نوشته : دکتر موفق محادین، رئیس اتحادیه نویسندگان اردن
مترجم : احمد مزارعی ، دوم آوریل آوریل 2016
اکنون قطعی شده است که “حزب اتحاد دموکراتیک” کردستان ، به رهبری صالح مسلم، نیروی اصلی برای جایگزینی داعش است. به این حزب اجازه داده خواهد شد که به شکلی غیر مستقیم کنترل بعضی شهرهای بزرگ عرب ، همچون موصل ورقه را بعهده بگیرد (1)، والبته جایزه احتمالی بزرگتری یعنی کرکوک نیز شامل خواهد شد که مخلوطی از قومیتها ومذاهب نا متجانسی در آن زندگی میکنند (2).
اصل پیدایش فکر ایجاد داعش دردستگاه اطلاعاتی آمریکا از اینجا آغاز شد که آنها به ضرورت قطع ارتباط به اصطلاح میان “هلال شیعی” شامل ایران، عراق ، سوریه وحزب الله ویا منزوی کردن آنها را درمنطقه بمثابه “بافر زون“، با مناطق سنی پی بردند که البته این اقدام آمریکا بمثابه اهانتی وقیحانه به اعراب وسنیها نیز محسوب میشد.
این توطئه به این شکل ادامه پیدا کرد که آمریکائیها شمال عراق وشمال وشرق سوریه را به داعش سپردند، واین منطقه ای میباشد که شامل مراکز اصلی سنیها است، همچون شهر رقه، شدادی وموصل ، این منطقه درعین حال متضمن مثلث نفت، آب وگرهگاه استراتژیک راههای ارتباطی در این منطقه از جهان است.
در حقیقت فکر قطع ارتباط عمودی “سنی” در درون “هلال شیعی” در عقل سیاسی آمریکائیها سابقه ای طولانی دارد.این تفکر به اواخرسالهای هفتاد قرن گذشته باز میگردد ، درآن هنگام در افق سیاستهای استراتژیکی منطقه خاورمیانه اقداماتی انجام گرفت که به ضرر منافع آمریکا بود، بویژه در مورد قرارداد کمپ دیوید . از افغانستان که خطرناکترین نقطه جغرافیائی در آسیای میانه میباشد، پس از بر سر کار آمدن طرفداران موسکو ، ایران با سقوط حکومت وابسته شاه ، تا امضای تفاهمنامه میان حسن البکر رئیس جمهور وقت عراق با حافظ اسد در سوریه (3) وتا مقاومت فلسطین در لبنان (قبل از جنگ تجاوز کارانه صهیونیستی).
این محور تازه در آنزمان میتوانست همه معادلات نه فقط منطقه ای ، بلکه معادلات جهانی را درهم بریزد
در آن دوره آمریکائیها این خطر واین انتقال استراتژیکی منطقه ای را دریافته وآن را به سیاستهای جهانی ودرازمدت اتحاد شوروی سوسیالیستی ربط دادند وتوانستند با اتخاذ تصمیماتی آنرا به شکست بکشانند ، ازجمله این اقدامات دراماتیکی که در آنروزها اتفاق افتاد، سیاستهائی بود که صدام حسین در عراق در پیش گرفت. یکی ازعواقب اقدامات آمریکائیها ، جنگ ایرا ن وعراق بود ، سپس بروز بحران در رابطه میان عراق وسوریه، تهاجم رژیم صهیونیستی اسرائیل به نیروهای مقاومت وحز ب الله در لبنان ،منهدم کردن پایگاههای موشکی سوریه در دره بقاع ، اعلان تشکیل “جیش محمد” وابسته به اخوان المسلمین برعلیه دولت سوریه، وآخرین این توطئه ها ، تشکیل “مجلس همکاریهای عربی” میان عراق ، اردن، مصر به ریاست حسنی مبارک ویمن به ریاست علی عبد الله صالح…
بنا برآنچه گفته شد، فکر ایجاد داعش از زاویه وظیفه منطقه ای آن ودر ارتباط با معادلات بین المللی ، تازگی نداشت ، اما این داعش به علت سیاستهای تکفیری واقدامات وحشیگرانه اش ، بسیار زود، تبدیل با سرباری برای آمریکا در منطقه شد ، زیرا اعمال آشکارا ضدبشری آن بطور گسترده ای مورد تقبیح ومخالفت بخشهای وسیعی از مردم منطقه وجامعه بین المللی قرار گرفت.
