دژ نیروهای چپ هند
هنری رودولف
در بهار امسال، زمانی که حزب کمونیست هندKP (مارکسیستی) در کنگرهی حزبی خود کمیتهی مرکزی تازهای را انتخاب میکرد، مانیک سرکار (Manik Sarkar) جزو شرکت کنندگان بود. او از سال ۱۹۹۸ عضو کمیته مرکزی است. در همان سال او رئیس دولت- »نخستوزیر« – شمالیترین ایالت هند، تریپورا (Tripura) با مساحت ۱۰۵۰۰ کیلومتر مربع و با جمعیت ۳.۷ میلیون نفر نیز شد. در این ایالت ۲۱ سال است که یک جبههی چپ حکومت میکند.
ما از آگارتالا (Agartala) پایتخت ایالت به سمت چابیمورا (Chabimura) در جنوب به راه میافتیم. بزودی جاده در منطقهای تپهای با انبوه گیاهانش پیج و تاب میخورد. دریایی از رنگ سبز. نیزارهای بامبو، درختچههای موز، آبگیرها بر کنارههاشان نخلها، کشتزارهای چای، برنجزارهای آمادهی برداشت، درختان آشوکا (Ashoka) ،فوفل کاتچو (Betel)، مانگو، پاپایا، درختان انجیر هندی (Banyan)، و مزرعههای فیکوس (Gummibaum) جای یکدیگر را میگیرند. مقصد ما رنجیرهی تپههای دوتامورا (Devtamura) است که رودخانهی گومتی (Gomti) از میان آن میگذرد. بر کنارههایش زیباترین دیدنیهای تریپورا: تصویرهای دستکم پانصد سالهی بر سنگ نگاشتهی خدایان دورگا ، شیوا، ویشنو و سکاندا.
خودآگاهی بومیان
همان روز بعد در آگارتالا، که با یک ردیف ساختمانهای بازسازی شده تأثیری مجذوب کننده دارد، گفتگویی با نخست وزیر. او ما را در پایان روز کاری طولانیاش میپذیرد و بعد آن هم به دویدن منظمش میپردازد. سرکار شمایی عمومی از شرایط منطقه ترسیم میکند: بیشتر کوهستانی و جنگلی. مرز مشترک با چین، بنگلادش، بوتان و میانمار (سابقاً برمه) دارد و از لحاظ منابع زیرزمینی ثروتمند است. رودخانههای بزرگی از میان آن میگذرند، معروفترینشان براهماپوترا (Brahmaputra). موقعیت چغرافیایی آن منحصر به فرد است چون تنها از طریق باصطلاح »گلوی بطری« با هند مرکزی ارتباط دارد. تریپورا باصطلاح پشت بنگلادش واقع شده است.
درصدبالایی از مردم بومیان (indigen) هستند، انسانهایی ساده که به فرهنگها و ادیان مختلف تعلق دارند، از جمله هندوها، مسیحیان، مسلمانان و پیروان ادیان طبیعی (Naturreligion). بومیان هرچه بیشتر آگاهتر و سازمانیافتهتر میشوند. اینکه حکومت بعد از هجده سال در ماه می قانون سختگیرانهی ضد ترور AFSPA را پس گرفت هم مدیون این مردم است. این قانون قرار بود گروههای شورشی را عقب براند، اما به سازمانهای امنیتی قدرتی تقریباً نامحدود بخشید. سازمانهای حقوق بشری انتقاد میکردند این قانون، که در تمامی مناطق جنگی هند به اجرا درآمد، اغلب مورد سوءاستفادهی اعضای نیروهای نظامی قرار میگرفت.
