در اول ماه مه ۱۹۷۵ در سراسر جهان، در کنار پرچمهای سرخ جنبش کارگری، پرچم سرخ ویتنام نیز با ستارۀ زرد رنگش در اهتزاز بود. راهپیمایان از زن و مرد در تظاهرات اول ماه مه همگی با هم سرود «همه به خیابان، سرخ است ماه مه – همه به خیابان، آزاد است سایگون» میخواندند. این خبر که در ساعت ۹:۳۰ بامدادِ ۳۰ آوریل ۱۹۷۵ تانکی با پرچم ارتش آزادیبخش دروازۀ قصر ريیسجمهوری را در سایگون زیر چرخهایش لِه کرده، مردم را در سراسر جهان شوقزده کرد.
منبع: عصر ما، ارگان حزب کمونيست آلمان
نويسنده: اشتفان کوهنِر*
برگردان: هادی مفتون
تارنگاشت عدالت
ویتنام ۴۵ سال پیش ایالات متحده را شکست داد
سایگون آزاد است!

در ۳۰ آوریل ۱۹۷۵ تانکهای ارتش آزادیبخش به کاخ ریاست جمهوری در سایگون رسیدند.(manhhai /flickr.com / CC BY 2.0)
در اول ماه مه ۱۹۷۵ در سراسر جهان، در کنار پرچمهای سرخ جنبش کارگری، پرچم سرخ ویتنام نیز با ستارۀ زرد رنگش در اهتزاز بود. راهپیمایان از زن و مرد در تظاهرات اول ماه مه در شهرهای درِسدِن، واَیمار و برلین (جمهوری دمکراتیک آلمان) و همچنین در برلین غربی، فرانکفورت، کارلزروهه، اِسِن و در بسیاری از شهرهای دیگر همگی با هم سرود «همه به خیابان، سرخ است ماه مه – همه به خیابان، آزاد است سایگون» میخواندند.
این خبر که در ساعت ۹:۳۰ بامدادِ ۳۰ آوریل ۱۹۷۵ تانکی با پرچم ارتش آزادیبخش دروازۀ قصر ريیسجمهوری را در سایگون زیر چرخهایش لِه کرده، مردم را در سراسر جهان شوقزده کرد.
بر رویهم، پس از ۳۰ سال جنگ، ابتدا با استعمارگران فرانسوی و سپس با امپریالیستهای ایالات متحده آمریکا و دستنشاندگانشان در ویتنام جنوبی، این به معنای صلح نهایی در ویتنام بود.
مبارزۀ ویتنام علیه استعمار
در سال ۱۸۸۵ دولت فرانسه ویتنام را به عنوان مستعمرۀ کامل به زیر سلطۀ خود درآورد. این کشور مانند مستعمرههای دیگر به طور سیستماتیک غارت شد. ایستادگی مردم از طرف نیروهای استعمار فرانسوی بیرحمانه سرکوب شد. ولی در دوم سپتامبر ۱۹۴۵ هو شی مین در هانوی در برابر هزاران انسانِ خوشحال و شادمان جمهوری دمکراتیک ویتنام و استقلال کشور را اعلام کرد. پس از پایان جنگ جهانیِ دوم در آسیا، جنبش آزادیبخش ضداستعماری بلافاصله از این مرحله برای در دست گرفتن سرنوشت خود بهره گرفت. این امید که بریتانیا پس از سرکوبِ فاشیسم پیش از همه از استقلال ویتنام حفاظت خواهد کرد، خیلی زود بر باد رفت. کشتیهای بریتانیا که در سال ۱۹۴۵ در سایگون لنگر انداخته بودند، در را برای ورود نیرویهای نوین اعزامی فرانسوی گشودند
از سال ۱۹۵۰ نبرد سختی علیه استعمارگران فرانسوی که با پول و سلاح فراوان از ایالات متحده آمریکا پشتیبانی میشدند، درگرفت. اما نیروهای فرانسوی در سال ۱۹۵۴ در دیِن بیِن فو Dien Bien Phu تسلیم شدند، با اینحال خلق ویتنام هنوز آزاد نبود.

اسيران فرانسوی در دیِن بیِن فو Dien Bien Phu
ایالات متحده آمریکا از اجرای قراردادهایی که در ژنو به امضا رسیده بود، مبنی بر اینکه ویتنامیها بتوانند حداکثر تا سال ۱۹۵۶ در بارۀ آیندۀ خود آزادانه تصمیم بگیرند، طفره رفتند. آنها ویتنام را تقسیم کردند و حکومتی را در سایگون برقرار ساختند که کاملاً به سازشان میرقصید. جمهوریِ دمکراتیک ویتنام در شمال به رهبریِ هو شی مین و حزب کمونیست ویتنام برقرار ماند. مردم در سراسر ویتنام تقسیم سرزمینشان را نمیخواستند، بلکه استقلال (Độc Lập) و وحدت دوبارۀ کشورشان را میطلبیدند. ایستادگی در جنوب ماه به ماه بیشتر میشد. حکومت سایگون تحت رهبریِ ایالات متحدۀ آمریکا با خشونت پاسخ میداد و سرانجام علیه جمهوریِ دمکراتیک ویتنام دست به حملۀ نظامی زد.
