نویسنده: مروان برغوثی ، ترجمه بهروز عارفی
مروان برغوثی، نماینده مجلس، عضوکمیته مرکزی الفتح از زندان هادریم، سلول ۲۸،اسرائیل
گاردین، ۱۱ اکتبر ۲۰۱۵
«هیچ خلقی بر روی زمین، نمی پذیرد که با ستم همزیستی کند. انسان ها بنا بر ماهیت شان شیفتهء آزادی اند و برای آزادی مبارزه کرده در راه آزادی جانفشانی می کنند. اما آزادی خلق فلسطین بسیار به تاخیر افتاده است.»
تشدید درگیری، نه با مرگ دو کولون (مهاجر یهودی) اسرائیلی، بلکه از مدت ها پیش شروع شده و سال هاست که ادامه دارد. هر روز فلسطینیها کشته، زخمی و دستگیر میشوند. هر روز مستعمره سازی گسترش بیشتری مییابد، محاصره خلق ما همچنان در غزه ادامه دارد، خفقان و تحقیر دوام مییابند. در این شرایط که عدهای امیدوارند که در اثر پیامدهای بالقوه چرخهی جدیدی از خشونت، ما از پا درآئیم، من همان طوری که درسال ۲۰۰۰ گفته بودم، اعتقاد دارم که باید به ریشهء این خشونت پرداخت: یعنی انکار آزادی برای فلسطینیها.
گروهی از افراد معتقدند که دلیل عدم عقد پیمان صلح، نبود اراده رئیس فقید یاسر عرفات یا بی لیاقتی رئیس محمود عباس است، در حالی که هر دو آماده و قادر به امضای چنین پیمانی بودند. دشواری واقعی این بود که اسرائیل به جای صلح، اشغال را برگزید و از مذاکرات به مثابهء سرپوشی جهت تشدید طرح استعماری استفاده کرد. همه حکومتهای جهان به این حقیقت ابتدائی واقفند ولی باز هم شماری از آنان مدعی هستند که بازگشت مجدد به نسخههای فرسوده به ما امکان خواهد داد تا به آزادی و صلح برسیم. تکرار مطالب بی نتیجه گذشته، به طور دائمی و مداوم ادامه داشته و انتظار کسب نتیجهء متفاوت، دیوانگی است. بدون تعهد روشن اسرائیل برای عقب نشینی کامل از سرزمینهائی که اسرائیل در سال ۱۹۶۷ اشغال کرده، از جمله در بیت المقدس و پایان دادن به سیاست مستعمره سازی، شناسائی حق مسلم خلق فلسطین، از جمله حق تعیین سرنوشت و حق بازگشت و آزادی همهء زندانیان فلسطینی، مذاکره امکان پذیر نیست. ما نمیتوانیم با اشغال اسرائیل همزیستی کنیم و در برابر آن تسلیم نخواهیم شد.
از ما خواستند صبور باشیم و ما با ارائه فرصت به «دیگری» برای امضای پیمان صلح، از جمله از سال ۲۰۰۵ تا کنون شکیبائی کردیم. شاید یادآوری این نکته به جهانیان مفید باشد که خلع ید از ما، تبعید و انتقال اجباری و ستمی که تحمل میکنیم، نزدیک به هفتاد سال طول کشیده است و از زمان تاسیس سازمان ملل متحد، ما تنها موضوعی هستیم که همچنان در برنامه روز قرار داریم. به ما توصیه کردند که با استفاده از روشهای مسالمتآمیز و در چارچوب دیپلماتیک و سیاسی، پشتیبانی جامعه بینالمللی را برای پایان دادن به اشغال کسب خواهیم کرد. با وجود این، همچون سال ۱۹۹۹ در پایان دورهء انتقالی، جامعه بینالمللی موفق نشد حتی یک تصمیم معنی دار بگیرد و یا اقدام مشخصی برای اجرای حقوق بینالملل و مصوبههای سازمان ملل به عمل آورد و به مصونیت اسرائیل از مجازات برای مثال از طریق بایکوت، عدم سرمایهگذاری و مجازات پایان داده، و از همان روشهائی الهام بگیرد که جهان را از شر رژیم آپارتاید خلاص کرد.
