اعتراضات کارگری و اقدامات مشترک اتحادیههای کارگری در ترکیه
کانون مدافعان حقوق کارگر – همان گونه که دیدیم در ترکیه اتحادیهها و تشکلهای مختلف به هم پیوسته و کنفدراسیونها و فدراسیونهای مختلفی تشکیل شده است که فعالیتهای کارگران یک واحد تولیدی یا واحدهای مختلف کارگری را با هم هماهنگ و هم راستا میکند. از سوی دیگر در سطح وسیعتر نیز میان این تشکلهای سراسری صنفی، اتحاد عملهایی نیز وجود دارد. به دلیل وجود این تشکلها امکان پیوستن و هماهنگی و همراهی با تشکلهای سایر کشورها نیز بوجود آمده است. در زیر به برخی از اتحادعملها و اعتصابات اشاره میکنیم و خواهیم دید که به رغم این که تمام این تشکلها و فدراسیونها و کنفدراسیونها مترقی نیستند اما همراهی آنان چه دستآوردهایی برای کارگران داشته است.
برگزاری جشن اول ماه مه و به رسمیت شناخته شدن اول ماه مه به عنوان تعطیل رسمی، یکی از خواستههایی است که سندیکاهای کارگری ترکیه بر روی آن توافق دارند و توانستهاند حول این خواسته اقدام مشترک انجام دهند. در تمام این سالها سندیکاهای ترکیه از برپایی جشن اول ماه مه به طور علنی در خیابانهای شهرها، به عنوان محملی برای فعالیت مشترک و هماهنگ میان تشکلهای کارگری مختلف استفاده کرده و به این ترتیب هزاران کارگر به خیابانها آمدهاند؛ البته بهای سنگینی نیز برای این مساله پرداختهاند اما دستآوردهایی نیز داشتهاند.
نخستین بار جشن اول ماه مه در سال 1911 در دوران امپراتوری عثمانی، توسط کارگران بندر و کشتزارهای پنبه بر پا شد و پس از آن هر ساله این جشن برگزار میشد تا اینکه در سال 1923 اول ماه مه به رسمیت شناخته شد. در سال 1924 برگزاری مراسم در این روز از طرف حکومت وقت غیرقانونی اعلام شد. در سال 1976 با تشکیل سندیکاهای کارگری، جشن اول ماه مه با هماهنگی «دیسک» با حضور تعداد زیادی از کارگران در میدان تقسيم استانبول برگزار شد. اول ماه مه سال 1977 بسیار خونین بود. در این سال جشن روز جهانی کارگر با حضور بیش از 500 هزار نفر در میدان تقسيم استانبول با سرکوب گسترده پلیس مواجه شد و 34 کارگر جان خود را از دست دادند. در سال 1979 از طرف «امنیت ملی ترکیه» برگزاری مراسم اول ماه مه غیر قانونی اعلام شد و با اعلام حکومت نظامی و منع عبور و مرور تلاش کردند تا کارگران نتوانند مراسم را برگزار کنند. بار دیگر در سال 1981 جشن اول ماه مه خونین شد و یک کارگر جان خود را از دست داد. در سال 1996 با وجود ممنوعیت اجرای مراسم٬ 150 هزارکارگر در اعتراض به این ممنوعیت تجمع کرده و سه کارگر دیگر جان خود را از دست دادند. به دنبال اين سرکوب و کشتار کارگران، یک اعتراض عمومی در میدانهای تقسیم وکادکوی به وجود آمد که در پی آن دولت تا سال 2005 هر نوع تجمع در میدان کادکوی را غیرقانونی اعلام کرد. سال 2006 کارگران در همین میدان بار دیگر مراسم اول ماه مه را برگزار کردند. در سال 2007 باز هم تظاهرات اول ماه مه با سرکوب پلیس همراه شد که در نتیجه صدها کارگر زخمی و 700 نفر بازداشت شدند. سال 2008 مذاکرات سندیکاها با دولت برای گرفتن مجوز نتیجه نداد و کارگران بدون مجوز تظاهرات کردند و بار دیگر سرکوب شدند.
در سال 2009 یک کمپین بینالمللی در حمایت از این خواست کارگران ترکیه، از سوی سندیکای مواد خوراکی، رستورانها و میهمانخانههای آلمان در شهر دورتموند تشکیل شد. سندیکاهایی از اسپانیا، ایتالیا، آمریکا، کانادا و آلمان از این کمپین حمایت کردند و سندیکاهای وابسته به «تُرکیش» و «دیسک» نیز به این کمپین پیوستند. هدف کمپین جمع آوری ده هزار نامه و امضای اعتراضی و ارسال آن به نخستوزیر ترکیه و استاندار استانبول بود تا برپایی آزادانهی جشن اول ماه مه در میدان تقسیم را به رسمیت بشناسند و قرار شد از روز 30 آوریل تا 2 ماه مه 2009 هیاتی مرکب از 30- 35 نفر از فعالین کارگری اروپا به استانبول سفر کنند و بر روند برپایی جشن اول ماه نظارت داشته باشند… (1) سرانجام در اثر فشار اتحادیههای کارگری روز جهانی کارگر در سال ٢٠١٠ به عنوان روز تعطیل رسمی اعلام شد. مقایسهی تطبیقی برگزاری جشن اول ماه مه در ایران و ترکیه نیز میتواند بسیار آموزنده باشد.
در سراسر دههی 1990 اعتصابات و اعتراضاتی علیه سیاستهای سرکوبگرانهی دولت، ریاضت اقتصادی، اصلاحات آموزش و پرورش، خصوصیسازی، افزایش دستمزدها و … انجام شد. از جمله پلاتفرم کار که در سال 99 از طرف دیسک ،کسک،هاک ایش، ترک ایش و اتحادیه کارمندان دولتی تشکیل شد. اتحادیه پزشکان ترک، اتحادیه اتاقهای مهندسی نیز به آن پیوستند و در جولای 99 در میدان کیزیلای آنکارا تظاهرات 400 هزار نفری برگزار کردند. این اتحاد و همبستگی از سال 2001 منفعل شد و همکاری دیسک و کسک و (TTB ,TMMOB) جای آن را گرفت.
از دیگر فعالیتهای مشترک این دهه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: جولای سال 1993 اعتراضات سازمان یافتهای علیه قتلعام روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان «قتل عام سیواس،» رخ داد و در ژوئیه اعتراض گستردهای از طرف اتحادیه عمومی کارکنان دولت در مخالفت با میزان افزایش کم دستمزدها انجام شد و ماه اکتبر اعتراض جمعی در مخالفت با 12درصد افزایش حقوق صورت گرفت.
