پیرامون کاهش ارزش لیره و تنش ترکیه-آمریکا

 منبع: «چپ»
تارنگاشت عدالت

در شرایطی که در بحبوحه افزایش تنش بین واشنگتن و آنکارا ارزش لیره ترکیه در مقابل دلار آمریکا به طور بی‌سابقه‌ای سقوط  کرده، خبرگزاری «چپ» با کمال اوکویان، دبیرکل حزب کمونیست ترکیه پیرامون تحولات اخیر در ترکیه و نظام امپریالیستی- سرمایه‌داری، مصاحبه کرده است.

آیا یک جنگ اقتصادی علیه ترکیه اعلام شد؟
ترکیه پیش از این در یک درگیری بزرگ، در کشمکشی که شالوده اقتصادی دارد، به سر می‌برده است، که ما می‌توانیم آن‌را در یک نقطه جنگ بنامیم. در دورن نظام امپریالیستی تنش رشد‌ یاینده‌ای وجود دارد. یکی از عواملی که کاهش ارزش لیره ترکیه را تسریع کرد این فاکت است که ایالات متحده در جریان این تنش به برخی ابزار متوسل شد. اما، این تنها دلیل یا دلیل اصلی برای کاهش ارزش لیره ترکیه نیست.

«نظام امپریالیستی بر یک سلسله مراتب قرار دارد»

رابطه بین تنش‌های درون نظام امپریالیستی و ترکیه چیست؟ به طور دقیق‌تر، چرا ترکیه هدف قرار گرفته است؟

مشکلات بین ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی و دولت حزب عدالت و توسعه برای مدتی طولانی ادامه یافته است. کشورهای امپریالیسی غربی هنگامی که حزب عدالت و توسعه قدرت را به دست گرفت با یک استراتژی فراگیر عمل کردند. حزب عدالت و توسعه برای مدت مشخصی شدیداً انتظارات آن‌ها را برآورده می‌ساخت. اما، هرج‌ومرج در سوریه، نگرانی‌ها درباره دینامیسم‌های اجتماعی، مشکلات در مدیریت و کنترل اردوغان موجب شد این کشورها از سال ۲۰۱۱ به بعد دنبال گزینه‌های دیگری باشند. نظام امپریالیستی بر یک سلسله مراتب قرار دارد، هر کس تا آنجا که می‌تواند یک تکه از کیک را می‌برد. اردوغان برخی هدف‌ها را دنبال کرده که این سلسله مراتب را در نظر نمی‌گیرد. نوعثمانی‌گری در ابتدا برای ایالات متحده بسیار مناسب بود؛ با این وصف، در طول زمان شروع به ایجاد هزینه سیاسی بزرگ برای ایالات متحده کرد.

حداقل می‌توان گفت اردوغان یک سیاستمدار پراگماتیک است؛ او می‌توانست با ایالات متحده و کشورهای اروپایی روابط خوبی داشته باشد. اوضاع چگونه به این نقطه رسید؟
دلايل بسیاری برای رسیدن اوضاع به این نقطه وجود دارد. پیش از همه، وضعیت در ایالات متحده و اتحادیۀ اروپایی چندان خوب نبست! نه فقط به این دلیل که ایالات متحده نمی‌تواند سلطه خود را حفظ کند، نه فقط به این دلیل که ایالات متحده دیگر قادر نیست یک نظام اتحاد دايم و همیشگی را برقرار سازد؛ بلکه به این دلیل که در نتیجه عملکرد قوانین عام سرمایه‌داری- مانند قوانینی که بحران‌ها را به وجود می‌آورند- مدیریت بازی مشکل است. ثانیا، اردوغان یاد گرفته از برخی کشورها که با کشورهایی که سعی دارند او را کنترل یا تعدیل کنند اختلاف دارند، استفاده و داد و ستد کند، و دیده است که این کار می‌کند. بنابراین، او سعی کرده است از دایره مانور علیه ایالات متحده که او را به اطاعت بی‌قید و شرط ترغيب می‌کند، حداکثر استفاده را بنماید. با این وجود، او یک چیز را فراموش کرده است: سرمایه‌داری شالوده‌ای به دست نمی‌دهد که بازیگران براساس آن به تصمیم‌های منقطی برسند یا همه چیز را کنترل کنند. ما باید همیشه این را به یاد داشته باشیم. اشتباه خواهد بود اگر هر چیز را که امروز اتفاق می‌افتد بخشی از یک استراتژی همه‌جانبه بدانیم. نه این دلیل، و نه شرابط ممکن برای آن وجود دارد.