اینچنین بنظر میرسد که دستگاه اطلاعاتی آمریکا که داعش را اختراع نموده واز طرفی تجربه قدیمی سابق مبارزه بر علیه شوروی را دارا میباشد ، شروع به برنامه ریزی تازه ای نموده است تا با تبدیل “بافر استیت” داعشی خود با ” بافر استیت” تازه و“آبرومند” دیگری که شک وتردید جهانیان را بر نیانگیزد ، ودر عین حال بتواند همان وظیفه مورد نظرش را نیز برآورده سازد.
تاکیدا باید گفت که درکل فعل وانفعالات موجود ، “حزب اتحاد دموکراتیک” به رهبری صالح مسلم، نیروی اصلی میباشد ، واجازه خواهد یافت تا بطور غیر مستقیم بر بعضی از شهرهای عربی همچون موصل ورقه کنترل داشته باشد وا لبته جایزه احتمالی بزرگتری یعنی کرکوک نیز نصیبش خواهد شد که مخلوطی از قومیتها ومذاهب نا متجانسی میباشد، از جمله ترکمنها ی زیادی که در آن شهر زندگی میکنند.
این اقدام تازه آمریکا ، با سقوط سریع شهر سنجار ، بدست نیروهای پیشمرگه بارزانی آغاز شد وبنظر بسیاری در آنروز، ناگهانی وشگفت انگیز مینمود، بویژه از نظر اهمیت موقعیت آن که میان موصل ورقه قراردارد ، این نشاندهنده گزینه تازه آمریکا است واینکه به پایان عمر داعش در سوریه وعراق ، روزهای معدودی بیشتر نمانده است.(4)
ودر اینجا مقصود از روزهائی معدود ، روزهای سیاسی بوده که ممکن است درمعنی میدانی، ماههائی بطول بینجامد.
دراین میان ترکیه از پشتیبانی خود از ترکمنهای ساکن کرکوک دست خواهد کشید واین در چهار چوب همکاریهای خود با بارزانی وتامین خطوط لوله های نفتی خواهد بود، ودر این میان درگیری داخلی ترکی – کردی در ترکیه به درگیری کردی – کردی ، خارج از ترکیه ، تغییرپیدا خواهد کرد.
توضیحات وزیر نویس از مترجم است : (1) – تا همین چندی پیش ، صالح مسلم از وحدت سوریه وهمکاری با دولت سوریه ووحدت آن صحبت میکرد ، اما دیروز در مصاحبه ای با کانال 24 فرانسه ابراز داشت که اگر ما شهر رقه را آزاد نمائیم، تحویل دولت سوریه نخواهیم داد، هم اکنون ارتش سوریه درتدارک آزادسازی رقه میباشد ودم خروس “بافر استیت” کردی را باید در اینجا مشاهده کرد.
(2) – بر طبق سرشماریهای متعدد ودر زمانهای مختلف ، کردها در شهر کرکوک نسبت به کل ساکنان آن در اقلیت قراردارند، اما قومیتها ی مختلفی همچون ، ارمنیها، عربها، ترکمنها وآشوریها و… ، هیچکدام به تنهائی به اندازه جمعیت کردها نیستند. آرا خاجه دوریان عضو کمیته مرکزی سابق حزب کمونیست سوریه.
(3) – مدتی قبل از شروع جنگ ایران وعراق ، حافظ اسد به عراق آمده وپس از مذاکراتی با حسن البکر وهیئت دولت عراق که دو هفته بطول انجامید ، موافقتنامه ای برای مقدمه وحدت دوکشور به امضا رسانیدند ، این اقدام موجب جشن وسرور زیادی در دو کشور گردید. درهمین زمان رامسفلد که در آنزمان مشا ور ریگان بود به عراق امده وپیشنهاد جنگ بر علیه ایران وتقسیم ثروتهای منطقه را به وی داد که جدائی خوزستان نیز در بر میگرفت .حسن البکرشدیدا مخالفت نمود. رامسفلد سپس با صدام ملاقات نموده وپیشنها را اینبار با وی مطرح کرد، صدام پذیرفت وقرار شد تدارکات جنگ را فراهم کند، اولین اقدام صدام برکناری حسن البکر ولغو قرارداد وحدت با سوریه بود، بنا بگفته وفیق سامرائی از معاونان نزدیک صدام حسین در مصاحبه با الجزیره ، سی – آی – ا ، به فوریت دست بکار شده وامکانات نظامی فراوانی از جمله هواپیماهای آواکس و../ را به عراق انتقال داد تا…./از کتاب اسرار جنگ ایران وعراق ، نوشته حامد حمدانی ، تاریخنگار وعضو سابق حزب کمونیست عراق.بنا به نوشته دکتر موفق محادین وناهض هتر که هردو از قومیون عرب واز اعضای اتحاد نویسندگان اردن هستند، صدام خودرا نماینده اهل تسنن و به خود همچون هارون الرشید مینگریست ومخالف سرسخت حافظ اسد سکولار بود، صدام درعین حال به قلع وقمع وحشیانه همه طرفداران وحدت باسوریه پرداخت.