ژانویه 94 اعتراض اتحادیههای کارمندان دولت برای حق اعتصاب و چانه زنی جمعی و افزایش حقوق و دستمزد رخ داد و اول ماه می94 اعتصاب غذای سه روزه در آنکارا و راهپیمایی 30 هزار کارمند دولت در مخالفت با سیاست دولت در مورد ندادن حق اعتصاب و قرارداد دستهجمعی که با حمله پلیس تعدادی از فعالان اتحادیههای کارگری بازداشت شدند. دولت خواستههای کارگران را پذیرفت و معاون نخست وزیر استعفا داد.در ماه جولای و دسامبر 1994 اقدام مشترک و اعتصاب عمومی “ترک ایش”، «دیسک»، «هاک ایش، و KÇSP، پس از اعلام بسته ریاضت اقتصادی دولت رخ داد. در ماه مارس 1995 اعتصاب گسترده کارکنان دولت صورت گرفت. در جریان این اعتصاب در 15 و 16 ژوئن بیش از 150 هزار نفر در مرکز آنکارا چادر زده و دست به اعتصاب غذا زدند که منجر به اصلاح قانون اساسی و اعطای حق تشکل و مذاکره دسته جمعی به کارگران بخش دولتی شد…
این اعتراضات در دههی بعد هم ادامه یافت.
این اعتراضات در واقع علیه خصوصیسازیها و اجرای سیاستهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول بود که سبب از میان بردن امنیت شغلی، تعدیل نیرو و کاهش دستمزدهای کارگران میشد.
در اوایل سال 2008شرکت دخانیات دولتی ترکیه تکل به شرکت انگلیسی آمریکایی «تاباکو» (بات) به مبلغ 1.1 میلیارد پوند فروخته شد. صاحبان انگلیسی – آمریکائی جدید شرکت، در دسامبر سال 2009 حدود 10 هزار کارگر را اخراج کردند. کارگران نیز ساکت ننشسته و دست به اعتصاب زدند. دولت به کارگران اخراجی دخانیات پیشنهاد کرد که به مدت 11 ماه چهل درصد حقوقشان را پرداخت کند.
در تاریخ ۵ دسامبر، در مراسم افتتاحیهای که با حضور اردوغان برگزار میشد، کارگران تکل، به اتفاق خانوادههایشان به طور غیرمنتظره حاضر شده و از اردوغان خواستند آنچه را که قرار است برای آنها رخ دهد اعلام کند. آنها شعار دادند:»کارگران تکل منتظر خبر خوش از شما هستند». اما اردوغان پاسخ داد: «متاسفانه افرادی مانند اینها در ترکیه وجود دارند. آنها پول میخواهند بدون این که کاری انجام دهند. در حال حاضر دوران دریافت پول بدون این که کاری انجام دهی پایان یافته است (…) آنها اموال دولتی را مثل دریا میبینند که هر کسی در آن چنگ نزند خوک است. آنها چیزها را این گونه دیدند. ما آن را به گونهای دیگر میبینیم. این بیمه پیری شماست. ما میتوانیم شما را تحت قانون C-4قرار دهیم، یا این که گورتان را گم کنید و بروید پی کارتان. ما اعلام کردیم که با اتحادیهها به توافق رسیدیم. من با آنها صحبت کرده بودم. برای آنها زمان تعیین کرده بودم آنچه که احتیاج است انجام میدهیم … .ما میخواهیم به راه قبلی خودمان ادامه بدهیم. هزینه ده هزار تن از کارگران تکل در ماه ۴۰ میلیارد دلار است… » این سخنرانی توهینآمیز باقیمانده اعتماد کارگران تکل به دولت را از میان برد.
پس از آن، از پانزدهم دسامبر 2009، مبارزهی کارگران تکل علیه اخراجهای شدید کارفرمایان انگلیسی- آمریکائی آغاز شد. چهار هزار نفر از کارگران در یکی از بلوارهای مهم مرکز خرید پایتخت کمپی را برای اعتصاب خود سازمان دادند. زنان و مردان کارگر بیش از 60روز در قلب پایتخت در سرمای زیر صفر درجه در اعتصاب بودند. زنان کارگر تکل در راس تظاهرات و اعتراضات روزانه بودند. پلیس به خصوص در اوائل این اعتراض، شرکتکنندگان را خیلی شدید مورد حمله قرار میداد. در سرمای زیر صفر تظاهراتکنندگان را زیر باران ماشینهای آبپاش خود میگرفت. ماشینهایی که از آب گندیدهی فاضلابها پر شده بود. مردم آنکارا بخاریهای چوبسوز در اختیار اعتصابکنندگان قرار میدادند و مغازهداران هم در تامین غذای اعتصابیون همکاری میکردند.
این مبارزه صف اتحادیههای مستقل و مبارز را از اتحادیههای راست و همدست دولت جدا کرد. در جریان این اعتصاب و اعتراض گسترده، برخی اتحادیه های کارگری(Tek Gida-Is) و «ترک ایش»طرف مذاکره دولت و کارفرماهای جدید قرار گرفتند و روش سازشکارانهای را در پیش گرفتند و اتحادیههایی مانند دیسک از خواستههای کارگران حمایت کردند. در آنکارا هم به طور روزمره تظاهراتهایی از مقابل کمپی به راه میافتاد که کارگران در آنجا تحصن کرده بودند. هیاتی از اتحادیههای کارگری آلمان برای همبستگی به ترکیه آمد. دستگاه سركوب علیه ١١١ نفر از كارگران و فعالین كارگری تركیه و اتحادیه كارگران تكل، از جمله دبیران فعلی و پیشین كنفدراسیون اتحادیههای كارگران انقلابی تركیه (دیسك)، دبیر اول حزب كمونیست تركیه و چندین تن از مسئولین حال و پیشین اتحادیههای كارگری، اقامه دعوی كرد. اما این پرونده به نفع کارگران خاتمه یافت و این کارگران تبرئه شدند. (2)
مبارزه تکل همچنین کمک شایان توجهی به مبارزه سایر بخشهای نیروی کار ترکیه، از جمله آتشنشانان کرد. آتشنشانان که پس از اولین تظاهراتشان به طور وحشیانهای مورد حمله قرار گرفته بودند، با کمک کارگران تکل دوباره به مبارزه بازگشتند.
