سخنی با هموطنان کُرد – ابوالقاسم گلستانی
سخنی با هموطنان کُرد
نوشته:ابوالقاسم گلستانی
22دسامبر2018 – اول دیماه 1397
به دنبال تصمیم اخیر دولت دونالد ترامپ مبنی بر خروج نیروهای مسلح این کشور از سوریه، اظهار نظرهای حیرت انگیزی از سوی نمایندگان کرد سوریه صورت گرفت.به طور نمونه، رهبران «نیروهای دمکراتیک سوریه«که حزب اصلی کردهای مخالف در این کشور محسوب می شود، خروج ارتش امریکا از سوریه را«اشتباه تاریخی«و«خیانت«به خود خوانده اند.و یا، به گزارش بی بی سی، «ده ها تن از اعضای این حزب در اعتراض به این تصمیم امریکا، در برابر کاخ سفید دست به تظاهرات زدند.»
بسیاری از فعالان سیاسیکرد ایرانی، ممکن است منتقدان برخاسته از «قوم فارس«راموردسرزنشقرار دهند که چرا کردهای سوری را از دوستی با دولت واشنگتن برحذر می دارند.سیاستمدار کهنه کار هنری کسینجر،که امروزه درواقع سخنگو و وزیر خارجه دولت پنهان امریکامحسوب می شود، گفته معروفی دارد که بسیار درس آموز است:«دشمنی با آمریکا خطرناک، ولی دوستی با آن مهلک است«!به عنوان یک منتقد ناچیز، این گفته را برای نشان دادن سیمای واقعی سیاست خارجی آمریکا در حالی به کردهای سوری (و نیز در ایران، عراق)یادآوریمی کنمکه آنها گویا در سیاست مرزبندی نمی شناسند و برای رسیدن به اهداف خود، به هر نیرویقدرتمند از جنبه نظامی و مالی که چراغ سبز به آنان نشان دهد، متوسل می شوند، بی آنکه به پیامدهای ناشی از رفتار و عمل خود بیاندیشند.
اظهارات زیر چکیده مقاله ای تحت عنوان «عقب نشینی ترامپ از سوریه [1]»به قلم عبدل باری عطوان، روزنامه نگار فلسطینی ساکن لندن و سردبیر «رأی الیوم«است،نهتحلیل امثال بنده که از سوی هموطنان عزیز کُرد به ناسیونالیسم یا شونیسم «قوم فارس«متهم می شوند.اصولابه نظر نگارنده قوم فارس وجود خارجی ندارد و همه ساکنان میهن مااز جملهکردها،«اقوام ایرانی«به شمار می آیند.نگارنده این سطور نیز که خود به هیچ کدام از اقوام«غیر فارس«تعلق ندارد، فارسی زبان دوم او محسوب می شود.
عطوان می گوید، «مطابق معمول، این کردها هستند که بر حمایت آمریکا سرمایه گذاری کردند – کسانی که زیر پرچم آمریکا علیه نیروهای سوری [هموطنان خود]و سپس علیه داعش جنگیدند و پایتخت داعش، رقه، را تصرف کردند – و حال خود را قربانی اصلی تصمیم آمریکا می دانند.آنها بسیار چیزها برای از دست دادن دارند، درست همانند همقطاران خود در [اقلیم]کردستان عراق.»
عطوان، در این مقاله که در 21دسامبر2018منتشر شده، در ادامه می گوید، «مشکل کردها به ویژه در سوریه این است که نه از تاریخ توانستند درس بگیرند و نه از تجربیات خود، و همه تخم مرغ های خود را در سبد آمریکا نهادند.آنها وقتی از حمایت آمریکا برخوردارند، جدایی طلب می شوند، اما وقتی آمریکایی ها آنان را به حال خود رها می کنند و یا ترکیه به آنان حمله ور می شود، سوری می شوند.این اتفاق فقط یک بار رخ نداده، و تازه ترین آن هفته گذشته بود، زمانی که کردها خطر حمله نیروهای ترکیه را حس کردند و وقتی دولت سوریه به درخواست کمک آنان پاسخ فورینداد، متهم به خیانت شد – گویی دولت دمشق هیچ دغدغه ای ندارد جز اینکه پیوستهگوش به زنگ درخواست هایآنان بنشیند.»
او همچنین گفته است که، «جای تعجب نیست که سخنگوی کردها، الهام احمد، تصمیم آمریکا برای خروج از سوریه را به عنوان فرو کردن خنجر از پشت توصیف می کند.این خنجری آلوده به زهر بود، اما اولین نبود و آخرین بار هم نخواهد بود.»
در اینجا، جا دارد که به افلاس و درماندگی برخی احزاب کردی ایرانی اشاره کنیم که این روزها بیشرمی خود را از حد گذرانده، آشکارا اعلام می کنند که برای رسیدن به اهداف خود از هر امکانی استفاده می کنند.به طور نمونه، در «برنامه پرسمان، گفتگوی مهران عباسی درباره مکانیزم اداره ایران بعد از رژیم جمهوری اسلامی«که از تلوزیون آر.ک.ت در سوئد [2]پخش شده، جمال پورکریم، از رهبران حزب دمکرات کردستان ایران، سخنان حیرت انگیزی بر زبان می آورد که در ادبیات سیاسی ایران بی سابقه است.او در دقیقه 2:30، می گوید «من به شما اطمینان می دهم که در صورت سقوط رژیم کنونی ایران که به اواخر عمر خود نزدیک شده، حداقل پنج کشور در ایران کنونی تأسیس خواهد شد، حداقل!و چیزی به نام جغرافیای ایران به تاریخ خواهد پیوست.همچنانکه چیزی به نام ایران، یک جغرافیای جعلی قراردادی […]وجود نخواهد داشت«. (قسمت نقطه چین مربوط به چند کلمه نامفهوم است.)
