احیای حادثه خلیج تونکین
نوشته: راب گولند
برگردان: آمادور نویدی
می بینم که دوباره آن ها تاریخ را بازنویسی می کنند. یا٬ دقیق تر بگویم٬ تاریخ تا اندازه زیادی نه بازنویسی٬ بلکه با یک دروغ بی اعتبار طولانی ادامه داده شده است. پنتاگون آمریکا وب سایتی برای «بزرگداشت» جنگ ویتنام دارد٬ طبق سایت مذکور٬ شروع جنگ ویتنام با «حمله ویتنام شمالی به کشتی جنگی آمریکائی مادوکس( یو اس اس مادوکس) در خلیج تونکین در سال ۱۹۶۴ شروع شد». اما برای سال ها زیادی مشهور است که آن حمله (باصطلاح حادثه خلیج تونکین) در واقع هرگز اتفاق بیفتاده است.
آمریکا گیاهان (و مردم) ویتنام را بوسیله هواپیما با گرد و مایع سمی٬ گاز نارنجی(ایجنت اورنج) اسپری کرد٬ که منجر به تغئیرات/جهش های ژنیتیکی بی رحمانه نسل های متوالی می شود.
دولت جانسون٬ رئیس جمهور وقت آمریکا بدنبال بهانه ای می گشت تا قادر به گسترش دامنه جنگ در هندوچین شود٬ جنگی که قرار نشد برای آمریکا بسیار موفقیت آمیز باشد. حمله ساختگی بر کشتی جنگی آمریکائی مادوکس این بهانه را ارائه داد که پنتاگون آن را «شروع بمباران هوائی و زمینی [آمریکا] علیه ویتنام شمالی می خواند». اما این آغاز شروع جنگ نبود. آمریکا سال ها قبل از این در جنگ با جنبش آزادیبخش هندوچین بود. آن ها حتی شروع اسپرسی گاز بدنام نارنجی را از سال ۱۹۶۱ شروع کردند. برای ویتنامی ها٬ جنگ خیلی زودتر شروع شده بود٬ هم چنان که٬ به رهبری هوشی مین٬ آن ها با تلاش امپریالیسم ژاپن برای الحاق ویتنام به امپراتوری آسیائی جدیدش جنگیدند.
پس از مشاهده آن که ژاپنی ها ارباب می شوند٬ آن ها(ویتنامی ها) بسرعت توسط استادان استعمار فرانسوی سابق خود مورد حمله قرار گرفتند٬ که مشتاق برقراری مجدد امپراتوری خود بودند. سال ها جنگ تلخ درگرفت٬ در حالی که آمریکا در به «عقب نشاندن کمونیسم» در اروپا٬ چین و البته کره تلاش می کرد. با شکست فرانسه در دین بین فو٬ و اخراج نیروهای آمریکائی در کره شمالی٬ بنظر رسید که ممکن است به صلح دست یافت. اما٬ تا فرانسوی ها در شکست از هندوچین خارج شد٬ آمریکا وارد شد تا جایش را در خنثی کردن امیدهای مردم برای آزادی ملی بگیرد.
پس از سال ها جنگ ناموفق اما بطور فزاینده خونین و مخرب٬ «حادثه خلیج تونکین» بهانه ای به دولت جانسون برای گسترش جنگ با بمباران هوائی بی سابقه ویتنام شمالی ارائه داد. آمریکا بیشتر از وزن تمام بمب های بکار رفته در جنگ جهانی دوم بر روی ویتنام کوچک بمب انداخت.
هواپیماهای ب – ۵۲ در ارتفاع ۱۰۰۰۰ متری٬ بر روی «اهدافی» که نمی توانستند ببینند پرواز می کردند – که فقط توسط رادار هم آهنگ شناخته می شدند – وبا رشته بمب های تمام نشدنی٬ حدود ۱۵ میلیون تن بمب بر سر ویتنام انداختند. در طول یک دهه جنگ آمریکا حدود سه میلیون غیرنظامی ویتنامی کشته شدند.(کم و بیش نیز به همین اندازه معلول و مجروح شدند– م).
امروز٬ نیم قرن بعد از جنگ ویتنام٬ هنوز ویتنامی ها توسط بمب ها کشته و معلول و مجروح می شوند٬ چون مقدار زیادی از بمب های منفجر نشده در سرتاسر مزارع و باغ های کشور پخش شده اند٬ و منتظر سرنوشت اند تا کشاورزان یا کودکان از همه جا بی خبر با نتایجی مرگبار و وحشتناک مزاحم آن ها شوند. مقامات ویتنامی تخمین می زنند که بمب های منفجر نشده در ویتنام منجر به مجروح شدن حدود ۶۵۰۰۰ نفر و کشته شدن ۳۴۰۰۰ نفر شده است.
و٬ گوئی این کافی نبود٬ آمریکا نه تنها مقدار غیرقابل تصوری بمب بر روی ویتنامی ها ریخت٬ بلکه هم چنین گیاهان(و مردم) را با گرد و مایع سمی ایجنت اورنج اسپری کرد٬ که باعث جهش/تغییر بیرحمانه ژنیتیکی نسل اندر نسل می شود٬ به نحو عجیبی شبیه به مرض ناشی از تالیدومید(داروئی که باعث می شود کودکان تازه به دنیا آمده٬ فاقد دست و پا باشند. این دارو قبلا برای مسکن/آرام بخش در اوایل حاملگی به مادران داده می شد٬ ولی در سال های ۱۹۶۰ به دلیل عوارض جانبی از رده خارج شد– م).