در تریپورا بخصوص گروههای بومی خود را هدف AFSPA میدیدند. مانیک سرکار در این مورد میگوید: »ما دهها سال کشمکشهای خونآلودی بین اقوام مختلف داشتیم، شورشهایی در شمال شرقی کشور، مثل هرجای دیگری. حالا شش سال است که افراطیها منزوی شدهاند. ما زمینهی موفقیت را از آنها گرفتهایم. اما کارمان تمام نشده، چون دشمنان ما سعی میکنند از بنگلادش و میانمار در کار پیشرفت ما اخلال کنند.«
کشاکش سخت
آیا دولت دست راستی و هندو-ناسیونالیست مودی در دهلی نو با منطقهی دوردست تریپورا منصفانه رفتار میکند؟ نخستوزیر اظهار میکند که باید به خاطر سهم تریپورا در بودجهی دولت مرکزی سخت بجنگد. او و وزرایش باید دائماً بر سر حقوق ایالت پافشاری کنند. دولت او وظایف خود را با شفافیت انجام میدهد ، تا همهی پروژههای دولت مرکزی به اجرا درآیند. از جمله پروژهی عظیم بازسازی راهآهن بین لوندینگ (Lunding) در ایالت همسایه آسام و آگارتالا، خط آهنی Schmalspur با قدمتی ۱۵۰ ساله و طول ۴۳۷ کیلومتر، که تنها راه ارتباطی امن بین تریپورا و مناطق مرکزی هند است.
چه سری در کار است که بیش از دو دهه در تریپورا یک جبههی چپ حکومت میکند که ۹۹ درصد از اعضای KPI (مارکسیستی) و یک وزیر از KP تشکیل شده است. بر عکس در بنگال غربی و کرالا (Kerala)، که در گذشته مراکز نیروهای چپ بودند، چپها انتخابات را باختند. مانیک سرکار به خاطر فروتنی مثال زدنیاش مشهور است: »هند بسیار بزرگ است، و بسیار رنگارنگ. ما در تریپورا به منافع تودههای فقیر بسیار توجه میکنیم. مردم به ما اعتماد دارند. ما مصممانه، با درستکاری و با حداکثر شفافیت کار میکنیم. ما کسی را به رشوهگیری/رشوهدهی تشویق نمیکنیم. علاوه بر اینها، مبارزهی تودهای رهبران خود را به وجود میآورد. من نمیگویم به خاطر من است که ما اینهمه وقت در قدرت هستیم. این فقط موفقیت حزب ماست، نتیجهی مبارزهی جمعی.«
در هند رشوه در همه جا گسترده است، حتی در تریپورا. »درست است،« سرکار میگوید، »اما ما هر موردی شناخته شده را با جدیت تعقیب میکنیم.« یک همکار ژورنالیست در آگارتالا تأیید میکندکه رسواییهای مالی ورشوهخواریها متعددی به دستور حکومت سرکار افشا شدهاند، که بعد مورد حملهی شدید اپوزیسیون قرار گرفته است.
قدرت غیر متمرکز
نخستوزیر با واقعبینی ارزیابی میکند: »ما روابط دمکراتیک را تا سطح شوراهای محلی، تعاونیها و گردهماییهای قبیلهها برقرار کردهایم. ما ساختار سکولار جامعه را تثبیت کردهایم. بین اعضای کاستها و ادیان مختلف خصومت نیست. ما آموزش و بهداشت را برای همهی شهروندان تضمین کردهایم. ۹۵ درصد از چهار میلیون اهالی میتوانند بخوانند و بنویسند. تحصیل تا کلاس دوازدهم مجانی است.«
۹۵ درصد همهی روستاهای بزرگ آب آشامیدنی و الکتریسته دارند. سرکار تأکید میکند که تریپورا الگویی است برای اجرای برنامههای ایجاد اشتغال موسوم به MGNREGA . مسلماً یک رشته موانع رشد وجود دارند. »اکثریت مردم ما فقیرند، به همین دلیل از آنها مالیات نمیگیریم یا بسیار کم. و این برای بودجهی ما مسألهساز است.«
دکتر پراناب چاترجی (Pranab Chatterjee) از بخش تأمین بهداشت و رفاه خانواده، به کارنامهی موفقیتهای سرکار چند فاکت اضافه میکند. تریپورا اولین ایالتی بود که حتی پیش از سال ۲۰۰۴ جذام را از بین برده بود. در اینجا کزاز هم ریشهکن شده است. از بین تمام ایالتهای کشور تریپورا بیشترین اهداکنندهی خون را دارد. نخستوزیر خود یکی از بهترین نمونههاست. ۸۷ درصد زایمانها در بیمارستان صورت میگیرد. مرگ و میر نوزادان در اینجا ۲۶ از هزار است، در حالیکه مقدار متوسط آن برای سراسر هند ۴۰ از هزار است.
