پیروزی حزب چپ “سیریزا” و پیروزی جنبش توده ای دموکراتیک در کوبانی کردستان!

 

اتفاقاتی که درسال جدید2015 درجهان به نفع جنبشهای توده ای متحد و دموکراتیک روی دادند، شبح جدیدی بودند در به هراس انداختن حرکت ارتجاعی نئولیبرالیسم امپریالیستی درتلاشش برای به بندکشاندن هرچه بیشتر کشورهای رشدنیافته و برقرار ساختن استعمارنو درآن کشورهادردهه های آینده. هرچند که این پیروزیها درگام اول بوده و کمکی هستند به درآوردن جنبش چپ ازحالت دفاعی به حالت تهاجمی، اما به تنهائی به امر رهائی کارگران و زحمتکشان بدون داشتن خط مبارزه طبقاتی برای براندازی نظام سرمایه داری نخواهندرسید.

دریونان حزب چپ سیریزاتوانست نزدیک 37 درصد آراء انتخاباتی را به دست آورده و به عنوان بزرگ ترین حزب درآید و محافظه کارانی که سالهای سال درقدرت بوده و با گرفتن قرضهای کلان از کشورهائی مثل فرانسه و آلمان و حیف و میل این پولها دچار بدهی عظیمی شده اند که با توجه به بهره ی سالانه روزبه روز زیر قرض عظیمی گرفتارآمده اند که نزدیک به 3 برابر تولیدناخالص یونان بوده و باز پرداخت آن بنابه پیشنهادات تحمیلی تروئیکا( بانک مرکزی اروپا، صندوق بین المللی پول و کمیسیون اروپائی) ازطریق ایجاد ریاضت اقتصادی در یونان و کسرکردن کلیه ی حقوقها، مزدها و بیمه ها فقر عظیمی را برمردم تحمیل نموده و مصرهستند که دولت یونان ازاین سیاست تخطی نکند و در غیراین صورت آن قرضه ها پرداخت نخواهند شد. امری که نارضایتی سرتاسری را در یونان پدید آورد. فقدان حزب انقلابی کمونیست درراس این پیروزی باعث خواهدشد که این حرکت رهائی از سلطه ی تروئیکا به تمامی و به نفع مردم صورت نگیرد و تابه آخر نتواند ادامه یابد.

مع الوصف اهمیت این پیروزی حزب چپ درآن است که تشویقی است در به حرکت درآوردن مردمانی که گرفتار ریاضت کشیدر کشورهای دیگر اتحادیه اروپا مثل اسپانیا، پرتغال، ایتالیا، ایرلند و غیره شده و حرکتهای مشابهی را درآنها باعث گشته است. این مخالفتها گرچه بنیادی و علیه نظام سرمایه داری نیستند، ولی زمینه را برای رشد نارضائی ها دراین کشورها علیه سلطه ی سرمایه فراهم نموده و خموده گی سیاسی را که نظام امپریالیستی فراملی ها توانسته بود بعداز جنگ جهانی دوم در اروپا مستقر سازد کنارزده و دور جدید مبارزاتی ازجانب اقشار استثمارشده و ستم دیده را دراین کشورها تدریجا فراهم نماید. برای نمونه به وضعیت در اسپانیا توجه کنیم:

بی بی سی :  ده‌ها هزار نفر در مادرید، پایتخت اسپانیا در “راهپیمایی تغییر” که به دعوت حزب چپ رادیکال پودموس (ما می توانیم) برگزار شده شرکت کردند.

این اولین راهپیمایی بزرگی است که این حزب ترتیب داده است.

پودموس متحد نزدیک حزب سیریزا در یونان است و به نظر می‌رسد راهپیمایی امروز فرصتی برای استفاده از روحیه‌ای است که پیروزی سیریزا در انتخابات یونان ایجاد کرده است.

پس از دهه‌ها برای اولین بار یک دولت چپگرای غیر میانه در اروپا به قدرت رسیده و با توجه به نارضایتی عمومی از تبعات بحران اقتصادی سال‌های اخیر چپگرایان امیدوارند که بتوانند مانند یونان در کشورهای دیگر اروپا هم به پیروزی برسند.

در اسپانیا حزب پودموس در نظرسنجی‌ها از دیگر احزاب پیش افتاده است. این حزب می‌گوید در صورت پیروزی در انتخابات برای تسهیل شرایط بازپرداخت بدهی اسپانیا مذاکره خواهد کرد.

چهره‌های سرشناس این حزب می‌گویند که سیاستمداران باید “در خدمت مردم باشند، نه منافع بخش خصوصی.” 

خبرنگار بی‌بی‌سی در مادرید می‌گوید که اسپانیایی‌ها حضور چشمگیری در این تظاهرات داشته‌اند و روحیه‌ای مثل یک جشن بر فضا حاکم است.

در این تظاهرات پابلو ایگلسیاس، رهبر پودموس، خطاب به جمعیت گفت: “ما به دنبال تغییریم. می‌دانم که حکومت کردن کار دشواری است اما آنان که رویاهایی پرشور دارند می‌توانند اوضاع را دگرگون کنند.”
پابلو ایگلسیاس استاد دانشگاه است و روابط نزدیکی با الکسیس سیپراس، رهبر سیریزا و نخست‌وزیر جدید یونان دارد.

