بنفع الیگارشهای معدن، چراگاه و کشاورزی، و شرکتهای چندملیتی متلاشی میکند، زیراکه مردمان بومی و شیوه زندگی مشترک آنها مزاحم و مانع دستیابی به املاک و منافع خصوصی میگردد … سرمایهداری از نژادپرستی بعنوان ابزاری جهت تفرقه در میان مردم بهره میگیرد تا از این طریق سود ببرد. نژادپرستی همچنین انتقاد از طبقه سرمایه داری را در زمانهای بحران منحرف میکند … تقسیمات نژادی، استثمار کارگران را آسان میکند و مبارزه طبقه کارگر علیهسرمایه داری را ضعیف میکند. نژادپرستی ارزش نیروی کار را کاهش میدهد تا ارزش اضافی را بحداکثر برساند … در استرالیا، سلب مالکیت و خصوصی سازی سرزمین بومیان بمدت ۲۳۲ سال، منجر به تخریب شیوه زندگی جمعی و مالکیت اشتراکی آنها بر زمین شد. این امر، مسیر را جهت تحمیل روابط طبقانی آماده میکند … نژادپرستی سیستمایک و خشونتنژادی بطورغیرقابل تغئیری به سیستم سرمایهداری متصل است، زیرا که سرمایهداری با نژادپرستی رونق می یابد. این امر ثابت میکند که شیوه زندگی سرمایه داری در تضاد با جوامع مشترک بومیان است، و فقط بابرپایی سوسیالیسم است که جوامع، زندگی، و روابط بومیان با زمین را میتوان حفظ نمود و محترم شمرد |

نوشته: آنتونی کوستا
برگردان: آمادور نویدی
حزب کمونیست استرالیا در ادامه حمایت دیرینه اش از مبارزات مردم ملیتهای اولیه (ابُوریجینالها یا بومیان استرالیا)، علیه ظلم و ستم و جهت دستیابی به احقاق حقوق آنان، در تظاهرات توده ای در سراسر استرالیا شرکتکرده و میکند، و خواستارعدالت و پاسخگویی مسئولین در قبال مرگ بومیان در زندانها و بازداشتگاههای استرالیاست.
علیرغم توصیه های کمیسیون رویال در سال ۱۹۹۱، در ارتباط با مرگ بومیان استرالیا در زندانها و بازداشتگاههای استرالیا، شمار مرگ آنها بشدت افزایش یافته است. هیچ محکومیتی برای هیچ مقام و مأموری که مسئول مرگ بومیان در بازداشتگاهها باشد، وجود ندارد، و هیچکسی مقصر شناخته نشده و پاسخگو نیست.
همدستی دولتها(کارگر و ائتلاف لیبرال – ناسیونال) در فرهنگ خشونت پلیس راسیست (نژادپرست)
خشونت مداوم علیه مردمان بومی در سراسر استرالیا توسط همان دولتهایی نادیده گرفته میشود که در ادامه سرکوب مردمان بومی، شیوه زندگی و مبارزات آنها جهت احقاق حق مالکیت بر سرزمین و فرهنگ خویش، مصمم هستند. تبانی قانونگذاران، اجراکنندگان قانون، و دولت در سیستم سرمایه داری به چنان اُوجی میرسد که جان بومیان بیارزش قلمداد میشود، که میتوانند آنها را قربانی کند.
سرمایه داری، جوامع بومی و ادعای آنها بر زمین را بنفع الیگارشهای معدن، چراگاه و کشاورزی، و شرکتهای چندملیتی متلاشی میکند، زیراکه مردمان بومی و شیوه زندگی مشترک آنها مزاحم و مانع دستیابی به املاک و منافع خصوصی میگردد. دولت استرالیا همزمان با اعتراضات خود نسبت به جنبش اعتصابی جان سیاهان اهمیت دارد، شرکت بزرگ ریو تینتورا نیز جهت تخریب مکان مقدس۴۶ هزارساله بومیان در منطقه پیلبارا استرالیای غربی تبرئه کرد.
سرمایهداری از نژادپرستی بعنوان ابزاری جهت تفرقه در میان مردم بهره میگیرد تا از این طریق سود ببرد. نژادپرستی همچنین انتقاد از طبقه سرمایه داری را در زمانهای بحران منحرف میکند. این امر در آمریکا آشکارست، جایی که بیماری همهگیر(پاندمی) ویرویس کرونا، با قوانین تعطیلی و درخانه ماندن، اثرات نامطلوبی بر زندگی افراد رنگینپوست داشته است. درعینحال، نژادپرستی و خشونت نژادی روبه افزایش نهاده است که با قتل جورج فلوید توسط پلیس آمریکا به اوج خود رسید. صعود خشونت نژادی مشابهی در استرالیا اتفاق افتاده است، جایی که افراد رنگینپوست بعنوان علل شکست سرمایه داری در پاسخگویی مناسب به پاندمی و ضعفهای اقتصادی بکار گرفته شده است.