در فقدان مداخله بینالمللی برای پایان دادن به اشغال و در نبود اقدام جدی از سوی دولتها برای پایان دادن به معافیت اسرائیل از مجازات و در فقدان چشمانداز حفاظت بینالمللی برای خلق فلسطین تحت اشغال، و در حالی که مستعمره سازیها و پیامدهای گوناگون آن نظیر حملات خشونت بار کولونهای اسرائیلی شدت یافته، از ما میخواهند چه کنیم؟ دست روی دست بگذاریم تا خانواده فلسطینی دیگری را به آتش بکشند، تا جوان فلسطینی دیگری را بکشند، تا یک شهرک دیگر ساخته شود، تا خانه فلسطینی دیگری را ویران کنند، تا کودک فلسطینی دیگری را دستگیر کنند، تا کولونها دست به حملهء جدیدی بزنند، تا یک تجاوز دیگر علیه خلق ما در غزه صورت گیرد؟ همه جهان میدانند که بیت المقدس مشعلی است که میتواند الهام بخش صلح باشد یا جنگ را شعله ور کند. پس ، در شرایطی که حملات اسرائیل علیه خلق فلسطین در این شهر و اماکن مقدس مسلمانان و مسیحیان از جمله حرم الشریف بی وقفه ادامه دارد، چرا جهان بی تفاوت است؟ عملیات و جنایتهای اسرائیلیها نه فقط راه حل دو دولت را با مرزهای ۱۹۶۷ از بین می برد بلکه به حقوق بینالمللی نیز تجاوز میکند. با این تهدید روبرو هستیم که این اقدامات کشمکش سیاسی قابل حلی را به یک مناقشهء مذهبی ابدی تغییر دهد که نتیجهء آن بی ثباتی بیشتر در منطقهای ست که بلواهای بی سابقهای را تجربه میکند.
هیچ خلقی بر روی زمین، نمیپذیرد که با ستم همزیستی کند. انسان ها بنا بر ماهیت شان شیفتهء آزادی اند و برای آزادی مبارزه میکنند و در راه آزادی جانفشانی میکنند. آزادی خلق فلسطین بسیار به تاخیر افتاده است. در دوران انتفاضهء نخست، حکومت اسرائیل سیاست «خرد کردن استخوانها، برای درهم شکستن اراده مردم» را به اجرا در آورد، اما، نسل بعد از نسل، خلق فلسطین نشان داده که ارادهء او شکست ناپذیرست و نباید آن را امتحان کرد.
این نسل تازه فلسطینیها منتظر گفتارهای مصالحه برای تجسم وحدت ملی که حزبهای سیاسی در تامین آن شکسنت خوردهاند، نشده و پا را فرا تر از تفرقههای سیاسی و تجزیهء جغرافیائی گذاشته است. این نسل برای اجرای حقوق، و حتی وظیفهء خود برای مقاومت در برابر اشغال منتظر دستور کار نشده است. این نسل، این کار را بدون اسلحه انجام میدهد در حالی که با یکی از بزرگترین قدرت های نظامی در جهان روبروست. و باوجود این، ما مطمئن هستیم که سرانجام، آزادی و کرامت چیره شده و ما پیروز خواهیم شد. پرچم فلسطین که با غرور در سازمان ملل برافراشتهایم، روزی به نشانهء استقلال ما، بر فراز دیوارهای شهر قدیمی بیتالمقدس به اهتزاز در خواهد آمد.
چهل سال پیش، برای کسب استقلال به مبارزهء فلسطین پیوستم و برای نخستین بار در ۱۵ سالگی به زندان افتادم. اینها، مرا از پشتیبانی از صلحی متکی بر حقوق بینالمللی و قطع نامههای سازمان ملل متحد بازنداشته است. اما، شاهد بودم که اسرائیل به طور منظم، و هر سال بیش از پیش، این چشم انداز را نابود میکند. من بیست سال از زندگی خود را در سیاهچالهای اسرائیل گذراندهام و از جمله سیزده سال گذشته را و این سالها اعتقاد مرا به این حقیقت تغییرناپذیر مستحکمتر کرده است: آخرین روز اشغال، مترادف با نخستین روز صلح خواهد بود. آن که خواهان صلح است|، باید عمل کند، برای شتاب دادن به صلح، اکنون باید دست به عمل زد.
ما در اجتماع با گفتن «من آنم که …» بجایی نخواهیم رسید.
مساله، مسالهِ جنگ مابین دوطبقه است. یکی دویست سال هنوز از عمرش نگذشته است که به پیری و مرحله گندیدگی خود رسیده است و دیگری نوین و در حال تکامل خود، باوجودیکه هنوز نتوانسته است زنده بماند ولی تاکنون هربار دانسته است که چگونه قهرمانانه بمیرد.
