نقش جنگ محدود ادلب دردرگیریهای جهانی …”شانگهای”درمقابل ناتو – المیادین – احمد مزارعی


نقش جنگ محدود ادلب دردرگیریهای جهانی …”شانگهای”درمقابل ناتو

سایت المیادین، لبنان

مترجم: احمد مزارعی،هشتم فروردین 1399


دادن فرصت بیشتربه ترکیه را درواقع باید درضمن استراتژی ائتلاف “روسیه، چین وایران” دید که خواستار انند که طی دهسال اینده ، اسیارا ازنفوذ نظامی امریکا خالی کنند.

مهمترین نتیجه ای که درجنگ محدود ادلب میان ارتش عربی سوریه بهمراهی هم پیمانانش درمقابله با ارتش ترکیه ، که شانه به شانه گروههای مختلف تشکیلات تروریستی القاعده میجنگید، شکستن این توهم بود که گفته میشد امکان درگیری با ارتش ترکیه ، که دومین قدرت نظامی پیمان ناتو میباشد وجود ندارد وهمچنین تحمیل شکست بسیار موثر بران ، واجبارش به عقب نشینی ، ودرنتیجه فراهم اوردن شرایط ازادسازی بخش وسیعی ازاراضی سوریه که بتوسط ارتش ترکیه با زور به اشغال درامد ه ودرگروگانش بود ، این پیروزی ارتش سوریه امکان نداشت بدون اینکه درابتدا زیربنای اصلی گروههای تکفیری که از طرف ترکیه حمایت میشدند زیر ضرب قرارگرفته ومتلاشی شوند واین امر مهم از دوسال پیش بوسیله ارتش عربی سوریه اغاز شده بود.

درهماهنگی با درگیریهای سیاسی وطبیعت حوادث موجود، سر انجام اتش بس اخیر بتوسط روسای دوکشور ترکیه وروسیه در ادلب به امضارسید که درحقیقت انعکاسی از تعادل نیروها درمیدانهای نبرد ادلب وپیروزیهای ارتش سوریه بود ، دراین قرارداد اتش بس ، که میان طرفین به امضارسید ، بحثی درمورد سرزمینهای ازاد شده ادلب بتوسط ارتش سوریه در ماههای اخیر نشد، این سرزمینها شامل تقریبا نصف مساحت استان ادلب متضمن 215، شهرک وشهرستان میشد، واین توافقنامه اتش بس درست برعکس وعده هائی بود که اردوغان به اعضا وهواداران اخوان المسلمینی خود داده بود که “ارتش سوریه را مجبور خواهم کرد که به مرز قرارداد سوچی بازگردد” به این معنی که سرزمینها وشهر وشهرکهائی که ارتش سوریه دراستان ادلب باز پس گرفته است مجددا به زیر سلطه ارتش ترکیه و تروریستها درخواهم اورد.

درقرارداد تازه ترکیه متعهد شده است که گروههای تروریستی وتکفیری را که درماههای اخیر بهمراهی با ارتش ترکیه بر علیه ارتش عربی سوریه جنگیده اند ، تصفیه خواهد کرد وانهارا ازمهمترین مواضع سنگربندی شده درکوههای کبانی،اریحا،جسرالشغورودردو طرف اتوبان (ام4)، دور خواهد کرد، این تعهدات ، اردوغان را در مقابل دوگزینه قرارمیدهد که هردو برایش دردناک است ، یکم اینکه با هم پیمانان خود وارد جنگی خونین شودویا اینکه مجددا بسوی انها باز گردد که دراینصورت با ضربات ارتش سوریه وهم پیمانانش همچون چند ماه پیش روبروخواهد شد، که این بعید بنظر میرسد، به این علت که ارتش ترکیه دردرگیریهای چند ماه پیش خود با ارتش سوریه بسیاری از سربازانش کشته شدند که البته حجم واقعی انرا اعلام نکرد ند واین به نوبه خود ضربه ای سیاسی درداخل ترکیه برای اردوغان محسوب میگردد.

ازسوی دیگر درخلال امضای قرارداد اتش بس اخیر توجه روسیه متوجه این امر گردید که نه فقط به شخص اردوغان ، بلکه به ترکیه ، دولت عمیق وهمچنین ارتش ترکیه ونیروهای ملی ترکیه ، فرصت تازه ای بدهد تا صف خودرا از برنامه جهانی اخوان المسلمین جدا نگهدارند.

این توجه وحساسیت پوتین آنچنانکه مطبوعات دشمنان سوریه میگویند ، تنها برای منافع اقتصادی ویژه روسیه با ترکیه نیست ، روسیه طی نه سال گذشته به خاطر دفاع ازسوریه درجنگی که علیه سوریه به راه انداخته شده نزدیک به یکصد میلیارد دلار درنتیجه فشارهای اقتصادی دربازار نفت بویژه ازطرف عربستان ازدست داده است.

ازسوی دیگر روسیه پیشنهادات گوناگون اعطای رشوه های کلان به خود را، از طرف قطر وعربستان نپذیرفت ، واین درصورتی بود که کشوری همچون فرانسه با گرفتن رشوه ای بسیار کمتر بر علیه سوریه وارد جنگ شد وبا گروههای تروریستی به همکاری پرداخت، بلکه توجه وحساسیت روسیه دردادن فرصتهای اقتصادی وسیاسی به ترکیه را در واقع باید ضمن استراتژی ائتلاف “روسیه، ایران وچین” دید که خواستارانند که طی ده سال اینده اسیائی داشته باشند که جایی برای امریکا دران نباشد.

