امپریالیسم آلمان به جنگ میرود
پارلمان آلمان روز ۴ دسامبر ۲۰۱۵ شرکت آلمان را در جنگ کثیف سوریه به تصویب رساند. گويی ارتش آلمان (بوندس وهر) میخواهد فرانسه را که پس از حملات تروریستی پاریس در صدد انتقامجويی است مورد پشتیبانی قرار دهد. به این بهانه مجلس جرأت میکند نه تنها قانون اساسی آلمان، بلکه همینطور حقوق بینالملل را زیر پا بگذارد… ادعا میشود که پارلمان آلمان این تصمیم را بسیار سریع و با عجله تصویب کرد. این امر حقیقت ندارد! امپریالیسم از مدتها پیش با افزایش تولید تسلیحات و صدور اسلحه، با تبدیل بوندس وهر (ارتش آلمان) به یک ارتش مدرن و مجهز، خود را برای یک جنگ آماده کرده است.
منبع: ردگلوب
تارنگاشت عدالت
۱۰ دسامبر ۲۰۱۵
حزب کمونیست ترکیه خطاب به زحمتکشان ترک در آلمان
پارلمان آلمان روز ۴ دسامبر ۲۰۱۵ شرکت آلمان را در جنگ کثیف سوریه به تصویب رساند. گويی ارتش آلمان (بوندس وهر) میخواهد فرانسه را که پس از حملات تروریستی پاریس در صدد انتقامجويی است مورد پشتیبانی قرار دهد. به این بهانه مجلس جرأت میکند نه تنها قانون اساسی آلمان، بلکه همینطور حقوق بینالملل را زیر پا بگذارد.
دولت آلمان تاکنون همواره متوسل به دروغ شده است تا عملیات بوندس وهر را در خارج از مرزهای آلمان توجیه کند. آنها ادعا کردند که سربازان آلمانی نخواهند جنگید، بلکه در فعالیتهای مختلف اجتماعی در کشورهای مربوطه شرکت خواهند نمود. این بار هم خانم وزیر دفاع مدعی شد که آلمان تنها علیه ترور مبارزه میکند و حریف آلمان یک کشور نیست و لذا حضور آنها شرکت در جنگ محسوب نمیشود. او میخواهد از این طریق مردم را گمراه کند. ولی قادر نخواهد شد. واحدهای ارتش آلمان به سوریه میروند تا در جنگ شرکت کنند. جنگندههای تورنادوی آلمانی خود را آماده میکنند تا زیر لوای مبارزه علیه ترور، سوریه را با خاک یکسان کنند.
تخته پرش آنها یعنی ترکیه- میهن شما! کشوری است، که تاکنون برای کمک به باندهای داعشی از هیچ اقدامی دریغ نکرده است.
ادعا میشود که پارلمان آلمان این تصمیم را بسیار سریع و با عجله تصویب کرد. این امر حقیقت ندارد! امپریالیسم از مدتها پیش با افزایش تولید تسلیحات و صدور اسلحه، با تبدیل بوندس وهر (ارتش آلمان) به یک ارتش مدرن و مجهز، خود را برای یک جنگ آماده کرده است. هدف آلمان رسیدن به رأس هیرآرشی امپریالیستی و قدرت جهانی است و آنهم نه فقط در بخشهای صدور کالا و سرمایه، بلکه از نظر سیاسی و نظامی. انتظار امپریالیسم آلمان در سوریه گسترش سهم خود در بازار فروش و کنترل راههای تجارتی در این منطقه غنی نفتی و گازی است.
مرحله نخست کوشش برای احراز موقعیت برتر در اتحادیه اروپايی بود. برای رسیدن به این هدف بعد از کشورهای شرق اروپا کشورهای جنوب اروپا نیز نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از نظر سیاسی تحت فشار قرار گرفتند. دیگر امروز همه میدانند که چه اتفاقی در اسپانیا، پرتغال و یونان رخ داد. همچنین که تاچه حد این عملیات ادامه پیدا کرد و حتا در انتخاب نخستوزیر ایتالیا شدیداً دخالت صورت گرفت.
آلمان باید نیروهای اپوزیسیون را در داخل و خارج اروپا تضعیف کند. هیأت حاکمه آلمان بخش بزرگی از نیروهای چپ در اروپا را با اینهمانگويی لیبرالی دچار سردرگمی، بیعملی و رخوت و نهایتاً وفادار به سیستم کرد. بخش بزرگی از طبقه کارگر با کمک سوسیال دمکراتها و به اصطلاح چپها و همینطور سندیکاها تحت کنترل قرار گرفت. پس از اینکه احزاب کمونیستی متعددی پرنسیپهای اصولی خود را به دست فراموشی سپردند و با بحث و گفتوگوهای درون حزبی خود را سرمشغول نمودند، راه برای گسترش امپریالیسم آلمان آزاد شد. و از طرف دیگر سازمانهای نئونازی و کلیه محافل نژادپرست و میلیتاریستی و تظاهرات و شعارهای نژادپرستانه و ضدخارجی آنان مورد اغماض قرار گرفت. نه تنها در آلمان، بلکه در کلیه کشورهای اروپايی محافل افراطی راست هماکنون کوشش میکنند تا به کمک این همانگويی آرای بیشتری به دست آورند (نتایج انتخابات اخیر در فرانسه اولین نمونه نیست و مطمئناً آخرین آنها نیز نخواهد بود.)
