انتشار مقاله بسیار قابل تأمل با برگردان مترجم آگاه و مسئول، رضا نافعی با عنوان «اسرار انتخابات آیندۀ آمریکا در تابوتها پنهان میشود»(۱) مرا بر آن داشت که ابتدا یک نکته بیاد مانده از اسناد منتشره در روزها و هفتههای پس از مرگ سلابادان میلوشویچ، رهبر اسبق یوگسلاوی سابق را یادآوری نموده و سپس، به ترجمه مقالۀ پیش رو اقدام کنم.
نکتۀ مورد نظر، که از یکی دیگر از سخیفترین جنایات خانواده جنایتپیشه کلینتون پرده برمیداشت، موضوع مرکزی و مشترک تقریبا همه تحلیل و بررسیهای پس از مرگ سلابادان میلوشویچ در زندان دادگاه فرمایشی لاهه بود: میلوشویچ در دیوان کیفری لاهه از انتخاب وکیل امتناع نمود و خود به تنهایی و شخصا ضمن دفاع قاطع از خود در مقابل اتهامات جعلی، دیوان به اصطلاح کیفری بینالمللی لاهه را به محاکمه کشید و در نهایت، این دادگاه فرمایشی را به قبول درخواست خود ملزم نمود. در همین رابطه، او یک فهرست مشتمل بر اسامی ۱۶۳۱ نفر از زمامداران باصطلاح سیاسی و همچنین جنگی رژیمهای امپریالیستی- فاشیستی غرب را برای احضار به دادگاه و ادای شهادت به دیوان کیفری بینالمللی لاهه ارائه داد. اسامی افرادی مانند بیل کلینتون، مادلن اولبرایت، رئیس جمهور و وزیر خارجه اسبق امپراطوری آمریکا، تونی بلر، نخست وزیر سابق پادشاهی انگلستان در ردیفهای اول فهرست او ذکر شده بود. ظاهرا دادگاه به درخواست میلوشویچ پاسخ مثبت داد. اما، تقریبا یک هفته قبل از موعد تعیین شده برای حضور بیل کلینتون(۲) در دادگاه، جنازۀ سلابادان میلوشویچ در روز ۱۱ مارس سال ۲٠٠۶ (۲٠ اسفند ماه ۱۳۸۴) از زندان بیدادگاه لاهه بیرون آمد…
«بخوان حدیث مفصل از این مجمل»!
ا. م. شیری
*****
الکساندر مزیایف (۳)
۷ شهریور- سنبله ۱۳۹۵
۲٠ ماه اوت ۷۵ سال از سالروز تولد میلوشویچ میگذرد. این شخصیت دولتی منحصر بفرد، زمامدار سه کشور بود: چهاردهمین رئیس جمهور فدراسیون سوسیالیستی یوگسلاوی (متشکل از کرواسی، صربستان، بوسنی و هرزهگوین، سلونیا، مقدونیه و چرناگوریا)، اولین رئیس جمهور صربستان و سومین رئیس جمهور جمهوری متحدۀ یوگسلاوی (متشکل از جمهوریهای صربستان و چرناگوریا). او در زندان دیوان کیفری بین المللی لاهه برای رسیدگی به حوادث یوگسلاوی در ماه مارس سال ۲٠٠۶ درگذشت، به سخن دقیقتر، به قتل رسید.
قتل او برای قضات و دادستانهای لاهه الزامی بود، زیرا، «پروندۀ» میلوشویچ بمعنی دقیق کلمه، از هم پاشید. سلابادان میلوشویچ نه تنها توانست بیپایگی اتهامات اقامه شده علیه خود را، حتی جنایت خود دیوان کیفری بینالمللی لاهه، از جمله، دستپختهای کثیف آن دایر بر تهیه اسناد جعلی و تولید شاهدان دروغین را نیز ثابت نماید.