ویت کنگ همچون حزب کمونیست چین این وظیفه تاریخی را برعهده واشینگتن گذاشته بود که برایشان اسلحه ساخته و در دین بین فو و در ایالات چین در اختیار آنان بگذارد. این از من نیست، بلکه از رهبر بزرگ انقلاب دموکراتیک نوین چین مائوتسه تونگ و بزرگترین مارشال جنگی بعداز استالین در جهان یعنی ژنرال ژیاب میباشد.
اگر اینطور که شما اعلاحضرتایِ بزرگ آگاه اعلام میدارید باشد:
همه افراد دنیا پول خرج میکنند که در جایی بچاپ رسیده است ولی آنان جیره خوار کسی نیستند و دارای ایدهآلهای خود و فرهنگ خود و سُنَنِ رزمی خود بوده و همچون آب راه خود را برای رسیدن به آینده خود روانند.
چه بسا که با اشتباهات خود شکست هایی میخورند ولی از آن آموزش دیده وراه را بجلو باز مینمایند. تمام خلق های کشورهای عقب نگه داشته شده هم چنین راهی را رفته و همیشه پیروزی نهایی آز آن آنان بوده است.
حال شخصیتی اعلیحضرتی پیدا شده است و خلق قهرمان فلسطین را که از زمان ناپلیون تاکنون در حال مبارزه است و وی را از چهار طرف بزرگترین قدرت نظامی جهان بادست دراز شده خود کشور اسراییل محاصره کرده است، با کمترین امکانات که برای ما میتواند قابل تصور باشد، نتانیاهورا چنین به فریاد های جفنگ دچار کرده است که روزنامه های محافظه کار آلمانی که تاکنون گفتههای وی را مانند گـُه بچهره میکشیدند، تا اسلحه به شیوخ عرب بفروشند، اکنون وی را هو کرده و دروغگو خواندند.
گل آنست که خود ببوید، نه آنکه سپیده ها بگویند. خلق فلسطین مشعلی است فروزان که بهمه گرما می دهد.
من نظریاتم را روشن و بدون ابهام تاکنون بیان داشتهام و مهم برای من آنست که خوانندگان محترم مجله هفته همانطور که من از نظریاتشان فرا میگیرم، چنانچه در عمل و در اخبار با گفتههایم اگر روبرو گردیده و صحت آنرا دریافتند بدانند که آینده متعلق به زحمتکشان جهان که با تیروکمان و چوب و چماق مبارزه را شروع کرده و ندبه و زاری تحت عنوان ضعیفم، کوچکم، ناتوانم… را سرنداده و ارتجاع سیاه را بزانو کشیدهاند میباشد(حتی تحت فرمان راکفلر و سلطان قطر، شما اول بروید بفهمید پول چیست بعداً اظهار وجود نمایید).
این زحمتکشان همیشه اکثریت مطلق ساکنین کره گیتی را تشکیل داده و خواهند داد؛
حتی اگر ربت های زنده هم بسازند و کالا بینهایت ازدیاد یابد، که خود طنافی برگردن سرمایه داری گردیده و نرخ ارزش اضافه را به سمت صفر میل داده و خفهاش مینماید و داستان اعلاحضرتانی چون شما هم ببپایان میرسد!
اگر پول این دزدان جلاد و خون آشام گلد من ساکسی و فدرال رزروی میتوانست کاری انجام دهد، همان جنگ اول جهانی جلوی مارا میگرفت و در جنگ جهانی دوم به گـُه خوردن نمی افتاد.
به نطق چرچیل در باره استالین که چندی پیش در مجله هفته بچاپ رسید مراجعه فرمایید! بازهم بگویید که شاه رام هستید.
از این بهتر نمیتوان هویت خود را برملا کرد- :
…..
بهمه نشان بده که پاسپورت من از کجا آمده است و داستانش چیست؟ ولی اگر تا همین جا بو همه جارا فرا گرفته است، بسوراخ خود بخز که برایت بهتر است.