اعتصاب در صنایع هواپیمایی ترکیش
در ژوئن 2012 کارگران صنایع هواپیمایی ترکایش اعتصاب بزرگی را در مخالفت با اخراج 305 کارگر، کاهش دستمزدها و طرح ممنوعیت اعتصاب در خطوط هواپیمایی انجام دادند.
تعدادی از اتحادیههای کارگری عضو کنفدراسیونهای «دیسک»و «کَسک» به همراه نمایندگان کارگری و مقامات اتحادیههای کارگری فعال در بخشهای پتروشیمی، حمل و نقل، چرم، بهداشت و درمان و آموزش نیز در کنار انجمن همبستگی بینالمللی از اعتصابیون حمایت کردند و راهپیماییای را سازمان دادند. شعارهای کارگران در این راهپیمایی چنین بود:
«کارگران ترکایش ایر لاین تنها نیستند»، «به ممنوعیتهای سیاسی و سندیکایی پایان دهید»، «بحران، جنگ، بیکاری، قدرت کارگری تنها راهحل است»، «امنیت شغلی برای تمامی کارگران»، «همراه با رشد سرمایه، کارگران جان میدهند! مرگ بر سلطۀ سرمایه»، » دستمزدهای بالاتر، ساعات کاری کم تر»، «کارگران جهان، متحد شوید!» (3)
اعتصاب کارگران کارخانه گریف استانبول (اردیبهشت 1393)
کارخانهی گریف یکی از بزرگترین کارخانههای گونی سازی دنیا است که صاحبان آن آمریکایی هستند. کارگران این کارخانه با هدف اعتراض به قراردادهای دسته جمعی و کار به صورت پیمانی از دوماه قبل با اشغال کارخانه دست به یک اعتصاب ششصد نفره زدند. بعد از گذشت دوماه از اعتصاب کارگران گریف، پلیس ترکیه به کارگران حمله نموده و 91 کارگر بازداشت و تعدادی نیز زخمی شدند. در این بین 12 کارگر بر روی پشت بام کارخانه اعتصاب و اعتراض خود را ادامه دادند. فرمانده پلیس ضد شورش حاضر در محل در بین صحبتهایش با نمایندهی کارگران گفت: “تصمیم سرکوب و حمله به کارگران از سوی پلیس نبوده، دستور را فرماندار استانبول به منظور حفظ امنیت استانبول داده بود و ما فقط دستور را اجرا کردیم”.
پلیس ترکیه به نمایندگان پارلمان ترکیه و وکلای کارگران این کارخانه اجازه نداد تا برای آنها آب و غذا بیاورند. خواستههای کارگران اعتصابکننده اضافه شدن دستمزدها، اضافه شدن دستمزد اضافه کاری، تجدید نظر در خدمات تامین اجتماعی و لغو قراردادهای دستجمعی و موقت بود. در طول دو ماه اعتصاب، کارگران به طور شبانهروزی کارخانه را به اشغال خود درآورده و تولید را متوقف ساختند. کارگرانی که در بام کارخانه در حال ادامهی اعتراضشان بودند میگفتند: با دستمزدی که دریافت میکنیم “حتی قادر به رفع ابتداییترین نیازهای خود وخانواده مان نیستیم».
کنفدراسیون سندیکاهای کارگران انقلابی به پاس مقاومت کارگران، مراسمی با هدف همبستگی با کارگران گریف ترتیب داد که در این مراسم به نشانه اتحاد با کارگران گریف صدها کارگر، معلم، کارمنداندولت، نمایندگان احزاب سیاسی، نمایندگان مجلس، وکلا و پزشکان شرکت نموده و اتحاد خود را با این کارگران اعلام نمودند.
کمیته تصمیمگیری کارگران در دفتر مرکزی این کنفدراسیون جلسهای تشکیل و پس از آن اعلام کردند که عواقب این اعتصاب هر چه میخواهد باشد، برای ادامهی مبارزه به کارخانه رفته و به اشغال کارخانه ادامه خواهند داد.(4)
اعتصاب کارگران برق شهرستان دیجله 113
در آوریل 2014کارگران بخش تعمیر و نگهداری اداره برق شهرستان دیجله برای اعتراض به وضعیت معیشتیشان کار در این شرکت را کُند کرده و از 11 آوریل دست به اعتصاب و اشغال محل کارشان زدند. پس از آنکه شرکت پیمانکاری «آکدنیز» به مطالبات اقتصادی و درخواست بهتر شدن وضعیت خدمات اجتماعی کارگران اهمیتی نداد، کارگران دست به اعتراض و اعتصاب زدند. نمایندهی شرکت پیمانکاری آکدنیز در مقابل اعتراض و خواست مطالبات کارگران گفت: “هیچ کاری نمیتوانید بکنید، بهتر است سر کارتان برگردید تا گرسنه نمانید وگرنه پشیمان خواهید شد!”
در مقابل گفتهی نمایندهی شرکت آکدنیز نمایندهی کارگران نیز این گونه پاسخ داد: “به هیچوجه پشیمان نیستیم“! هیچ یک از دوستانمان سر کار نرفتند و همگی با اتحاد و همبستگی دست به اعتصاب و اشغال محل کار زدیم. حقمان را میخواهیم… «کنفدراسیون سندیکاهای زحمتکشان» و «کارمندان دولت» و همچنین «سندیکای انرژی» از اعتصاب این کارگران که بیش از یک صد نفر هستند حمایت کردند. کارگران این ادارهی هفت طبقه را اشغال نمودند. (5)
اعتصاب کارگران شیشه سازی
۲۰ ماه ژوئن ۲۰۱۴، بعد از ماهها مذاکره، ۶ هزار کارگر کمپانی شیشه سیسِکام اعلام اعتصاب کردند. (affiliate Kristal-Is) این کارگران عضو اتحادیه جهانی صنایع، بخش ترکیه هستند. این اعتصاب جوابی به خواست اضافه دستمزدی بود که مدیریت کارخانه از قبول آن خودداری کرده بود. این شرکت تولیدات خود را از ۷۹/۱۱ درصد به12.23 درصد تولید جهانی شیشه رسانده بود. کریستال ایز تنها موافقت کرد که حقوق کارگران کم درآمد و تازه استخدام شدهها را بالا ببرد.
