بار مسٸوليت جنگ در اوکراين بر دوش چه کسيست؟

cgfcd5656

بار مسٸوليت جنگ در اوکراين بر دوش چه کسيست؟

نويسنده: روبرت ماتياسون رهبر حزب کمونيست سوٸد (م·ل)

مترجم: پيام پرتوى

رژيم کودتاى حامى غرب در اوکراين در بخشهاى شرقى کشور جنگ را بر عليه مردم خود ادامه ميدهد· هزاران نفر کشته و صدها هزار نفر توسط نيروهاى تروريست تحت کنترل کيف٬ اغلب متشکل از نازيهاى داخلى يا به آنجا سفر کرده٬ آواراه گشته اند·

برخى محافل ضد امپرياليست مدعيند که بحران کيف به آغاز جنگ جهانى سوم منجر خواهد شد٬ که البته هشدارهايى از اين دست در گذشته نيز داده شده بودند· براى چندين سال پيش مبدل گشتن جنگ سوريه به جنگ جهانى پيش بينى شده بود·

بدون تمايل به ناچيز جلوه دادن وضعيت در اوکراين و با علم به اينکه جنگه فراتر از کنترل٬ قادر به تشديد است٬ بايد پيشگوييهاى پيامبر گونه از بروز جنگ جهانى را کاهش داد· فريادهاى گوش خراش اين چنينى ضد امپرياليستها را به مبدل شدن به چوپان دروغگو تهديد مينمايد·

نه آمريکا و نه روسيه علاقه اى به رويارويى مستقيم ندارند٬ دستکم روسيه که در نتيجه به هدايت آن در کشور ناگزير خواهد شد·

اما آمريکا نيز٬ که درس عبرت خود را از شکست در عراق و افعانستان دريافت نموده خواهان به خطر افکندن زندگى خود نيست· پس ادامه جنگ را بصورت نيابتى ترجيح ميدهد٬ جنگى طولانى اما با شدت کم که آمريکا به آن با پول سلاح و دستورالعمل اما ديگران با کشتار و قتل يارى ميرسانند·

هدف آمريکا در اوکراين ادامه محاصره رقيب بالقوه٬ روسيه٬ و ممانعت از اعمال سلطه روسى بر حوزه شوروى قديمى است· واشنگتن ترجيحا خواهان ديدن دولتى حامى غرب است اما در مقايسه با از دست دادن کنترل جنگ بحران سياسى را ترجيح ميدهد·

منافع مشترک آمريکا و عربستان سعودى در سوريه نيز کاستن نفوذ ايران در سوريه و عراق دنبال مينمايد· نتيجه جنگ ميشود در اوکراين و سوريه٬ همراه با اختلافات قومى و درد و رنج بسيار انسانى·

همزمان آنچه که در اوکراين ميگذرد قابل انکار نيست· موضوع بر سر اختلاف ميان بد و خوب نيست٬ براى درک جنگ مقوله هاى اخلاقى ابزار صحيحى نيستند· تحولات اوکراين توسط کنترل استادانه از مقر سازمان سيا در لانگلى/ويرجينيا کنترل نميشوند·

براى مبدل نمودن مفهوم امپرياليسم به مترادفى براى قدرت سياسى بزرگ و کاهش آن به اعمال سرويسهاى امنيتى در خفا تمايلى وجود دارد· بدين طريق ضد امپرياليسم به يک تٸورى توطٸه آميز مبدل ميگردد·

اما امپرياليسم در درجه اول به معناى قدرت نظامى يا بازيهاى سياسى نيست· امپرياليسم از اقتصاد٬ توسعه بين المللى سرمايه دارى و استٽمار برنامه ريزى شده و انقياد بعنوان نتيجه سخن ميگويد·

پس از تلاشى اردوگاه شرق جهان با تسلط آمريکا مشخص و بهمين دليل گاهى از امپرياليسم در فرمى مشخص و منحصر بفرد صحبت ميشود· اين شيوه بيان سهل انگارانه٬ درک واقعى از مساٸل در جريان را مورد تهديد قرار ميدهد·

هيچ امپرياليسم فوق العاده اى٬ امپراطورى فوق ملى٬ اگرچه آمريکا بهترين تلاشهاى خود را مصروف کسب آن نمود٬ وجود ندارد· وجود دارند چند قدرت امپرياليستى٬ انحصاراته از داخل ريشه دوانده که منافعشان در دوره اى در تطابق با يکديگر قرار گرفته و ايجاد اٸتلافى را سبب ميگردد· اما دوستان ابدى نيستند٬ تنها عامل ايجاد دوستى ميان آنان منافع است٬ بحران اقتصادى جهان سرمايه دارى مناسبات دوستى را تحليل ميبرد·

