زیوگانف علیه پوتین
روز ۲۵ ژانویه رئیس حزب کمونیست فدراسیون روسیه، گنادی زیوگانف پس از نشست دفتر کمیته مرکزی موضع حزب را در مورد اظهارات پوتین اعلام کرد. این موضع‌گیری در رابطه با واکنش انظار عمومی در مورد اظهارات رئیس جمهور روز ۲۱ ژانویه ۲۰۱۶ در نشست شورای علم و دانش بود. سرتیتر سایت حزب کمونیست فدراسیون روسیه «لنین رهبری یک امپراتوری ویران‌شده را به عهده گرفت و یک کشور ایالتی بزرگ از خود به جای گذارد» بود.
دنیای جوان
تارنگاشت عدالت
۳۰ژانویه ۲۰۱۶
روز ۲۵ ژانویه رئیس حزب کمونیست فدراسیون روسیه، گنادی زیوگانف پس از نشست دفتر کمیته مرکزی موضع حزب را در مورد اظهارات پوتین اعلام کرد. این موضع‌گیری در رابطه با واکنش انظار عمومی در مورد اظهارات رئیس جمهور روز ۲۱ ژانویه ۲۰۱۶ در نشست شورای علم و دانش بود. سرتیتر سایت حزب کمونیست فدراسیون روسیه «لنین رهبری یک امپراتوری ویران‌شده را به عهده گرفت و یک کشور ایالتی بزرگ از خود به جای گذارد» بود.
زیوگانف گفت که بعد از اظهارات رئیس جمهور، تلفن‌های زیادی دریافت کرده: « در سایت ما تقریباً ۴۰ انتقاد در این مورد وجود دارد که برخی از آنها بسیار شدید است. من رسماً در مقابل روزنامه‌نگاران در مقابل آرامگاه لنین و سپس طی یک مصاحبه رادیوئی موضع‌گیری کردم».
«من اشاره کردم که لنین امپراتوری در حال انقراض روسیه را به ارث برد و کشور را به عنوان اتحادجماهیر شوروی فدراتیو پرقدرت بجای گذارد. لنین رهبری کشوری را عهده‌دار شد که صنایعش بکلی خوابیده بود و آن را مجهز به برنامه برق‌رسانیGOELRO و برنامه نپ ترک کرد. او با یک ارتش در حال اضمحلال که سربازان زیر فرمان ژنرال‌های تزاری آن در حال فرار از جبهه‌ها بودند کار خود را آغاز کردو توانست در کوتاه‌ترین مدت ارتش سرخ ۵ میلیون نفری را ایجاد کند که نیروهای متحده غرب را به انشقاق کشید.»
«۸۰ در صد افسران تزار خواستار خدمت در ارتش سرخ بودند. هنگامی‌که از ژنرال معروف تزاری، «آلکسی بروسیلوف» سئوال شد که چرا کمک به ارتش سرخ را پذیرفته، پاسخ داد که لنین روسیه‌را حفظ کرد. ولادیمیر ایلیچ واقعاً روسیه را متحد کرد. و استالین برنامه مدرن سازی لنینی را ادامه داد و معضل ایجاد یک کشور بزرگ را حل کرد. تغییراتی را که لنین و استالین بوجود آوردند، روی‌هم رفته طی ۲۰ سال توانائی‌های کشور را ۷۰ برابر کرد.»
«برعکس قدرتمندان کنونی، کشوری را که بنابر کلیه شاخص‌های مهم اقتصادی و اجتماعی دارای رتبه ۳ تا ۵ بین کشورهای جهان بود، به فقر و گدائی واداشتند که محتاج صدور نفت است. آنها در طی ۲۵ سال نتوانستند کشور را از این وابستگی رها سازند.»
مجله هفته - مجله سیاست بین المللی - سال هفدهم 
این گفته های گنادی زیگانف، با دیدگاه خانم محترم «سیمین» در مقاله «کمونیسم را میپسندم // فوریه 6, 2016 در 6:10 ب.ظ. » کاملا منطبق است. منتها هردو آنها سه چیز را مسکوت گذاشته اند:
یکم، نقش رویزیونیسم خروشچف و سپس نقش برژنف در آمدن گارباچف و سپس یلتسین و پوتین چه بوده است.
این دو یکروزه از آسمان نیفتادند و از جایی باید شروع کرده و سپس پله های ترقی را پیموده اند.
دوم، نقش طبقه کارگر و اینکه چرا لنین و استالین قادر گردیدند با یک پیام صلح رادیویی به جبهه ها که زیگانف بدین جنگ اشاره دارد، توانستند جنگ را بپایان برده و سپس این چنین طبقه کارگر را تقویت و صنایع و سوسیالیسم را آنهم در ۱۵ سال (نه در «۲۵ سال» از اواخر نپ که تازه تولید بسطح ماقبل از جنگ رسید، تا اوایل جنگ اسپانیا که صنایع همگی نظامی و به شرق کوچ داده شدند) بسازند.
این راز چه بوده است که آقای گنادی زیگانف هم بتواند از آن استفاده برده و فرماندهی کارگران روسی در تولید و مالکیت بروسایل تولیدی و خود تولید را حد اقل بسطح زمان استالین برساند، که اکنون حتی پوتین نان تکامل آنزمان را میخورد؟.
سوم، در خواست لنین از سربازان در جبهه ها چه بوده است و کتاب لنین «امپریالیسم بمثابه آخرین مرحله سرمایه داری» در آن چه نقشی داشته و چرا میتوانسته است به صلح ختم گردد؟ این بزرگ‌ترین کمک به حل سرریز تولید و سیادت انحصارها در تاریخ معاصر میباشد.
لایکلایک