در واقع٬ آمریکائی ها بیش از ۷۰ میلیون لیتر از مواد سمی علف کش بر روی بیش از ۲ میلیون هکتار زمین اسپری کرد. با این عمل نه فقط گیاهان/محصولات کشاورزی٬ بلکه خاک٬ آبراه ها و حیواناتی را که در آنجا زندگی می کردند مسموم ساختند. اگر سربازان آمریکائی که با ایجنت اورنج تماس داشتند از دولت خود کمترین کمک را دریافت نمودند٬ پس ویتنامی ها چه شانسی برای کمک دارند؟ مدیر امور سربازان از جنگ برگشته(سربازان کهنه کار یا بازنشسته) در دولت رونالد ریکان٬ روبرت پی نیمو٬ تأثیر ایجنت اورنج را رد کرد و گفت باعث چیزی بیش از یک «جوش صورت و غرور جوانی» نمی شود!
باین حال٬ صلیب سرخ ویتنام٬ ادامه تلفات سهمگین ناشی از ایجنت اورنج را در سرطان٬ نقص تولد و دیگر بیماری های مزمن مرتبط با ایجنت اورنج پیش بینی کرد. در آمریکا٬ فعالان نگرانند که شرکت هائی که ثروتی از تولید ایجنت اورنج بدست آورند٬ هنور هم ادامه می دهند:«مردم آمریکا٬ یکی از آن ها می گوید٬ «باید توجه ویژه ای به این موضوع ایجنت اورنج و صاحب اصلی آن (پدرش)٬ مونسانتو و داو کیمیکال داشت . نسل پس از نسل ویتنامی ها و سربازان آمریکائی برگشته از ویتنام از در معرض قرار گرفتن در برابر ایجنت اورنج کشنده اند و از دچار شدن به جهش ژنیتیکی رنج می برند. اکنون مونسانتو از روش تولید ژنیتکی کشاورزی با «مقاومت» تولیدات خود٬ محصولات ژنیتیکی اصلاح شده تولید می کند: و شرکت های بزرگ به ما قول می دهند که تولیدات برای خوردن امن هستند.
«بسیاری از کشورهای جهان تولید محصولات ژنیتیکی را منع کرده اند و/ یا باید در مواد غذائی با برچسب نشان دهند که آنها حاوی مواد غذائی ژنیتیکی هستند٬ اما نه در این جا در آمریکا. ما هنوز منفعلانه هر آن چه را بر سر بشقاب/ سفره ما می گذاراند قبول می کنیم. باید بگویم که اغلب مردم بدون سئوال آن ها را قبول می کنند… اما نه من و نه بقیه کسانی که مثل من فکر می کنند. اکنون٬ مجتمع نظامی صنعتی حتی نمی تواند منتظر نسلی بین جنگ بماند. اکنون٬ ما باید در شرایط جنگ دائمی و دنیای امنیت داخلی زندگی کنیم و مشغول خوردن سموم زیادی در مواد غذائی باشیم».
«بطور مشابهی سربازان آمریکائی بازنشسته جنگ ویتنام به تعریف ساختگی پنتاگون از جنگ ویتنام اعتراض می کنند.« ما دولت و شاهین های جنگی را رها نمی سازیم تا یک طرفه داستان های جرأت و پیروزی بگویند»٬ سازمان سربازان بازنشسته برای صلح در مبارزات خود خواهان افشاگری کامل است. چاک پالازو٬ یکی از سربازان بازنشسته جنگ ویتنام که اکنون در ویتنام زندگی می کند گفت:« بزرگداشت وزارت دفاع از جنگ ما یک نمایش خنده دار است٬ این بزرگداشت میلیون ها دلار به حساب مالیات دهندگان خرج برمی دارد»٬ که پالازو بدرستی آن را «اتلاف پول و تلاشی ضعیف برای شستشوی مغزی نسل جوان و به همان خوبی برای بقیه ما می بیند٬ که هر آن چه که ما انجام دادیم کار درستی بود– البته که بسیار اشتباه بود!»
همان گونه که پس از فاجعه برج های دوقلو سربازان آمریکائی برای جنگ های بیشتری اعزام شده اند٬ نظر سنجی سربازان بازنشسته آمریکائی نشان می دهد بسیاری که مجبور به شرکت در جنگ شده اند٬ درستی و مقصود جنگ ها را زیر سئوال برده اند. یک سوم سربازان بازگشته از این درگیری ها بر این نظرند که برای مثال جنگ ها در افغانستان و عراق «فاقد ارزش جنگیدن بودند».
همان گونه که ضرب المثل قدیمی می گوید٬ شما می توانید عده ای از مردم را همیشه گول بزنید و اکثر مردمان را گاهی اوقات٬ اما نمی توانی تمام مردم را همیشه گول بزنی.
برگردانده شده از:
گاردین٬ ارگان حزب کمونیست استرالیا٬ شماره ۱۶۷۵ ٬ ص۱۰ ٬ ۴ مارس ۲۰۱۵