(4) – در همین تاریخ که آمریکائیها سنجار از داعش به بارزنی تحویل دادند ، من نیز نظر خودرا در صفحه فیسبوک خود نوشتم :
در باره “آزادی شنگال” در جبهه عراق چه میگذرد ؟
“آزادی شنگال” فکر میکنم آمریکائیها میخواهند با یک برنامه ساختگی داعش خودشان را بنفع بارزانی از آن منطقه دور کنند تا بتوانند جاده عراق به سوریه از طریق رقه را تحت نام پیشمرگه ها در کنترل بگیرند که اگر نیروهای بسیج وارتش عراق استان رمادی رمادی را آزاد کردند نتوانند به مرزهای سوریه وبرای کمک به سوریها وجنگ با داعش وارد شوند ، دولت امریکا امروز اعلام کرد که سربازان ومستشارانش در آزادی شنگال به پیشمرگه ها کمک میکنند واین نقض حاکمیت عر…
اگر دقت کرده باشید، هرگز در سیاست و بخصوص در زمان جنگ، خط مستقیمی جهت رسیدن بهدف موجود نیست. حتی در همین بیست سال گذشته آنرا در تغییرات عمودی و افقی سیاست امپریالیسم آمریکا در افغانستان و سپس در بهار عربی، عراق، سوریه و ایران … شاهد بودهایم که چگونه ۱۸۰ درجهای جهت عوض کرده است. دوستانِ خود را بعنوان دشمن جا زده و برعکس.
عملیات جنگی هم بمراتب پیچیده تر و هرچه قایم- موشک بازی آن بیشتر باشد، باصطلاح شانس پیروزی اش بیشتر است.
از کدام جاده و از کدام کوه و یا تونل سردرآورند تاکتیکی بوده و با تغییر سیاستِ جهت دادن در حرکتهای مردمی مانند افغانستان و دیگر کشورهای عربی و اکنون کـُردی فرق دارد.
اگر حرکت آزاد خواهی خلقهای کرد در منطقه را در شصت سال گذشته دقت کنید، از زمان محمد قاضی و ملامصطفی بارزانی بعنوان فرمانده ارتش وی در کشوری سوسیالیستی؛
این شخص(ملا) همراه با دیگر نیروهای کـُرد، تا کنون بارها تغییر و چندین بار ملامصطفی اربابهای خود را از شاه شروع شده به اسراییل برسیم عوض کرده و هنوز هم به پایانِ معلق زدنهای پسرش نرسیده است، که پس فردا زیر پرچم چه کسی خواهد ایستاد.
تنها چیزی که در جنگها تعیین کننده میباشد، خواست و نوع تفکر انسانهای ساکن در کشورهای جنگ زده؛
بخصوص خواص و دسترسی ها و امکانات معلق زدن برای طبقات حاکمه میباشد؛ بخصوص خواص و دسترسی ها و امکانات معلق زدن برای طبقات حاکمه میباشد(تکرار برای تأکید است)؛
که باید در درجه اول مورد نظر قرار داد.
صالح مسلم هرگز ادعای کمونیست بودن یعنی از منافع طبقاتی کارگران دفاع کردن را نداشته است که با نگاهی به برنامه و اساسنامه حزب و گروه سامان یافته وی بخوبی روشن است که هیچگونه ضمانتی برای قدرت کارگری و یا زحمتکشان در تولید و تقسیم در آن وجود ندارد و امکان معلق زدن را باز گذاشته است. که هیچگونه دلیلی برای نرساندن کمک های بین المللی به آنها نبوده و باید از شهد انقلابی و ضد امپریالیستی آن تا آخرین جرعه استفاده برد.
در ضمن همانطور که شعله هم نگاشته است نباید گول سیاستهای غیر راهبردی امپریالیستیهای غربی و شرقی را خورد.
آنها دارای یک سیاست راهبردی مستقیم و ممتد و بدون هیچگونه شک و تردیدی هستند که طبق قوانین تکامل امپریالیستی صورت میپذیرد که در فاز تغییرات جهش وارِ رشدِ ناموزون خود بسیار پیچیده میباشد و دال بر هیچگونه تضمینی برای فلان و یا بهمدان پیروزی ابرقدرتی نیست.