در قسمت دیگر این گفتگوی دو ساعته (دقیقه97تا99)، پورکریم می گوید «من مشروع می دانم که برای رسیدن به حق ملی ام از هر کشوری و از هر جایی کمک بخواهم.بله، من از دیکتاتورترین کشورها که دشمن مشترک با هم داریم، کمک می گیرم؛ جمهوری اسلامی دشمن مشترک من و عربستان، دشمن مشترک من و اسراییل است، پس کمک می گیرم از ایشان به عنوان دوست استراتژیک برای اینکه حکومت خودم را تأسیس بکنم.»
از این احزاب کردی برخی به عیان از تجزیه طلبی یا استقلال خواهی سخن می گویند (از جمله همین جمال پورکریم)و برخی دیگر مدعی موجودیت و فعالیت خود در چارچوب ایران یکپارچه هستند.اما چه اعتباری برایاین ادعا می توان قائل شدوقتی آنها نیز گرفتن کمک از این دولتهای ضد ایرانی را با همان منطق گروه نخست توجیه می کنند؟!آیا اینان نمی دانند که هدف مثل شومامریکا–اسراییل–عربستاندر واقع از بین بردن موجودیت ایران است و نبرد با جمهوری اسلامی تنها یک بهانهاست؟!این چه منطقی است که تاریخ هزاران ساله ایران را فدای چهل سال تاریخ جمهوری اسلامی می کند که در قیاس با اولی تنها یک لحظه به شمار می آید؟ پرسشهای متعددی وجود دارد که این احزاب کردی باید بدانهاپاسخ دهند، از جمله این پرسش که،آیا هموطنان کرد تافته جدابافته ای از سایر اقوام ایرانی هستند که همانند خود آنان باید رنج ناشی از سیاست های ویرانگر اقتصادی دولت ایران از یک سو وتحریم های ضد بشری دولت امریکا از سوی دیگر را همزمان تحمل کنند؟محدودیت های سیاسی اجتماعی به جای خود!با وجود این، گیریم که یاری جستن این احزاب کردی ایرانیاز دشمنان قسم خورده میهن ما برآورده شود؛ چه تضمینی وجود دارد که همین سرنوشت تلخ کردهای سوری برای آنان نیز تکرار نشود، آن هم به کرات؟ آیا آنان می توانند به دوستی «مهلک«بادولت امریکاو نزدیک ترین متحدان آن در خاورمیانهاعتماد کنند؟!
[1]برای دسترسی به متن کامل مقالهعبدل باری عطوان، به پیوند زیر مراجعه کنید:
http://www.informationclearinghouse.info/50808.htm
[2]ویدئوی گفتگوی مربوطه، از جمله سخنان جمال پورکریم در پیوند زیر قابل دسترس است.شایان ذکر است که ویدئو را از صفحه فیسبوک تلوزیون آر.ک.ت.برداشت کردم؛ متأسفانه یافتن پیوندی (لینک)که در خارج از فیسبوک وجود داشته باشد، برای من مقدور نبود.
https://www.facebook.com/kurdtribunal/videos/982169865304905/?fref=mentions
برای خودتان تاریخ سازی نکنید. از دوره صفویه! من خودم کرد تبار هستم و اقرار می کنم که شیوخ قبایل کرد (منظورم مردم کرد زبان نیست) همیشه در گاوبندی با حکومت های عثمانی علیه همدیگر جنگیده اند. هیچ مبارزه استقلال طلبانه ای هم نداشتند. تا بوده بزرگان قوم کرد با این قدرت و آن قدرت محلی ساخت و پاخت می کردند برای اینکه بتوانند بیشتر از بقیه „برادرن کرد“ خود ! غارتگری کنند. امروز هم جریانهای ناسیونالیست کرد (باز هم منظورم مردم کرد نیست) برای تصرف قلمرو با قدرت های امپریالیستی ساخت و پاخت می کنند و بدون حمایت آن ها هیچ چیزی ندارند. این امروز با مشاهده وضعیت خفت بار جریانهای ناسیونالیست کرد عراق و سوریه و ایران واضحتر از آن است که کسی بتواند انکار کند. فارس و کرد و لر و بلوچ و گیلک و ترک و … همه ایرانی هستند. برای خودتان ملت جدید تولید نکنید که این کار فقط در خدمت نقشه خاورمیانه جدید است.
لایکلایک
کوردهای سوریه هیچگاه به نیروهای خارجی متکی نبودهاند این را زمانی قبول کردند که رهبر اوجالان با همکاری شش کشور از جمله آمریکا تحویل ترکیه داده شد ولی از رقابت روسیه و آمریکا نهایت استفاده را بردهاند. پس به قول صالح مسلم کسی از رفتن آمریکاییها نگران نیست این شمایید که از طرف کوردها نقل قول می کنید. کورد به قول شما ایرانی رو نباید با یک بلوچ یا لر که هیچ سابقه مبارزاتی برای ماندگاری ملتشان نداشتهاند مقایسه کرد در حالیکه مبارزه ملی کوردها از دوره صفویه و تقسیمشان شروع شد ما اثری از مبارزه لر و بلوچ در این زمان نداریم!
لایکلایک