تارنگاشت عدالت
منبع: دنیای جوان
۶ مارس ۲۰۱۵
برای جامعه فکری دارندگان جایزه نوبل، ضربه سنگینی بود: خانم هرتا مولر، شدیداً مریض شده است. او نیز مثل افرادی زیادی در آلمان قربانی یک اپیدمی و یک بیماری واگیردار است، که از سال ۲۰۱۴ پدید آمده. بیماری به اصطلاح پوتینیسم که به زبان علمی بیماری روسهراسی نام دارد. علايم این بیماری واگیردار، نفی واقعیت، خودمحوربینی بیرحمانه و چولاگويی کنترل نشده است. ایشان طی مصاحبهای که با روزنامه «دی ولت» داشته اند، پرده از گوشهای از بخش قرنطینه شده فکری خود برداشته و فرمودند: «وجود پوتین، مرا بیمار میکند.»
روانپريشی هماکنون از زبان این خانم نویسنده سخن میگوید: «دروغهای او تا به حال صد بار آشکار شده است. او با این کار بیش از حد به من نزدیک میشود، گويی میخواهد انسان را واقعاً تحت فشار قرار دهد.»
البته میتوان از طریق رواندرمانی معمولی کوشش کرد تا به ایشان کمک رساند. خیر خانم مولر عزیز، پوتین مطمئناً قصد ندارد خود را به شما نزدیک کند. اصلاً چه کسی علاقه به این کار دارد! احتمالاً او حتا شما را نمیشناسد و شاید حتا اثر بزرگ شما کتاب «تاب تنفسی» (۲۰۰۹) را اصلاً نخوانده. علاوه برآن، خیر، «تحت فشار قرار دادن» کاملاً طور دیگری است. حتا روسها نیز اینقدر غلو نخواهند کرد.
ولی همه این حرفها بیفایده است، زیرا نمیتوان با زبان خوش و استمداد از منطق بر روسهراسی پیروز شد. فرد دیگری که اخیراً به این بیماری مبتلا شده، شطرنجباز معروف، «گاری کاسپاروف» است، که اکنون روی نیمکت درمانی سنای آمریکا دراز کشیده: ريیسجمهور روسیه یک «غده سرطانی» است که باید با زور اسلحه از بین برود. «نمیتوان با یک غده سرطانی تعامل کرد.» آخرین امید؛ ارتش آمریکا!
ولی با این وجود خانم «مولر» این طور دریافته و میگوید، در روسیه «دیگر نیازی به تقلب در انتخابات نیست»، زیرا پوتین در هر حال انتخاب میشود.
ظاهراً مشکل اساسی، دمکراسی فعالی است که متأسفانه روسها آن را بد درک کرده اند. که در این مورد تنها کار درست، استفاده از بمب خواهد بود.
حداقل در برج دیوانگان، صداقت حکمفرماست.