وقتی که ما از بیجان دهار (Bijan Dhar)، دبیر KPI (م) برای این ایالت، راجع به »راز« موفقیت چپها سؤال میکنیم میخندد: »خیلی ساده و سرراست، ما بین تمام احزاب سیاسی بهترین هستیم. ما برای فقیرترینها فعالیت میکنیم و با خط مشی نئولیبرالیستی که از سال 1991 در پیش گرفته شده مقابله میکنیم، سیاستی که همه تأمینهای اجتماعی را کاهش میدهد و بورژوازی را تقویت میکند. ما، برعکس، شبکهی رفاهیمان را گسترش میدهیم. ما میتوانیم بر 87000 نفر رفقای حزبی تکیه کنیم و بر دو میلیون اعضای سندیکاها و سازمانهای تودهای و همچنین بر روزنامهی حزبیمان دیلی داشرکاتها (Daily Desher Katha)، که با تیراژ روزانهی 50000 منتشر میشود. «
مبارزه با فقر
یک بار دیگر از پایتخت، آگارتالا، خارج میشویم. همراه با کارمند سازمان توسعه، راتان بومیک (Ratan Bhowmik)، در یک جیپ به راه میافتیم، به سمت میاه (Miah) و راجهشواریناگار در بخش دوکلی (Dukli). او میخواهد در محل نشان دهد که MGNREGA ، »آکسیون ملی مهاتما گاندی برای تضمین اشتغال«، چگونه کار میکند. این برنامهی اشتغالزایی دولتی، که سالها پیش در دورهی حکومت حزب کنگره براه انداخته شد، توانست برای میلیونها نفر از مردم فقیر در مناطق روستایی دستکم به مدت صد روز در سال کار ایجاد کند. آنها به ازای همکاری در پروژههای مهم محلی حداقل دستمزد دریافت میکنند. در میانمیاه ( Mian Miah) 835 خانوار زندگی میکنند. چندین تا از آنها امروز با بیل و کلنگ به کندن زمین مشغولند. زنها با سبدی بر سرشان بار سنگین را حمل میکنند. آنها در کار آمادهسازی حوضچهای برای پرورش ماهی هستند که قرار است سفتکاری آن در ده روز آینده به پایان برسد و برای اهالی ده سودآور باشد.
آنها زیر آفتاب سوزان در سکوت کار میکنند، اکثرشان زن هستند. عایشه بگوم (Ayesha Begum) 42 ساله، برای چند لحظه به دستهی بیلش تکیه میدهد و تعریف میکند: »این کار سخت است اما کار درست و حسابی است. قبلاً من در خانهای کلفتی میکردم و کاملاً وابسته به این خانواده بودم. گاهی پول مرا میدادند، گاهی وقتها ظاهراً پول نداشتند. این پروژه زندگی ما را تغییر داد. ما حالا یک حساب بانکی داریم و درست یک هفته بعد از پایان پروژه پول ما پرداخت میشود. در حال حاضر این مبلغ روزانه 155 روپیه است.« حداقل دستمزد، که در این مورد معادل کمی بیشتر از دو یورو است، ایالت به ایالت فرق میکند.
این برنامه شرایط زندگی بهتری را برای 365000 شاغل در تریپورا فراهم کرده است. زیرساختهای روستایی را در هشت بخش این ایالت بهتر کرده است. قسمتهایی از زمینهایی ناهموار تسطیح میشوند، خاکریزهای حفاظت در برابر طغیان رودخانهها برپا میشوند. حوضچههای پرورش ماهی، تانکر برای جمعآوری آب باران، آببندها، پلها و جادههای کوچک، کانالهای آبرسانی، نهالستانها، مزرعهها و درختزارهای چای، توت و کائوچو ساخته میشوند. سرمهندس تارون کانتی دبنات (Tarun Kanti Debnath) از بخش توسعهی روستایی »شک ندارد که این برنامه یک موفقیت بزرگ است. آدمها کمی درآمد کسب میکنند. امکان دسترسیشان به بازا به طور محسوسی بهتر میشود.«
مرزهای قابل عبور
ما سری کوتاه به دروازهی شماره 97 حصار سیمی میزنیم. در تریپورا از 856 کیلومتر مرز با بنگلادش 750 کیلومتر آن از سیم خارداری به ارتفاع نزدیک به سه متر تشکیل شده است. این مرز بایستی مانع مهاجرت بنگلادشیها و نفوذ افراطیون بشود. با وجود این در بازارهای آگارتالا میتوان کارگران روزمزد، دستفروشها و میوهفروشهای زیادی را دید که آشکارا با چشمپوشی مقامات، از آن سوی مرز میآیند و شب دوباره برمیگردند. دستهی دیگر آنها که در »ترانزیت« هستند و با قصد اقامت در اینجا، میخواهند بدون جلب توجه در هند بمانند.