معاون اتحادیه صنعتی که از اعتصابیان دیدن کرد، پشتیبانی خود را از کارگران ترکیه چنین بیان میکند: خانواده ۵۰ میلیونی کارگران صنعتی پشتیبانی قطعی خود را از برادران و خواهرانش در ترکیه اعلام میکند. بر اساس حکم شورای وزیران دولت ترکیه که به امضای نخست وزیر طیب اردوغان رسیده، اعتصاب کارگران کارخانه شیشهسازی سیسِکام به دلیل به خطر افتادن سلامتی مردم و امنیت ملی در کشور به مدت ۶۰ روز به تأخیر افتاد. (6)
اعتراض به کشتار کارگران در معدن سوما
از آخرین اعتصابها و اعتراضات گستردهی کارگران ترکیه میتوان به اعتراض به کشتار کارگران در معدن سوما اشاره کرد. طی انفجار معدن بیش از 300 کارگر جان باختند و صدها کارگر اعتصاب و اعتراض کردند. در آمار غیر رسمی این تعداد تا 700 نفر هم عنوان شد. وزیر کار و امنیت اجتماعی ترکیه بعد از فاجعه جان باختن کارگران معدن گفته بود: میتوانم بگویم که کارگران به شکل خوبی مردند و مطمئنا درد نکشیدند؟! (7)
معترضان خواستار استعفای دولت یا دستکم استعفای وزیر انرژی ترکیه به خاطر این فاجعه شدند. این فاجعه بزرگترین حادثه معدن در ترکیه به حساب میآید. کارگران معتقدند از زمانی که سیاستهای نئولیبرالی و خصوصیسازی دولت آغاز شده است امنیت در محیط کار قربانی سودجوئی افراطی کارفرمایان گشته و حوادث کار به شدت افزایش یافته است. (8)
اعتصاب، اشغال کارخانه و مقاومت کارگران کارخانه یاطاقان 23 اوریل 2014
در پی خصوصیسازی دولت تصمیم بر واگذاری کارخانه یاطاقان به بخش خصوصی گرفت. از همان زمان، کارگران علیه خصوصی سازی، اعتصاب کرده و کارخانه را اشغال کردند. این کارخانه راکتورهای حرارتی تولیدمیکند. کارگران حتا به آنکارا رفته و مقابل سازمان خصوصی سازی تحصن کردند. خواستهی کارگران ملغی شدن خصوصیسازی این واحد تولیدی است. این خواستهی کارگران با سرکوب پلیس ضدشورش روبرو شده است. (9)
اعتراضات عمومی در ترکیه
اعتراضات در ترکیه تنها به اعتصابات کارگری محدود نمیشود. گروههای مختلف در زمینههای متفاوت اعتراض خود را به شرایط دشوار زندگی، محدودیت آزادیهای فردی و اجتماعی،سرکوب و شرایط دشوار زندانیان سیاسی در زندان انجام میدهند. اعتراض به نحوهی پوشش، ریش، خندهی زنان در مکانهای عمومی، محدودیتهای ایجاد شده در فضای مجازی و …
اعتراض و حمایت از اعتصاب غذای زندانیان در سال 2012 یکی از شاخصترین این اعتراضات بود. در 12 سپتامبر این سال 63 زندانی سیاسی کرد در زندانهای ترکیه برای تحقق سه خواسته دست به اعتصاب غذا زدند: تغییر حبس انفرادی ۱۳ ساله عبدالله اوجلان، رهبر زندانی پ ک ک به حبس خانگی، امکان دفاع در دادگاههای ترکیه به زبان مادری و برداشتن موانع استفاده از زبان کردی در مراکز رسمی و آموزشی در ترکیه. بعد از مدت کوتاهی تعداد این زندانیان به بیش از 700 نفر رسید. زندانیان از خوردن غذا خود داری میکردند، اما به خاطر اینکه بیشتر دوام بیآورند و تاثیرات مبارزاتی بیشتری بر جای بگذارند، آب، شکر و ویتامین میخوردند. آقای اردوغان و دولتش که مسئول جان همه زندانیان، اعم از سیاسی و غیر سیاسی، هستند به این آکسیون مبارزاتی بیاعتنا بود. رئیس دولت به جای رسیدگی به خواست زندانیان، عمل آنها را «سیاه بازی» و «نمایشی» خواند. او در سفرش به آلمان ادعا کرد که به جز یک نفر، بقیه زندانیان غذا میخورند. یک ساعت قبل از این بیانات، وزیر دادگستری کابینهاش اعتصاب غذای 670 زندانی سیاسی را تایید کرده بود.
روز دوشنبه ۱۳ نوامبر بسیاری از سازمانهای غیردولتی ترکیه و احزاب چپ ترکیه در یک تظاهرات بزرگ با شعارهایی همچون «ما به دنبال راه حل هستیم، نه مرگ» خواهان توجه به زندانیان اعتصابی شدند. لیلا زانا، همراه با تعدادی از نمایندگان پارلمان، یک شهردار و تعدادی از فعالین سیاسی در خارج از زندان نیز اعتصاب غذا کردند تا دولت را به سر فرود آوردن در مقابل خواستهای زندانیان ناچار سازند. نوام چامسکی به دفاع از زندانیان اعتصابی برخاسته و از دولت ترکیه خواسته است مطالبات اعتصابیون را برآورده کند. دولت ترکیه که ادای سرسخت بودن را در میآورد زیر فشارها ناچار شده حق صحبت کردن به زبان کردی در دادگاهها را به صورت یک لایحه به پارلمان بفرستد شایع شد که سه تن از کسانی که از 12 ستامبر در اعتصاب غذا بودهاند، جان باختهاند.
این اعتصاب یادآور حرکت مشابهی است که در سال ۱۹۹۶ صورت گرفت. در آن سال دولت وقت ترکیه به ندای اعتراضات جهانی گوش نداد و ۱۲ زندانی در جریان اعتصاب غذا جان خود را از دست دادند. در سال ۲۰۰۰ باز هم زندانیان دست به اعتصاب غذا زدند. اعتصاب آنها با خشونت پایان یافت که نتیجه آن ۳۲ کشته بود. در سال ۲۰۰۱ زندانیان سیاسی در اعتراض به انتقال آنان به سلولهای انفرادی دست به اعتصاب غذا زدند. در جریان این اعتصاب نیز تعدادی از آنان جانشان را از دست دادند. (10)
از اعتراضات دانشجویی نیز میتوان به اعتراضات دانشجویی در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲ اشاره کرد. هزاران دانشجوی در دانشگاه صنعتی خاورمیانه آنکارا در روزی که نخست وزیر طیب اردوغان به محوطه دانشگاه آمد، با شعار «طیب، جنگطلبِ امپریالیست، دشمن علم، از دانشگاه برو» به حکومت اعتراض کردند و با خشونت شدید پلیس رو به رو شدند. حملهی پلیس به معترضان حتا به کلاسها و اتاقهای استادان دانشگاه هم کشیده شد و باعث زخمی شدن دهها دانشجو شد.
