دنیای جوان
تارنگاشت عدالت
١١ فوریه ٢٠١۵
برگرفته از پرسش و پاسخ وزیر امور خارجه روسیه سرگئی لاوروف در جلسه مطبوعاتی ٧ فوریه در ۵١ مین نشست کنفرانس امنیتی مونیخ.
جواب: به محض اینکه بازیگران اصلی روند مینسک، یعنی مقامات اوکرائینی و نمایندگان جمهوریهای تازه تاسیس دونتسک و لوگانسک تعهدنامهای در مورد کلیه جوانب عملی برای تحقق بخشیدن هربند از قرارداد مینسک امضاء کردند، اعتقاد دارم که روسیه از جمله کشورهائی خواهد بود که عملی شدن مفاد قرارداد را تضمین خواهد نمود، خواه در چارچوب سازمان همکاری و امنیت اروپا و خواه شورای امنیت سازمان ملل مشترک. مطئنم که آلمان، فرانسه و کشورهای دیگر نیز حاضرند چنین تضمینی را عهدهار شوند. البته تنها میتوان آنچه که از قبل آماده شده و توافق جمع را جلب کرده را تضمین کرد. تنها از طریق مستقیم میتوان قرارداد را آماده کرد. نباید اینطور فکر کرد که این مردم، گوش به فرمان خبردار خواهند ایستاد. آنها در سرزمین خود زندگی میکنند و برای حفظ سرزمین خود مبارزه میکنند. وقتی ادعا میشود که آنها به تنهائی قادر نیستند در صحنهجنگ پیروز گردند، جواب میدهم: آنها برای دفاع از حق مبارزه میکنند. سربازان اوکرائینی نمیدانند که چرا به میدانجنگ اعزام میشوند. من مجدداً میگویم، تنها از طریق مستقیم امکان رسیدن به قرارداد موجود است.
دستگاه دیپلماسی ایالات متحده مورد انتقاد قرار میگیرد، زیرا از طریق دوحه (قطر) رابطه مستقیم با طالبان برقرار کرده. دولت در جواب سئوال میکند که چرا این امر مورد انتقاد است. «آری، آنها دشمنند ولی انسان که با رفقای خود که تعامل نمیکند. انسان با دشمن خود تعامل میکند.» اگر مقامات اوکرائینی ، شهروندان خود را دشمن محسوب میکنند، با این حال باید با آنها به توافق برسند. همکاران اوکرائینی ما نباید امید داشته باشند، پشتیبانی بلاقید و شرطی را که از خارج دریافت میکنند همه مشکلات آنها را حل خواهد کرد. این نوع پشتیبانی بدون هرنوع تحلیل انتقادی از روندهای جاری باعث ایجاد توهماتی در برخی از افراد میشود، شبیه همان توهماتی که در سال ٢٠٠٨ در مخیله میخائیل ساآکاشویلی پدید آمد و شاهد بودیم که به کجا کشید.
سئوال: میگوئید که میخواهید اصول اساسی امنیت اروپا را تعریف کنید. به نظر من اصول اساسی اتحادیه اروپا بر مبنای حق تعیین سرنوشت بناشده و با اصول روسی همخوانی ندارد. شما به حوزههای نفوذی معتقدید. همانطور که جورج کنان ۶۰ سال پیش گفت: بسیاری از همسایگان روسیه باید تصمیم گیرندکه آیا میخواهند دشمن روسیه یا یکی از اقمار آن باشند. وقتی ارزشهای ما اینطور در تضاد با یکدیگر قرار دارد، چه قواعد مشترکی را میتوان هنوز پیدا کرد؟ پنج سال پیش رئیس جمهور دیمیتری مدودیف طرحی را برای ساختار امنیتی اروپا ارائه کرد. این طرح موفق نبود زیرا روسیه در مورد همسایگان خود شدیداً اعمال نفوذ میکند. آیا شما رهیافتی از این وضعیت ملاحظه میکنید؟ آیا ممکن است مصالحهای بین رویکرد روسیه و اتحادیه اروپا در جهت امنیت اروپا وجود داشته باشد؟
پاسخ: شاید شما به حرفهای من درست توجه نکردید. برای من مهم نیست که حتماً باید اصول جدیدی تعریف شود. من گفتم که اصولی باید مورد تاکید قرار گیرد که در قطعنامه هلسینکی، در منشور پاریس و در اسناد شورای روسیهـ ناتو به ثبت رسیده ولی این بار به طور صادقانه. عمده اینکه باید به شکلی التزامی با این اصول برخورد گردد.
قرارداد در مورد امنیت اروپا که شما به آن اشاره کردید حاوی چیز جدیدی نیست. در این قرارداد تنها پیشنهاد شد که اصل امنیت لایتجزا که در چارچوب سازمان همکاری و امنیت اروپا و همچنین شورای روسیه و ناتو اعلام شد به شکل التزامی و حقوقی تثبیت گردد. همکاران ما در ناتو توضیح دادند که دادن تضمین حقوقی باید تنها حق ناتو باشد تا همه علاقمند شوند که به عضویت آن درآیند و نحوه نگرش به اوضاع گسترش و تعمیق یابد. چرا باید از لایتجزا بودن و مساوی بودن امنیت برای همه صرفنظر کرد؟ این امر به عنوان یک اصل اعلام شد و روسای جمهور و دولت منطقه یورو ـ آتلانتیکی و همین طور سازمان امنیت و همکاری اروپا مسئولیت آن را پذیرفتند. اکنون اینطور به نظر میرسد که گوئی ناتو امنیت نابرابری را در نظر دارد که به قول جورج اورول در آن برخی «برابرتر از دیگران» باشند.
شما از جان کنان نقل قول کردید. من میخواهم جمله دیگری از او نقل قول کنم: او گفت، جنگ سرد یک اشتباه بسیار سنگین بود که غرب به آن دچار شد. نباید از نو چیز جدیدی اختراع کرد. خیلی ساده باید نشست و تصمیماتی که در دهها سال پیش گرفته شده را تاکید کرد و آن تصمیمات را صادقانه عملی نمود.