«اردوغان کسی نیست که بتواند قدرت را رها کند»

پس چرا اردوغان این همه ریسک می‌پذیرد؟

ایالات متحده، و در مواردی اتحادیۀ اروپایی، بسیار از اردوغان خشنود بودند. اما، حرکت‌های آن‌ها برای یک اردوغان بیش‌تر قابل‌کنترل‌ به دلیل فروپاشی نظام جهانی کار نکرد. آن‌ها در یک نقطه  شروع به یافتن یک گزینه در مقابل اردوغان نمودند، و در این‌ راه برخی تلاش‌ها را به خرج دادند. اردوغان با دیدن این، به امید دریافت کمک، اتکاء بر مرکز دیگر در درون نظام امپریالیستی را آغاز کرد. ترکیه برای چنین مانورهایی بزرگ است، و در مواقعی منجر شدن این مانورها به نتایج غیرقابل انتظار ناگزیر است. به یاد داشته باشیم که اردوغان کسی نیست که بتواند قدرت را رها کند. لذا، مشکل را نباید ساده چنین طرح کرد که امپریالیسم آمریکا به ترکیه حمله می‌کند یا سرمایه ترکیه فرصت‌های جدیدی در درون محور چین و روسیه کشف کرده است.

«این تصور که ترکیه می‌تواند یا یک فرمان از کاخ اردوغان محور را تغییر دهد بچگانه است»

سرمایه‌دارات ترکیه در چین- روسیه- ایران یا کشورهای بریکس دنبال چه هستند؟ به طور دقیق‌تر، آیا روابط اقتصادی موجود می‌تواند با روابط با این کشورها جایگزین شود؟
اکثر سرمایه‌داران از روابط با چین- روسیه- ایران هیجان‌زده می‌شوند، زیرا آن‌ها فرصت‌های جدیدی فرای فرصت‌های موجود و درهای جدیدی به سوی منفعت تصور می‌کنند. تجارت با همه کس یکی از مشخصه‌‌های ژنتیک بوروژازی ترکیه است. بدیل اتحادیۀ اروپایی و روابط خوب با ایالات متحده در یک سو؛ معامله با روسیه و چین در سوی دیگر. چیزی که آن‌ها نادیده می‌گیرند این است که جهان شاهد یک کشمکش بزرگ است. شخص در یک نقطه باید انتخاب کند. آشکار است که اوضاع امروز خوب تحت کنترل نیست. «انجمن صنعت و تجارت ترکیه (TÜSİAD)» [عدالت: معادل «اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران»] می‌گوید: «ما هرگز نمی‌توانیم غرب را از دست بدهیم. سیاست خارجی ما باید تغییر کند»، در حالی‌که دولت می‌گوید: «ما برای ایالات متحده یک ضرب‌الاجل تعیین کرده ایم، اگر چیزهای تغییر نکنند ما متحدین جدیدی خواهیم یافت.» ما نمی‌توانیم بگوییم که این‌ها «مبتدلات» است یا عوام‌فریبی.

آیا ترکیه واقعاً می‌تواند محور را تغییر دهد؟
آیا داماد [برات البیرک، وزیر خزانه‌داری و دارایی ترکیه، داماد رییس‌جمهور اردوغان] برای اعلام تغییر محور صلاحیت کافی دارد؟ من فکر نمی‌کنم که بحث تغییر محور جدی باشد. اما، نظام بین‌المللی دستخوش چنان تنشی است که گفتن «چیزی اتفاق نمی‌افتد» یک ارزیابی جدی نخواهد بود. این تصور که سرمایه‌داری ترکیه فقط با یک فرمان از کاخ [اردوغان] می‌تواند محور را تغییر دهد بچگانه خواهد بود. از این نقطه نظر، کژروی‌های ترکیه ممکن است حتا به یک جنگ بزرگ بیانجامد.

«آن‌ها فراموش کردند بپرسند چه چیز اقتصاد ترکیه را چنین شکننده می‌کند»

آیا کاهش ارزش لیره ترکیه در برابر دلار آمریکا به علت این تنش‌هاست؟
کاهش ارزش لیره ترکیه فقط یکی از نتایج است. مشکلات ساختاری اقتصاد ترکیه تعیین‌کننده هستند. این، هر جور که شده اتفاق می‌افتاد. اما، برخی یک فکر را به جامعه تحمیل می‌کنند: در حالی‌که اقتصاد یکنواخت بود، چیزها به علت اشتباهات در سیاست خارجی به اینجا رسید؛ یا از نقطه نظر دولت، وقتی همه چیز خوب بود آن‌ها به ما اعلان جنگ دادند. در اقتصاد ترکیه یک وضعیت غیرقابل دوام وجود داشت، که اکنون به دیوار برخورده است. به علاوه، سرمایه‌داری نمی‌تواند در هر زمان و در هر جايی برای بحران‌ها راه‌حل پیدا کند. برخی مشکل را به توئیت‌ها و اظهارت اردوغان نسبت می‌دهند. البته، همه این‌ها نقشی دارند، اما آن‌ها فراموش می‌کنند چه چیز اقتصاد ترکیه را چنین شکننده کرده است، و این دعوا به هدف‌های آن‌ها خدمت می‌کند. آن‌ها با این استدلال که «آن‌ها به ما اعلان جنگ داده اند» از مردم می‌خواهند از خودگذشتگی نشان دهند.