خانم عزیز “م.گ.” یا همان سپیده گرامی! قصه و متلی را که بصورت کامنت برایم تعریف کردی مرا به یاد واقعهای انداخت، گوش کن: روزی یکی از شیعه مسلکان خشک مغز جلوی احمد کسروی را گرفت و به او گفت، تو که منکر وجود خدا هستی پس به من بگو که کی محمد را به پیامبری برگزید؟ احمد کسروی در جواب گفت: اولا من هرگز نگفتهام که خدا وجود ندارد ثانیا اگر چنین حرفی هم زده باشم خوب، وقتی اصل موضوع را منکر شدهام پس فرع قضیه (پیامبری محمد) را از بیخ و بن منکر هستم. حال حکایت تو شده است. من میگویم تشکیلات حماس در جهت سیاستگذاریهای صهیونیستها توسط نیروهای امنیتی اسرائیل (موساد) ساخته و پرداخته شد، اما تو خواستههای دهگانه آنها را در کامنت ات رونویسی کرده ای. من میگویم که شرکت نفتی – آمریکایی اکسان موبیل دلارهای نفتی به حساب بانکی رهبران حماس واریز میکند، اما تو خواندن فراخوان محسن مسرت را توصیه میکنی. میبینی؟ وقتی اصل قضیه وابستگی حماس به دلارهای نفتی اکسان موبیل و سیاستهای صهیونیستها است، پس این فراخوانها و خواستههای دهگانه محلی برای بحث کردن ندارند!!
نکته دیگر اینکه، هیچ کسی ای پی آدرسها را در اختیار من نگذاشته است، بلکه تو بیش از اندازه به دوستان فیس بوکی ات عتماد داری. من حتا میدانم که تو چند سال پیش جهت رفت و آمد به ایران از سفارتخانه رژیم ایران در کشور محل اقامتت، ………، تقاضای پاسپورت کردهای و اکنون پاسپورت حکومت اسلامی در کیف ات یا جیب ات هست. اگر مایل باشی میتونم مراحل دریافت پاسپورت از سفارتخانههای رژیم در خارج کشور بویژه در اروپا را برای کاربران تشریح کنم. اما قاطعانه بهت بگویم که “ما” کثیفترین کار را افشا هویت مخالفان خود میدانیم!!
درود
آقا یا خانم شاه رام، شما بگویید چرا نام خود را با صفت شاه مزین کرده اید، تا منهم بشما بگویم چرا من نامم سپیده است و بقولی شما گاهی هم سبزه، سیاهه، بنفشه وسیکلمه میگردد.
گویا خواندن آی پی آدرسها را افراد مخصوصی در اختیارتان گذاشتهاند که از درون پرتال یاهو خود را اینچنین با اطلاع میدانید.
چه بد یا خوب است که مرا پیام پرتوی، ابراهیم شیری و یا حمید محوی ننامیده اید. زیرا من اکثراً بنظریات این رفقا شدیداً احترام میگذارم و از استثنائاتی که بگذریم دارای یک جهانبینی هستیم.
ولی شما فرموده اید « من میگم انف تو نگو انف بلکه بگو انف». شما باز هم نظر مرا ثابت کرد اید و دوباره انف خود را چنین ادا کرده اید:
««حماس» یک تشکیلات ارتجاعی، تروریستی و ساخته و پرداخته نیروهای امنیتی اسرائیل (موساد) است».
شما نتنها به اراده کودکان سنگ انداز احترام نگذاشته اید، بلکه اراده تمام زحمتکشان فلسطینی را نفی کرده و آنان را پشتیبان موساد دانسته اید. آیا شمارا میشود نجات داد؟
ناگفته نماند کثافت رژیم فرهنگن هزارو چهارصد سال عقبمانده «اقتصاد مال خراست» که در مخالف کـُشی دست محمد را هم از پشت بسته است و ناب محمدی میباشد و کثافت حماسی بر تمام شاهپرستان شاهنشاهانی و اوبا ماستی و غرب زدگان بزرگ دستمال دار، شرف دارد! (میتوانید از آقای مزارعی سؤال کنید)
همان بهتر که من قضاوت را بخوانندگان محول نمایم.
