از یونان شروع کنیم ـ اروپا را تغییر دهیم
تارنگاشت عدالت
www. kommunisten.de
یونان انتخاب کرد. ائتلاف رادیکالهای چپ در حزب سیریسا برنده انتخابات شد. ما به سیریسا تبریک میگوئیم و همراه رفقای یونانی خود از این پیروزی خوشحالیم. چپهای جهان با دقت انتخابات یونان را دنبال کردند. برای اولین بار در یک کشور عضو اتحادیه اروپا حزبی انتخاب شد که خواستار اجرای سیاست بدیل سرمایهداری نئولیبرال است. این امر صحنه سیاسی اروپا را تغییر خواهد داد.
سیریسا در مقابل سیاست خانمان برانداز اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن در نهادهای مختلف این اتحادیه چه در رابطه با مسائل اقتصادریاضتی ، مسائل مهاجرین و یا TTIPمقاومت خواهد کرد . نتایج انتخابات در یونان برای دولت آلمان ضربه سنگین دیگری بود زیرا باوجود مقاومت این کشور رئیس بانک مرکزی اتحادیه اروپا، ماریو دراگی موافقت خود را برای گشودن سیل پول به یونان اعلام کرده.
اکنون برای چپهای یونان و اروپا بخش جدیدی آغاز شده است. نقشها از نو تعیین خواهد شد. روز یکشنبه گذشته نیروهای چپ، جنبشهای اجتماعی و سندیکاهای تمام اروپا پیروز شدند. اکنون سیریسا و جنبش های اجتماعی تحت شرایط نوینی به مبارزه خود ادامه خواهند داد. سیریسا امروز با اولین چالشروبروست. سیریسا باید اولین تصمیم سیاسی خود را در مورد ائتلاف با ANEL توجیه کند.
چه گزینههائی در مقابل سیریسا موجود بود؟ هرچند هم که سیریسا پیروزی چشمگیری در انتخابات به دست آورد، لکن نتوانست اکثریت مطلق آرا را به خود اختصاص دهد. دولت یونان باید طی سه روز پس از انتخابات تعیین شود. تشکیل دولت اقلیت در یونان مجاز نیست. شریک مطلوب برای انتخاب یک دولت چپ، حزب کمونیست یونان KKE از همکاری با سیریسا سرباز زد و مخالفت سخت خود را اعلام نمود. ائتلاف با احزابی که مسئولیت سیاست اقتصاد ریاضتی و فاجعه انسانی ناشی از آن را به گردن دارند که مطرح نبودند و با حزب نئولیبرال POTAMI امکان قطع رابطه با ترویکا و پایان بخشیدن به سیاست اقتصاد ریاضتی وجود نداشت.
برای مردم یونان و سیریسا پایان بخشیدن به برنامه اقتصاد ریاضتی در اولویت مطلق قرار دارد. یک سوم جمعیت در یونان از پوشش خدمات درمانی محروم است. خدمات درمانی دولتی فروپاشیده. نرخ مرگ نوزادان به سطح کشورهای در حال رشد ارتقاء پیدا کرده. بیش از ۶٠ درصد جوانان بیکارند. در صد خودکشی به شدت بالا رفته. سطح حقوق بازنشستگان به قدری پائین آمده که بسیاری از آنها دچار گرسنگی مزمن شدهاند. میلیونها نفر قادر نیستند مخارج آب و برق و مواد غذائی خود را تامین کنند. تغییر این شرایط ، وعده انتخاباتی سیریسا بود.
