قیل‌وقال درباره حضور روسیه در سوریه 

 در واقع، رسانه‌ها برای کاریکاتور ساختن از روسیه به مثابه یک متجاوز در سوریه کار می‌کنند تا توجه را از این واقعیت منحرف سازند که تلاش‌های ایالات متحده در سوریه شکست خورده، و این‌که ایلات متحده قصد ندارد به طور مؤثر با تروریسمی که به ارتقای آن ادامه می‌دهد، مقابله کند. محور ایالات متحده-ناتو-شورای همکاری خلیج-اسرائیل قصد دارد جنگ علیه سوریه را با هر وسیله لازم، از جمله با ادامه حمایت از جناح‌های تروریستی مانند به اصطلاح «لشکر فتح»، گروهای وابسته به القاعده مانند جبهه النصره، و «دولت اسلامی در عراق و شام» ادامه بدهد. هدف نهایی سقوط حکومت سوریه و شکستن اتحاد ایران-سوریه-حزب‌الله است، که به معنی بیرون انداختن دايم نفوذ روسیه از منطقه خواهد بود.

تارنگاشت عدالت

 منبع: گاردین، تشریه حزب کمونیست استرالیا

نویسنده: اریک درایتسر

۱۶ سپتامبر ۲۰۱۵

از واشنگتن تا رسانه‌های غربی، همه درباره گزارش‌های «دخالت» بالقوه روسیه در سوریه صحبت می‌کنند. از یک‌سو، اشاعه این نظر یک مطالعۀ موردی از سیستم تبلیغاتی غربی است، که یک گزارش به طور تهوع‌آوری از هزاران منبع تکرار می‌شود، سپس براساس آن گزارش‌های دیگری پرداخته شده، نتیجتاً حقیقت غیرقابل انکار از دید مفسرین رسانه‌ها و بلندگوهای غربی ساخته می‌شود. از سوی دیگر، گزارش‌های جدید هم‌چنین پرسش‌های جالبی را در باره انگیزه‌های هم ایالات متحده و هم روسیه، و دیگر طرف‌های علاقه مند به درگیری در سوریه پیش می‌آورند.

در بررسی این فصل جدید در جنگ جاری در سوریه، دو نکته حیاتی و مرتبط با هم از نقطه‌نظر اهمیت در صدر قرار می‌گیرند: چرا رسانه‌های غربی این قیل‌وقال را در باره داستان مداخله روسیه به راه انداخته اند؟ و چرا ایالات متحده مداخله مستقیم روسیه را، هر قدر محدود هم که باشد، چنان تهدیدی می‌بیند؟

تشریح تبلیغات

یک نشریه اسرائیلی با تیتر بزرگ «جت‌های روسیه در آسمان سوریه» گزارش داد که نیروی هوایی روسیه در سوریه افزایش خواهد یافت. در حالی‌که همه اطلاعات از «منابع دیپلماتیک غربی» نام برده نشده بود، و چیزی بیش از یک ادعای بدون مدرک ملموس نبود، غوغای رسانه‌ها فوراً، با گزارش همان اطلاعات توسط صدها مرکز خبری، آغاز شد. اما در عرض کم‌تر از ۲۴ ساعت یک منبع نظامی روسیه ادعاها را انکار کرد و گفت «هیچ هواپیمای جنگنده روسی در جمهوری عربی سوریه مستقر نشده است… نیروی هوایی روسیه در پایگاه‌های دايم خود است و آموزش سربازان و وظیفه رزمی عادی خود را انجام می‌دهد.»

تقریباً مثل این‌که از بالا دستور رسیده باشد، «دیلی بیست» داستانی را منتشر کرد که ادعا می‌کرد سربازان روسی وارد سوریه شده اند، و هم چنین محموله‌های عظیم تجهیزات نظامی، از جمله کامیون‌ها و خودروهای جنگی «ب. ت. آر» در راه سوریه هستند. مقاله به عکس‌هایی از نیروی دریایی ترکیه اشاره کرد که کشتی روسی را نشان می‌دهند، که گویا کاملاً قابل رویت برای همه، محموله‌ را حمل می‌کنند.

طبیعتاً، بحث در واشنگتن فوراً درباره مداخله روسیه و خطر «بی‌ثبات کردن» وضعیت سوریه از جانب روسیه شد، ادعایی که با توجه به چهار سال و نیم مداخله ایلات متحده-ناتو-شورای همکاری خلیج در سوریه اگر چنین عمیقاً توطئه‌گرانه و ریاکارانه نبود، می‌توانست خنده‌آور باشد.

