انگیزه برای اعدام دسته جمعی شیخ نمر و ۴۶ نفر دیگر، که بسیاری از آنها جهادگرایان سنی بودند، عمدتاً داخلی است. تهدید نسبت به آل سعود از جانب افراطگرایان سنی در «القاعده» و «دولت اسلامی» میآید و نه از جانب شیعیان که فقط در دو استان در منطقه شمالی کشور اکثریت دارند. سعودیها طی سال گذشته بسیار زیاده روی کردند، از متحدین محلی و نایبهای خود در سوریه و یمن که هرگز پیروزی قطعی به دست نخواهند آورد پشتیبانی کردند. بخشی از این واکنش بیش از حد سعودی ممکن است به توافقنامه بین ایالات متحده و ایران پیرامون برنامه هستهای ایران باشد. سقوط قیمت نفت به بودجه ریاضتی انجامیده و انگیزه برای کوبیدن بر طبل میهندوستی و مذهبی را در راستای ارتقای همبستگی ملی در مواجهه با چالشها افزایش داده است.
منبع: ایندیپندنت
۴ ژانویه ۲۰۱۶
نویسنده: پاتریک کاکبرن
تارنگاشت عدالت
سعودیها بدون هیچ ایدهای درباره راه برونرفت، به درون لانه مار افتادهاند
عربستان سعودی باید خوشحال باشد که غوغا بر سر اعدام روحانی شیعه، نمر النمر، شکل تقابل شدید با ایران و کل جهان تشیع را بخود گرفته است. توهین و تهدید مبادله شد و سفارتخانهها تعطیل شدند. مساجد سنی در مناطق شیعه نشین عراق به آتش کشیده شدند. حکام عربستان میتوانند رهبری خود را بر ائتلاف سنی علیه محور شیعه به رهبری ایران در داخل و خارج مستحکم نمایند.
انگیزه برای اعدام دسته جمعی شیخ نمر و ۴۶ نفر دیگر، که بسیاری از آنها جهادگرایان سنی بودند، عمدتاً داخلی است. تهدید نسبت به آل سعود از جانب افراطگرایان سنی در «القاعده» و «دولت اسلامی» میآید و نه از جانب شیعیان که فقط در دو استان در منطقه شمالی کشور اکثریت دارند. محکومیت از جانب جوامع و کشورهای شیعه بهغیر از خوبی چیز دیگری برای آلسعود در میان اکثریت سعودیها بهبار نخواهد آورد.
عربستان سعوی و بنیادگرایی نوع وهابی آن از اسلام سنی از جانب بسیاری در داخل کشور بمثابه سلف ایدئولوژیگ «داعش» مقصر قلمداد میشود، اما خطر واقعی برای پادشاهی این است که در داخل به مثابه مدافع مذهب به اندازه کافی متعصب بهنظر نمیرسد.
ابوبکر البغدادی خلیفه خود گمارده، اخیراً ضمن محکوم کردن ائتلاف ضدتروریستس بسرکردگی عربستان سعودی گفت که اگر آن واقعاً مسلمان بود علیه بشار الاسد رییسجمهور سوریه و اربابان روسی او وارد جنگ میشد و هدف خود را «کشتن یهودیان و آزاد کردن فلسطین» تعیین میکرد. رویاروی با این، چیز تعجب برانگیزی در استفاده دولت سعودی از کارت فرقهگرایی و میهندوستی وجود ندارد.
بعلاوه، سوءظن فزایندهای در خاورمیانه و فرای آن وجود دارد که خانواده سلطنتی سعودی نفوذ سیاسی سنتی خود را از دست میدهد، نفوذی که آنرا قادر ساخته بود طی ۷۰ سال گذشته، در زمانی که رژیمهای قدرتمند سوسیالیستی و ملی مدتهای پیش ناپدید شدند، دوام بیاورد.
به نظر میرسد که آنها احتیاط قدیمی خود را از دست داده اند و بدون هیچ ایدهای در باره راه برونرفت، به درون لانه مار افتاده اند.
