تآثیرات جنگ و حوادث سوریه برمبارزه ومقاومت مردم فلسطین

syria_felestin

نوشته : احمد مزارعی

22 / اکتوبر 2015

مردم ستمدیده فلسطین خود را ازملت سوریه جدا نمیدانند ، در طول تاریخ اعراب، کشورهای سوریه ، لبنان ، فلسطین واردن معروف به بلاد شام بوده وزندگی ، تاریخ وابیات وفرهنگ مشترکی داشته اند وامروز هم بر یکدیگر تآثیر میگذارند. مقاومت قهرمانانه وبی نظیر ملت سوریه در برابر تهاجم فاشیستی امپریالیسم آمریکا واقمارش ، تآثیر عمیقی بر روی ملت لبنان و فلسطین داشته است ، مگر همین سوریه نبود که هفتصد هزار آواره فلسطینی را بعد از سالهای 1948، پذیرفت وبه همه آنها حق شهروندی کامل اعطاکرد ، مگر همین سوریه نبود که همیشه در کنار مقاومت مردم فلسطین ایستاد وهم اکنون هم همه سازمانهای انقلابی فلسطینی ، در سوریه دفتر وامکانات دارند ومورد حمایت دولت سوریه میباشند،واین در حالی است که کمتر کشوری حاضر است آنها را حتی به صورت فردی بپذیرد، وچه ضربه ای بدتر از این به سیاستهای منطقه ای  امپریالیسم آمریکا ، که کشوری دشمنان اسرائیل را در پناه خود گرفته است ، قیاس کنید فلان تشکیلات ضدکمونیستی ایرانی که نماینده اش ، ذلیلانه وحقیرانه در تورنتو، با منشه امیر نماینده فاشیستهای اسرائیلی به مذاکره می نشیند وآن دیگری با پیتر اکرمن ، صهیونیست آمریکائی نرد عشق میبازد، با این ادعا که میخواهد “حکومت شورائی” در ایران برقرار کند. اگر کسی با نظام سرمایه داری مخالف است ، نمیتواند با اسرائیل وآمریکا رابطه دوستی داشته باشد وبدتر اینکه از آنها کمک مالی و…/ بگیرد، زیرا اساس پیدایش اسرائیل برای حفظ نظام سرمایه داری جهانی است ، دولت اسرائیل یک دولت معمولی ومتعارف نیست وگر نه اینهمه جنایت وکشتار وتوطئه  در این کشور وجود نداشت.

بدون شک پیروزیهای بزرگ ارتش قدرتمند سوریه بر علیه تروریسم وداعش آمریکا، روحیه تازه ای به ستمدیدگان فلسطینی داد که  هم برای حقوق خود بپا برخیزند وهم اینکه با این کار به دشمن مشترک ضربه وارد کنند وهم اینکه به رژیم فاشیستی اسرائیل نشان دهند که گذر زمان ، هماهنگیهای امنیتی ابومازن خائن با موساد (1)،شکنجه وقتل مبارزان فلسطینی ، قرارداد خائنانه اسلو وکمپ دیوید ، درگرسنگی نگهداشتن مردم ، زجر دادن صدها هزار فلسطینی از زن ومرد ومادر حامله وبیماران اورژانسی در مقابل پستهای تفتیش ، تخریب خانه های مردم  واخراج آنها به طرف اردن ولبنان وسوریه و…./ هیچکدام نخواهد توانست آنها را از مبارزه خسته کند ویا اینکه از وطن غصب شده خود دست بردارند ، مردم فلسطین با انتفاضه “قدس” دیگری، نشان دادند که این پایگاه استعماری ، آینده ای در این منطقه ندارد.