و در اکنون متاسفانه تنها حزب «یونانیان مستقل» ANEL به عنوان شریک ائتلافی باقی مانده بود. برای اتحادیه اروپا و به ویژه آلمان ائتلاف با ANEL یک سورپریز بسیار نامطبوع دیگر بود. «حزب یونانیان مستقل» از حزب محافظهکار «نهآ دمکراتیا» انشعاب کرد و به دنبال اعتراضات مردم علیه بحران در فوریه ٢٠١٢ تاسیس شد. این حزب به عنوان یک حزب ضدترویکا و ضد اتحادیه اروپا معرفی شده و شعار حذف بدهیهای کشور را روی پرچم خود نوشته. این حزب به ویژه از شعارهای ضدآلمانی استفاده میکند و خواستار پرداخت غرامت برای جنگ دوم جهانی است به همین دلیل بیانیه تاسیس این حزب در «دیستومو»، محلی که در سال ١٩۴۴ از طرف وافن اس اس آلمان کشتاری وحشیانهای صورت گرفته بود، اعلام شد. به شیوه یک حزب ملیگرای معترض این حزب کوشش میکند با لحن پوپولیستی راست، خود را به عنوان یک بدیل واقعی در مقابل خبرگان فاسد و قدرتهای خارجی ، که «کشور را مورد تهدید قرار دادهاند» جابزند. ANEL مواضع محافظهکارانه راست را دنبال میکند و به کلیسای ارتودوکس ـ یونانی بسیار نزدیک است. ANEL در مورد مسائل مهاجرین و آوارگان در این اواخر سکوت پیشه کرده تا ائتلاف با سیریسا را به خطر نیافکند.
ائتلاف دولتی تنها به قراردادهای خود در مورد سیاست اقتصادی بسنده میکند و برپایه برنامه فوری سیریسا با هستهمرکزی مبارزه با بحران انسانی و تعامل در رابطه با معافیت از بدهیها است. تا چه حد تصمیمات سیریسا برای ANEL قابل تحمل خواهد بود، به ویژه در مورد مسئله پناهندگان و اردوگاههای آنان روشن خواهد شد. آنچه که مثبت به نظر میرسد، تاکید مسئول سیاست مهاجرین و پناهندگان، واسیلیکی کاتریوانو است. او گفت که سیریسا کماکان «قاطعانه در مقابل بدنام کردن مهاجرین و پناهندگان و اقدامات غیردمکراتیک از جمله اردوگاههای اجباری و سیمخاردار خواهد ایستاد». پیروزی انتخاباتی، «پیروزی مردم یونان و کلیه مهاجرین است». خواست سیریسا برای بررسی مجدد به اصطلاح امریه دوبلین در مورد روندپذیرش پناهندگی باید مورد پشتیبانی همه کسانی که در اتحادیه اروپا خواستار اجرای یک سیاست انساندوستانه در قبال آوارگانند، باشد. این قرارداد از یک طرف باعث میشود که نسبت به دیگر کشورهای اتحادیه تعداد نسبتاً عظیمی از مهاجرین و آوارگان نصیب کشورهای جنوب اتحادیه مثل یونان، ایتالیا، اسپانیا شود و از طرف دیگر آوارگان در بین کشورهای عضو اتحادیه به اینطرف و آن طرف فرستاده شده و در بازداشتگاههای موقت نگهداری شوند.
رئیس دولت جدید الکسیس سیپراس از همان ابتدا موضع خود را روشن کرد:
• برای اولین بار رئیس دولت سوگندش مذهبی نبود
• اولین اقدامش گذاردن تاج گل در بنای یادبود «کساریانی» در شرق آتن بود. آلمانهای نازی در ١ مه ١٩۴۴ دویست کمونیست یونانی را تیرباران کردند. آنها در سال ١٩٣۶ از طرف دیکتاتور وقت یونان به زندان افتاده بودند و در سال ١٩۴١ به اشغالگران آلمانی تحویل داده شدند. با این دیدار نمایشی بنای یادبود سیرپاس توجه انظار جهانی را به سوی مطلبی هدایت کرد که از مدتها پیش اعلام کرده بود « از روز اول حکومت ما، موضع رسمی کشور ما این خواهد بود»: پرداخت غرامت جنایات نازیها در یونان و طرح مسئله غصب اوراق بهادار بانک یونان توسط نازیها.
• اولین سفر رسمی سیپراس نه به بروکسل یا برلین، بلکه به قبرس که آنهم با پیامدهای عظیم بحران دست به گریبان است، خواهد بود.
اولین و مشکلترین وظیفه دولت جدید رودرروئی با اتحادیه اروپا و دولتهای عضو این اتحادیه خواهد بود. معضل مشخص، بخشودگی بدهیهای یونان خواهد بود و در اینجا مسئله تنها بخشودگی ساده بدهیها که به قول تبلیغات رسانهای در غرب «مالیات دهندگان اروپائی مجبورند بدهیهای یونانیها را بپردازند» نیست.
