سیا اطلاعات جعلی از موفقیتهای خود اشاعه میدهد
دنیای جوان
(TS// XXXXXX//NF) معنای این مخفف خط خورده مشخص نیست!
سیا اطلاعات جعلی از موفقیتهای خود اشاعه میدهد
(TS// XXXXX//NF) روز ١۶ ژوئیه ٢٠٠٣ مدیرکل کمیسیون بازرسی از معاون رئیس اداره Alec XXXXXX مجدداً سئوال کرد. XXXXX تاکید کرد که خالد شیخ محمد (که در سال ٢٠٠٣ دستگیر شده بود و هنوز در پایگاه نظامی ایالات متحده در گوانتاناما زندانی است) «اطلاعاتی را در اختیار سازمان قرار داده که کمک کرد ایمان فاریس، اوزاهیر پاراچا، صالح الماری، مجیدخان و عمار البلوچی دستگیر شوند». این اظهارات تقریباً به کلی دروغ بود.
XXXXX (TS// XXXXX//NF) برای مدیرکل کمیسیون بازرسی همینطور تعریف کرد که اطلاعات بدست آمده از زندانیان سازمان سیا «دانستنیهای بسیاری در مورد سوءقصدهای القاعده در اختیار سازمان گزارده است»، از جمله یک توطئه ترور در عربستان سعودی علیه اسرائیل؛ یک طرح حمله به کنسولگری آمریکا در کراچی، پاکستان؛ یک حمله تروریستی به فرودگاه هیثرو و کاناری وارفت؛ توطئه برای از خط خارج کردن قطارها؛ یک طرح حمله به مترو؛ طرح حمله به یک پمپ بنزین؛ طرح حمله تروریستی به «مرتفعترین ابنیه» در کالیفرنیا؛ طرح سوءقصد تروریستی به یک پل معلق؛ طرح سوءقصد مسموم کردن آب آشامیدنی. بخش بزرگی از این اطلاعات درست نیست. طبق اسناد مدیرکل کمیسیون بازرسی سازمان سیا« XXXXX در پاسخ به این سئوال که آیا این سوءقصدها واقعاً خنثا شدهاند و آیا چون بسیاری از تروریست های شرکتکننده در این طرحها دستگیر شدند، (مرکز مبارزه با تروریسم) توانست نهایتاً این عملیات را خنثا کند». XXXXX لیستی از تروریستهای دستگیر شده و طرحهای مختلف سوءقصد که قرار بود اجرا شود در اختیار مدیرکل کمیسیون نهاد. به شهادت زندانیان سیا هیچیک از افرادی که XXXXX نامیده بود دستگیر نشده بود. (…)
(TS// XXXXX//NF) در بین اطلاعاتی که اداره Alec در ژوئیه ٢٠٠٣ بعنوان موفقیتهای خود در اختیار رهبری سازمان سیا نهاده بود، اطلاعاتی وجود داشت که از یک برگه کارشناسی سیا زیرعنوان «اعترافات گسترده زندانیان» گرفته شده بود. در این سند مطالبی مطرح شده بود که با اسناد سازمان سیا وسیعاً مطابقت داشت. در آنجا آمده بود که خالد شیخ محمد تازه پس از دستگیری خالدبن عطاش و عمار ال بلوچی اطلاعات در مورد توطئه حمله به فرودگاه هیثرو و کراچی را معترف شده بود؛ که با توجه به طرحهای توطئه در ایالات متحده آمریکا، خالد شیخ محمد تنها به مواردی اذعان کرده بود که یا سوءقصد کنندگان منصرف شده و یا سوءقصد زودتر از موعد افشاء گردیده بود؛ که خالد شیخ محمد اطلاعاتی را که «فکر میکرد مورد علاقه بازجویان سیا است»، خلق میکرد؛ و اینکه خالد شیخ محمد به طور کل وقتی با فاکتهائی روبرو و آچمز می شد، اطلاعاتی را ارزانی میداشت که بازجویان قبل از آن از آنها اطلاع داشتند. بعدها در گزارشاتی که سازمان سیا در اختیار سیاستمداران مینهاد، جای این فاکتها خالی بود.
(TS// XXXXXX//NF) پس از تقاضای «تنت»، مدیر سازمان سیا در مورد تائید دستورالعمل بازداشت و بازجوئی این سازمان، روز ٢٩ ژوئیه ٢٠٠٣ او همراه «اسکات مولر» مشاورحقوقی سازمان سیا هسته مرکزی کمیسیون رابط با شورای امنیت ملی را در جریان قرار داد. بنابر یاداشت سازمان سیا، «مولر» گزارش داد که بازجوئیهائی که «به این یا آن شیوه درمورد زندانیان سیا به کار گرفته شده، اطلاعات جاسوسی زیادی را در اختیار سازمان قرار داده است» که «از دید کارشناسان سیا، به نجات جان مردم انجامیده».
اطلاعات نادرست
(TS// XXXXXX//NF) سیا «نتایج» به کارگیری شیوههای خشن بازجوئی زیرعنوان «نتایج: اطلاعات در مورد تهدیدات» را شفاهاً ارائه داد. از اطلاعات ارائه شده اینطور برمیآمد که خالدشیخ محمد اطلاعاتی در مورد «طرح حمله به کاپیتول و دیگر نمادهای آمریکائی، حمله به شیکاگو، نیویورک، لوسآنجلس ؛ حمله به آسمانخراشها، متروها، قطارها، انبارهای ذخیره آب؛ مراکز یهودیان و نیروگاههای اتمی و همچنین حمله به هیثرو و کاناری وارف » جمع آوری کرده بود. در این سخنرانی خالد شیخ محمد شخصی معرفی میشد که «ایمان فاریس»، «خانواده مجیدخان» و «سیفالرحمانپاراچا» را شناسائی کرده. این اظهارات به طور عمده غلط بود.