واقعیت این قتل اگر چه برسمیت شناخته نشده، اما اثبات گردیده و در اسناد رسمی دادگاه ثبت شده است. البته، چنین اعترافی لازم هم نیست. در خون میلوشویچ وجود دارو برای خنثیسازی سموم مشخص شد. اما ک. پارکر، قاضی دیوان کیفری بینالمللی لاهه مسئول بررسی مرگ میلوشویچ چنین نتیجه گرفت: «ممکن است (! ا. م.) این دارو را خود جناب میلوشویچ بدون موافقت مقامات زندان خورده باشد».
و اینک بعد از گذشت ده سال، قرار صادره از سوی دیوان کیفری لاهه بصورت گسترده در رسانهها بازتاب یافته است. بسیاری از مفسران آن را عملا بمثابه اعتراف رسمی به بیگناهی میلوشویچ تعبیر نمودند. مثلا، یکی از نشریات تأکید کرده است که بیانیه بالکان اندی ویلکوکسون، بارزس آمریکایی دایر بر اینکه دیوان کیفری بینالمللی لاهه سلابادان میلوشویچ، رهبر سابق یوگسلاوی را در عمل از چند اتهام اساسی (در وهلۀ نخست از اتهام به نسلکشی مسلمانان در صربرنیتسا) مبرا شناخت، موجب جنجال واقعی گردید و این تبرئه میتواند تمامی نظام دادگاه لاهه را نابود سازد.
حکم صادره در بارۀ رادوان کارجیچ، رئیس جمهور سابق جمهوری صرب بوسنی باعث چنین چرخش غیرمنتظره حوادث گردید. در این حکم، چهار تن از قضات اعلام کردند که آنها مدارک کافی دایر بر اثبات «موافقت سلابادان میلوشویچ با بیرون کردن مسلمانان و کرواسیهای بوسنی از اراضی مورد ادعای صربها» در اختیار ندارند.
در بخش دیگری قضات تأکید میکنند که «روابط بین میلوشویچ و متهم (ر. کاراجیچ) از سال ۱۹۹۲ رو به وخامت گذاشت، و تا سال ۱۹۹۴ درک آنها در روند عمل بطور قطعی متفاوت بود. از ماه مارس سال ۱۹۹۲ میلوشویچ و سایر مقامات صرب در ملاقاتها با نمایندگان بینالمللی رهبران صربهای بوسنی را بعلت جنایت علیه بشریت و پاکسازی قومی مورد انتقاد قرار میدادند…».
در ارتباط با ارائه مکالمات تلفنی رهگیری شده بعنوان شواهد، قضات اشاره کردند، که میلوشویچ «در این باره که یک اقدام غیرقانونی بتواند اقدام غیرقانونی دیگری، از جمله، ایجاد مجمع صربهای بوسنی را توجیه نماید، ابراز تردید نمود. قضات اظهار داشتند، که میلوشویچ از کاراجیچ در خصوص مشروعیت حذف مسلمانان طرفدار حفظ یوگسلاوی از این مجمع، همچنین در بارۀ مشروعیت ادعای ارضی همین مجمع به نصف اراضی بوسنی که یک سوم جمعیت جمهوری را نمایندگی میکند، سؤال کرد.
حکم صادره به پروندۀ کاراجیچ حاوی مدارک مبنی بر این بود که هنگام دیدارهای شخصی، میلوشویچ از اقدام صربهای بوسنی در رد طرح صلح ونس- اوون، که بیانگر درک منافع مشروع صربهای بوسنی بود، ولی توقف جنگ را بالاتر از همه تلقی میکرد، بشدت ناراضی بود».