با سخنان تهدیدآمیز اردوغان علیه دانشجویان و مدیریت این دانشگاه در چندین شهر، از جمله استانبول، دانشجویان با جمعآوری دهها هزار امضا، اشغال کردن اتاق مدیران دانشگاه و تظاهراتهای گسترده، حمایت خود را از تظاهرات دانشگاه صنعتی خاورمیانه اعلام کردند. بلافاصله بعد از این اتفاقات، دولت این بار به سرکوب دانشجویان، روزنامهنگاران، کارگران، فعالین سندیکایی و هنرمندانی که با یک حزب غیر قانونی و چپگرا (DHKP-C، حزب جبههی رهاییبخشِ انقلابیِ خلق) ارتباط داشتند پرداخت و از ۱۸ ژانویه تا آوریل، صدها نفر با خشونت بسیار دستگیر شدند. DHKP-C که خواستار نشان دادن قدرت خود، به رغم این سرکوب بود، در ماه فوریه در مقابل کنسولگری آمریکا یک حملهی انتحاری را سازماندهی کرد و در ماه مارس، به مرکز آ.ک.پ در آنکارا و ساختمان وزارت دادگستری، با موشک حمله کرد. با این حال حکومت به بهانهی مبارزه با این حزب، تشکلهای قانونی کارگری و فعالین دانشجویی را نیز تحت سرکوب شدید قرار داد.
ماجراهای پارک گزی در استانبول و اتحادیههای کارگری
تخریب پارکگزی در میدان تقسیم استانبول موجی از اعتصابات و اعتراضات مردمی و کارگری را به دنبال داشت. این رویداد همبستگی بزرگی را بین اقشار مختلف و تشکلهای متفاوت در ترکیه بوجود آورد. نخستوزیر اردوغان در واکنش به معترضان اعلام کرد هیچ تغییری در پروژه ایجاد نخواهد شد و گفت: «اگر ۲۰ نفر بیاورید ما میتوانیم ۱۰۰ هزار نفر بیاوریم. اگر ۱۰۰ هزار نفر بیاورید ما ۱ میلیون میآوریم» در پاسخ به این توهین تظاهراتی عظیمی در ۳۱ مه برگزار شد که در آن صدها هزار نفر شرکت داشتند. پلیس هم با گاز اشکآور و خودروهای آبپاش کوشید آن را سرکوب کند. در برخی نقاط شهر مردم بر قابلمه و ماهیتابه میکوبیدند و فریاد میزدند : «ما فعالین نیستیم، ما مردمیم.»
اعضای حزب کمونیست، «مسلمانان ضدسرمایهداری»، جبهههای سوسیالیستی انقلابی، فعالین اتحادیههای کارگری، احزاب کارگری و حتی «حزب جمهوریخواه خلق» (ناسیونالیستهای سوسیال دموکرات) در این تظاهرات شرکت داشتند. تعداد شرکتکنندگان در برخی روزهای تظاهرات در استانبول حدود یک میلیون و نیم بود. در تحقیقی که انجام شده در استانبول بیش از 64درصد شرکت کنندگان در اعتراضات، کارگر بودند. (11)
«دیسک»، «کَسک»، اتحادیه پزشکان، اتحادیه دندانپزشکان و اتحادیه مهندسان ساختمان در روز ۱۷ ژوئن در اعتراض به سرکوب معترضان از سوی دولت دست از کار کشیدند. اتحادیه پزشکان در اطلاعیهای استفاده دولت از گازهای شیمیایی علیه شهروندان را محکوم کرد و از پلیس خواست هر چه سریعتر دست از خشونت بردارد. این در حالی بود که معاون نخست وزیر ترکیه این اعتصاب را غیرقانونی خوانده و از معترضان خواسته بود هر چه سریعتر میدانهای شهر را ترک کنند. احزاب چپگرای ترکیه خواستار توجه بیشتر دولت به افزایش دستمزدها و خدمات اجتماعی شدهاند. سندیکاها و اتحادیههای کارگری ترکیه هم در سه ماه قبل بارها در اعتراض به پائین بودن دستمزدها اعتراض کرده بودند.(12)
طبق آمار رسمیِ وزارت کشور، بیش از ۹۰ تظاهرات در ۴۸ استان در سراسر کشور در این راستا انجام شد. تنها در روزهای ۳۱ مه و ۱ ژوئن بیش از ۱۰۰۰ نفر دستگیر شدند. طبق همین آمار رسمی در روز ۲ ژوئن بیش از ۲۰۰ تظاهرات در ۹۷ شهر برقرار بود. در جريان درگيريها در ترکيه هزاران نفر بازداشت، بيش از 6 هزار نفر مجروح و حداقل 8 تن کشته شده اند.(13) پس از این اعتراضات سخنگوی دولت ترکیه ضمن عذرخواهی اعلام کرد که طرح ساخت مجتمع تجاری در پارک گزی به طور موقت تا زمانی که دادگاه در باره قانونی بودن یا نبودن آن حکم دهد، متوقف میشود. در همان زمان قرار بود اعتصابی در اعتراض به تغییرات پیش رو در قانون کار بخش عمومی از طرف “کَسک” برگزار شود. اما پس از مسایل پارک گزی برای 5 ژوئن اعتصاب اعلام و این اتحادیه خواهان همبستگی سایر اتحادیهها شد. (14) دیسک اعلام کرد که به اعتصاب خواهد پیوست. در بیانیه دیسک آمده بود: «قدرتی که از تولید ریشه میگیرد، جای خود را در مبارزه خواهد یافت.»