سیاست‌های ریاضت اقتصادی و فساد، نارضایتی بسیاری را در اسپانیا برانگیخته است و حزب پودموس از زمان حضورش در سیاست اسپانیا توانسته با هدف قرار دادن این مسائل هواداران بسیاری جلب کند.
یکی از تظاهرکنندگان به خبرگزاری رویترز گفت اسپانیایی‌ها ناچارند که با طبقه حاکم بجنگند. او گفت: “این تنها راه ما است که این سیاستمدارهایی را که همه چیزمان را از ما گرفتند بیرون بیندازیم. آنها حتی خواسته‌اند شرف ما را از ما بگیرند، اما این یک کار را نمی‌توانند بکنند.”(12/11/1393ADN)

حرکت کم و بیش مشابهی درجنبش استقلال طلبانه ملی در کردستان سوریه ازطریق نه گفتن به حرکتهای ملی تا کنون موجود در جنبش رهائی بخش خلق کرد به وقوع پیوست. درآن جا با اتخاذ شیوه ای دموکراتیک در شرکت دادن انواع و اقسام گروههای اجتماعی اعم از ملی، مذهبی، جنسیتی و الهام گرفته از روش شورائی انتخاباتی و شرکت دادن کلیه ی این اقشار مختلف دراداره مشترک امور که دراین زمینه پذیرش رهاکردن زنان ازقیود دوران فئودالی و مذهبی و شرکت دادن آنها در اداره امور حرکتی قابل ستایش می باشد، چراکه پس ازربع قرن رسیدن به خودمختاری درکردستان عراق زنان و دختران یکی از ستم دیده ترین و مورد تجاوز ضدانسانی درآن قرار دارند و بعد از چنین تحول تازه امکان به وجودآمدن آن دراین کردستان را نباید نادیده گرفت. درشرایطی که نیروهای دست پرورده داعش با توسل به بربریت محض بخش بزرگی از سوریه و عراق را به زیر سلطه ی خود درآوردند و کشتارهای بی رحمانه ای به راه انداختند، مقاومت توده ای جانانه ی کلیه ی مردم در کانتون کوبانی تهاجم نیروهای داعشی را پس از ماهها مقاومت با شکست روبه رو ساخته و بدین ترتیب درشرایطی که رژیمهای سوریه و عراق دربرابر یورش داعشی ها درمانده و بخشها قابل ملاحظه ای از این دوکشور به دست داعشیها افتاده است، در کوبانی جلو تجاوز این نیروی ضدانقلابی را گرفته و استقلال خود را با بیرون راندن داعشیها و ضربه زدن به آنان به دست آوردند.

این پیروزی نیز درس مهم دیگری به مردمان منطقه کردنشین و دیگر کشورهای منطقه داد که بنا به گفته ی خلق و فقط خلق است نیروی محرکه ای که تاریخ جهان را می سازد!”(مائو). تجربه کردهای ساکن کردستان عراق نشان داده بود که با روی کارآمدن دولت کرد، درآنجا بخوربخور فئودالان و سرمایه داران و بوروکراتهای دولتی، سلطه ی دین درامور زنان به حدی رسید که رهائی ملی به رهائی از ظلم و ستم نیانجامید و به قول معروف آزادی انقلاب (دموکراتیک) اول گم شد ـــ باردگرانقلاب می بایدکرد!”. اکنون توسعه ی این روش دموکراتیک کردستان سوریه دردیگر مناطق کردستان عراق، ترکیه و ایران می تواند حرکتی انقلابی و رهائی بخش را نه تنها درکردستان بلکه درکل این کشورها دامن زده و بدین ترتیب امر رهائی مشترک مردم را با تمایزات مختلف و نقش توده های مردم را فراهم سازد.

اما مهم این است که ازاین پیروزیهای اولیه سرمست نشده و باتوجه به امکانات مختلفی که نظام سرمایه داری جهانی و ارتجاع منطقه دردست دارند پیروزی را قطعی و تمام شده تصورنکرد و آماده حملات جدید ارتجاع جهانی و منطقه ای باقی مانده و هشیاری را ازدست نداد. به هرحال اگر این پیروزیها را همراه با ناتوانی امپریالیسم تجاوزگرجهان در دست یابی به پیروزی در سوریه و اوکراین اضافه کنیم و با توجه به این که پس از گذشت بیش از7 سال از بروز بحران مالی و اقتصادی همه جانبه هنوزکشورهای امپریالیستی نتوانسته اند راه حلی برای فائق آمدن براین بحران بیابند، مجموعه ی این عوامل نشان می دهند که باید موج جدید رشد حرکتهای انقلابی و توده ای را درجهان انتظارکشید و برای تقویت آن جنبش کمونیستی را از منجلاب تفرقه درآورد و با متحدشدن کمونیستها حول اصول انقلابی کمونیسم علمی به این تغییرات جدید نشاطی تازه و پیشرو داده و بدین ترتیب انقلاب جهانی سوسیالیستی را تدارک دید.

آیا درایران نیروهای چپ این وضعیت را ملاحظه کرده و درجهت پایان دادن به تفرقه حرکت خواهند کرد یانه خود نشانی ازآن خواهد بود که تاچه حد آنها ازپیروان شعار کارگران همه ی کشورها متحدشوید!” هستند؟ و آن را درایران پیاده می کنند و تاچه حد غرق درخودمرکزبینی خرده بورژوائی بوده و از برج عاج خود به پائین نخواهند آمد. به دیگر سخن رشد مبارزات طبقاتی، نیروهای چپ را دربرابر این انتخاب قرار داده است که درصورت عدم آماده گی در پذیرش این واقعیت از حرکت مبارزاتی طبقه کارگر دورافتاده و موفقیتی به دست نخواهندآورد. زمان تصمیم گیری فرارسیده است!

به هرحال پیروزیهای جدید مردمی در کردستان سوریه و در یونان را به مردم آزادی خواه و پیشرو جهان تبریک می گوئیم.

ک.ابراهیم ـ 15 بهمن 1393