انکار رسمی تشدید از جانب مسکو برای کاهش تنش پیرامون موضوع مؤثر واقع نشد، جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده به سرگئی لاورف وزیر امور خارجه روسیه تلفن زد تا از مداخله روسیه که می‌تواند موجب تشدید درگیری شود ابزار نگرانی کند. پس از تماس تلفنی، وزارت امور خارجه ایالات متحده بیانیه‌ای صادر کرد که توضیح می‌دهد ایالات متحده:

«… از گزارشاتی که تقویت قریب‌الوقع حضور روسیه [در سوریه] را که موجب از دست رفتن بیش‌تر جان انسان‌های بی‌گناه، افزایش سیل آوارگان و خطر درگیری با ائتلاف ضد «دولت اسلامی در عراق و شام» در سوریه خواهد شد نگران است… دو طرف توافق کردند که بحث درباره درگیری سوریه را در این ماه در نیویورک ادامه دهند.»

مطالعه دقیق این بیانیه کوتاه اما مهم، یک پرسش آشکار را پیش می‌آورد: منظور وزارت امورخارجه از «گزارش‌ها» چیست؟ به طور مشخص، گزارش اولیه اسرائیل گویا مبتنی بر اطلاعات از منابع کلیدی غربی (گویا آمریکایی) بود که ظاهراً به اطلاعات محرمانه دسترسی دارند. اگر آن درست باشد، در آن‌صورت وزارت امور خارجه باید از اطلاعات و نه از گزارش‌ها نگران می‌شد.

به دیگر سخن، اگر افزایش حضور نظامی روسیه در سوریه رخ داده بود، ارتش و دولت ایالات متحده، با دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی عظیم خود، کاملاً از آن مطلع می‌بودند. به جای آن، وزارت امور خارجه بر گزارش‌های رسانه‌ها تمرکز نمود، که نشان می‌دهد به جای واکنش به اطلاعات، به یک داستان رسانه‌‌ای پاسخ می‌دهد، داستانی که کلاً بر اطلاعاتی مبتنی است که خود ایالات متحده تأمین کرده است.

واکنش غم‌انگيز

بنابراین، این واکنش غم‌انگيز به گزارش اساساً واکنش به داستانی است که خودشان ساخته اند: ترجمه: واشنگتن برای تقویت موضع سیاسی خود، و تضعیف روسیه، با قاب کردن بحث درباره «مداخله‌گری روسیه» قیل‌و‌قال به راه انداخته است.

و طبق شیوه مرسوم تبلیغات رسانه‌های سرمایه‌داری، از آن به بعد گزارش‌ها ساخته شده اند. اکنون ادعاهایی وجود دارد که می‌گوید روسیه در حال ساختن «یک اردوگاه بزرگ برای ۱۰۰۰ نفر پرسنل نظامی» است، و حتا یک گزارش از «دبکا فایل» مشکوک- که به نحو رسوایی با سازمان‌ اطلاعاتی اسرائیل نزدیک است به همان اندازه اطلاعات به همان نسبت معتبر درباره اسقرار یک زیردریایی روسی با ۲۰ موشک بالستیک قاره‌پیما و ۲۰۰ کلاهک اتمی منتشر کرده است. همه این‌ها تلاش برای تقویت این داستان است که روسیه متجاور است و سعی دارد درگیری در سوریه را برای اهداف خود تشدید نماید.

در ارتباط با اطلاعات درباره کامیون‌هایی که از طريق تنگه بسفر تأمین می‌شوند، آن‌طور که مطبوعات بین‌المللی گزارش داده اند، یک پرسش آزاردهنده آشکار وجود دارد: چرا مسکو باید به طور پنهان اقدام به افزایش حضور نظامی خود بنماید اما تجهیزات را به طور علنی، در دید کامل هر جاسوس دریایی یا عکس‌برداری ماهواره‌ای، منتقل کند؟ پاسخ این است که روسیه کار پنهان انجام نمی‌دهد، بلکه صرفاً به تأمین دولت سوریه ادامه می‌دهد، کاری که از سال ۲۰۱۱ کرده است.

و این دقیقاً نکته‌ای است که ماریا زاخاروا سخنگوی وزارت امور خارجه اخیراً در یک مصاحبه به آن اشاره کرد: «ما برای مبارزه آن‌ها علیه تروریست‌ها همیشه تجهیزات در اختیار آن‌ها قرار داده ایم… ما از آن‌ها حمایت می‌کنیم، ما از آن‌ها حمایت می‌کردیم و حمایت خواهیم کرد.» به سخن دیگر، در باره کمک به دولت سوریه در چهارچوب قرادادهای موجود هیچ‌چیز پنهانی وجود ندارد.