اینها در کنار دروازهی شماره 97 دیده نمیشوند. مرز واقعی حدود صد متر آن طرفتر پشت سیم خاردار است. بعد از چند قدم به دهکدهی هندی موتیناگار (Motinagar) میرسیم، از سنگ مرزی شمارهی 2033 ، که نشان میدهد مرز در اینجا از وسط کلبهی غیرمسکونی میگذرد، رد میشویم، و حالا در دهکده داچاناگار (Dhajanagar) در بنگلادش هستیم. هر یک از این دو ده حدود 1000 نفر سکنه دارد. پیش از تقسیم مستعمرهی انگلیس به هند و پاکستان، که بخش شرقی آن هم به نوبهی خود در سالهای 1971/72 از خود را از سلطهی پاکستان آزاد کرد و کشور مستقل بنگلادش شد، اینجا یک آبادی بود.
رابطهها که اکثراً خانوادگیاند برجا ماندند. مثلاً خواهر کدخدای قبلی ده، محمد موشومی (Mohammed Moushumi) در ده بنگلادشی زندگی میکند. او میگوید: »ما هر روز همدیگر را میبینیم. و وقتی مشکلی پیش میآید کدخداهای هر دو ده همدیگر را ملاقات میکنند و مشکل را مسالمتآمیز حل میکنند.« در موتیناگار در یک بقالی لیمونادِ شیرینی از بنگلادش را به ما عرضه میکنند. برای پرداخت از روپیهی هند یا تاکای بنگلادش استفاده میشود. رابطهی انسانها با یکدیگر ساده و بدون تنش به نظر میرسد. فرمانده منطقهی مرزی نظر دیگری دارد: »دزدی دام و دزدی خرمن بسیار رایج است.«
به آگارتالا برمیگردیم. اینکه نمایندگان اپوزیسیون هیچ چیز مثبتی در »رژیم سرکار« نمیبینند تعجبآور نیست . پراسنجیت چاکرابورتی (Prasenjit Chakraborty) یک فونکسیونر اتحادیهی جوانان ABVP حزب ناسیونالیست مردم هند (BJP)، قبل از هر چیز کارت ویزیتش را به ما میدهد. بر آن عکسی از نخست وزیر نارندرا مودی و شعاری از او : »اول ملت، بعد حزب، آخرسر من«. کادر جوان خیلی زود به اصل مطلب میپردازد. برای او KPI (م) حزبی است »استبدادی و غیردمکراتیک«، که حداقل اینجا در تریپورا »در فرایند فروپاشی« است. BJP تنها آلترناتیو ممکن را در برابر »رژیم زورگویانهی کمونیستی« ارائه میدهد. و او مطمئن است سال 2018 که تریپورا دوباره نمایندگانش را انتخاب میکند قدرت را به دست خواهند گرفت.