پس از گذشت تقریبا یک ماه از شروع انتفاضه ” قدس دوم ” وگسترده شدن سریع آن نه فقط در منطقه غرب رود اردن وغزه ، بلکه رسیدن دامنه میمون ومبارک آن، به مناطق اشغالی سالهای 1948، که اسرائیلیها فکر میکردند مردم ان مناطق فراموش کرد اند که سرزمینشان اشغال شده وهمچون خودشان صهیونیست شده اند ، اما هیهات ، همین سه روز پیش بود که دو جوان بیست ساله در شهر “بئر السبع” در منطقه اشغالی 1948 با یک حرکت برق آسا در یک ایستگاه اتوبوس، به دوپلیس اسرائیلی حمله کرده وبا مصادره اسلحه آنها دونفر را کشته و24 نفر راهم زخمی روی دست نتنیاهو گذاشتند وخود نیز شهید شده وخونشان درخت تنومند اینده واستقلال فلسطین را سیراب خواهد کرد، اکنون پیر وجوان ، زن ومرد فلسطینی به عشق آزادی سرزمین غصب شده اشان ، در سراسر فلسطین خواب وآرام را از اشغالگران ربوده اند ، چند سال پیش بنی موریس ، از تاریخدانان مدرن اسرائیل ، در مقاله ای پس از شرح اوضاع کشور اسرائیل درنهایت اینچنین نتیجه گیری کرده بودکه، شهر تل ابیب بسیار زیبا وتمیز است ، در شهر رستورانها وکافی شاپهای بسیار مجللی وجود دارد وماشینها بسیار قشنگ هستند، اما با وجود همه اینها ، شخص وقتی به منزل ورختخواب میرود، احساس امنیت نمیکند واز آینده نا امید است”

آماررو به رشد وپیامد بیمار یهای روانی صهیونستها درسرزمینهای اشغالی

روزنامه “یدیعوت احرونوت” چاپ فلسطین اشغالی 22 /اکتوبر2015

این وضعیت دهشتناک اسرائیلیها را امروز میشود در بسیاری مقالات وتحلیلهای فراوانی که در مطبوعات این کشور، به چاپ میرسد ، مشاهده کرد، برای مثال روزنامه “یدیعوت احرونوت” درهمین زمینه ، امروز 22 /اکتوبر ، مقاله ای به قلم “گای باخور” تحلیلگر امور اعراب ، نوشته ووضعیت روحی شهروندان اسرائیلی را در خلال روزهای انتفاضه فلسطینیها، در شهرهای مختلف ، بویژه قدس وغرب رود اردن بررسی کرده است.

مقاله سپس به تعداد حالتهای ترس ووحشت از حمله با چاقو، حمله با ماشین وبزیر گرفتن اسرائیلیها ، به اضافه تعداد کشته ها پرداخته وچنین نتیجه میگیرد که : ” مجموعه کوچکی از فلسطینیها بر امنیت کشور اسرائیل تحکم دارند ونتیجه این میشود که مردم اعتماد خودرا نسبت به مسئولان امنیتی کشور از دست میدهند” جناب یاخور سپس نتیجه میگیرد که این “تروریسم اعراب در اسرائیل است” بدون شک همه جهانیان دامنه گسترده تروریسم وجنایات اسرائیل را میدانند ونیازی به شرح آن در اینجا نیست.

یاخور ، در قسمت دیگری از تحلیلش اینگونه اظهار میدارد : ” یک سنگ در دست یک کودک فلسطینی که به طرف صهیونیستها پرتاب میشود ، بمثایه بهمن عظیمی است که رسانه های اسرائیلی آن را در مطبوعات انعکاس میدهند ” وی ادامه میدهد : ” روزنامه نگاران دچار دلهره ووحشت میشوند، شهروندان فریاد بر میآورند ودر ادامه اضطراب بزرگ شده وهمه را فرا میگیرد ، این دقیقا همان تروریسم است ، تاثیر اینگونه اعمال در خلال گسترده شدنش به همه خانه ها ی مردم میرسد”

