولتون، شخص ترامپ نیز همزمان با تکاپو برای ممانعت از انتشار کتاب، در توئیتی نوشت: کتاب بسیار خستهکننده جان بولتون پر از دروغ و داستانهای ساختگی است. همه چیز درباره من خوب گفته شدهبود تا اینکه من او را از کار اخراج کردم. او یک احمق ملالآور است. او فردی است که فقط خواهان جنگ است. هرگز سرنخی پیدا نکرد. در ستیزهجو و جنگطلب بودن بولتون شک و شبههای وجود ندارد و وی تلاش زیادی به کار بست تا ترامپ را به جنگ به ایران بکشاند به ویژه در زمانی که پهپاد آمریکا مورد حمله ایران قرار گرفته و ساقط شده بود. همین ویژگی ستیزهجویی وی علیه کشورهایی چون ایران، کره شمالی و غیره از جمله دلایلی بود که بسترساز اخراج وی از کاخ سفید شد.اینک بولتون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا تلاش دارد با انتشار این کتاب جنجالی، محکمترین ضربه را بر شخص ترامپ و کابینه او وارد کند. به بیانی دیگر بولتون در پی آن است تا رئیسجمهوری آمریکا را از اولویت اصلی خود که همان برنده شدن در رقابتهای انتخاباتی است، دور کند؛ غافل از اینکه با رسانهای شدن همین بخشهای اندک کتاب، خود مورد حملات و انتقادات قرار گرفتهاست.منتقدان می گویند چرا بولتون طی ماههای اخیر که استیضاح ترامپ به جریان افتاده و دموکراتها در پی برکناری او برآمدند، لب به سخن و افشاگری نگشود. در حالی که بولتون در کتاب خود، فشار ترامپ بر اوکراین برای حذف رقیب انتخاباتی را تایید کردهاست. در این کتاب آمده، ترامپ کمک نظامی به اوکراین را متوقف کرد تا به «ولادیمیر زلنسکی» رئیسجمهوری این کشور برای شروع تحقیقات فساد درباره «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات و پسرش فشار آورد.جریان از این قرار است که مجلس نمایندگان آمریکا آبان ۱۳۹۸با ۲۳۲رای به استیضاح ترامپ رسمیت بخشید. این استیضاح به دنبال انتشار یک فایل صوتی به جریان افتاد که در آن رییسجمهوری آمریکا اعطای کمکهای مصوب واشنگتن به اوکراین را تلویحا منوط به همراهی کییف در بررسی تخلفات پسر جو بایدن کردهبود.
بسیاری بر این باورند که کتاب بولتون هر چند از برخی حقایق در کاخ سفید پرده برداشته اما سندی علیه خود او است چرا که طی حدود یک سال ونیم حضور او در کاخ سفید، صدای کوچکترین اعتراض و انتقادی از وی به گوش رسانهها و افکار عمومی نرسید و حتی در دورهای که وی از کاخ سفید اخراج شد باز هم تلاش کرد تا آن را کنارهگیری و اقدامی خودخواسته جلوه دهد.حال باید دید که آیا هدف بولتون از نگارش و انتشار کتاب، قرارداد ۲میلیون دلاری با ناشر و سود حاصل از آن است یا اهداف سیاسی دیگری را در آستانه ریاست جمهوری ۲۰۲۰آمریکا دنبال میکند.در این حال، نشریه نیویورک تایمز در تحلیلی درباره اینکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا چطور در اعمال و گفتارش، بر خلاف ادعایش، به نفع چین و تقویت این کشور عمل میکند، مینویسد: «دونالد ترامپ مکررا گفته است: “هیچکس به اندازه من نسبت به چین سختگیر نبوده است.” او تلاش دارد که از مساله ضدیت با چین در آمریکا به نفع کمپین انتخاباتی خود بهرهبرداری کند. او جو بایدن را سهلگیرنده در مقابل چین خوانده و حامیانش در تبلیغات به نفع ترامپ، این رقیب دموکرات او در انتخابات را با لفظ “بایدن پکن” توصیف کردهاند .
