در اوايل سال ۲۰۱۵ اقتصاددان کانادايی میشل خسودوفسکی تحقیقات خود را پيرامون ارتباط جهانی‌سازی و جنگ‌های ۱۵ سال اخیر به زبان انگلیسی منتشر کرد. او در رشته اقتصاد استاد دانشگاه اوتاوا به کار تحقیق در مورد جهانی‌سازی اشتغال داشت. او مؤسس مرکز تحقیقات جهانی‌سازی در مونترال بود که اکنون ریاست این مؤسسه را به عهده دارد. در کنار آن، او ناشر سایت گلوبال ریسرچ است. (نتیجه ۳۰۰ صفحه‌ای تحقیقات او در رابطه با جهانی‌سازی در کتابخانه تارنگاشت عدالت زیر عنوان «جهانی اما خشن» موجود است.)
منبع: گلوبال ریسرچ
نويسنده: میشل خسودوفسکی
تارنگاشت عدالت
۲۷ سپتامبر ۲۰۱۵
خسودوفسکی به یُمن فسادناپذیری و صراحت تحلیل‌هایش در جهان از احترام ویژه‌ای برخوردار است. «پل کریک رابرتز» معاون سابق وزیر دارايی ایالات متحده آمریکا در دوران زمامداری رونالد ریگان می‌نویسد: «او مظهر صداقت در تحلیل است؛ کتاب او برداشت صادقانه‌ای در مورد خطر شدیدی است، که سرکردگی نئوکان‌های آمریکايی برای جهان ما به وجود آورده‌است.»
به نظر خسودفسکی «جهانی کردن جنگ» که از زمان جنگ تهاجمی ناتو علیه یوگسلاوی از طرف ایالات متحده آمریکا دنبال می‌شود، در خدمت تقویت سرکردگی ایالات متحده آمریکاست.
برای رسیدن به این هدف پیمان نظامی غرب جنگ‌هايی را آغاز کرده و یا به کمک عملیات جاسوسی دست به بی‌ثبات کردن کشورهای مستقل می‌زند. تا امروز خاورمیانه، اروپای شرقی، آفریقا، آسیای مرکزی و خاوردور در مرکز توجه قرار گرفته اند ولی هدف نهايی در نظر گرفته شده محاصره روسیه و چین است.
نخوت ایالات متحده آمریکا
این نقشه‌ها ناشی از نخوت آمریکاست که جهان ما را به ۶ منطقه زیر مسؤولیت خود تقسیم می‌کند و کنترل نظامی آن‌ها را وظیفه خود می‌داند. این گستاخی نشان می‌دهد که ایالات متحده آمریکا قابلیت شناخت واقعیت جهان ما را، که همکاری متقابل و برابر بین کشورهای جهان است، از دست داده است.
بی‌ثبات کردن بازارهای مالی و ارزهای محلی
در کنار اقدامات نظامی و در رابطه تنگاتنگ با آن، فعالیت در بخش‌های اقتصادی صورت می‌گیرد. قرارداد تجارت آزاد به نفع کنسرن‌های فراملیتی و همین‌طور بی‌ثبات کردن بازارهای مالی و ارزهای ملی کشورها باید اقتصادهای ملی را نابود سازد. خسودوفسکی این رویکرد را Economic Warfare (جنگ اقتصادی) ترجمه می‌کند. او به کمک تحلیل‌های دقیق موارد مشخص در افغانستان، عراق، سوریه و یا لیبی نشان می‌دهد که چگونه ایالات متحده آمریکا از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به بهانه «دفاع از خود» از طریق «مبارزه علیه تروریسم» کوشش می‌کند تا حیطه نفوذ و سلطه خود را گسترش دهد. نمونه لیبی نشان می‌دهد که هدف بیرون انداختن شرکت ملی نفت چین به عنوان رقیب از لیبی بود تا آمریکا چاه‌های نفتی لیبی را در چنگال خود گیرد.
نقش ایالات متحده در رابطه با «گروه‌های شورشی»
و در کنار آن، باید لیبی به عنوان دروازه ورود به منطقه ساحل و آفریقای مرکزی عمل کند. خسودوفسکی آن را «طراحی مجدد نقشه آفریقا» می‌نامد. مسأله دیگری که در این کتاب مطرح می‌گردد نقش مهلک ایالات متحده آمریکا در رابطه با گروه‌های مختلف شورشی و داعش در سوریه و عراق است. این بخش از کتاب به خواننده امکان می‌دهد اخبار این منطقه را ارزش‌یابی کرده و به شکل منطقی تعبیر نماید.
مطالبی که مطرح شد تنها برخی از جوانب اسناد و مدارک ژئوپولیتیکی غنی این کتاب را ارايه می‌دهد. وزیر دفاع سابق کانادا «پل هلی‌یر» خواندن این کتاب را توصیه می‌کند و می‌نویسد: «خواندن کتاب میشل خسودوفسکی برای هر کس که صلح و امید را به جنگ‌های دايمی، مرگ، بی‌ریشگی و ناامیدی ترجیح می‌دهد، ضروری است.»
Michel Chossudovsky: The Globalization of War America’s «Long War» against Humanity,