همانطور که میبینید، حکم صادره بر علیه رادوان کاراجیچ حاوی اسنادی است که از موضع صلحدوستانۀ سلابادان میلوشویچ گواهی میدهند و هیچ مطابقتی با اتهامات اقامه شده بر علیه او ندارند. با این وجود، صحبت از تبرئۀ میلوشویچ (حتی از تبرئۀ دِفاکته) موضوعیت ندارد. به دو دلیل: اول- قاضی او-گون کوان (O-Gon Kwon) از کرۀ جنوبی، هم در جمع قضات دادگاه کاراجیچ و هم در مجموع قضات دادگاه میلوشویچ شرکت داشت. این دیوان قضایی به موقع خود احکام زیادی دایر بر محکومیت مقامات سابق یوگسلاوی، منجمله، طی قرار جوابیه به تقاضای برائت در سال ۲٠٠۴، صادر کرده است. عجیب است هر گاه انتظار داشته باشیم که کوان ناگهان نظر خود را نسبت به میلوشویچ تغییر دهد. دوم- واقعیات مورد استناد در حکم رادوان کاراجیچ تازگی ندارد. همۀ آنها بعنوان مدارک اثباتی در روند محاکمه میلوشویچ به دادگاه ارائه گردیدند، اما نه تنها با هیچگونه واکنش قضات مواجه نشدند، حتی، نادیده گرفته شدند.
لازم به یادآوریست که پرونده اتهام علیه میلوشویچ هنگامی که در روزهای پایانی دادرسی، ج. نایس، دادستان کل در جلسه دادگاه اذعان نمود که میلوشویچ قصد ارتکاب به جرم نداشت، به جنجال ختم شد. این اعتراف رسمی، قضات را چنان در بهت و حیرت فرو برد که حتا آنها به سلامتی دادستان شک بردند. زیرا تنها مدرک نشاندهندۀ قصد میلوشویچ برای ارتکاب جرم، نظریۀ «صربستان بزرگ» منتسب به او بود که اراضی صرب نشین کرواسی و بوسنی می بایست به آن ملحق میگردید و تمامی شواهد بر مبنای آن بنا شده بود، اما در اینجا، دادستان ناگهان اذعان کرد که «میلوشویچ هیچوقت حامی این نظریه نبوده است».
تمامی استنتاجات مندرج در حکم رادوان کاراجیچ در خصوص برائت سلابادان میلوشویچ، چیزی جز یکی دیگر از ریاکاریهای دیوان کیفری لاهه نیست. موارد به اصطلاح مستدل در رابطه با میلوشویچ به هیچوجه با هدف ارجگذاری به تلاشهای او در جهت حفظ تمامیت کشور یوگسلاوی و مهار آتش جنگ ویرانگری که برای تخریب آن برافروختند، ذکر نشده است. حکم رادوان کاراجیچ فقط و فقط کاراجیچ را در بر میگیرد. ذکر همه واقعیتها در حکم فقط یک دلیل دارد: محکومیت رادوان کاراجیچ.
ذکر واقعیت «برائت» رئیس جمهور سلابادان میلوشویچ از زوایه دیگری هم اهمیت دارد: آن نشان میدهد که این دیوان کیفری بدبخت یوگسلاوی سابق یک نهاد تا چه حد ورشکسته است که در فعالیتهای آن هیچ نشانهایی از حقیقت و اخلاق مشاهده نمیشود. ما یک تأئیدیۀ دیگر هم در اختیار داریم: بیگناهی سلابادان میلوشویچ مقتول در میان دیوارهای دیوان کیفری بینالمللی لاهه برای یوگسلاوی.
ـــــــــــــــــــــــــ
۱ـ
۲ـ
۳ـ الکساندر مزیایف
رئیس کرسی حقوق شهروندی و حقوق بینالملل دانشگاه قازان، پروفسور، دکتر علوم حقوقی، عضو انجمن وکلای بین المللی، عضو انجمن جهانی حقوق بینالملل، عضو علیالبدل فرهنگستان مسائل ژئوپلیتیک، سردبیر مجلۀ «حقوق بینالملل و مناسبات بینالمللی، دبیر مسئول گروه حقوقدانان روسی ناظر بر روند «دادستان بر علیه سلابادان میلوشویچ» در دیوان کیفری بین المللی لاهه برای یوگسلاوی…