همان لیبرالها
نویسنده: مهدی گرایلو
گزیدههایی از متن
راستی حالا که جنس و جوهر آنچه در ونزوئلا میگذرد، با واقعیاتی چون شکلِ تمامنمایشی و دستوریِ عرضاندامِ آدمِ بیسروپایی مثل گوایدو یا انتصاب الیوت آبرامز بسنده مفتضح است، اروپایی که بذر توهمِ «تلاش بروکسل برای استقلال سیاسی از آمریکا» را میان لیبرالها و جهشهای ژنتیکیِ چَپِشان در جبههی سوسیالیستها و کمونیستهای افولی میپراکَنَد، چرا و چگونه حاضر به همراهی با یک دخالت آشکار و انگشتنمای واشنگتن در این کشور میشود …
در سالهای آغازین انقلاب، تحلیل بخشی از هستهی مکتبی قدرت دربارهی لیبرالیسم سیاسیای که بهسرعت از ساخت قدرت اخراج شد، این بود که کارکرد و تعین واقعی لیبرالیسم در ایران پرورش توهم وجود تفاوت سیاسی و ایدئولوژیک میان آمریکا و اروپاست. این ارزیابیِ رادیکالِ پنجاهوهفتی اگرچه گاه با صورتبندی نظری ضعیف و زمخت و با برخی فروکاستگراییهای گفتمانی بیان میشد، اما در آنچه کل تحلیلْ خود را بدان فرومیکاست، سطح پدیداریِ یک واقعیت بنیادین را لمس کرده بود …
قسمت مارکس اصیل و دیسکورس ضد امپریالیسم خیلی خوب بود. لطفا بیشتر درباره اش بحث کنید.
لایکلایک