منبع: صدای سوسیالیستی
نویسنده: سرجیو مارتین، عضو هیأت صلح فارک-ئی. پی
تارنگاشت عدالت
اکتبر ۲۰۱۵
من در صفحه توئیتر خود به نام «Sergio_FARC» صفحهای را به نام «tatianacastil27» دنبال میکنم. عباراتی که تاتیانا در زیر عکسی که من تصور میکنم خود او باشد قرار داده، میگوید: «زمانیکه از دست رفتن یک جان ما را تکان ندهد، واژه “انسان” دیگر ما را توصیف نمیکند.» من زمانیکه با همان حیرت، درد و خشم میلیونها انسان در سراسر جهان عکسهای تکاندهندۀ آیلان کردی، پسربچه سه ساله سوری را که در ساحل ترکیه جان باخته بود دیدم، به نیروی اخلاقی این عبارت فکر کردم.
پسربچه و خانواده او تلاش کردند به «منطقه شنگن» برسند- حسن تعبیر مسخرهای که به اتحادیۀ اروپایی اشاره میکند که در کنار ایالات متحده برای جنگ جنایتکارانهای که سوریه باستانی را که آیلان در آن بزرگ شده بود، ویران کرد مستقیماً مسؤول است.
کل این مشت از جنایتکاران جنگی که برای فرمان حمله دادن علیه مردم بیدفاع تردید به خود راه نمیدهند، اکنون حساب میکنند «پذیرش آوارگان»- یک حسن تعبير مسخره و ریاکارانه دیگر برای جذب غیرداوطلبانه نیروی کار ارزان بزرگ که اروپای کهنه و متمدن برای ادامه سرمایهداری به آن نیار بسیار دارد- چقدر برای آنها هزینه خواهد داشت.
کل اروپا، در یک اتحاد مقدس درباره مهاجرت آفریقاییها و اعراب از مغرب و شام که در مرزهای جنوبی اروپا تجمع کرده اند و سعی دارند وارد جهان اول بشوند- همان جهانی که زندگی آنها را نابود کرده است- قیلوقال میکند. آنگلا مرکل تخمین میزند که هزینه میزبانی آوارگان در آلمان در سال ۲۰۱۵ ده میلیارد یورو – ۴۰۰ درصد بیشتر از سال قبل- خواهد بود. نیکولاس سارکوزی، با روحیهای شبیه هیتلر پیشنهاد کرد در مرزهای جنوبی و جنوب-شرقی اروپا «مراکز بازداشت» ایجاد شود و در آنجا تصمیم گرفته شود چه کسی وارد اروپا بشود یا نشود، یعنی تصمیم گرفته شود چه کسی زنده بماند و چه کسی بمیرد. ماریانو راخوی و دیوید کامرون، در یک سخنرانی استادانه درباره اقتصاد سیاسی، کل یک کنفرانس مطبوعاتی را به ضرورت «تمیز دادن آوارگان از مهاجرین اقتصادی» اختصاص دادند.
جهانی که ما امروز میبینیم نتیجه قرنها حکومت بورژوازی است. آیلان با آبی که وارد ششهای کوچک او شد کشته نشد: آیلان با یک رژیم بیعدالتی، بر شالوده ادامه جنایت سرقت مسلحانه علیه مردم، که حال و آینده آنها را میگیرد، کشته شد. زمانیکه آنها مانع از آن میشوند که بدانیم چگونه به اینجا، به این سناریوی بدفرجام گرسنگی، بیکاری، ترور، جنگ بیپایان، و مرگ رسیده ایم، گذشته ما را نیز از ما میگیرند. ما میدانیم که برای سرمایهداری، در جستوجوی راه برونرفت از بحرانهای ادواری فقط دو گزینه باقی مانده است: یا گسترش بازارها برای جذب کالاهای اضافی یا نابود ساختن نیروهای مولده، عمدتاً از طريق جنگ در جهت «بازسازی» آنها. مشکل با گزینه نخست این است که بازتوزیع درآمد، یا به زبان ساده منافع کمتر برای سرمایهداران بزرگ و درآمد بیشتر برای نیروی کار را همراه دارد؛ و این دقیقاً چیزی است که نئولیبرالیسم بیشتر از ترس جن از بسمالله از آن میترسد. گزینه دوم مسؤولیت ناتو است که به طور کارآمد به آن عمل میکند.
