نوشتۀ دکتر پل کرک رابرتس
Dr. Paul Craig Roberts
Mondialisation.ca, 28 octobre 2015
مرکز مطالعات جهانی سازی
ترجمه توسط حمید محوی
وقتی مچ دولت آمریکا در سوریه باز شد، به شکل مضحکی عمل کرد. ابتدا با تحریف حرکات روسیه علیه دولت اسلامی در سوریه، واشنگتن در واقع تأیید کرد که تروریست هائی که برای سرنگونی دولت برگزیدۀ سوریه وارد سوریه شده اند «مأموران خود ما» هستند.
در یک مصاحبه با فاکس نیوز [Fox « News »] یکی از مقامات عالی رتبۀ دولت آمریکا اعلام کرد : « پوتین آگاهانه نیروهای ما را هدف گرفته است. بچه های ما برای نجات جانشان می جنگند».
پروفسور میشل شوسودوسکی در تحلیلش توضیح می دهد که «بچه های ما» یعنی مشاوران نظامی غربی، مأموران اطلاعاتی و مزدورانی که از طریق شرکت های امنیتی خصوصی به خدمت گرفته شده اند.
یکی از کارمندان وزارت دفاع به فاکس نیوز گفت که روس ها « در خواستشان برای جنگ علیه دولت اسلامی کاملاً ریاکار و پنهان کار هستند ». به باور رژیم اوباما، کل سدها حملۀ موشکی و هوائی علیه دولت اسلامی به روی تروریست های میانه رو متمرکز شده که توسط ایالات متحده تشکل یافته — پنج نفر — و به همین گونه علیه سدها مشاور غربی صورت می گیرد.
روشن است که مقام عالی رتبۀ وزارت دفاع فراموش کرده است که ژنرال لیود آستین Lloyd Austin
که در مقام فرماندۀ فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا می باشد، اخیراً به کمیتۀ نیروهای نظامی در سنای ایالات متحده اعلام کرده بود بیش از 4 یا 5 نفر بیشتر از تروریست های میانه رو که توسط ایالات متحده تشکل یافته بودند در منطقه باقی نمانده است. اوباما نیز ولخرجی 500 میلیون دلاری که از صندوق مالیات دهندگان آمریکائی برای تشکیل « تروریست های میانه رو » پرداخت شده بود تا دولت سوریه را سرنگون کنند، متوقف گردید. آنهائی که این بودجه را دریافت می کردند، پول را گرفتند و ناپدید شدند.
باورکردنی نیست که حتی افراد بی صلاحیتی که برای فاکس نیوز کار می کنند، واقعاً به این نتیجه رسیده باشند که گوئی روس ها سدها حملۀ هوائی به انضمام حمله با موشک کروز را علیه 4 یا 5 تروریست میانه رو و مشاوران نظامی شان به اجرا گذاشته اند. ولی حماقت و ناآگاهی فاکس نیوز بی حد و مرز است. ( ناامید کننده ترین موضوعی که من در زندگی ام دیده ام، آگاهی به امر است که میلیون ها بی شعور در آمریکا جلوی فاکس نیوز می نشینند و به شکل روزمره به شستشوی مغزی خودشان آری می گویند.)
این است داستانی که مقامات عالی رتبۀ آمریکائی در اذهان ساده اندیش تزریق می کنند و یا فاکس نیوز را برای چنین عملیاتی خریداری می کنند.
حقیقتی که هرگز از فاکس نیوز نخواهیم شنید این است که واشنگتن با نقض قانون از دولت اسلامی برای سرنگون سازی دولت قانونی و برگزیده ای استفاده می کند که مایل نیست به یکی از عروسک های خیمه شب بازی ایالات متحده تبدیل شود.
بطور مشخص، واشنگتن با نقض کامل حقوقی در جایگاه جنایتکار جنگی قرار می گیرد و با این خواست که دولت قانونی و برگزیده را سرنگون سازد و متعاقباً یک دوست دست نشانده را که مطابق خواست هایش عمل کند جایگزین سازد.
رئیس جمهور ولادیمیر پوتین اعلام کرد که روسیه از این پس جنایات جنگی واشنگتن در آن بخش از مناطق جهان که به مخاطره افتادن منافع ملی روسیه می انجامد را تحمل نخواهد کرد. روسیه به درخواست دولت قانونی سوریه برای مبارزه علیه دولت اسلامی به حملۀ هوائی دست زده و در حالی از بین بردن آنها می باشد. این موضوع موجب تأسف جنایتکاران جنگی واشنگتن شده است. مقام بلند پایۀ وزارت دفاع آمریکا در فاکس نیوز چنین اظهار داشت که نقش روسیه در سوریه کمک به ایالات متحده برای سرنگون سازی اسد می باشد. فکر می کنم که کارمند بلند پایۀ واشنگتن آنچه را که پوتین اعلام کرده نشنیده است.