دکتر آشوک سینها (Ashok Sinha) سخنگوی حزب کنگره در تریپورا نظرش را نه به این تند و تیزی اما به همین صراحت فرموله میکند: دلایل پایدار بودن جبههی چپ؟ آنها »سیستم کامل و دقیقی برای تأثیر و تحریف و سرکوب دارند. در روستاها از هر پنج نفر یکی در نهان کمونیست است و یا خبرچین حزب. این حزب با رشوهدهی تمامی کارمندان دولت را تحت کنترل کامل دارد. البته نخستوزیر به شریف بودن معروف است اما مثل پادشاه زندگی میکند. و همهی اینها به این خاطر است که سیاستمداران و رسانهها کمترین توجهی به تریپورا ندارند.«
جاگدیش دبارما (Jagdish Debbarma) از حزب ناسیونالیستی بومیان تویپراس (Twipras)، که آراءش در آخرین انتخابات محلی افزایش قابل توجهی داشته، ادعا میکند جبههی چپ در پروژههای توسعهاش مناطق قبایل بومی را ندیده میگیرد، در را بر روی مهاجران از بنگلادش و بنگال غربی باز کرده و اجازه میدهد که بومیان به اقلیتی کاهش یابند که امروزه فقط کمی بیش از سی درصد جمعیت را تشکیل میدهند. میگوید: »تریپورا کشور ماست. « به همین دلیل بایستی همهی حق زمین Landrechte برای آنها منظور شود.
بر خلاف روند عمومی
اتهامات اپوزیسیون تا بحال تأثیری بر برنامههای مانیک سرکار نداشته. در حالیکه او توانسته موقعیت خود را حفظ کند حوزهی تأثیر چپها در هند کوچکتر شده است و تعداد نمایندگان چپ در پارلمان هند در دهلی نو کاهش یافته است. در مجلس سفلی مارکسیستها تنها 9 نماینده از 545 و در مجلس علیا نیز 9 نماینده از 245 نماینده را دارند.
نخستوزیر تریپورا دلیل این سقوط را در چه میبیند؟ »نتایج انتخابات پارلمان در سال 2014 برای ما وحشتناک بود، با اینکه ما اینجا در تربپورا وظایفمان را انجام دادیم و هر دو کرسی نمایندگی را به دست آوردیم. اما حزب ما تأثیرات سیاست نئولیبرال را در مجموع کماهمیت ارزیابی کرده بود، و در مورد تحولات در بخشهای کشاورزی و صنعتی به خطا رفته بود. گذشته از این، ما همچنان پیامدهای منفی اضمحلال شوروی را حس میکنیم.«
آیا وضعیت فعلی یک همکاری جدیتر بین همهی نیروهای چپ، و یا شاید حتی وحدت احزاب کمونیستی مختلف هند را ایجاب نمیکند؟ »دولت مرکزی در دهلی نو منافع Big Business را نمایندگی میکند و نه منافع آدمهای ساده را. این امر تضمینِ بافت سکولار و دمکراتیک جامعهی هند را ضروریتر میکند. آنچه که به احزاب کمونیست مختلف مربوط میشود، هر کدام ویژگیهای خود را دارند و مرحلهی انقلاب را متفاوت ارزیابی میکنند. عملاً ما در بسیاری موارد همکاری مشترک میکنیم. اما وحدت فعلاً در دستور روز نیست.«
عکسها از هیلمار کونیگ
یکی از پروژههای متعدد MGNREGA : ساختن سد کوچکی در راجهشاواریناگار (Rajeshawarinagar)
کار سنگین اما منظم: در میانمیاه حوضچهای برای پرورش ماهی ساخته میشود
دروازهی شماره ۹۷: از 856 کیلومتر مرز با بنگلادش 750 کیلومتر آن از سیم خارداری به ارتفاع نزدیک به سه متر تشکیل شده است
آموزش و تأمین بهداشت برای همه: نخستوزیر تریپورا، مانیک سرکار در دفتر کارش
من منحیث یکی از علاقمندان مجله هفته از افغانستان، از شنیدن این خبر خیلی متاسف شدم، چراغ مجله هفته در…
با تشکر از همه ی مقالات و زحمات شما، دوباره خواهش میکنم، لینک های مستقیم مقالات رو در انتهای اونها…
با درود، گمان دارم مستقیم و متمرکز باید به پدیده تحریم یا تحریم های آمریکا پرداخت و بدون عمیق شدن…
مقاله بسیار جالب و خواندنی بود. با تشکر از رفیق شیری و ترجمه دقیق و حرفه ای ایشان و سپاس…
دوست گرامی من عضوی از نویسندگان و مترجمان مجله هفته نیستم اما از همکاران آن هستم و گاهی مطالبی را…