سعودیها طی سال گذشته بسیار زیاده روی کردند، از متحدین محلی و نایبهای خود در سوریه و یمن که هرگز پیروزی قطعی به دست نخواهند آورد پشتیبانی کردند. بخشی از این واکنش بیش از حد سعودی ممکن است به توافقنامه بین ایالات متحده و ایران پیرامون برنامه هستهای ایران باشد. سقوط قیمت نفت به بودجه ریاضتی انجامیده و انگیزه برای کوبیدن بر طبل میهندوستی و مذهبی را در راستای ارتقای همبستگی ملی در مواجهه با چالشها افزایش داده است.
چشمانداز یک نقش فعالتر برای سعودی ممکن بود در نیمه اول سال ۲۰۱۵ روشنتر باشد. عربستان سعودی، همراه با ترکیه از یک تهاجم در شمال سوریه توسط «جیش الفتح»، ائتلافی از گروههای شورشی سنی بسرکردگی «جبهه النصره» وابسته به «القاعده» که از نظر ایدئولوژیک شبیه «احرار شام» است، حمایت کرد. این یکسری پیروزی در مقابل ارتش سوریه بهدست آورد، اما با تحریک مداخله نظامی روسیه در ۳۰ سپتامبر-که رسیدن عربستان سعودی به هدف خود برای سرنگونی رییسجمهور اسد را غیرمحتمل ساخت- به پایان رسید.
زهران علوش، قدرمندترین متحد سعودیها در میان آپوزیسیون در ۲۵ دسامبر توسط یک موشک کشته شد. قدرن فزاینده بازیگران دیگر، مانند روسیه و کردهای سوریه، نفوذ عریستان سعودی را کاهش میدهد، اما هیچ نشانی از تغییر جهت سیاست آن وجود ندارد.
حدوداً در آن لحظه، سعودیها کارزار بمباران جنبش حوثی در یمن را شروع کردند، که هنوز پس از ۱۰ ماه بدون نشانهای از پایان جنگ ادامه دارد.
سعودیها ادعا میکردند که حوثیها آلتدست ایران هستند، اتهامی که همیشه در آن غلو شده، اما در حالیکه یمن بنخو فزایندهای در امتداد خطوط شیعه و سنی تقسیم شود، ممکن است تحقق یابد. به یمن، مانند افغانستان، براحتی میتوان حمله کرد اما همانطور که رهبری حوثی هیچ علامتی از تسلیم نشان نمیدهد، خروج از آن دشوار است. ریاض، در حالیکه چشمانداز صلح وجود ندارد، با چشمانداز تبدیل شدن جنگ یمن به یک زخم چرکین مواجه است.
گیرافتادن عربستان سعودی دردرگیری یمن توانایی آن را برای اعمال نفوذ در جاهای دیگر محدود میکند. با توجه به قیمت پایین نفت حتا منابع عربستان سعودی نیز تحت فشار قرار دارند، بودجه امسال آن ۱۳۷ میلیارد دلار (۹۲ میلیارد پوند) و هزینههای آن ۲۲۴ میلیارد دلار (۱۵۲ میلیارد پوند) است. آرون لوند از «موقوفه کارنگی برای صلح بینالملل» در خبرنامه آنلاینی «حواشی سوریه» نوشت «در نتیجه اعتماد بیش از حد و عدم کفایت خاندان سلطنتی سعودی شورشیان سوریه ممکن است در میان بزرگترین بازندگان جنگ یمن قرار داشته باشند.»
حکام سعودی پیش از این با چالشهای جدی مواجه بودند، اما هرگز با این درجه از بیثباتی در حکومتهای اطراف یا نزیک به پادشاهی مواجه نبودند. در عراق، سوریه و یمن جنگ است، در شبهجزیره سینا درگیر چریکی و در خیابانهای بحرین اعتراضاتی وجود دارد که همیشه ممکن است جدیتر شوند. بسود عربستان سعودی است که این بحرانها را تخفیف دهد، اما بدون هیچ نقشه واقعی برای پایان دادن به آنها، آتش آنها را شعلهور میکند.