همین مساله پاناما هم یکی از گام های این تغییرات جهش وار است و آمریکایی ها و الیگارشهای غربی بخوبی میدانند که الیگارشهای شرقی مانند چنین و روسیه، حتی ایران هم راه دیگری برای فربه ماندن و نجات از خشم مردم (زحمتکشان خودی) برایشان وجود ندارد جز فرار ثروت و انباشت در بهشت های فرار از مالیات چه نوع «شاهزاده نشین لیشتن اشتاین، دوک نشین لوکزامبورگ…» مراکز فرار پول در سویس – که اکنون بخش پانامایی چنین بهشتی برملا گردیده است، ندارند .
رسانهها همگی در غرب جار میزنند که ما تنها آدمهای شارلاتان، دزد، جنایت پیشه و امپریال نیستیم، دیگران هم همینطورند، به روسیه، چین و… نگاه کنید بیخود سعی در جستجو نکنید زیرا «هرکجا که روی آسمان همین رنگ» (نقل از کنفوسیوس پیش از ۴۰۰۰ سال) است!
کورخوانده اند، این جنگها بانک صولتمند عدم رضایت خلقها و پختن جامعه جهت تغییر بدست طبقه انقلابی، صد البته با مقر فرماندهی خود یعنی احزاب کار میباشد!
سپیده
نوزدهم فروردین نودوپنج
مدرک دیگری برای اینکه نویسنده هیچ شناختی از اوضاع ندارد ولی با این حال چشم را بسته و دهان را می گشاید:
«… آمریکائیها می خواهند … جاده عراق به سوریه از طریق رقه را تحت نام پیشمرگه ها در کنترل بگیرند که اگر نیروهای بسیج وارتش عراق استان رمادی رمادی را آزاد کردند نتوانند به مرزهای سوریه وبرای کمک به سوریها وجنگ با داعش وارد شوند»
رقه یک شهر در مرکز سوریه است و با مرز عراق فاصله زیادی دارد. اگر رژیم فاسد و وابسته حاکم بر عراق عرضه شکست دادن داعش را داشت و توانی هم برایش باقی بود تا به سوریه کمک کند، بهترین و سریع ترین راه ارتباطی جاده القائم – دیرالزور بود که نه بارزانی و نه نیروهای دمکراتیک سوریه جلوی «آزاد کردن» آنرا نگرفته اند ولی فرقه گرایان حاکم بر عراق از این کار عاجز هستند.
گویا نویسنده مطلب در عمرش نقشه خاورمیانه را نگاه نکرده تا ببیند موصل و کرکوک در عراق هستند و حزب اتحاد دمکراتیک اصلا امکان کنترل بر آنها را ندارد. این فقط بدون دلیل و مدرک سخن گفتن به قصد تخریب وجهه نیروهای دمکراتیک سوریه و حساب کردن بر روی حماقت خوانندگان است، غافل از اینکه کار نویسنده نتیجه عکس خواهد داد و همگان متوجه بی منطقی و تلاش بیهوده او برای توجیه اعمال رژیم بعثی خواهند شد.
آقای «علی ز» محترم،
حرف شما تا آنجا که به طبقه حاکمه سرمایدار کمپرادور کشورهای عربی مربوط میشود، کاملا درست است.
اقلیت ها همیشه ابزار دست برای رسیدن به اهداف امپریالیستها چه نوع غربی تحت سرکردگی آمریکا و شرقی خروشچف-برژنفی*) آن بوده اند.
منتها در کنار آن نباید فراموش کرد که در کردستان آزاد شده سوسیالیستی، رفیق محمد قاضی را رضاکچل دست نشانده انگلیسی دعوت کرده و ناجوان زنانه-ناجوان مردانه وی را بقتل رسانید. یعنی همیشه زمانهایی مانند زمان کورواغلو انقلابیونی از اقلیتها موجب نجات ساکنان کشوری گردیده اند که در ایران ما نمونههای زیادی موجودند.
امید است که مبارزین ایرانی فراموش نکنند که برای فرار از تیغ شاه و سپس از تیغ «اقتصاد مال خراست»، به غرب کشور در میان کردها عقب مینشستند و در آنجا به بازسازماندهی میپرداختند!