تقسیمات نژادی، استثمار کارگران را آسان میکند و مبارزه طبقه کارگر علیهسرمایه داری را ضعیف میکند. نژادپرستی ارزش نیروی کار را کاهش میدهد تا ارزش اضافی را بحداکثر برساند. این امر با عدم پرداخت دستمزد بومیانی که برای چراگاه در طی چندین دهه در استرالیا کار میکردند، بسیار آشکار بود. بومیان همچنان دستمزد دریافت نمیکنند و مجبورند که برای تأمین اجتماعی (حقوق بیکاری)، ازجمله برای شرکتهای بزرگ کارکنند.
در استرالیا، سلب مالکیت و خصوصی سازی سرزمین بومیان بمدت ۲۳۲ سال، منجر به تخریب شیوه زندگی جمعی و مالکیت اشتراکی آنها بر زمین شد. این امر، مسیر را جهت تحمیل روابط طبقانی آماده میکند. همچنین، این امر، ازطریق قتلعام سیستمیک، و نژادپرستی روزمره امکانپذیر شده است، که توسط دولتهای کارگر و ائتلاف لیبرال – ناسیونال تحمل و تشویق میشود.
نژادپرستی سیستمیک و خشونتنژادی بطورغیرقابل تغئیری به سیستم سرمایهداری متصل است، زیرا که سرمایهداری با نژادپرستی رونق می یابد. این امر ثابت میکند که شیوه زندگی سرمایه داری در تضاد با جوامع مشترک بومیان است، و فقط بابرپایی سوسیالیسم است که جوامع، زندگی، و روابط بومیان با زمین را میتوان حفظ نمود و محترم شمرد.
برگردانده شده از:
گاردین(ارگان حزب کمونیست استرالیا)، شماره ۱۹۲۰، ۲۲ ژوئن ۲۰۲۰
رفیق گرامی، حمید محوی
درود و تشکر از کامنت پرمحتوایت.
این کاملا حقیقت دارد که سرمایهداری دشمن بشریت است، منتهی از آنجائیکه این مقاله بویژه در حمایت از بومیان استرالیا نوشته شده است، بدینجهت به نقش مخرب سرمایهداری در نابودی شیوه زندگی، غصب سرزمین آنها، همکاری و سکوت دولتهای وقت- هردو(کارگر و ائتلاف لیبرال-ناسیونال)، ادامه خشونت نهادینه شده و کشتن آنها در زندانها- بدون اینکه کسی مقصر قلمداد شود – پرداخته است، و در پایان هم نتیجهگیری کرده است که تنها با سوسیالیسم است که به خواسته های بومیان، ازجمله، احترام به شیوه زندگی آنها، برگرداندن سرزمین آنها میپردازد- البته بقول شما: «اگرچیزی باقی مانده باشد».(نقل به مضمون).
مقالات مرتبط:
پوشش ظلم و حیوان صفتی
https://mejalehhafteh.com/2020/01/17/
فاشیسم چهره واقعی سرمایه داریست
https://mejalehhafteh.com/2019/11/22/194702/
سرمایه داری بردهداریست
https://mejalehhafteh.com/2019/11/12/
سرمایه داری آمریکا متکی به غارتگریست
https://mejalehhafteh.com/2019/08/25
با احترام
آمادور نویدی
لایکپسندیده شده توسط 1 نفر
با سپاس از تلاشهای رفیق آمادور نویدی. من فقط با جملۀ پایانی موافق نیستم، زیرا نظام سرمایه داری منحصراً با منافع جوامع بومی در تضاد نیست (که به هر دلیلی از رشد نیروهای مولد و مبادلات جهانی طی هزاره ها محروم مانده اند)، بلکه نظام سرمایه داری و خشونت طبقاتی که در سرشت جامعۀ طبقاتی در جایگاه شنیع ترین نوع تروریسم روزمره است با کل جامعۀ بشری و بطور کلی با زندگی در تضاد است. از دیدگاه من، متأسفانه هیچ تضمینی هم وجود ندارد که بشریت از این گردنۀ هولناک تاریخی، از این پاندمی مرگبار که نامش نظام سرمایه داری ست عبور کند و شانس بیشتری وجود دارد که زندگی روی کرۀ زمین متوقف شود، فقط کافی ست یادآور شویم که بارها بشریت در فاصلۀ چند دقیقه ای با جنگ هسته ای قرار گرفته است. شکاف طبقاتی یا قدرت مالی خود یک سلاح «کشتار و سرکوب جمعی» دیگری ست.
لایکلایک