در تاریخ 4 ژوئن، نزدیک به 250 هزار عضو «کيسک» با پوشیدن لباس و روبان سیاه بر سر کار حاضر بودند و سپس حدود ظهر دست از کار کشیدند. با فراخوان این دو اتحاديه بزرگ ترکيه در اعتراض به خشونتهاي پليس عليه تظاهرکنندگان، اعتصاب عمومي سراسر اين کشور را فراگرفت. سخنگوي اتحاديه «کيسک» تاکيد کرد: ما به همراه اتحاديه «ديسک» اعتصاب عمومي را در سراسر کشور اعلام کرديم و ساير سازمانها و اتحاديههاي پزشکي، مهندسي، معماري و دندانپزشکي نيز در اين راه با ما همراه هستند. وي خواستار لغو فوري اقدامات خشونتبار پليس ترکيه عليه تظاهرکنندگان شد. اعتراضات و راهپیماییهایی در سراسر جهان به حمایت از این اعتصاب انجام شد. شماري از شهروندان انگليسي در حمايت از اعتراضات مردم ترکيه در لندن راهپيمايي کردند. اين افراد با در دست داشتن پلاکاردهايي از دولت انگليس خواستند تا از فروش گاز اشکآور به دولت ترکيه خودداري کند. بر روي يکي از اين پلاکاردها خطاب به نخست وزير انگليس نوشته شده بود: «آقاي کامرون؛ از چه نوع دموکراسي در ترکيه سخن ميگوييد» و «انگليس، فروش گاز اشکآور به ترکيه را متوقف کن». هزاران تن از تركهاي مقيم آلمان هم با برگزاري راهپيماييهاي سراسري در برلين و چند شهر ديگر، با اعلام حمايت از معترضان، خواهان استعفاي اردوغان شدند.(15)
اعتصابات و اعتراضات مردمی بسیاری در ترکیه، درحمایت از مبارزات مردمی کوبانی علیه داعش صورت گرفت که طی آن 40 نفر کشته شدند. این اعتراضات، همراهی مردم و گروههای مختلف با هم، همگامی تشکلهای کارگری و سایر تشکلهای در به پیروزی رسیدن این اعتراضات نقش عمدهای داشته است.
کمپین کنفدراسیون «کَسک» برای آزادی فعالین سیاسی و حتی اوجلان نمونههای این نوع فعالیتها هستند که سایت صلح کردستان این اخبار را پوشش میدهد که در پایین کلیه اعلامیههای خودشان مینویسند زنده باد مبارزه و پاینده باد کَسک. البته این سایت بسیاری از دفاعیات اتحادیههای کارگری از کوبانی را هم منتشر کرده است. (16)
پس از تظاهراتهای گزی پارک ، در شرایطی که مذاکرات صلح میان دولت ترکیه و عبدالله اوجلان در سلول انفرادی وی در جزیرۀ امرالی در جریان بود، حزب دموکراتیک خلقها (هـ.د.پ HDP) از اتحاد حزب آپوییست کردستانی صلح و دموکراسی (BDP) و چندین حزب و سازمان چپگرای ترک تشکیل شد. اوجلان در جریان مذاکرات سری ثریا اوندر کارگردان و فعال سیاسی چپگرا و عضو کنگرۀ دموکراتیک خلقها (KDP) را که در جریان مقاومت گزی پارک مورد اصابت گلولۀ اشک آور قرار گرفته بود، مأمور کرد تا برای دفاع از آرمانهای مقاومت گزی پارک، «حزب دموکراتیک خلقها» را با مشارکت سوسیالیستهای کرد و ترک تأسیس کند و در منطقۀ غرب آناتولی به فعالیت بپردازد. اوجلان این حزب را وارث امانت 40 سالۀ ماهر چایان، انقلابی ترک دانسته بود. حزب دموکراتیک خلقها (HDP) و حزب مناطق دموکراتیک (DBP) به عنوان احزاب آپوییست سازماندهی تظاهراتها در دفاع از مقاومت مردم کوبانی را بر عهده داشتند و ارسال کمکها برای مردم را نیز انجام دادند. در آخرین نظرسنجیها برای انتخابات آیندۀ پارلمان در سال 2015، این حزب برای نخستین بار با پیشی گرفتن از حزب حرکت ملی (حزب ناسیونالیست تندروی ترک) به سومین حزب ترکیه تبدیل شده است.
منابع:
- روزنامهی یونگه ولت/ www.worldbulletin.net/ / ترکیه و جنبش اول مه / ياشار سعيدى / اول ماه مه، دولت و سندیکاها در ترکیه / نادر ساده
3-New Left Review 89, September-October 2014
http://en.uidder.org/node/15413
http://weblagrahekargar.wordpress.com/2010/04/16/nawi-35/
. http://nasserasgary45.wordpress.com/2011/06/07/
http://weblagrahekargar.wordpress.com/2010/01/15/nawi-16/
روزنامه دنیای جوان به زبان آلمانی 14 آوری / پیروزی چشم گیر کارگران تکل(Tekel) ترکیه ! پریسا آزادیان
اعتصاب کارگران تکل ترکیه /سارا- م/کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری
5- http://icdahak.com/2014/04/12/greif-isciler/
6- منبع انگلیسی: اخبار انقلاب/ ترجمه –حمیدقربانی۲۷ / ژوئن ۲۰۱۴ /
7- شرایط طبقهی کارگر ترکیه و تشکلهای ان تحت حاکمیت حزب عدالت و توسعه سولماز بهرنگ می 2012. به نقل از تاریخ طبقهی کارگر ترکیه، نوشته ییلدیریم کوچ استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی خاور میانه
8- hafteh.de/?p=68113
9-http://icdahak.com/2014/04/12/greif-isciler/
10- بیست و نه آبان نود و یک
http://weblagrahekargar.wordpress.com/2012/11/19/maz-226/
11-بررسی اجمالی زمینهی شکلگیری اعتراضات کنونی در ترکیه / گروه پروسه /سولماز بهرنگ/ ۱ژوئن ۲۰۱۳
12- گزارشی از روزنامۀ «حریه دیلی نیوز» 4 ژوئن 2013
13- ترکیه: جنبش تودهای علیه دولت –به اعتصاب عمومی نیازمندیم : خورخه مارتین ترجمهی آرش عزیزی/ ژوئن 5, 2013
http://weblagrahekargar.wordpress.com/2013/06/16/mazi-142/
www.bultannews.com/fa/news/151139
15-:www.hafteh.de/?p=68113
16-http://peaceinkurdistancampaign.com/2013/02/21/trade-union-raids-kesk-statement/#more-2368
ضمیمه 1
شصت و یکمین روز اعتصاب کارگران گریف
در این دوماه نه عوامل نفوذی اعتصابشکن، نه پشنهادات دروغین و توخالی همیشگی، نه سازشکاران، نه خواهش و تمنای پیمانکاران بخشهای خصوصی، نه تهدید پلیس و مدیران کارخانه، نه سرکوب وحشیانهی پلیس، نه خیانت «سندیکاهای زرد» و نه هیچ قدرت دیگری نتوانست کارگران کارخانه «گریف» را لحظهای از مبارزهشان غافل یا دلسرد کند. کارگران کارخانهی گریف بعد از 60 روز مقاومت، اعتصاب و اشغال کارخانه، سربلند به شصت و یکمین صبحگاه اعتصاب و اشغال کارخانه درود گفتند.