سیریسا در «برنامه تسالونیکی برای دولت» خواستار « کنفرانس اروپائی بدهیها» است، زیرا به کمک بدهیهای غیرقابل پرداخت تنها از یونان اخاذی نمیشود. کشورهای دیگر جنوب اروپا و یا ایرلند و همینطور چندین ایالت و شهر مختلف آلمانی نیز با سرنوشت مشابهی روبرو هستند.
در این کنفرانس تنها مسئله برسر بهره نازل یا تعویق مهلت پرداخت و لغو بدهیها هم نیست، بلکه اروپا نیاز به مالیاتهای بالاتر برای ثروتمندان و کنسرنها و تعطیل واحههای مالیاتی و جلوگیری از فرار مالیاتها دارد. برای جلوگیری دائم از افزایش بدهیها باید کشورهای اروپائی در مورد سیاست مشترک و التزامی مالی و اقتصادی به اتفاق نظر برسند. مسئله برسر اشتغال، سیستم تامین اجتماعی و تحول زیستمحیطی اتحادیه اروپاست.
تعاملهای در پیش کار سنگینی خواهد بود. بخش عمده درگیریها در سطح تبلیغاتی و روانی صورت خواهد گرفت. سازوکار تهدید و باجخواهی هماکنون آغاز شده.
ولی درگیری اصلی تازه اکنون آغاز خواهد شد. مردم در یونان این شانس را پیداکردهاند به این بحران ضدانسانی پایان دهند و برای آغاز نوین اقتصادی مذاکره کنند. کشورهای دیگر اروپائی این امکان را خواهند یافت از این تحرک استفاده کرده و در کشورهای خود نیز تحولات اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی را به پیش برند. اکنون دست روی دست نهادن و منتظر شدن که در یونان چه پیش خواهد آمد ، تا آن وقت که سیپراس در مقابل مقاومت دشمنان (نیروهای اپوزیسیون در یونان، دولتهای محافظهکار و سوسیالدمکرات کشورهای عضو اتحادیه، کمیسیون اروپا، بانک مرکزی اتحادیه اروپا، صندوق بینالمللی ارز، بازارهای بینالمللی مالی، رسانههای تودهای) شکست خورد، بتوان گفت: «ما که از اول میدانستیم!»، درست نیست.
شبکه «یونان انتخاب میکند» به درستی نوشت: «اکنون وقت طعنه ونیشخند نیست، بلکه وقت امید است. اینکه آیا سیریسا میتواند موفق باشد، بسته به همه ماست. ما باید فشار را تشدید کنیم و برای دولت و مردم یونان امکاناتی به وجود آوریم که بتوانند جرات اجرای سیاست جدید را پیدا کنند. پس از مدتها این لحظه تاریخی بهترین شانس برای یک تحول واقعی در اروپاست. از آن استفاده کنیم».
از شانس استفاده کردن به این معنی نیز هست که از تجربه ها بیاموزیم. پیروزی سیریسا نتیجه سالها کار سیاسی پیگیرانه و یک روند وحدت بین گروههای متعدد چپ یونانی است. مبارزه در این جهت وظیفه همه چپها در دیگر کشورهای اروپائی نیز هست.
از یونان شروع کنیم ـ اروپا را متحول سازیم
…آمریکا جنگ اوکراین رو یک نعمت استراتژیک میداند تا قدرت روانی مردم روسیه را با ادامه اقدامهای پهبادی به مراکز…
۱- هرتزوک در سفر آذربایجان غلط خیلی بزرگتر از دهان خودش کرد. او گفت: پرچم اسرائیل، پرچم آذربایجان است و…
جناب محترم مددوف میفرمایید: «امروز بریتانیا به عنوان متحد اوکراین عمل می کند و به این کشور کمک های نظامی…
بیش از ۷۰ تروریست اوکراینی کشته شدند، چهار خودروی زرهی جنگی و پنج کامیون وانت منهدم شد. این تقریبا بخشی…
کمتر ولی بهتر نویسنده مقاله کیست؟ یا اینکه باید نوشت: شاهد از همانی که «آقای علوی» برگردان کننده آن است؟؟…