«برای سرمایه‌داران اتفاقی نخواهد افتاد»

اما نشانه‌هایی وجود دارد که کنترل بر طبقه سرمایه‌دار افزایش خواهد یافت…
در زمان‌های بحرانی تعداد بازیگران در بازار عموماً کاهش پیدا می‌کند، انتقال‌ها مشاهده می‌شود، انحصارگرایی شدید تجربه می‌شود. در این روند کنترل بر حرکت سرمایه ظهور می‌کند. برخی مقررات وضع می‌شود، و آن‌هایی که از این مقررات تبعیت ننمايند، آن‌هایی که به اندازه کافی قدرتمند نیستند، حذف می‌شوند. خوب، منظور من از حدف شدن این است که برای سرمایه‌داران هیچ اتفاقی نمی‌افتد، ضعیف‌ترها ممکن است از گود خارج شوند، آن‌ها ممکن است کوچک‌ شوند اما هم‌چنان وجود خواهند داشت. هنگام خروج، آن‌چه را که تاکنون به دست آورده اند حق خود می‌دانند، و بدهی و لطمه را به حساب دولت، یعنی مردم می‌گذارند. آن‌هایی که به اندازه کافی قدرتمند هستند در طی بحران بیش‌تر رشد می‌کنند.

علاوه بر این‌ها، «بحران» یک فرصت بزرگ برای غصب نان زحمتکشان است. تورم یک راه انتقال منابع از طبقه کارگر است؛ پس از یک نقطه، اخراج‌های گسترده و اشتغال ارزان مشاهده خواهد شد. هزینه کمک دولت به شرکت‌ها، از طریق کاهش خدمات اجتماعی مانند آموزش و بهداشت، با تحمیل مالیات‌های جدید بر دوش مردم، و با افزایش قیمت نیازهای اولیه تأمین می‌شود. این‌که «رؤسا نیز از خودگذشتگی می‌کنند» یک افسانه بزرگ است، کاهش تعداد یا کوچک شدن میدان برای آن‌هایی که برای مدت طولانی کشور را غارت کرده اند هیچ ارتباطی با ما ندارد. ما باید از نقطه نظر کارگران فاقد حمایت به موضوع نگاه کنیم. ما باید مبارزه سازمان‌یافته و همبستگی علیه هزینه بالای زندگی، بیکاری و مکانیسم‌های اضافی استثمار را تقویت نماییم.

 «امپریالیسم خوب یا بد وجود ندارد»

یک جنبه از مشکل مبارزه ضدامپریالیستی است. اقتصاد ترکیه شکننده بود اما حمله ایالات متحده نیز زیر سؤال است…
ما مدت‌های پیش از این‌که تنش ترکیه- ایالات متحده به این نقطه برسد هشدار داده بودیم: تنش با ایالات متحده در درون این نظام برای ترکیه بسیار خطرناک است. چرا؟ به این دلیل خطرناک است که دولت کنونی-حداقل- بودن خود را به ایالات متحده مدیون است. به این دلیل خطرناک است که ایالات متحده و دیگر امپریالیست‌های غربی خود را در همه بخش‌های حیات نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ترکیه مستقر کرده اند. به این دلیل خطرناک است که  طبقه سرمایه‌داری مسلط در ترکیه پیوندهای ژرفی با ایالات متحده دارد. فرقه گولن که برای ایالات متحده کارهای کثیف را انجام می‌داد تا دیروز صاحب رسمی این کشور بود، هر کس که با آن‌ها درافتاد، برافتاد. به این دلیل است که ما می‌گوییم مبارزه ضدامپریالیستی نمی‌تواند تکه تکه شود.

امپریالیسم خوب یا بد وجود ندارد. امپریالیسم یک نظام جهانی است که بر سلطه انحصارات قرار دارد. نامعقول است اگر فکر شود ما می‌توانیم در حالی‌که سرمایه‌داری بر ترکیه حکومت می‌کنند در جوار نظام امپریالیستی حرکت کنیم.

