کودک و استثمار”
استفاده از نیروی کار ارزان کودکان برای کسب سود بیشتر قدمتی بسیار دارد. در طول سدهها شرایط کار کودکان به نسبتپیشرفت های اجتماعی در جامعه انسانی، بسیار کم تغییر کرده و اکنون در دههی دوم قرن بیست و یکم ما باز هم شاهد کار کودکان در شرایطی هستیم که بیشتر شبیه بردگی است و این شرایط در کشورهای متختلف تفاوت چندانی ندارد.
قالی یکی از مهمترین صنایع ایران در قرنهای هیجدهم، نوزدهم و بیستم بوده که بخش عمدهی قالیهای تولید شده به کشورهای دیگر صادر میشده است. این قالیهای گرانبها در شرایط بسیار دشوار و غیرانسانی و بیشتر توسط کودکان و زنان بافته میشد و کار آنان سود سرشاری را نصیب دولتمردان و صاحبان میکرد. همین گونه است صنعت نوغانداری و ابریشم نیز که در قرنهای گذشته از عمده صادرات ایران بوده نیز از کار کودکان به وفور استفاده میشده است.
در ابتدای قرن بیستم و در دوران سلطنت پهلوی اول و دوم، با رشد صنایع نساجی و پارچهبافی باز هم شاهد کار کودکان در کارخانههای تازه تاسیس نساجی هستیم. در صنایع دیگر مانند دخانیات، کبریتسازی و صنایع کوچک و بخش خدمات نیز همانند امروزبه وفور از کار کودکان استفاده میشده است. کار کودکان در روستاها نیز بخش اصلی زندگی آنان را تشکیل میداد. هرچند ، برخی رسانه های وابسته به جناح های سرمایه داری( مانند بی بی سی و من و تو و …)شمایی از دوران حکومت پهلوی را نشان میدهند که انگار پیشرفت سریع صنعتی، رفاه عمومی، قیمتهای ارزان کالاها و آزادیهای فردی و اجتماعی آن چنان بوده که مردم بیدلیل دست به قیام علیه حکومت پهلوی زدهاند و از این دوران رویایی میسازند که جز سرابی بیش نیست. مستند کودک و استثمار پرده از بخشی از این سراب برمیدارد.
مستند “کودک و استثمار” در فاصلهی سالهای 58 تا 61 به سفارش کانون پرورش فکری کودکان و توسط محمدرضا اصلانی ساخته شد، اما به دلایل بسیار!!؟ اجازهی پخش نیافت. در مصاحبهای که با سازندهی فیلم در روزنامهی سرمایه منتشر شد، چنین آمده است:
«”كودك و استثمار” مثل يك مقالهی سينمايي است كه به تحليل ابعاد مختلف كار كودكان، مناسبات، آسيبپذيري، پوشاك، بهداشت، مسكن و تغذيه ميپردازد و در كنار تصاوير مستند، آماري ارايه ميدهد كه تاثيرگذاري فيلم را دوچندان ميكند.
در “كودك و استثمار” با كودكاني در خانه و محيط كار، آشنا ميشويم. به شخصيتهايي نزديك ميشويم كه نمونههايي از فقر و استثمار هستند. اصلاني پس از سالها به روايت خاطرات ساخت اين فيلم نشسته است: كارخانهها در مقابل ما مقاومت ميكردند، ما بچهها را نشان كرده بوديم تا آنها را در محيط خانواده و كار ببينيم و تحقيقاتمان جامع باشد به همين دليل فيلم خط دراماتيك دارد و بچهها چهره هستند. دختري كه در كارخانهی دستمال كاغذي كار ميكرد تنها كسي بود كه نتوانستيم در كارخانه از او تصوير بگيريم. در كارخانه را بسته بودند. به فيلمبردار گفتم كه با ماشين آهويش در را باز كند، همين كار را هم كرد ولي وقتي رفتيم داخل، صاحب كارخانه برق را قطع كرد و كارخانه تعطيل شد. ديگر نميتوانستيم فيلم بگيريم.
… گفتار فيلم “كودك و استثمار” با اين جملات شروع ميشود: در كشورهاي عقب نگه داشته شده، استثمار با استعمار درآميخته است و زمينهی تاراج ملي را فراهم ميكند. فيلم به سياست آغوش باز و قدرتهاي امپرياليسم جهاني اشاره دارد:
… در سال 50 يك ميليون و 200 هزار روستايي به شهرها مهاجرت كردند، 72 درصد بودجهی عمومي حكومت از نفت، صرف تجمل و مقاصد نظامي شد. سطح دستمزدها با توجه به تورم پايين نگه داشته شد و افراد خانواده به كار پرداختند و كار كودكان براي خانواده حياتي شده بود. طبق پژوهشهاي عنوان شده در “كودك و استثمار” ايران 5.5 ميليون كارگر داشته كه دو ميليون آن كودك و نوجوان بودند…»*
دیدن این فیلم در شرایط کنونی، امکان مقایسهی شرایط کار کودکان در سالهای دهه 50 و امروز را ممکن میکند.
لغو کار کودکان، به طور کامل نیاز به تلاش و مبارزه بسیار دارد.
منبع:
*روزنامه سرمايه / شماره 295 / 17مهر 1385/ نرکس جودکی
دانلود فیلم
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1229564