ترامپ : تبدیل ایران به نسخۀ دوم جنگ علیه عراق
نوشتۀ ژیل مونیه
Par Gilles Munier
سردبیر انجمن دوستی فرانسه و عراق
مرکز پژوهش های جهانی سازی 22 فوریه 2018
پروفسور لورانس ویلکرسون، سرهنگ ذخیره در ستون نظریات آزاد در نیویورک تایمز به تاریخ 5 فوریۀ گذشته دربارۀ نتایج جنگ احتمالی علیه ایران می گوید : « در زمینۀ تعداد قربانیان احتمالی و مخارج ده تا پانزده برابر سنگین تر از جنگ علیه عراق خواهد بود ».
ویلکرسون برای توجیه نظریاتش از جایگاه مناسبی برخوردار است : او فرماندۀ ستاد فرماندهی مرکزی کولین پاول در مرکز فرماندهی میان ارتشی بوده است. کولین پاول در آن دوران وزیر امور خارجۀ آمریکا بود. او بخوبی بیانیۀ دروغ پردازانۀ فرماندۀ خود را در تریبون سازمان ملل متحد به یاد می آورد. دروغ هائی که سرانجام به جنگ دوم خلیج انجامید، با زیانهای جانی و مادی اسفناک، و بی ثبات سازی کل خاور نزدیک.
امروز دولت ترامپ در نمایش چالش ایران صحنه ای را در برابر دیدگان همگانی بازی می کند که مانند گذشته به انتخاب نادرستی خواهد انجامید، دقیقاً مانند دولت والکر بوش، یعنی : جنگ.
برای چنین طرحی، سازمان سیا در نوامبر گذشته در به اصطلاح پروندهای بازیافته در پناهگاه اسامه بن لادن در پاکستان مدارکی را پیدا کرده است که گواه بر پشتیبانی ایران از القاعده در جنگ علیه آمریکاست.
در دسامبر گذشته، نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد «مدارک انکار ناپذیری» را نشان داد و می خواست ثابت کند که موشک پرتاب شده از یمن به سوی عربستان یک موشک ایرانی بوده است. ویلکرسون با نگاهی به نیکی هیلی می گوید که دعاوی او یادآور کولین پاول در سازمان ملل متحد است که «مدرک انکار ناپذیری» مبنی بر وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق را نشان می داد. ویلکرسون می گوید دلم می خواست ویدئوی قدیمی وزیر امور خارجه را که لولۀ آزمایشی را با نوک انگشتانش گرفته بود و نشان می داد هم زمان با بیانیۀ نیکی هیلی به نمایش همگانی می گذاشتند تا آمریکائی ها این نوع نمایش های تقلبی را که به جنگ انجامید به یاد بیاورند.
لورانس ویلکرسون برای «فروش این انتخاب بد» به افکار عمومی در سال 2003 ابزار ندامت می کند. بین امضا کنندگان نامۀ سرگشاده به ترامپ در ماه ژانویۀ گذشته است (1) که به او یادآور شده اند : « ایران پدر خواندۀ اصلی تروریسم نیست»
پا ورقی :
1) مراجعه شود به «مأموران اطلاعاتی کارکشته به ترامپ یادآور شدند که ایران «پدرخواندۀ اصلی تروریسم» نیست. نوشتۀ گروهی از مأموران اطلاعاتی کارکشتۀ آمریکا»
لینک متن اصلی :
ترجمۀ حمید محوی
گاهنامۀ هنر و مبارزه/پاریس/23 فوریه 2018
مجله هفته – مجله سیاست بین المللی – سال هجدهم 
4 پاسخ به “ترامپ : تبدیل ایران به نسخۀ دوم جنگ علیه عراق – ژیل مونیه”.
«ویدئوی قدیمی وزیر امور خارجه (کولین پاول) را که لولۀ آزمایشی را با نوک انگشتانش گرفته بود و نشان می داد»، سفیر بولیوی در سازمان ملل، در چند ماه پیش در یکی از جلسات سورای امنیت که برای بررسی حادثه خان شیخون سوریه تشکیل شده بود، نشان داد. اما چه فایده. توقع شرم و حیا از امپریالیسم هار آمریکا بی جا و بی مورد است.