آنچه که مضحک است این است که این ترامپ بوده که خودش را آلت دست چین و یک متملق چاپلوس در قبال دولت این کشور و یک تقویت کننده شی جینپینگ، رئیس جمهور چین نشان داده است. اگر این امر تا کنون روشن نبود اما حالا کتاب جدید جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق دولتش آن را عیان ساخته است. این کتاب با نام “اتاقی که در آن اتفاق افتاد” ترامپ را یک “بلهقربانگو” در قبال شی جین پینگ توصیف کرده است.” بلهقربانگو” به معنی کسی بوده که در پیش یک امپراتور یا اسقف اعظم به خاک میافتد و سر به زمین میگذارد اما امروز اینگونه جلوه پیدا کرده که رئیس جمهور آمریکا با تملقگویی علنی میگوید: “رئیس جمهور شی جینپینگ عاشق مردم چین است” و در ادامه او را به دلیل “قابلیت بالا” برای مدیریت همهگیری کروناویروس تحسین میکند. »نویسنده این مطلب نیویورک تایمز در ادامه مطلب خود با اشاره به وجود فصلی در کتاب خاطرات جان بولتون درباره موضوع روابط با چین نوشته است: «بخشی در کتاب که بیش از بقیه توجه را به خود جلب میکند مربوط به یک گفتگوی تلفنی ترامپ با شی جینپینگ در سال گذشته میلادی است. بولتون در کتابش عنوان کرده است: او (ترامپ) سپس به شکلی تعجب برانگیز گفتگو را به سمت انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در آمریکا میبرد و به قابلیت اقتصادی بالای چین که میتواند بر کمپینهای انتخاباتی جاری تاثیر بگذارد تلویحا اشاره میکند و از شی جینپینگ میخواهد پیروزی او را تضمین کند.هر چند که در فرآیند پاکسازی دولت، کلمات دقیق ترامپ در این گفتگو ویرایش شدند
اما به نوشته رسانه ونیتی فِیر، او به شی جینپینگ گفته است: “اطمینان حاصل کن که من پیروز میشوم”.»نیویورک تایمز در ادامه این مطلب تصریح میدارد: «ترامپ در عین حال در قبال مناقشه مربوط به دو کانادایی که توسط چین به منظور جلوگیری از استرداد “منگ وانژو”، مقام بازداشت شده رده بالای شرکت هوآوی از کانادا به آمریکا در بازداشت قرار گرفتند، تا حد زیادی منفعل عمل کرد. آمریکا باید در قبال چنین گروگان گیری در کنار کانادا بایستد اما ترامپ به جایش توضیح داد که میتواند با مداخله در روند قانونی، مشکلات را حل کند و اینگونه به آن اعتبار بخشید.اینکه کمپین ترامپ به رقیب انتخاباتیاش با لفظ “بایدن پکن” حمله کند، مسخره است، در حالی که ترامپ از شی جینپینگ حتی بیشتر از همسرش ملانیا تعریف و تمجید و ابراز علاقه میکند. او تنها در طول مدت گذشته از سال جاری میلادی در موقعیتهای مختلف این حرفها را زده است: “رئیس جمهور شی به شدت توانمند است”، “او قدرتمند و تیز بوده و دارای قدرت تمرکز بالایی است”، “او دارد کارش را بسیار خوب انجام میدهد”، “او مردی است که حقیقتا عاشق کشورش است”.در چین به شوخی میگویند که نام چینی ترامپChuan Jianguo به معنی “ترامپ کشورساز” است. این به این خاطر است که “کشورساز” یک نام انقلابی رایج میان میهن پرستان کمونیست بوده و به تمسخر نشان میدهد که مدیریت بد ترامپ در آمریکا عملا دارد باعث تقویت حکومت شی جین پینگ میشود. به عبارت دیگر ترامپ دارد تمام تلاشش را میکند که مجددا یک کشور را بزرگ کند اما این کشور آمریکا نیست.