جنگی تهاجمی ناقض قوانین بینالملل
دروغِ یک حملۀ ادعایی به ناوشکن ایالات متحده «مادوکس Maddox» در اوت ۱۹۶۴ برای جنگی تجاوزگرانه و مغاير با قوانین بینالملل و بمبارانهای گسترده هانوی پایتخت ویتنام، مورد استفاده قرار گرفت. در مارس ۱۹۶۵ با حمله ۳۵۰۰ سرباز یکانهای ویژۀ آمریکایی به «دا نانگ» (Da Nang)، جنگ علیه ویتنام با نیروهای زمینی آغاز شد. در آوریل ۱۹۶۵ هشتاد و دو هزار سرباز دیگر به ویتنام جنوبی گسیل شدند.
در بهار ۱۹۶۸ در اوج عملیات جنگی گاه تا ۵۵۰ هزار سرباز آمریکایی در ویتنام جنوبی حضور داشتند.
ترور علیه مردم
تاریخنویسانی، نه تنها در ایالات متحده، وجود دارند که این جنگ را نامتقارن مینامند، زیرا جبهۀ آزادیبخش مبارزه خود را بر ضد مهاجمين از جنگل و به شیوه پارتیزانی انجام میداد. با اينحال، نامتقارنی از طرف نیروهای آمریکایی آغاز شد. آنها عليه مردم میجنگیدند، این چیز دیگری جز یک جنایت جنگی نبود.
رهبریِ ارتش ایالات متحده تاکتیک مرگآوری را در این جنگ توسعه داده بود: «جستوجو و نابودی.» باید گروههای کوچک و بزرگ جنگاوران جبهۀ آزادیبخش را جستوجو کرد و از هم پراکنده ساخت. پراکنده کردن معنای دیگری جز کشتن نمیداد. برای اثبات موفقیت استراتژیِ نو میبایست در شامگاهِ هر روز کشتهشدگان دشمن شمرده و به پنتاگون گزارش داده میشد. این به اصطلاح «شمارش کالبدها» مدرک عمل سربازان ایالات متحده و کارفرمای سیاسیشان در پنتاگون بود. فرقی بین جنگجویان و غیرنظامیان گذاشته نمیشد – همه ویتنامیها ویتکنگ نامیده میشدند، که لقب تحقیرآمیزی برای وابستگان جنبش آزادیبخش ملی بود. هزاران انسان در روستاها و شهرهای کوچک، از پیر و جوان، مرد و زن یا کودک، جان خود را با این استراتژی از دست دادند. در رابطه با این عملیات در ۱۶ مارس ۱۹۶۸ در روستای «می لای» کشتار جمعیِ وحشتناکی رخ داد. سربازان ایالات متحده ۵۰۴ تن غیرنظامیِ بیگناه و بیسلاح را کشتند.

کشتار در روستای «می لای»
علاوه بر هزاران کشتار جمعی، ارتش ایالات متحده با پاشیدن گستردۀ سمهای گیاهی به یک جنایت جنگیِ سیستماتیک دست زد. بدنامترین این گیاهکُشها «عامل نارنجی» (Agent Orange) است. با اینکار باید سه هدف به دست میآمد. نخست برگزداییِ جنگلها برای آنکه امکان استتار را از مبارزان جبهۀ آزادیبخش بگیرد. دوم نابودیِ پایه غِذایی از طریق پاشیدن سم بر روی کشتزارهای برنج و سبزیها. سوم تلاشی ساختارهای خانوادگی و روستایی که دولت ایالات متحده آمریکا آن را «آشیانه» جنبش آزادیبخش تعبیر میکرد. امروز نیز میلیونها انسان هنوز در نسل سوم پس از جنگ از پیآمدهای «عامل نارنجی» رنج میبرند. نقض عضو، بیماریهای سرطانی و ضعف سیستم ایمنی از جملۀ این پیآمدها است.