لایکلایک
رفیق شیری حق کاملاً با توست، برونو گیگ نیز در مقاله های پیشینش مشخصاً می گوید «امپریالیسم خلع سلاح نمی شود» و همان برنامۀ عراق را دارند به تدریج برای ایران پیاده می کنند. از دیدگاه من خطر جنگ علیه ایران خیلی جدی ست، ولی شور بختانه به دلایل قابل درکی در لابلای مقاله ها و رویدادها به هیچ عنوان آگاهی کافی نسبت به این خطر بزرگ را نمی بینم و احساس نمی کنم. قابل درک است زیرا مردم به ناکارآمدی جمهوری اسلامی ایران پی برده اند (…) در نتیجه اگر بخواهند متوجه چنین خطری بشوند، مجبور خواهند بود که برای مقابله در کنار دستگاه دین اسلام و بورژوازی وابسته ایران صف آرائی کنند. یعنی موضوعی که به ما اجازه می دهد نتیجه بگیریم که تهدیدات آمریکا علیه ایران به نفع اسلام و بورژوازی وابسته کارچاق کن در ایران تمام می شود. با وجود این، با شناختی که از نیروی مخرب امپریالیستها داریم، ابعاد خطر در حدی ست که مردم نمی توانند آن را به مثابه آلترناتیو و فرصتی برای رهائی از چنگ دین اسلام و سرمایه داری وابسته به امپریالیستها تلقی کنند. به ویژه از این جهت که استراتژی غرب در جنگ علیه کشورها از دوران جنگ دوم جهانی به ابن سو روی حمله به غیر نظامیان اتکا دارد. این غربی های بشر دوست ابتدا به شیرخوارگاه ها حمله می کنند، حمله به عراق به مرگ بیش از 500000 کودک عراقی انجامید که مادام اولبرایت آن را برای نجات بشریت ضروری می دانست. این مسائل را همه می دانیم. ولی تهاجم خارجی به وسعت قدرت مخرب و ضد بشری امپریالیسم آمریکا و کشورهای اروپائی با سابقۀ استعماری، مسائل تاریخی ایران را به حاشیه می راند. و باید بدانیم که جنگ علیه ایران حتماً اتمی خواهد بود ، دست کم اتمی تاکتیک. به هر روی من فکر می کنم که ما ایرانی ها به اندازۀ کافی به چنین خطری آگاه نیستیم. و آن را واپس می ز نیم. چرا واپس می زنیم ؟ چرا نمی خواهیم بدانیم که کشورمان واقعاً در خطر جنگ نسل براندازی قرار گرفته که ایران را تا دو قرن به تأخیر خواهد انداخت و شاید هم بیشتر. عصر حجر ! یعنی وضعیتی ایده آل برای گسترش و تداوم دین انسان و تمدن ستیز اسلام. تبلیغات اپوزیسیون های پنتاگونی و حقوق بشری و جریانهای پنتاگونی جدائی طلب نیز فقط سرنگونی رژیم را به نفع امپریالیستها هدف گرفته اند به این داستان باید اضافه کنیم. که دائماً چشم انداز رسانه های فارسی زبان را منحرف می کنند و از این بدتر جنگ علیه ایران را برای خودشان هدیۀ بی بدیلی می پندارند. ولی در پسا حملۀ آمریکا به ایران در وضعیت کنونی چیزی برای حکومت کردن باقی نخواهد ماند. چون که آمریکائی ها و اروپائی این همه خرج نمی کنند تا کشور را به دست مردم و کارگران ایرانی بسپارند. بازماندگان پایان جهان ایرانی می توانند در مقابل نفت نان خشک و پس غذاهای مردم آمریکا و اروپا را سر سفره هایشان نوش جان کنند. در نتیجه اگر ما مردم ایران اگر خواهان چنین سرنوشتی نیستیم از همین ثانیه باید برای مقاومت آماده شویم.
لایکپسندیده شده توسط 1 نفر
سپاس فراوان از پاسخ موجز و مستدل حمید عزیز (گاهنامه هنر و مبارزه)!
حرف حق جای مناقشه باقی نمی گذارد.
همینطور است که بیان نموده اید.