پرسشی را که باید به شکل نا امید کننده ای مطرح کنیم، یعنی پرسشی که هیچ گاه نباید از رسانه های چاپی و یا تلویزیون در ایالات متحده یا NPR رادیوی ملی انتظار داشته باشیم. این پرسش چنین است که : براستی دولت آمریکا با این دروغ پردازی های دائمی در مورد روسیه در پی چیست و چه هدفی را دنبال می کند ؟ آیا جنگ طلبان واشنگتن می خواهند به جنگ جهانی سوم دامن بزنند؟
روشن است که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، البته هیلاری کلینتون و تمام جعلق های جمهوری خواه قاطعانه برای به پا کردن جنگ جهانی سوم تصمیم گرفته اند. رأی آمریکائی ها برای جنگ جهانی سوم را در انتخابات آینده حتماً تماشا کنید.
دولت ایالات متحده دیگر هیچ اعتباری در خارج از مرزهایش ندارد و همان گونه که آمار نشان می دهد در داخل نیز از اعتبار خیلی کمی برخوردار است. آمار نشان داده است که 62 درسد رأی دهندگان آمریکائی خواهان ایجاد حزب سوم هستند و امیدوارند که این حزب سوم بتواند واقعاً نمایندۀ مردم باشد و نه نیم دوجین گروه از منافع که به یمن دیوان عالی جمهوری خواهان، کل دولت آمریکا را خریداری کرده اند…
به همین علت بسیاری از رأی دهندگان برنی ساندرس Bernie Sanders و دونالد ترامپ Donald Trump را ستایش می کنند، حتی اگر هیچکدامشان واقعاً ندانند که چه باید کرد، و این دو تنها نامزدهائی هستند که علیه نظام سیاسی برخاسته اند که چرخ هایش تنها برای منافع عده ای ناچیز می گردد. اگر از دیکتاتورها می گوئیم و اگر از محرومیت حقوق شهروندی حرف می زنیم، باید بدانیم که رأی دهندگان آمریکائی محروم ترین افرادی در تاریخ بشریت هستند. می گویند که ایالات متحده یک نظام دموکراتیک است ولی در رفتار دولت هیچ نشانی از دموکراسی نمی بینیم. بررسی های جدی و معتبر نشان داده است که رأی دهندگان آمریکائی به هیچ عنوان روی رفتار و کردار و تصمیم گیری های دولت آمریکا تأثیری ندارد. دولت آمریکا به همان اندازه که هر دیکتاتور دیگری، اگر دیکتاتورترین نباشد، از مردم جدا به سر می برد. و واقعاً به شکل نامید کننده ای به آزاد سازی خودمان نیازمند هستیم !
همان گونه که اخیراً رئیس جمهور قدیمی جیمی کارتر اظهار داشت که در آمریکا دیگر دموکراسی وجود ندارد، بلکه الیگارشی حاکم می باشد.
کارتر در بسیاری از موارد نظریاتش صحیح بوده ولی هرگز از سوی نظام بزهکار آمریکائی بازنشاسی نشده، در این مورد نیز کارتر یک بار دیگر حقیقت را می گوید.
من می گویم، جیمی کارتر را بازگردانید. مردی اخلاقی و هوشمند. او هزار بار از تمام نامزدهای ریاست جمهوری حاضر در مسابقۀ انتخاباتی بهتر است. در 90 سالگی مقابله با سرطان تلاشی بیهوده بنظر می رسد، ولی کارتر بهترین انتخاب است.
Paul Craig Roberts
مراجع :
http://www.cbsnews.com/news/us-program-isis-fighters-syria-general-lloyd-austin-congress/
لینک متن اصلی در مرکز مطالعات جهانی سازی :
h1 { margin-bottom: 0.21cm; direction: ltr; color: rgb(0, 0, 0); }h1.western { font-family: “Liberation Serif”,”Times New Roman”,serif; }h1.cjk { font-family: “Droid Sans Fallback”; font-size: 24pt; }h1.ctl { font-family: “DejaVu Sans”; font-size: 24pt; }p { margin-bottom: 0.25cm; direction: ltr; color: rgb(0, 0, 0); line-height: 120%; }p.western { font-family: “Times New Roman”,serif; font-size: 14pt; }p.cjk { font-family: “Droid Sans Fallback”; font-size: 14pt; }p.ctl { font-family: “Times New Roman”,serif; font-size: 16pt; }
درود بر رفیق محوی،
آیا این همان جیمی کارتر صالح، در کمپ دیوید برای فلسطینیان نیست؟
آیا دست دراز شده خداوند متعال از آستین خمینی هیلی کوپترهای این رئیس جمهور را سقوط نداد؟
آیا وی آورنده سادات نبود؟
پرسش های زیادی با پاسخ های کم:
در کشور های امپریالیستی غربی اعم از ام.آمریکا و یا انگلیس وفرانسه ویا آلمان و اکنون سراسر کشورهای اروپایی، و حتی در سراسر جهان، میتوان گفت که چنین است و تاپایان سرمایداری هم چنین خواهد ماند که:
دو گروه سرمایه دار که تحت نامهای محافظه کار و دیگری باصطلاح «کارگری – یا – سوسیالیستی– یا – سوسیالدموکراسی» در مقابل هم قرار دارند و همیشه محافظه کاران یکه تازه میدان بوده و میمانند.(در ایران امام زمانی ها و یا خط امامی و اصلاح طلبان)
فقط موارد نادری که بحران هرگونه پندارواهی را برملا میکند، حکومت «کاگری» مانند حکومت «تونی بلر» اجازه می یابد تا فرمایشات کنزرواتیوها را با کاغذی زرورقی و کادویی به مردم زحمتکش و بخصوص کارگران که نام آنانرا حمل مینماید از پشت خنجر زده سر آنانرا با پنبه بریده و سکان را دوباره بهمان محافظه کاران برگرداند.