راه پیروزی
با وجود همۀ این جنایتها، تجاوزگران موفق نشدند ارادۀ مردم ویتنام را برای صلح، آزادی و استقلال درهم شکنند. در جشن سال نوِ ۱۹۶۸ (تِت) به ویتنامی: (Tết Nguyên Đán) نیروهای آزادیبخش شکستهای سختی به نیروهای ایالات متحده وارد کردند. علاوه بر این، در ایالات متحده آمریکا و در سراسر جهان اعتراض به جنایتهای جنگیِ ایالات متحده گسترش یافت. دولت ایالات متحده دریافت که نمیتواند در این جنگ پیروز شود. آنها با گفتوگوهای صلح که با کوشش جبهۀ آزادیبخش در نوامبر ۱۹۶۸ در پاریس آغاز شد، موافقت کردند. زمانی بود که جنگ به شدیدترین نحو جریان داشت – و گفتوگوها آنجا در پاریسِ دور انجام میشد. رهبران جبهۀ آزادیبخش و نیروهای همپیمان جمهوریِ دمکراتیک ویتنام بسیار باهوش و زیرک بودند. آنها با آغاز گفتوگوها جبهۀ سومی را نیز گشودند.
جبهۀ یکم، جبهۀ نظامی، نبرد در میدان جنگ، جبهۀ دوم، جبهۀ سیاسی، سازماندهیِ همبستگیِ جهانی و جبهۀ سوم جبهۀ دیپلماسی، جبهۀ گفتوگو با همۀ گروههای درگیر در کشمکش بود. مکان گفتوگوها خوب انتخاب شده بود – پاریس در میانۀ قرن بیستم جایی بود که روشنفکران (مانند جان پل سارتر)، روزنامهنگاران و سیاستمداران از همۀ جهان در آنجا حضور داشتند. جبهۀ آزادیبخش توانست در اینجا یک شبکۀ دیپلماتیک ایجاد کند. علاوه بر این، در پاریس هزاران ویتنامی که به طور عمده گرایشهای میهندوستی و چپ داشتند، زندگی میکردند. آنها پایۀ منطقی و «خانواده» برای هیأت نمایندگان بودند. نگوین تی بین Nguyễn Thị Bình در زندگینامهاش مینویسد: «این طولانیترین مذاکرۀ صلح در تاریخ بود.» او از روز نخست تا پایان در گفتوگوهایی که تقریباً پنج سال به درازا کشید، شرکت داشت و قرارداد پاریس را در ۲۷ ژانویۀ ۱۹۷۳ امضاء کرد. او که امروز ۹۳ سال دارد، در هانوی زندگی میکند و هنوز در سیاست فعال است. هنری کیسینجر از ایالات متحده آمریکا و «له دوک تو» Lê Duệ T’ho از جمهوریِ دمکراتیک ویتنام از دیگر امضاء کنندگان قرارداد صلح بودند.
ایالات متحده میبایست نیروهای خود را خارج کند، ولی جنگ هنوز ادامه داشت، زیرا ایالات متحده آمریکا از دستنشاندگانش در سایگون برای حفظ منافع خود استفاده میکرد. با زیر پا گذاشتن قرارداد صلح پاریس پنتاگون تجهیزات نظامیِ هنگفتی را به ارتش ویتنام جنوبی واگذار کرد – از جمله کموبیش ۷۰۰ هواپیما. علاوه بر این، تقریباً ۲۵۰۰۰ مربی و مشاور به عنوان «غیرنظامی» در ویتنام جنوبی باقی ماندند. همچنین ترور علیه وابستگان جنبش آزادیبخش و هوادارانِ قرارداد صلح ادامه داشت. به جای آزادیِ اسرای جنگی طبق مفاد قرارداد صلح، دهها هزار تنِ دیگر زندانی، شکنجه و کشته شدند. با این همه نیروهای آزادیبخش موفق شدند گامبهگام تمام کشور را آزاد کنند.
زمان پس از آن نیز سخت بود. کشور به وسیلۀ بمبهای ایالات متحده آمریکا و نیروهای زمینیاش ویران شده بود.
به جای کمکهای بازسازی که در قرارداد صلح پاریس تصریح شده بود، دولتهای ایالات متحده ویتنام را تا سالهای ۱۹۹۰ زیر فشار تحریمهای بیرحمانه قرار دادند، که دولتهای آلمان فدرال نیز به آن تحریمها پیوستند. نخست پس از سال ۱۹۹۰ اقدامات تحریم از طرف آلمان فدرال نیز نرمتر و سرانجام برداشته شد. در روابط آلمان دمکراتیک با ویتنام اوضاع کاملاً طور دیگر بود. دولت و مردم آلمان دمکراتیک پس از جنگ با پشتیبانیِ همهجانبۀ خود کمک کردند تا از بار سنگین پیآمدهای جنگ بکاهند و بازسازی را ارتقاء دهند.

تخليۀ سفارت آمريکا در سايگون
* اشتفان کوهنِر (Stefan Kühner)، جانشین رييس انجمن دوستیِ ویتنام است.