به نمونه ونزوئلا نگاهی بیندازید. اقتصاد ونزوئلا از مشکلات ساختاری رنج می‌برد. اما، نقطه ضعف ونزوئلا در کمکش آن با ایالات متحده این فاکت است که شالوده سرمایه‌داری توسط دولت چپ‌گرا برنیفتاده است. در ونزوئلا هنوز یک طبقه سرمایه‌دار قدرتمند و بانفوذ وجود دارد. سرمایه‌داری همه چیز را تباه می‌کند. کشورها یا در برابر مداخلات کشورهای قدرتمند امپریالیستی شکننده می‌شوند یا خودشان در حالی‌که سعی می‌کنند در سلسله مراتب امپریالیستی بالا بروند برای خلق‌های دیگر مشکل می‌آفرینند.

به عنوان مثال، قدرت سیاسی در ترکیه سعی دارد حضور و مداخله‌گری خود را در سوریه افزایش دهد، در حالی‌که هم‌زمان با آن ادعا می‌کند با ایالات متحده «در جنگ است» و سعی دارد روابط خود را با روسیه گسترش دهد. ترکیه در یک‌سو ادعا می‌کند قربانی است، در حالی که در سوی دیگر نقش یک بازیگر مقتدر را بازی می‌کند. آن‌ها سعی می‌کنند به احساسات ناسیونالیستی میلیون‌ها فقیر متوسل شوند. یک نبرد جزیی علیه امپریالیسم آمریکا برای پنهان ساختن حقیقت نمی‌تواند پیروز شود. آن وقت، سلمانی‌ها از کوتاه کردن مو به سَبک آمریکایی خودداری می‌کنند! یک مبارزه همه‌جانبه علیه امپریالیسم آمریکا باید پیش برده شود، و تغییر نظم اجتماعی موجود کلید این است.

شما در حالی‌که مخفیانه با صندوق بین‌المللی پول ملاقات می‌کنید، نمی‌توانید به طور هم‌زمان ایالات متحده را چالش نمایید. این منطقی نیست. مشکل ترکیه طبقه سرمایه‌دار است. شالوده آمریکاگرایی این طبقه است.


«همبستگی علیه بیکاری و هزینه بالای زندگی»

چه باید کرد؟ حزب کمونیست ترکیه چه توصیه می‌کند؟
حزب کمونست ترکیه امروز یک بیانیه درباره وضعیت اقتصادی صادر کرد. این بیانیه به صورت اعلامیه میان کارگرن نیز پخش می‌شود. ما از نقطه نظر زحمتکشان به موضوع برخورد می‌کنیم. آن‌ها از رنجبران انتظار ازخودگذشتگی دارند. کدام از خودگذشتگی! آن‌هایی که ترکیه را به این نقطه کشانده اند مشخص هستند؛ طبقه کارگر، زحمتکشان، صنعت‌گران خُرد، دهقانان فقير هیچ مسؤولیتی ندارند. تنها اشتباه آن‌ها تحمل سرقت و دزدی است. اکنون، زمان بیدار شدن است. مبارزه علیه امپریالیسم آمریکا باید با مبارزه علیه نظام دزدی تلفیق شود. ما باید با تکیه بر فرهنگ کارگری، مقاومت و همبستگی، یک خط مبارزه علیه بیکاری و هزینه بالای زندگی تدوین کنیم. حزب عدالت و توسعه در این نقطه گام‌های مشخصی برخواهد داشت.

حزب ما در سپتامبر به دگرگونی بزرگ سازمانی خود خاتمه خواهد داد. ما یه یک حزب سازمان‌یافته‌تر در میان طبقه کارگر مبدل می‌شویم. اگر ما ابتکار عمل را به دست نگیریم، لیبرالیسم و ناسيونالیسم ترکیه را به تباهی خواهند کشاند. ما نمی‌توانیم این کشور یا مردم را درمانده رها کنیم. بله، ما با صراحت و اعتماد بسیار می‌گوییم: «این نظم اجتماعی باید تغییر کند، راه برون‌رفت دیگری وجود ندارد.»

آن‌هایی که پیش از ۲۴ ژوئن [انتخابات ریاست‌جمهوری و پارلمانی] زمانی که می‌گفتیم «این نظم اجتماعی باید تغییر کند» واکنش نشان دادند، اکنون با اضطراب دنبال پناهگاه می‌گردند. اما، ما می‌گوییم تحت سرمایه‌داری هیچ پناهگاه امنی وجود ندارد. اگر در پی صلح همراه با برابری و آزادی هستید، سوسیالیسم تنها گزینه است.

http://news.sol.org.tr/interview-kemal-okuyan-turkey-us-tension-175205