شصتمین روز اعتصاب کارگران کارخانهی گریف با حمله و سرکوب وحشیانهی نیروهای ویژه پلیس ضد شورش به همراه نیروهای گارد ژاندارم ترکیه روبرو شد. در این روز «91 کارگر» بازداشت و بیش از دوازده کارگر و خبرنگار زخمی شدند. حدود هفتاد کارگر در همان روز آزاد شده و بلافاصله برای پیوستن به دیگر کارگران بازمانده به کارخانه بازگشتند. شب روز شصتم اعتصاب بشدت باران میبارید و سرد بود، با اینحال کارگران با خوابیدن بر روی نایلونهایی که روی زمین پهن کرده بودند و روشن کردن آتش به اعتصابشان ادامه دادند.
9:55 صبح: بعد از سرکوب روز شصتم، برای اولین بار، چهار اتوبوس کارمندان، پیمانکاران بخش خصوصی و مدیران بخشهای مختلف کارخانه را به داخل کارخانه منتقل کرد.
10:05: مامورین حراست کارخانه با حمایت پلیس قصد پاک کردن شعارها و نوشتههای کارگران از روی دیوارهای کارخانه را داشتند که بین کارگران و حراست و پلیس بحث و جدلی صورت گرفت. هنگامی که دیگر کارگران مصمم و یکپارچه در مقابل پلیس و حراست ایستاده و شعار سر دادند، پلیس و حراست مجبور به عقبنشینی شد.
11:55: رفته رفته کارگرانی که دیروز زخمی شده و به خانههایشان رفته بودند و زنان کارگرنیز به صف دیگرکارگران میپیوندند. دراین بین دیگرکارگران با پهن کردن نایلون و درست کردن سرپناههای نایلونی مشغول هستند.
13:15: کارگرانی که در کارخانهی دیگر گریف واقع در «سلطان بیگلی» مشغول به کار بوده و حمایت خود را از کارگران اعتصابکننده اعلام داشته و سعی بر تشکیل، «تشکل کارگری» داخل کارخانه نموده بودند، یک به یک از کارخانه اخراج میشوند. این خبر به محل اعتصاب کارخانه گریف میرسد و کارگران فراخوان همبستگی و اعتصاب برای کارگران کارخانههای دیگر گریف میدهند. در این هنگام کارگران شعارهایی مبنی بر «اتحاد کارگران» میدهند و پلیس به حالت آمادهباش در میآید. کارگران اخراجی گریف واقع در سلطان بیگلی نیز اعلام نمودند اعتصاب خواهند کرد.
13:25: پس از اخطار پلیس مبنی بر اینکه باید محل را ترک کرده و اعتصاب را تمام کنید، کارگران کارخانهی «فنیش» نیز به کارگران کارخانهی گریف پیوسته و با اتحاد کارگران این دو کارخانه، میدان مقاومت را وسیعتر و موقعیت حمله و سرکوب را بر پلیس ضد شورش تنگتر ساختند.
14:35: با تهدیدهای پلیس و حراست، کارگران بیانیه خود را در حضور دهها خبرنگار قرائت کردند. قسمتی از این بیانیه که توسط «اورهان پورهان» نمایندهی کارگران اعتصاب کننده قرائت شد به شرح زیر است:
آنها تصور میکنند با سرکوب، دستگیری، تهدید و فشار بر طبقه کارگر میتوانند اعتصاب را بشکنند! اتفاقا برعکس! کینهی ما نسبت به این سیستم ضد کارگر بیشتر و بیشتر میشود، مقاوتمان سختتر و بر تلاشمان برای رسیدن به حقوقمان افزوده میشود. وی همچنین ادامه داد: همانطور که میبینید مقاومت کارگران برای رسیدن به حقوقشان هر روز وسیعتر میشود، مبارزهمان ادامه خواهد داشت. اورهان پورهان در پایان با اشاره به اینکه بعد از سرکوب کارگران توسط پلیس در روز شصتم اعتصاب، به مانع شدن پلیس برای رساندن آب و غذا به کارگرانی که بر روی پشت بام کارخانه به اعتصاب ادامه میدادند تاکید نمود و افزود: این نیز نشانی از دشمنی شما با طبقهی کارگر است.
15:30: پس از قرائت بیانیه کارگران توسط نمایندهشان، چند کارگر نیز سخنرانی کوتاهی نمودند. این امر و صحبتهای کارگران که با شعارهای دیگر کارگران پایان مییافت خشم پلیس ضد شورش حاضر در محل را بیشتر کرده و پلیس آخرین اخطار را به کارگران اینگونه داد: اجازه ندارید چادر بزنید و نایلون پهن کنید! این آخرین اخطار است. کارگران نیز با شعار دادن پاسخ پلیس را دادند.
16:30: پلیس وقتی دید کارگران به تهدیدها اهمیتی نداده و با شعار پاسخ داده، چادرها و نایلونها را جمع نمیکنند، شروع به خراب کردن و پاره کردن چادرهای کارگران نمود. کارگران با دیدن این موضوع به صورت بازو به بازو به نشانهی یکپارچگی در مقابل پلیس ایستاده و مانع از تخریب چادرهایشان شدند. طولی نکشید که دستور سرکوب داده شد. پلیس ضد شورش با سپر، باتوم و گاز فلفل به کارگران حملهور و به سرکوب آنها پرداختند. چندین کارگر زخمی شدند ولی کارگران مصمم به اعتصابشان ادامه دادند. سپس کارگران، جادهی مقابل کارخانه را بسته و ترافیکی ایجاد کردند.
16:40: تعدادی از کارگران بازداشت شده در اتوبوسهای پلیس ضد شورش قرار گرفتهاند. در این بین، پلیس سعی بر بازداشت تعدادی از خبرنگاران نشریات کارگری را داشت که کارگران مانع از این امر شدند.