این با اظهارات پوتین ريیس‌جمهور روسیه هم‌سو است که چیزی را تأیید کرد که هر تحلیل‌گر جدی که درگیری سوریه را دنبال می‌کند، می‌داند. این‌که مشاوران روسی به ارتش سوریه آموزش و حمایت لجستیکی می‌دهند. البته، براساس قیل‌وقال در رسانه‌های غربی، قابل اغماض خواهد بود اگر شخص تصور کند نظامیان روسیه وارد شده اند و فرماندهی تلاش‌های جنگی در سوریه را به دست گرفته اند. در واقع، مشارکت روسیه از نقطه‌نظر لجستیک و مشاوره نسبتاً محدود بوده است.

هرچه بیش‌تر روشن می‌شود که مسکو کمک و درگیری خود را در سوریه افزایش می‌دهد، اما روشن است که سیاست خود را اساساً تغییر نداده است. همان‌طور که یک منبع برای رویترز تأیید کرد: «روس‌ها دیگر فقط مستشار نیستند… روس‌ها تصمیم گرفته اند به جنگ علیه تروریسم ملحق شوند.» در واقع، یک منبع دیگر اشاره کرد که «[روس‌ها] با تعداد کم شروع کرده اند، اما نیروی بزرگ هنوز شرکت نکرده است. روس‌ها در سوریه حضور دارند اما قویاً به جنگ علیه تروریسم ملحق نشده اند.»

این اظهارات به ویژه جالب هستند، اگر در کنار داستان رسانه‌ای که غرب ترسیم می‌کند، و هم‌چنین در کنار زبانی که وزارت امور خارجه و کاخ سفید به کار می‌گیرند، قرار داده شود. کاخ سفید گفت: «ما از مشارکت سازنده روسیه در تلاش ضد دولت اسلامی در عراق و شام استقبال می‌کنیم، اما ما روشن بوده ایم که برای هر طرف، از جمله روس‌ها، بی‌وجدانی خواهد بود اگر به رژیم اسد کمک کند.»

تحلیل‌گران مطلع از وضعیت به نظر می‌رسد متقاعد شده باشند که مشارکت روس‌ها در جهت کمک به دولت سوریه در نبرد علیه گروه‌های تروریستی مانند «داعش» و جبهه النصره وابسته به القاعده است، و این‌که حضور فزاینده مدرک روشن بر تعهد مسکو به مبارزه با تروریسم است. این واشنگتن را که در حرف از مبارزه با ترریسم می‌گوید اما در عین‌حال هر تلاش مؤثر برای کمک ضدتروریستی در جنگ را «بی‌وجدانی» توصیف می‌کند، سخت متحیر کرده است.

چیزی که شاید جالب‌ترین نکته درباره پوشش رسانه‌ها و اظهارات مقامات ایالات متحده درباره حرکت‌های روسیه به مثابه «بی‌ثبات‌کننده» باشد، این فاکت است که از سال ۲۰۱۱ رسانه‌های غربی هزاران هزار مقاله منتشر کرده اند و علناً نقش ارتش و دستگاه جاسوسی ایالات متحده، و همتایان آن در ناتو (از جمله ترکیه)، اسرائیل و پادشاهی‌های خلیج را در تسلیح و آموزش جنگجویانی که علیه دولت سوریه می‌جگند، به طور مستند نشان داده اند. گویا این اقدامات در درگیری در سوریه «مداخله» یا «بی‌ثبات کننده» به حساب نمی‌آیند، اما احتمال درگیری روسیه موجب غوغای بین‌المللی می‌شود.

منظور واقعی

نتیجه آشکار این است که کمک روسیه به سوریه در ناکامی برنامه واشنگتن برای تغییر رژیم حیاتی بوده است، از این‌رو یک تهاجم تبلیغاتی فعالانه برای دیوسازی از حرکت مسکو را، هم در ارتباط با ارايه تسلیحات و کمک به دمشق، و هم در ارتباط با فراخوان آن برای تشکیل یک ائتلاف علیه «دولت اسلامی» و تروریسم بین‌المللی ضروری ساخته است. در واقع، رسانه‌ها برای کاریکاتور ساختن از روسیه به مثابه یک متجاوز در سوریه کار می‌کنند تا توجه را از این واقعیت منحرف سازند که تلاش‌های ایالات متحده در سوریه شکست خورده، و این‌که ایلات متحده قصد ندارد به طور مؤثر با تروریسمی که به ارتقای آن ادامه می‌دهد، مقابله کند.