ولی جواد محترم حد اقل شهامت داشت و در مقاله آقای پروفسور محسن مسرت در باره درخواست های حماس و قبول اکثریت شرایطی که خود یهودیان آنها را مطرح کرده بودند در ۱۰ نکته تنظیم و باطلاع جهانیان رسانیدند، و ترجمه گفتههای ام ال پ د و آیکور بگفتمان نشست:
شرطهای حماس
تاکنون تنها گیدون لوی، روزنامهنگار روزنامهی اسرائیلی هاآرتس(روزنامه خنثی«غیر صهیونیستی» اسراییلی-سپیده) است که به وظیفهی خبرنگاری خود عمل کرده و خواستههای حماس را در دسترس همه قرار داده است:
1-
آزادی برای غزه، پایان دادن به هرگونه عملیات نظامی زمینی، هوایی و دریایی،
2-
خروج نیروهای نظامی اسرائیلی از غزه تا کشاورزان فلسطینی بتوانند از زمینهای خود تا دیوارهای اسرائیل بهرهبرداری کنند،
3-
آزادی فلسطینیهایی که ابتدا بهعنوان مبادلهی زندانیان در برابر سر
باز اسرائیلی گیلات شالید آزاد شده، اما دوباره در آغاز جنگ غزه دستگیر شدند،
4-
پایان دادن به محاصرهی اقتصادی و باز کردن مرزهای غزه،
5-
قرار گرفتن بندر و فرودگاه بینالمللی غزه زیر کنترل سازمان ملل متحد،
6-
گسترش محدودهی ماهیگیری ساحل غزه و نظارت سازمانهای بینالمللی بر مرز رفح،
7-
پذیرش آتشبس دهساله و بسته شدن آسمان غره به روی هواپیماهای اسرائیلی،
8-
اجازهی سفر مردم غزه به اورشلیم برای زیارت مسجدالاقصی،
9-
پایان دادن به مداخله در سیاست داخلی فلسطین و تشکیل دولت واحد،
10-
باز کردن منطقهی صنعتی غزه.
گیدون لوی این پیشنهادها را «اساس منصفانهای» برای آتشبس میداند، زیرا بهسادگی میتوان تشخیص داد که با اجرای آنها حداقل شرایط ادامه زیست ملتی تامین خواهد شد که از دههها پیش در منطقهی گتومانندی محاصره شده، …
بقیه گفتمانها و دو ویدیوی معروف سخنان رهبران کشور اسراییل و حزب فاشیستی نکود که رأی ۷۵ درصدی یهودیان را در جیب دارد را من در دیدگاههای مقاله زیرین سوار کردهام که از شنفتن حرفهای این جانوران عرق شرم بر پیشانی هر انسانی مینشیند. که در جهل مرکب ماندن مبارز معروف فلسطینی ما را هم بخوبی نشان میدهد.
بخوانید و درس عبرت بگیرید
فراخوان محسن مسرت: چرا حماس با اینکه از نظر نظامی هیچگونه امید پیروزی ندارد، باز هم میجنگد؟
ژوئیه 30, 2014
http://mejalehhafteh.com/2014/07/30/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D9%86%DA%A9%D9%87-%D8%A7%D8%B2/
. .سپیده
خانم عزیز “م.گ” یا همان سپیده یا سبزه یا شعله یا رهگذر یا هر اسم دیگری که در این سایت بر روی خود میگذاری. من چندین بار قبلا به تو گفتهام که با تو هیچ گونه بحثی ندارم چونکه تو از طرفداران رژیم ایران هستی، اما هر وقت که اسمی از من در کامنتهایت ببری مجبور به پاسخ گویی و در واقع به افشای تو خواهم پرداخت. اما من هرگز نگفتم که سازمان “حماس” فاشیستی است، بلکه گفته و میگویم و خواهم گفت که “حماس” یک تشکیلات ارتجاعی، تروریستی و ساخته و پرداخته نیروهای امنیتی اسرائیل (موساد) است که توسط آنها از دل اخوان المسلمین جهت سیاست گذاریهای صهیونیستها در منطقهٔ بیرون کشیده شد و در نوار غزه جا سازی گردید. رابرت دریفوس در کتاب “اخوان المسلمین در خاور میانه” مدارک بیشماری در این رابطه به خوانده ارائه میدهد. شرکت نفتی- آمریکایی اکسان موبیل به مثابه ملک واقعی کشور قطر یکی از تامین کننده گان مالی حماس تو است!!
اشتباهی بزرگ یا بی اطلاعی بزرگ؟
آنکس که نداند ونداند که نداند
در جهل مرکب ابد الدهر بماند
مروان برغوثی، نماینده مجلس، عضوکمیته مرکزی الفتح از زندان هادریم، سلول ۲۸،اسرائیل، آزاد میشود بطوریکه وی خود میگوید:
در ۱۵ سالگی بزندان افتاده است و در مجموع ۲۰ سال عمر خود را در زندان گذرانده است.