16:50: دو نفر از نمایندگان کارگران با فرمانده پلیس مذاکره میکنند. پلیس خواستار باز شدن جاده و رفع ترافیک بوجود آمده، شد ولی نمایندگان کارگران میگویند تنها درصورت آزاد شدن کارگران بازداشتی اینکار را انجام خواهیم داد و برای انتقال رفقایمان به کلانتری اتوبوسها باید از روی «ما» عبور کنند.
17:05: کارگران همچنان به اشغال جاده ادامه میدهند، در این بین دو ماشین پلیس ضد شورش بر روی مواد غذایی، آب، لباسها و دیگر وسائل کارگران که در محل اعتصاب قرار داشت آب پاشید و از روی آنها چندین بار عبور نمودند و باعث گردید هیچ یک از آن وسائل قابل استفاده نباشد.
17:10: نمایندگان کارگران سعی دارند اطلاعاتی مبنی بر تعداد، موقعیت و احوال بازداشتیها بگیرند.
17:15: پلیس آزاد کردن کارگران بازداشت شده را قبول میکند و از کارگران میخواهد به محل اعتصاب بازگردند. با بازگشت کارگران به محل اعتصاب پلیس حملهی سنگینتری را شکل داده و شروع به سرکوب با شدت بیشتری میکند.
17:30: کارگران به کوچهی کنار کارخانه پناه برده و پلیس همچنان با ماشین «آبپاش» و «باتوم» به کارگران حمله میکند.
درگیری بین کارگران و پلیس ادامه داشت تا ساعت20:30که پلیس بازداشتیها را به کلانتری «آرناووت کوی» منتقل نمود. در این بین چند تن از کارگران برای گرفتن چادر، آب، غذا و دیگر احتیاجات کارگران به دفتر مرکزی «کنفدراسیون کارگران انقلابی» رفته و با دبیرکل معاون دبیرکل کنفدراسیون ملاقات نمودند.
از ساعت 00:10 نمایندگان کارگران با مسئولین کنفدراسیون سندیکاهای کارگران انقلابی و تعدادی از وکلای کارگران جلسهای برگزار نمودند. (برگرفته از سایت داحک)
تجمع کارگران گریف به همراه جمعی از دانشجویان، فعالین سیاسی احزاب و …
اعتصب کارگران ادارهی برق شهرستان «دیجله» 13 آوریل 2014
ضمیمه 2
بخشهایی از متن یکی از بیانیههای هیئت مدیره کنفدراسیون کسک:
ما سکوت نمیکنیم، ما مقاومت میکنیم،سرکوب نمیتواند ما را مرعوب کند.
دموکراسی پیشرفته AKP با افزایش روزانه دستگیریها و زندانی کردن ادامه دارد. اما همواره دیده شده که این دموکراسی پیشرفته در خصومت با کارگران و دموکراسی واقعی ساخته شده و مانند رژیمهای دیکتاتوری و فاشیستی، مخالفان خود را بازداشت و زندانی میکند.
در این زمینه کنفدراسیونها و اتحادیههای وابسته به ما به طور مداوم در معرض سرکوب خودسرانه و بازداشت و زندان در سراسر ترکیه هستند.
در سال گذشته در مجموع 59 نفر از اعضا و مدیران ما به جرم فعالیتهای اتحادیهای زندانی شدهاند. صبح 9 فوریه 2013، مسئول آموزش و سازماندهی کنفدراسیون و تعدادی از رهبران و اعضا کنفدراسیون ما دستگیر شدند.
به عنوان کسک در می یابیم که هرزمان که ما در مبارزه با سیاستهای فریبکارانه و برای خواستههای دموکراتیکمان مصمم تر میشویم، سرکوبها افزایش یافته و به حقوق و آزادی کارگران تعرض بیشتری میشود.
ما خود را پیدا کرده و علیه امپراطوری ترس و وحشت که معمارش حزب عدالت و توسعه است به مبارزه ادامه خواهیم داد…
بر اساس اطلاعاتی که از طریق رسانهها دریافتهایم بیش از 100 نفر دستگیر شدهاند و ما هنوز نمی دانیم چه تعداد از دستگیرشدگان اعضا و مدیران اتحادیههای ما هستند. اما یک چیز را میدانیم و آن این است که حزب عدالت و توسعه در خصومت با کارگران و دموکراسی بسیار حرفهای است و هرگونه مخالفت، اقدام و طبیعیترین فعالیتهای اپوزیسیون را جنایت (جرم )می داند و گاهی میخواهد یک جنایت در آن درست کند.
از سوی دیگر در آخرین عملیات و حملات کستردهی اخیر نشان دادند ادعایشان در بارهی دموکراسی و بستهی اصلاحات توخالی است…
مشخص است که ما بیشتر از گذشته در مورد انواع شیوههای غیرقانونی که سعی میکند ما را از مبارزهمان دور کند و ما را سرکوب کند، ساکت نخواهیم ماند.ما به عنوان کسک میخواهیم به تمام شیوههایی که با هدف ارعاب مخالفان خود (اپوزسیون دموکراتیک) و اعضا و مدیران کنفدراسیون ما ، انجام میشود، پایان داده و بلافاصله دوستان ما آزاد شوند.
ما میدانیم که با اعلام این امر که تحت هر شرایطی در برابر این سیستم منسوخ سرکوب و استثمار، مقاومت می کنیم و از برادری مردم علیه نژادپرستی و شوونیسم ، استقلال به عنوان مخالفت با امپریالیسم، صلح به عنوان مخالفت با جنگ و حقوق کارگران به عنوان مخالفت با غارت و استثمار دفاع میکنیم.
باید بدانید که هدف کسک و دوستانش، بالا بردن بیشتر سطح مبارزه برای کارگران و دموکراسی و مقابله با هرگونه عمل غیرقانونی است و با گذشت هر روز با شیوههای تازه، مصممتر به مبارزه برای از بین بردن ستم و استثمار علیه کارگران و دموکراسی ادامه خواهد داد.
ما به دفاع و حمایت از حقوق اعضای بازداشت شده و زندانیمان ادامه خواهیم داد. ما هرگز مجذوب سیاست دولت حزب عدالت و توسعه نمیشویم و در مخالفت با ظلم و ستم و استبداد آقایان خواهیم ایستاد. سرکوب نمیتواند ما را مرعوب کند!
زنده باد مبارزه ما! پر دوام باد فعالیت کسک، کمیته اجرایی
http://peaceinkurdistancampaign.com/2013/02/21/trade-unionraids-kesk-statement/#more-2368