یکی از ماشینهای سلطه اقتصادی صندوق بینالمللی پول است که در سال ۱۹۴۵ در جهانی که از جنگ جهانی دوم بیرون آمده بود، در جهانی از پا افتاده با بیش از ۷۰ ملیون کشته با اروپای ویران، به وجود آمد. در کنفرانس برتون وودز، که در آنجا از جمله صندوق بینالمللی پول آفریده شد، فقط یک پیروز وجود داشت: تنها کشور صنعتی که جنگ طاقتفرسا در قلمرو آن اتفاق نیفتاده بود و بالعکس از آن سود برد، ایالات متحده که قدرت جهانی جدید شد.
باقی داستان برای کسانی که از آن رنج برده اند کاملاً روشن است. تحمیل دلار به مثابه ارز مرجع برای همه ارزها، به ایالات متحده اجازه داده بدون پشتوانه لازم کاغذ صادر کند!- و در ازای آن مغادیر عظیمی مواد خام و انواع گوناگون کالا از کل جهان دریافت کند.
امپراتوری در نتیجه این مبادله نابرابر، سرمایه نقد خود را ساخت، که بخشی از آن به «وام» برای کشورهایی که کسری تراز پرداخت داشتند، مبدل شد. اجازه بدهید این را طور دیگری توضیح بدهیم. ایالات متحده بیشتر از آنچه واقعاً بتواند از لحاظ اقتصادی از آن حمایت کند دلار تولید میکند، در ازای این دلارهای دارای ارزش غیرواقعی، که همه کشورها از ترس خشم امپراتوری متعهد به پذیرش آن هستد، هر چه که برای حفظ رژیم غیرمنطقی و اسرافکار خود لازم دارد، به دست میآورد. کشورها در وضعیت نزدیک به ورشکستکی قرار داده میشوند؛ آنها درآمد کمتری دریافت میکنند، که پرداختهای آنها برای کالاها و وامها خرید کالاها (کسری تراز پرداختها) را جبران نمیکند؛ و در ادامه راهحل از راه میرسد: وامهای بیشتر برای تأمین مالی کسری، و این دقیقاً مسؤولیت «صندوق» است.
اما «صندوق» اگر کاملاً مطمئن نباشد که سرمایهگذاری خود را «با بهره» بازیافت خواهد کرد وام نخواهد داد؛ در نتیجه کشورها مجبورند برای سیاستهای اقتصادی خود با شرط هر چه میگویم انجام دهید یا من شما را بیچاره خواهم کرد، و اگر توافق نکنید به شما حمله و نابودتان خواهم کرد، با صندوق بینالملل پول مذاکره نمایند.
جنگی که برای بیش از سه سال سوریه را نابود ساخته اکنون بیشتر به دلايل اقتصادی و ژئوپولتیک است تا مشکلات مذهبی. این فقط بهایی است که آن مردم برای همسو و تسلیم نشدن به اراده امپریالیستی میپردازند.
صندوق بینالمللی پول پیشنهاد میکند، پنتاگون فرمان میدهد، و ناتو عمل میکند.
اکنون که حرف زدن از «کسانی که بیشترین مسؤولیت را دارند» مُد شده است، ما باید بر در والاستریت بکوبیم و از آنها بپرسیم: آیا آیلان کردی را میشناسید؟ مطمئناً شما باید بر روی تازهترین نسل تلفنهای خود قدری خوانده باشید. بالاخره، شما در جهان اول زندگی میکنيد، در جهانی که آیلان قادر به ورود به آن نبود.
http://www.communistpartyofireland.ie/sv/10-imf.html
————————-
عدالت: نشانی صفحه توئیتر سرجیو مارتین