محور ایالات متحده-ناتو-شورای همکاری خلیج-اسرائیل قصد دارد جنگ علیه سوریه را با هر وسیله لازم، از جمله با ادامه حمایت از جناح‌های تروریستی مانند به اصطلاح «لشکر فتح»، گروهای وابسته به القاعده مانند جبهه النصره، و «دولت اسلامی در عراق و شام» ادامه بدهد. هدف نهایی سقوط حکومت سوریه و شکستن اتحاد ایران-سوریه-حزب‌الله است، که به معنی بیرون انداختن دايم نفوذ روسیه از منطقه خواهد بود.

روسیه از این قصد استراتژیک واشنگتن کاملاً آگاه است، همان‌طور که می‌داند تروریسم ابزار اصلی است که در جنگ جاری به کار برده می‌شود. از این‌رو، مسکو برای تقویت دولت سوریه اقدام کرده است (روسیه می‌داند که ارتش عربی سوریه مؤثرترین نیروی جنگنده ضدتروریسم است) برای این‌که کمک لازم را برای ادامه نابود ساختن گروه‌های تروریستی در احتیار آن قرار دهد. به علاوه، هر کمک دیگر روسیه از نقطه نظر مستشار، افزایش ارسال تجهیرات، و/یا تعداد محدود نیروی رزمی، منابع فیزیکی لازم را برای ادامه جنگ در اختیار دمشق قرار خواهد داد.

باز کردن مچ 

اما در بزرگ‌ترین سطح، مسکو در جهت باز کردن مچ واشنگتن در ارتباط با «دولت اسلامی» و به طور کلی تروریسم حرکت می‌کند. پوتین می‌داند که ایلات متحده نمی‌خواهد «دولت اسلامی در عراق و شام » را نابود سازد، بلکه می‌خواهد در جهت هدایت آن به سمت اهداف استراتژیک ایالات متحده دگرگونی آن‌را مدیریت نماید.

این استراتژی در سند غیرمحرمانه شده سال ۲۰۱۲ «آژانس اطلاعات ملی ایالات متحده» که توسط «دیده‌بان قضایی» به دست آمد، ترسیم شده است و نشان می‌دهد که ایالات متحده آگاهانه حداقل از سال ۲۰۱۲ «دولت اسلامی» را در جهت استفاده از آن علیه دولت اسد اشاعه می‌داد. سند می‌گوید: «… امکان تشکیل اعلام شده یا اعلام نشده یک امیرنشین سلفی در شرق سوریه وجود دارد… و این دقیقاً چیزی است که دولت‌های حامی برای منزوی ساختن رژیم سوریه، که ژرفای استراتژیک توسعه شیعه (عرق و ایران) به شمار می‌آید، می‌خواهند.»

لذا، پوتین با پیشنهاد یک ائتلاف بین‌المللی برای شکست دادن «دولت اسلامی در عراق و شام» اساساً ایالات متحده را مجبور می‌کند یا بپذیرد که در مورد نابود کردن شبکه تروریستی جدی است، یا این‌که فقط آن‌را تحت حمایت خود انجام خواهد داد، و با این‌کار انگیزه‌های واشنگتن را که کلاً به سود خود او است و در برنامه سلطله‌طلبانه ایالات متحده برای منطقه ریشه دارد، برملا خواهد ساخت.

اما واشنگتن به سادگی به پوتین اجازه نخواهد داد از نقطه‌نظر روابط عمومی مانور بیاید. بالعکس، واشنگتن به استفاده از نظر کهنه و هنوز بسیار مؤثر تجاوز روسیه متوسل می‌شود. ایالات متحده با ترسیم روسیه به مثابه شروری که مصمم است «دیکتاتور بی رحم» را مسلح کند، امیدوار است گفتمان درباره سوریه را از عملکرد وحشتناک خود در تسلیح تروریست‌ها و نابود کردن حکومت، به «مداخله» روسیه در درگیری تغییر دهد.

ناظران سیاسی هشیار نباید فریب این تردستی‌های تبلیغاتی را بخورند. اما این‌را به رسانه‌های سرمایه‌داری نگویید. آن‌ها با اضافه‌کاری مشغولند، و به جای مطرح کردن پرسش‌ها و یافتن پاسخ‌ها، طوطی‌وار حرف‌های ایالات متحده-ناتو را تکرار می‌کنند.

برگرفته از «گلوبال ریسرچ»

 

 

http://www.cpa.org.au/guardian/2015/1702/10-the-hype-on-russia.html