باز هم فراموش نشود که در اکثر دفاع ایرانیان از حمله ترکتازان، مغولها، تاتارها و عرب اسلامی پیام آور فئودالیسم، با دموکراسی قبیله ای خود… اقلیتهای ایرانی همیشه از هستی خود و دیگر هم کشوری های خود فعال بوده اند. هم «تمام خواهی» در تمدنهای پارس و عرب در عصر استعمار موجود نبوده و خورد کردن کشورهای بزرگ و مینیاتور کردن آنها فقط بنفع ارتجاع سیاه و استعمار گران گوناگون میباشد. اکنون نمونه یوگسلاوی و نمونه آذربایجان و ارمنستان… جلوی نظرمان است.
منتها در مورد «پ ک ک» و صالح مسلم باید دوچندان چشمها را باز کرد. زیرا عچلان در زمان اوج خود با خوشباوری به سرمایدارانِ خارجی و اطاعت از آنان مانند یک بچه پَپو(بی تجربه، زود باور…) بدست یوشکافیشر بچه خوشگل کفش کتانی پوش، تحویل دمیرل گردید! که خسارت زیادی را به خلق کرد در ترکیه وارد ساخت. و همهاش بخاطر «تمام خواهی» بقول شما. ولی نه عربی بلکه «تمام خواهی بازارِ» کردی!
نظر مزارعی در باره وی میتواند با دادههای واقعاً موجود در ترکیه و شمال سوریه بحقیقت نزدیک باشد. بخصوص که صالح مسلم ساکن استانبول و اکنون به تاسیس دفتری در پاریس برای تمرکز فعالیتهای خود، جایی که پنج تن از سران حزب پ ک ک چندی پیش وحشیانه با متدی «من چارلی هستم ها» که بگفته مبارزین کردِ در صحنه و دیگر نظرمندانِ سیاست؛ عملیات مشترکی توسط دولت فرانسه و دولت ترکیه بوده است، دست زده است. آیا تاکنون دیده شده است که جنبشی آزادی بخش در کشور استعمارگر کهنی شعبه زده و از کمکهای ضد استعماری آنان، برخوردار گردند؟ و یا اینکه از نوع کمکی مانند کمکهای استعمار انگلیس صغیر بر علیه استعمار عثمانی در کشورهای عربی میباشد (لورانس عربستان).
ندانسته بریشه خود تیشه نزنید.
—————
*)- خسارت بزرگ توسط رویزیونیست های روسی به مصر، فلسطین، کنگو پاتریس لومومبا، الجزایر بن بلا… همیشه کج دار و مریض رفتار کردند و یک تبانی ضدمردمی را پیگیری!
همان کاریکه اکنون نه میتوان گفت که واقعاً قصد حفظ تمامیت سیاسی و ارضی سوریه را در نظر دارند و یا باز هم کاسه ای زیر نیم کاسه آنها بوده و با گفتن همیشگی «با اطلاع و قرارومدارها با ام.آمریکا ما این و آن کار را میکنیم»، که میتواند نشان از «درماندن ابصار در دست هردوی آنها» بضرر کشورهای عقب نگه داشته شده جهان باشد که اکنون با ورود چین بصحنه قدرت و ترس کشورهای چندی از اتحادیه اروپا از تک قدرتی ام.آمریکا اوضاع سیاسی جهان پیچیدهتر گردیده است**).
در حالیکه در زمان استالین حکومت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی قوی ترین کشور در جهان بود که نتیجه جنگ دوم جهانی آنرا ثابت کرد! و با یک حرکت، اربابان انگلیسی فرانسوی ام.آمریکایی و صهیونیست های دست پرورشان فرار میکردند.
در جنگ ویتنام هم طبق گفته خود هوشی مین شاهد خرابکاری های رویزیونیستهای اتحاد شوروی غیرسوسیالیستی برعلیه ویت کنگ بوده ایم. در صورتی که در جنگ آزادیبخش بورژوا دمکراتیک چین و کره،- اتحاد شوروی سوسیالیستی صمیمانه و با تمام قوا درکنار کشور چین و کره شمالی، با وجود تهدید اتمی نوع ناکازاکی و هیروشیما، قرار داشت.
**)- لنین چنین اتحادها و رقابتهای دوران انحصار ها را در کتاب خود «امپریالیسم بمثابه آخرین مرحله سرمایداری» بخوبی تجزیه وتحلیل کرده است که حتی از زمان خود وی هم بروز تر است.
توهم از نوع عرب های تمامیت خواه که سال ها مشغول نسل کشی ملت های دیگه در عراق و سوریه بودن و فکر کردن این شرایط میتونه برای همیشه پایدار بمونه.