ازاین منظر، درگیری دراینجا نه با ترکیه بلکه بر سر ترکیه است که سازمان ائتلاف شانگهای اوراسیائی میکوشد ترکیه را بسوی خود جلب کرده وزمینه خروجش را ازپیمان ناتو فراهم اورد.

واز این دیدگاه ، ایستادگی دولت وارتش عربی سوریه درخلال نه سال گذشته مهمترین نقطه قوتی دردست ائتلاف اوراسیائی میباشد تا بدینوسیله ترکیه را از توهمی که واشنگتن برایش به وجود اورده بود که گویا میتواند بوسیله رویای عثمانی وبازگرداندن خلافت ان بر منطقه حکومت کند، بدر اورده وبیهوده بودن این رویا را برایش ثابت کند.

درضمن همین نظریه ، مصاحبه ای بسیار مهم واستراتژیک بتوسط یکی از فیلسوفان نزدیک پوتین بنام الکساندر دوگین، با روزنامه “الاخبار” لبنان درتاریخ 27، فوریه 2020، انجام شده بود که درمورد درگیریهای نظامی درادلب تحلیل شده است وهمچنین مصاحبه دیگری با دکتر بشار اسد درمورد رابطه با ترکیه دولت وملت که مشابه مصاحبه فوق است ، مصاحبه بشار اسد درتاریخ پنجم مارچ با کانال “روسیه 24″انجام گرفته ودرهمان تاریخ پخش شده است.

با این حساب میتوان گفت که یک تقسیم کار میان دو هم پیمان یعنی روسیه وسوریه وجوددارد که دران سوریه دست به درگیری نظامی با ترکیه میزند که سرزمینش را به اشغال دراورده است ، از انطرف روسیه بعنوان میانجی وارد شده وبرای خروج ترکیه از تنگنا وحفظ ابرویش، اقدام میکند، هدف نهائی ازاین اقدامات مشترک ، دورکردن ترکیه ازنقش خدمتگزار منافع امریکا درمنطقه ما وجلب وی بسوی سیاست منطقه ای میباشد.

ازسوی دیگر وپس از شکستهای نظامی واخلاقی که نصیب با صطلاح جماعت مزدور “انقلاب سوریه” گردیده است ، طبیعی است که بگویند ما طی سالهای دراز از”مبارزه” چیزی نصیبمان نشده است .

وانچه که سوال بالا را برای جماعت مزدور “انقلاب سوریه”منطقی مینماید این است که “ترکیه وروسیه برای اینده سوریه مذاکره میکنند”درحالی که درمذاکرات انها بحثی درمورد “انقلابیون سوریه”درکارنیست واز همه مهمتر اینکه دوکشور نه بر سر اینده سوریه بلکه درمورد چگونگی خلاصی از تروریستها مذاکره میکنند وازهمه مهمتر اینکه درمذاکرات اخیردوکشور دیگر بحثی از قانون اساسی سوریه ویا تقسیم قدرت با بشاراسد درمیان نبود ، انچنانکه ترکیه واربابانشان امریکائیها درگذشته برایش رویا میپروراندند وبر همین اساس بود که انهمه تروریست را وارد سوریه کردند که شاید بتوانند قانون اساسی را طوری بنویسند که تروریستها ی اخوان المسلمینی نیز درکابینه وزیر داشته باشند.

اگر جنگ نه ساله بر علیه سوریه درسهاپی برای اموختن داشته باشد ، مهمترین این دروس این است که دولت وارتش سوریه دو ورقه برنده ای هستند که شانس پیروزی را برای ائتلاف شانگهای ، روسیه ، ایران وچین، درمقابله با پیمان ناتو درمنطقه غرب اسیا قطعی میکند، اگر مقاومت وایستادگی سوریه نبود ایران به محاصره درمیامد ومنزوی میشد، روسیه تبدیل به دولتی قوی ومنطقه ای میشد ونمیتوانست تبدیل به دولتی بزرگ ، قدرتمند وقطب قدرتمند جهانی شود، وچین نیز هر فرصتی را برای رسیدن به دریای مدیترانه از طریق جاده حریر ازدست میداد وشاهدیم که امریکا با تما م توانش میکوشد حرکت چین را دراین مسیر با شکست روبروسازد،(1) لذا موقعیت سوریه عامل اساسی در ایجاد فرصت وبازگرداندن وتعدیل سیاست خارجی ترکیه و خارج نمودنش از پیمان ناتو میباشد.

1 بمبارانهای متعدد امریکا درمنطقه مرزی قائم عراق با این هدف انجام میگرفت که حشد الشعبی ویا نیروی توده ای عراق که مسئولیت محافظت از گذرگاه اصلی میان عراق وسوریه دران منطقه را به عهده داشتند سرکوب وخود بتوانند کنترل ان گذرگاه را بعهده بگیرند که خوشبختانه با شکست روبرو شد ، بارها مسئولان امریکائی ازعبدالمهدی نخست وزیر عراق که پیشینه کمونیستی دارد خواستند که این گذرگاه را ببندد، اما پذیرفته نشد.