باید احمق بقوه خدا بود که پذیرفت جیمی کارتر دیگری قادر به کمک به مردم آمریکا و یا از آن بد تر قادر بکمک به مردم «جهان» خواهد بود و یا مانند بعضی از کشورهای اروپایی با بازی گرفتن حزبی مانند حزب چپ های آلمان و یا حزب سیپراسی میتوان جلوی جنگ سوم را گرفت!!
باید زحمات ترجمه ای شما در مورد بازتاب حماقت طبقه حاکمه آمریکا و سردمداران آنان مانند نیکسون /فورد/اوبامایی که متخصصان آمریکایی مانند دکتر پل کرک رابرتس بخشی از آنرا برملا میکنند ستود.
و در عین حال از شما تقاضای کمنتاری در مورد علل اصلی چنین حماقت هایی که همانا: سرریز تولید و عطش بیش از حد جهت بدست آوردن بازار فروش و مواد خام که بدون بازار فروش بدون مفهوم است را این حقیر از شما دارد. تا قصد شما را شیر فهم گردد.
یکی از رفقایتان آقای محمد پورهرمزان مینگارد:
. …«بر پایه این پژوهش ها لنین در سال 1915 ضمن مقاله در باره شعار کشورهای متحده اروپا نوشت:
“ناموزونی رشد اقتصادی و سیاسی قانون مطلق نظام سرمایه داریست و از اینجا نتیجه می شود که پیروزی سوسیالیسم نخست در چند کشور و حتی در یک کشور سرمایه داری مجزا امکان پذیرست. (لنین: آثار منتخبه، ترجمه فارسی، جلد اول، بخش دوم، ص 486- 487).
یکسال بعد لنین بر پایه بررسی عمیق تر اقتصاد و سیاست و دوران امپریالیسم با قاطعیت بیشتری اعلام داشت:
“سوسیالیسم نمی تواند در همه کشورها همزمان پیروز شود”.
بدینسان حال دیگر لنین نه تنها از امکان، بلکه از ناگزیری پیروزی سوسیالیسم نخست در چند کشور و حتی در یک کشور سخن می گوید واین حکم را قانونمندی عام انقلاب جهانی سوسیالیستی اعلام میدارد و آنرا در کتاب “امپریالیسم بالاترین مرحله سرمایه داری” بر پایه تحلیل تئوریک عمیق تر کوهی از آمارها و فاکت ها ثابت می کند. تجربه اتحاد شوری و دیگر کشورهای سوسیالیستی صحت کامل این نتیجه گیری علمی را بنحو درخشان نشان داد.» پایان شاهد
که سپیده بدان اضافه میکند:
استالین آنرا دنبال کرده و مسائل و اصول لنینیسم را تدوین و برایمان باقی گذاشته است که دوران امپریالیسم دوران انقلابات پرولتاریایی است و نه کارتر های باهوش طبقه سرمایدار!! کی میخواهیم بالاخره فراگیریم؟
باید گفت میان ماه من با ماه گردون…
چنین اشخاصی متعلق به سالهای بیست وسی بودند که سپس در گرداب خروشچف کم و بیش گندیدند و با اینکه بعضی از آنها ازاین گرداب راضی نبودند براه انقلابی استالین چون احمد قاسمی، فروتن ها و امیرخیزی ها و بخشی از سازمان جوانان حزب توده ایران وفادار نماندند و خسارات فراوانی به خود و دیگران وارد کردند.
برگشت همه باقیماندگان و پژوهشگران براهی برای پیشرفت، همانیکه لنین در بالا منظور و رفیق استالین آنرا تدقیق و گسترش داده است را آرزو مندم.
. .سپیده