شرم یک حس انسانی است که هیئت حاکمه جمهوری اسلامی ندارد – حسین بهادری
حسین بهادری
حسن روحانی در شرایطی مردم را به شرکت در انتخبات فرا می خواند که دستان کلیت رژیم به خون مردم آلوده و از نظر اقتصادی طبق آمار خود رژیم ، درآمد ماهیانه ۵۵درصد خانوارهای ایرانی کمتر از ۳میلیون و ۴۰۰هزارتومان یعنی زیر خط فقر تعیین شده از طرف دولت، است. معاون وزیر کار میگوید: مطابق برآوردهای داخلی و بینالمللی بین ۲ تا ۴ درصد مردم ایران دچار فقر شدید هستند، به این معنا که قادر به سیر کردن شکم خود نیستند که از این وضعیت با عنوان » فقر خشن» نیز یاد میشود. حسین راغفر، اقتصاددان، «خط فقر مطلق» برای یک خانواده شهری چهار نفری را حدود چهار میلیون تومان عنوان کرده و نتیجه گرفته بود که ۳۳ درصد جمعیت ایران دچار «فقر مطلق» هستند و شش درصد آنها نیز در زیر «خط گرسنگی» به سر میبرند. محسن هاشمی، عضو شورای شهر تهران، با استناد به آمار رسمی، گفته: یک سوم مردم ایران زیر خطر فقر و یک دهم آنان در زیر «خط فقر مطلق» زندگی میکنند. این گفته به طور شفاف یعنی نزدیک به ۳۰ میلیون ایرانی زیر خط فقر و هشت میلیون سیصد هزارنفر زیر خط فقر مطلق زندگی می کنند. احمد میدری معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی چندی پیش تعداد «گرسنگان» در ایران را حدود دو میلیون نفر اعلام کرده بود. برخی از کارشناسان اقتصادی، از جمله حسین راغفر، معتقدند این آمار خوشبینانه است و تعداد افرادی که در فقر شدید به سر میبرند به ۵ میلیون نفر میرسد. آمارهای مربوط به وضعیت فقر در جامعه ایران دقیقأ مشخص نیست و تفاوت زیادی بین آمارهای رسمی منتشر شده توسط رژیم با آمار واقعی موجود است. برای نمونه شهاب نادری، نماینده مجلس شورای اسلامی، اواخر اسفندماه گذشته گفته بود: ۸۰ درصد از جامعه ایران زیر خط فقر هستند. فریبرز رئیسدانا، اقتصاددان و استاد دانشگاه نیز میگوید: با تورم و حداقل دستمزو فعلی، ۷۰درصد کارگران ایران زیر خط فقر مطلق قرار دارند.
وضعیت اقتصادی موجود حاصل فشار غیرقابل تصور دو طیف داخلی و خارجی بر کارگران، زحمتکشان و اکثریت کارمندان حقوق بگیراست. در طیف داخلی کلیت هیئت حاکمه ایران فقط به فقط در فکر خصوصی سازی، اختلاس، قاچاق، دزدی از سفره خالی طبقه کارگر و مردم زحمتکش جهت پر کردن کسری بودجه (گران کردن سه برابری بنزین و کم کردن خدمات اجتماعی) و…هستند. در طیف خارجی، امپریالیسم امریکا با هم دستی اتحادیه اروپا و جناح های پروغرب با تحمیل تحریم ها ضدبشری به مثابه سلاح کشتار جمعی امپریالیسم امریکا، شرایطی را به مردم ایران و منطقه خاورمیانه تحمیل کرده که نتیجه آن کشتارمردم، گسترش و افزایش اختناق، خشونت، فقر، بیکاری بوده است.
از نظر سیاسی نیز شرایط تحمیلی بر مردم ایران بهتر از وضعیت اقتصادی نمی باشد. اقدامات ارتجاعی رژیم اسلامی در زمینه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از یکسو و از جانب دیگراقدام های تروریستی و تحمیل فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ، باعث تشدید خفقان در جامعه ایران شده است.
بنا براین در شرایطی که در مملکت خبری از آزادی بیان، آزادی مطبوعات و رسانه های مستقل نیست، کارگران از ایجاد تشکل های اقتصادی و رفاهی خود محرومند وابتدای ترین خواست آنان یعنی مطالبه حقوق عقب افتاده با سرکوب، زندان و شلاق جواب داده می شود، احزاب و سازمانهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مستقل از نهادهای دولتی و سرمایه داری حق فعالیت ندارند، و از طریق شورای نگهبان و حزب موتلفه محدودیت های مذهبی و عقیدتی سیاسی برای کاندید شدن افراد در انتخابات با شدت تمام برجامعه ی چند ملیتی با عقاید مختلف تحمیل می شود، برگزاری انتخابات به هر صورت که برگزار شود، مفهوم خود را به وسعت کلمه از دست داده است. لذا برگزاری و شرکت در انتخابات مشکل مشروعیت رژیم و مشکل مردم به ویژه کارگران و زحمتکشان را حل نمی کند. از این منظر برگزاری انتخابات آزاد در گذر از جمهوری اسلامی بدون دخالت نیروهای امپریالیستی و نیروهای وابسته به آنان ، در گرو ایجاد تشکل سراسری سندیکا ها، اتحادیه های کارگری، حزب انقلابی طبقه کارگر و نهادنیه شدن تشکل های مختلف ( دانشجویان، معلمان، زنان، بیکاران و…)، آزادی زندانیان سیاسی و برگزاری دادگاه ها با حضور هیئت منصفانه برای محاکمه ی عاملان و امران تجاوز به حقوق مردم است.
ما سالهاست خواننده و مبلغ مطالب هفته هستیم، تصور نبودن مجله هفته یک فاجعه است، هیچ سایتی با این تنوع…
سپاس از شما. من هم بر این امر اصرار دارم که چراغ مجلۀ هفته هیچوقت نباید خاموش شود!
من منحیث یکی از علاقمندان مجله هفته از افغانستان، از شنیدن این خبر خیلی متاسف شدم، چراغ مجله هفته در…
با تشکر از همه ی مقالات و زحمات شما، دوباره خواهش میکنم، لینک های مستقیم مقالات رو در انتهای اونها…
با درود، گمان دارم مستقیم و متمرکز باید به پدیده تحریم یا تحریم های آمریکا پرداخت و بدون عمیق شدن…