ایشان، این مبارز فلسطینی، هنوز نتنها نفهمیده اند چه در فلسطین میگذرد حتی نفهمیده است نقش اسراییل در منطقه چیست و دم از صلح میزنند.
خروشچف هم زمانی دم از صلح میزد و دایما با کندی بر سر کشور کوبا برهبری فیدل کاسترو با آمریکایی ها لاس میزد و با کفش روی میز سازمان ملل میکوبید؛
و جایزه صلح برای هوشیمین میفرستاد که هوشیمین این بی احترامی را نپذیرفته و همراه هواپیمای حاملِ صلح، لاشه ای از یک شکاری اف ۱۵ آمریکایی را برایش پس فرستاد و گفته معرف وی «آقای خروشچف ما در حال جنگیم» را بوی پس هدیه کرد.
اکنون سرنوشت خودش، کشور کوبا و ویتنام هوشیمینی در جلوی چشم همگان قرار دارد.
آیلت شیک که جوان تر از مروان برغوثی است، و مانند وی جوانترین نماینده مجلس اسراییل و حتی یک روز در دانشگاه زندان سیاسی هم حضور نداشته است، مساله را بهتر از وی فهمیده است و در کِنِست، فتوای قتل عام تمام مادران فلسطینی را میدهد!
زیرا این زن جوان بخوبی فهمیده است که وجود فلسطینی و عرب و عجم و دیگر انسانها در منطقه عدم وجود اسراییل در منطقه خواهد بود.
گویا این جوان از پدرانش یاسرعرفات و محمود عباس درس عبرت نگرفته است و هنوز هم دم از صلح میزند.
اسراییل، توبخوان آمریکا، با بوق و کرنا بگوش همه میخواند که منطقه ملک ما است و عرب و عجم و دیگران زیادی هستند و باید همگی نابود گردند و با روشی مُزمن و پیگیر از«« بهانهای به خَلقِ بهانه دیگری میپردازد!»»
کدام شخصیت سیاسی است که از گفتههای سران کشور اسراییل از میخاییل بگین فاشیست تا شمعون پرس ««**کارگری**»» خبر نداشته باشد که میخواهند سر فلسطینیان را مانند ملخ در میان سنگ له کنند!.
کدام شخصیت سیاسی است که هنوز ندیده باشد ونبیند که منطقه را حتی شکل جغرافیایی گذشتهاش را تغییر میدهند و کوهها را به دره و دره ها را بکوه تبدیل میکنند و درختان زیتون را ریشهکن کرده و با غارت آب بقیمت هستی منطقه به گیاهان دیگری تبدیل میدهند. مشکل است فهم آن چرا انرا نبینند!!
این شخصیت مبارز سیاسی که نیمی از عمرش را در زندان گذرانده است شاید بخاطر غیابش نداند که صهیون در لندن چه نطقی کرد و چه سیاستی را با لردهای لندنی و سپس نیم قرن بعد از آن در مونیخ با هیتلر در باره یهودیان و انتقال آنان به سرزمین اعراب نمود.
سیاه رو خواهند شد کسانیکه هنوز اراده کودکان سنگ بدست را چنین نادیده میگیرند و بدانان بی احترامی روامیدارند! ….
بگذار جواد ها و شهرام ها و خوشچین ها فریاد بر آورند که حماس فاشیست است و مردم فلسطین که حماسی ها را انتخاب کردهاند نادان بدانند.
بگذار دولت باند روحانی-ظریف-خاتمی با گرداننده پشت پرده خود رفسنجانی، هم آواز با صهیونیست های یهود، مرا تند رو بدانند! من این ناسزا گویی های آنان را با کمال میل و رو برو شدن آن در آینده باکمال میل پذیرا هستم.
تا چه زمانی ما پایینی ها، خسارت این جهل مرکب و عدم فراگیری از پراتیک روزانهِ خرده بورژوازی و سرمایداران(توبخوان اشتباهات بزرگ) در کشورهایمان را بایستی کورشده و دندمان نرم شود و خسارت:
آنکس که نداند ونداند که نداند
در جهل مرکب ابد الدهر بماند؛
را بپردازیم
البته سرمایداران کشور ایران و عربستان… برخلاف مبارز مشهور فلسطینی ما بخوبی میدانند که مساله چیست!! آنها سعی در نادان ماندن ما دارند.
. .سپیده