1 Comment

  1. آقایان و خانم های نویسنده در اسراییل که کم پول میگیرند و به هر نوع نوشتنی تن درمیدهند، بدانند و آگاه باشند:
    این تنها اثرکرد سنگ یک کودک فلسطینی نیست که چنین بانکی صولتمند دارد و یا روزنامه نگاران وحشت زده اسراییلی آنرا صولتمند مینمایند، بلکه انعکاس صدای برخورد آن بر آپارتاید جهودیت در بین خود جهودان است که آنرا مانند بمبی شهر نابود کن، هیبت مند کرده و مینماید.
    بطوریکه شاهدان محلی و خانم «پترا ویلد» عرب و فلسطین«اسراییل»شناس و سالیان درازی ساکن در میان آنان مینویسد، یهودیان سیاهپوست و یهودیان آسیایی و دیگر یهودیانی که متعلق به ام.آمریکا و اروپا نیستند گاهی حتی بدتر از عربها با آنان رفتار میشود.
    این ازما بهتران جهود حتی نمیتوانند همسایه ترک و یا اریتره ای را تحمل کنند. در نتیجه بعضی از محله ها خارج ازساکنین است.*)
    صهیونیسم برای زندگی بهتر یهودیان از همان روز ازل نبوده و اکنون هم نمیباشد، بلکه دست دراز شده صنایع نظامی آمریکایی برای تامین سودهای حداکثر در منطقه میباشد و گویا امپریالیسم و استعمار اروپایی گوشت دم توپ بهتری گیرش نیامده است.
    اسراییل همینطور هم که بماند خود از درون میپوکد و متعلق به خلقهای عرب ساکنین گذشته خود میشود. بیخود نیست که مذبوهانه تلاش دارد که تعداد جهود هارا از تعداد فلسطینی ها با آگهی های چند صفحه ای در نیویورک تایمز ها از طریق حتی یکبار سفر هم که شده و دادن پاسپورتی اسراییلی بیشترنماید که برعکس تعداد یهودیان اسراییلی که پاسپورت برای سفر بخارج میگیرند و دیگر بر نمی گردند خیلی بیشتر شده است.*)
    ننگ براین ایرانیان پارکاب آمریکا که آنها هم پولی کم میگیرند و به هرنوع چکمه لیسی تن در میدهند؛
    به دوست پسر خانم «ندا آقاسلطان با سرنوشتی بس رقت انگیز» که سراز اسراییل در آورد نگاهی بیاندازید. درس عبرت است. به خرده بورژواهای مجاهد خلقی و متخصصین روزنامه کیهان لندنی و روزنامه نیمروزی و ایران تریبونالی نگاهی بیندازید که چقدر سرنوشت رقت باری را طی میکنند، صدرحمت به داعش این خودساخته آمریکایی در مقابل چنین کم قیمتهای«حکومت شورایی…»
    باشد که باز رفقا خرده گیرند که سخنان من آنتی سمیت است. اگر چنین است من این جنایت را بسهولت بتن خریدارم. صهیونیست ها در ۱۹۴۸ اقلیت ناچیزی از یهودیت را در جهان تشکیل میدادند که خود را در اختیار استعمارگران اروپایی برای ایجاد بازار برای گردش سرمایه قرار دادند(پس از جان راک فلر و پیدایش پترولئوم در عربستان برای سوژه پردرآمد دیگری در فلسطین)*). ولی اکنون این بکش های جنایتکار استعماربا دستان سراسر آغشته بخون خود و آگاهی همگانی بر آن، ۷۵ درصد رای ساکنین یهود اسراییل را در اختیار دارند و نتنها شارون ها و نتنیاهو ها و میخاییل بگین ها فریاد فاشیستی درگلو دارند حتی خانم جوان آیلت شِیک از نسل بسیار جوان در مجلس اسراییل فتوای کشتار جمعی مادران فلسطینی را صادر میکند،‌ زیرا این مادران مارهای ضد صهیونیست میزایند.
    تغییرات در جهت تکامل در منطقه با وجود نیروهای امپریالیستی یک به هزار در مقابل نیروهای مردمی، کیفیتی نوین است که سر در اتودینامیسم طبیعی داخلی خود دارد. بزودی تغییرات جدی تری را در منطقه شاهد خواهیم بود.
    آینده، آینده خلقهای فلسطینی میباشد و نه جهود های صادراتی!
    *) به کتاب خانم پتراویلد که در سه قسمت با همکاری و تصحیح آقای پیام پرتوی انجام گردید و در همین مجله محترم هفته بچاپ رسید مراجعه فرمایید که این خانم منابع موثقی را در آنجا نام برده است.
    http://mejalehhafteh.com/2015/03/01/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%BE%D8%AA%D8%B1%D8%A7-%D9%88%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AF-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D9%88%D9%85/
    سپیده

Comments are closed.