در اینجا جا دارد از کارهای ارزشمند وروشنگرانه دست اندرکاران مجله هفته نیز صمیمانه سپاسگزاری کنم.
با امیدواری به پیروزیی در رزم مشترک مان!
لایکلایک
در اینجا یادآوری یکی دو نکته از چندین هائی را ضروری می دانم که می توانیم در رابطه با تهدیدهای دائمی غرب امپریالیستی علیه مردم ایران به اختصار مطرح کنیم. در بررسی آن پیمان نامه ای که «برجام» نامیده اند می بینیم که موضوع فقط به جلوگیری از گسترش جنگ افزار هسته ای در ایران محدود نبوده، بلکه در متنی که به پیمان نامه پیوست خورده، تانک، زره پوش، هواپیمای جنگی، توپخانه و موشک …نیز برای ایران منع شدهاست. حتا تا پیش از برجام روسیه نیز از تحویل اس 300 خود داری کرده بود که یک سلاح دفاعی ست. و روسیه وقتی اس 300 را تحویل ایران داد که حتا عربستان سعودی به اس 400 مجهز شده است. نتیجه می گیریم که غرب امپریالیستی به رهبری آمریکا در پی تضعیف امنیت ملی ایران بوده و هست. و «برجام» فقط این فرصت را به امپریالیستها داد تا مخارج جنگ در همین حد 10 یا 15 برابر نسبت به جنگ عراق ثابت باقی بماند.
و وقتی دولت دین سالار اسلامی ایران به چنین قرار داد ننگینی تن می دهد، نمی توانیم به اصطلاح متحدان ایران مانند روسیه و چین را مقصر بدانیم که از فروش هواپیمای جنگی به ایران خودداری کرده اند. در هر صورت تردیدهائی وجود دارد که این دو کشور اساساً هواپیمائی معادل اف 22 در اختیار داشته باشند یا نه. سناریوهای تخیلی سوخی 35 و اف 22 را با یکدیگر در تاکتیکهای مختلف نشان می دهد که پیروزی همواره با اف 22 ست. مگر در موارد نادری که تعداد سوخو 35 بیشتر از اف 22 باشد و نه بدون تلفات. و بی گمان با خلبانهای روسی. در حالی که نیروی هوائی ایران را در بهترین حالت باید تعطیل شده بدانیم.
موضوع ارزیابی و تخمین احتمال حمله به ایران نیست، بلکه موضوع اینجاست که ایرانیان باید این تهدیدات و احتمال را به شکلی در نظر بگیرند که گوئی خطر جنگ حتمی ست. در این صورت می بینیم که جمهوری اسلامی ایران (دستگاه دین اسلام و بورژوازی وابسته و استعماری ایران) به هیچ روی به کشوری که خودش را باید برای جنگ باید آماده کند شباهتی ندارد، و از این بدتر، سرمایۀ عظیمی را نیز برای خرید هواپیماهای مسافربری از همین دشمنان ایران اختصاص داده است. خواهید گفت که از دستگاه و ایدئولوژی اسلامی، از جمهوری اسلامی ایران و بورژوازی وابسته و معامله گر ایران بهتر از این انتظاری نمی توانیم داشته باشیم.
به هر روی امروز جامعۀ و مردم ایران در برابر مشکل عظیمی قرار گرفته اند چون که آمریکائی ها و اروپائی ها در صورت حمله ابتدا به غیر نظامیان و شیرخوارگاه ها و دبستانها حمله می کنند. امروز اگر بنابر این است که تظاهراتی برپا شود، باید علیه خیانت دستگاه دین اسلام و جمهوری اسلامی ایران و شرکت ایران ایر و آسمان باشد زیرا با غرب علیه مردم تبانی کرده اند و به امنیت ملی خیانت کرده اند. جمهوری اسلامی باید پاسخگو باشد. این همه مخالفان خودش را به حق و یا ناحق با شاخص امنیت ملی ایران محاکمه کرد، امروز خودش باید برای امر امنیت ملی جواب مردم ایران را بدهد. با وجود اتحادیۀ اروپا و آمریکا ما از کدام امنیت ملی برخورداریم ؟ و افزون براین ما چه خواهیم کرد ؟ ما چه می گوئیم و چه راه حل هائی برای دفاع از کشورمان داریم ؟
لایکلایک