تاریخ به ما میآموزد: کلیه تنشهای سیاسی و درگیریهای نظامی که آلمان برای تصاحب سهم بزرگتری از بازارهای جهانی در آن سهیم بود به یک جنگ گسترده تبدیل گردیده است. دو جنگ جهانی اخیر را به یاد آوریم. مقدمات هر دو جنگ جهانی تنها توسط ارتجاعیترین و میلیتاریستیترین محافل در خدمت امپریالیسم آماده نشد. هر دو بار سوسیال دمکراسی به کارگران و زحمتکشان خیانت کرد و افزایش بودجه نظامی و میلیتاریزه کردن کشور، یعنی پشتیبانی از «امپریالیسم خودی» را مورد تأيید قرار داد. نتیجه آن میلیونها کشته، معلول، یتیم، مردمان آواره و بیسرپناه و تعداد بیشماری مهاجر بود. درست مثل امروز.
حزب سوسیال دمکرات درست مثل گذشته رفتار میکند و خیانت به منافع زحمتکشان را پیشه خود کرده است. این حزب منافع امپریالیستها را دنبال میکند و برخلاف شعار «فاشیسم، هرگز!، جنگ، هرگز!» (سوگندی که پس از جنگ دوم جهانی یاد شد) بار دیگر به جنگ رأی میدهد. حزب لیبرالهای چپ، یعنی «چپها» نیز حاضر است جنگ را تأيید کند، ولی تنها منتظر تأيیدیه سازمان ملل متحد است. برای شرکت در یک دولت ائتلافی آنها مطمئناً حاضر خواهند بود اینجا هم دست به مصالحه بزنند. در این مورد نیز باز تاریخ معاصر گواه ماست.
در این مورد که هزاران جوان آلمانی پس از شرکت در عملیات نظامی آلمان در بوسنی، افغانستان و دیگر صحنههای جنگی دچار آسیب روانی شده اند، سکوت میشود. این تازه آغاز کار است. آنانی که مجبور به شرکت در جنگ خواهند بود، فرزند سرمایهداران و یا فرزند مدیران شرکتهای آنان نیستند. تنها زحمتکشان و فرزندان آنان بار دیگر گوشت دم توپ خواهند شد.
ما نیز نخواهیم توانست در این جنگ بیطرف بمانیم. ما با یک پا در آلمانیم که برای اینکه به قدرت جهانی مبدل شود در حال فراهم ساختن مقدمات یک جنگ است و با پای دیگر در کشوری قرار داریم که دولت حزب رفاه و توسعه آن در حال کشیدن کشور به قعر فاجعه است. دولتهای هر دو کشور راه را برای کسب سود عظیم یک اقلیت ناچیز صاف میکنند و برعکس ما را به آتشوخون و ویرانی سوق میدهند.
ولی هنوز دیر نیست. حزب کمونیست از کلیه زحمتکشان ترک و کسانی که در کنار آنها ایستاده اند میخواهد:
بیايید رابطه خود را با این سیستم و با احزابی که به این سیستم وابسته اند، قطع کنیم. بیايید همراه با کمونیستهای آلمانی و ملیتهای مختلف و انسانهای آگاه مشترکاً و شانه به شانه علیه جنگ و سرچشمه اصلی آن یعنی سرمایهداری مبارزه کنیم و فراموش نکنیم که در اروپا ۴۰ سال طولانی جنگی رخ نداد، زیرا در شرق آلمان سوسیالیسم وجود داشت.
حزب کمونیست ترکیه
(کمیته آلمان)
…آمریکا جنگ اوکراین رو یک نعمت استراتژیک میداند تا قدرت روانی مردم روسیه را با ادامه اقدامهای پهبادی به مراکز…
۱- هرتزوک در سفر آذربایجان غلط خیلی بزرگتر از دهان خودش کرد. او گفت: پرچم اسرائیل، پرچم آذربایجان است و…
جناب محترم مددوف میفرمایید: «امروز بریتانیا به عنوان متحد اوکراین عمل می کند و به این کشور کمک های نظامی…
بیش از ۷۰ تروریست اوکراینی کشته شدند، چهار خودروی زرهی جنگی و پنج کامیون وانت منهدم شد. این تقریبا بخشی…
کمتر ولی بهتر نویسنده مقاله کیست؟ یا اینکه باید نوشت: شاهد از همانی که «آقای علوی» برگردان کننده آن است؟؟…