اين بخصوص ميان روابط محور آنگلوساکسون آمريکا/انگليس و اتحاديه اروپاى تحت رهبرى آلمان قابل مشاهده است· منافع سرمايه انحصارى آلمان در شرق اروپا قرار دارد٬ که رابطه ميان آلمان و روسيه را با رابطه ميان آمريکا و انگليس متفاوت ميسازد·

پس از سال ۲۰۰۸ تلاشهايى بسيارى بمنظور ايجاد نزديکى ميان آلمان و روسيه صورت گرفته است· روسيه به تکنولوژى آلمان نيازمند است و آلمان به انرژى روسيه وابسته و هر دو کشور نيازمند آرامش و ٽبات در شرق اروپا·

مناقشات ميان طبقه سرمايه دارى آلمان در مورد سياست روسيه فضايى را براى انتقاد جنبش پگيدا بر عليه سياست ماجراجويانه جنگى ايجاد مينمايد·

آلمان نقشى دوگانه را ايفا مينمايد· آنها خواهان عادى نمودن روابط خود با روسيه و همزمان حفظ اتحاديه اروپا هستند٬ همانطور که ميان سالهاى ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۸ به نظر ميامد٬ و از بسيارى جهات تحققى بود از روياى سرمايه آلمانى در مورد تسلط اروپايى٬ رويايى که در سالهاى ۱۹۱۸ و ۱۹۴۵ بخواب رفت· اينکه آنها موفق به خوردن کيک و باقى نگاهداشتن آن خواهند شد امريست که بايد در انتظار ايستاد و ديد·

نزديکى ميان آلمان و روسيه نيز يکى از بسيار زمينه ها در بحران اوکراين است· آمريکا به چنين نزديکى بيعلاقه است٬ يک اٸتلاف آلمانى/روسى به ضرر آمريکا و داراى نيروى تغيير توازن قدرت است· آمريکا از عدم وجود امنيت در شرق٬ که از خطر نزديکى آلمان و روسيه ميکاهد٬ نهايت بهره را ميبرد·

واقعيت هرج و مرجى است از تضادها که در آن نيروهاى مختلف بصورتى پيوسته فعالند· در پس مساٸل منافع اقتصادى و طبقاتى وجود دارند· اراٸه ابزارى براى انجام چند کار بصورتى همزمان يکى از گستردگيهاى مارکسيسم است· مهم اينست که قادر به ديدن تضادهاى اصلى باشيم اما همزمان به تحت الشعاع قرار گرفتن ديگر تضادها اجازه ندهيم·

امپرياليسم آمريکا تهاجمى ترين و نيرومندترين قدرت در جهان است· اتحاد اروپا همواره٬ و همچنان٬ متحد آمريکا بوده است· قرارداد منطقه تجارت آزاد TTIP روشيست جهت تقويت تسلط آمريکا و پيوندش به اتحاديه اروپا·

آمريکا و اتحاديه اروپا در تلاشهاى مشترکشان براى تسلط بر جهان در بسيارى از موارد بعنوان نهادى مشترک عمل مينمايند· اما اين به معناى اين نيست که تناقضات ديگرى موجود نيستند و يا در حسابها گنجانده نشوند· و ابدا به معناى اين نيست که دشمن دشمن همواره يک دوست است٬ چنين ساده سازيهايى به کجروى منجر ميشوند·

تنها راه خاتمه جنگ در اوکراين مذاکرات سياسى است· امرى که بارها و بارها از جانب روسيه پيشنهاد اما از جانب آمريکا وقعى به آنان گذارده نشده اند· بار مسٸوليت جنگ و درد و رنج تودهها در درجه اول بر دوش آمريکا٬ ناتو و رژيم کيف است·

براى آغاز مذاکرات صلح بايد کودتاگران کيفى را به آمدن بر سر ميز مذاکره ناگزير و به حمايت اقتصادى ونظامى به واحدهاى تروريستى خاتمه داد· طرحهاى آمريکا براى محموله هاى تسليحاتى به کيف تنها به تشديد بحران و مناقشه دامن خواهد زد·

سوريه شاهديست بر تشديد بحران هنگاميکه به افراطيون در باغ سبز نشان داده ميشود·