(TS// XXXXXX//NF) مطالب ارائه شده این برداشت را الغاء میکرد که با بکاربستن شیوههای خشن بازجوئی در مورد زندانی سازمان سیا ، عبدالرحیم النهیری اطلاعاتی در مورد «تهدید عظیم کشتیهای نیروی دریائی آمریکا در تنگه هرمز » به دست آمده بود. این مطالب حقیقت نداشت و واقعیتهای اساسی را پرانتز میگرفت. علاوه برآن مطالب ارائه شده این برداشت را الغاء میکرد که با بکاربستن شیوههای خشن بازجوئی از زندانی سازمان سیا، «رمزی بن الشبح»، اطلاعاتی در مورد «تهدید بزرگ» به دست آمده به ویژه اینکه از طریق این اطلاعات «هوساوی» مورد شناسائی قرار گرفته که در صدد «حمله به نیروگاههای اتمی و مراکز یهودیان» بوده. این اطلاعات نیز درست نبود و فاکتهای اساسی زیادی را کتمان میکرد.
(TS// XXXXXX//NF) آنچه که به یک «تهدید بزرگ» مربوط میشد، که «دفع گردید» و حملاتی که «خنثا شد»، از مطالب ارائه شده توسط سیا اینطور برمیآمد که این نوع اطلاعات مثلاً در مورد «حمله به کنسولگری آمریکا در کراچی» به کمک شیوههای خشن بازجوئی از زندانی آنان، خالد بن عطش به دست آمده. این اظهارات نیز ناصحیح بود. مدارک ارائه شده توسط سیا علاوه براین اینطور وانمود میکردکه از زندانی سیا، ابوزبیده به کمک شیوههای خشن بازجوئی اطلاعاتی در مورد یک «تهدید بزرگ» به دست آمده بود که باعث «شناسائی خوزه پادییا و ریچارد رید» و همچنین اطلاعاتی در مورد «حمله به بانکها، متروها، شرکتهای نفتی و صنایع هواپیماسازی» شده بود. این اظهارات نیز نادرست بود.
(TS// XXXXXX//NF) مطالب ارائه شده که اطلاعات نادرست دیگری را نیز در بر داشت، که در گزارش کامل کمیسیون آمده، حداقل بخشاً جهت اطلاع در اختیار وزیرامور خارجه کالین پاول و وزیردفاع دونالد رامسفلد و همچنین مشاور حقوقی وازرت دادگستری، جک گولداسمیت گزارده شده بود.
(TS// XXXXXX//NF) در جلسه بعدی شنود، بازرس کل سیا اطلاعاتی را به دست آورد که با مطالب ارائه شده در مورد نحوه بازداشت و بازجوئی سازمان های جاسوسی مغایرت داشت. مدیر زیربخش XXXXX، واحد اسمابنلادن در مرکز مبارزه با ترور به طور مبسوط گزارش داد که دستگیری «مجیدخان» و «آیمان فاریس» هیچ ربطی به اظهارات زندانیان سازمان سیا نداشته است. معاون مدیر تعقیب قانونی در بخش ضدترور سازمان FBI به بازرس کل سیا گزارش داد که نهایتاً «اوزهیر پارچا» و تحقیقات پلیسی FBI به دستگیری «سیفالرحمان پارچا» انجامید. رئیس قسمت تعقیب و اقدامات ویژه بخش القاعده وابسته به مرکز مبارزه با ترور و رئیس سابق کمیسیون ویژه ابوزبیده، XXXXX به بازرس کل گفت که «نمونهای که به کرات ارائه شده که ابوزبیده، پادییا را شناسائی کرده، زیاد درست نیست.» بنابر XXXXX ابوزبیده «به ما نه تنها لو نداد که پادییا چه کسی بود، بلکه حتا اظهارات وی ما را هرگز به ردپای«پادی یا» نیزهدایت نمیکرد». XXXXX ادامه داد، قبل از آن که ابوزبیده بتواند اطلاعاتی را در مورد دو نفر نامبرده افشاء کند، این پاکستانیها بودند که به سیا در مورد «پادی یا» و همکارش اطلاع دادند و در نتیجه مرکز مبارزه باترور«دراصل شانسآورد».
(TS// XXXXXX//NF) و در عین حال مامورین سازمان سیا نمونههای غلط برای کارا بودن شیوههای خشن بازجوئی در اختیار بازرس کل سازمان سیا میگزاردند.مثلاً معاون رئیس بخش القاعده در مرکز مبارزه با ترور به بازرس کل سازمان سیا گفت: « خالد شیخ محمد، مجیدخان و اوزهیرپارچا را به ما تحویل داد». معاون رئیس سازمان سیا «جان مکلافلین» به بازرس سازمان گفت که اطلاعات خالد شیخ محمد « به دستگیری » مجیدخان انجامید که به نوبه خود دستگیری «همبالی» را نیز به دنبال داشت. علاوه برآن مکلافلین ادعا کرد که «دستگیری ریچارد رید به دنبال اطلاعاتی که ابوزبیده در مورد رفتار مجرم در اختیار ما نهاده بود میسر گردید.». این روایات کاملاً نادرست بود. (…)
مرکز مبارزه با ترور در تهاجم
(TS// XXXXXX//NF) روز ٢ ژانویه ٢٠٠۴ بازرس کل سازمان سیا ، «جان هلگرسون» پیشطرح یک گزارش ویژه به نام «برنامه بازداشت و بازجوئی برای مبارزه با ترور» را به هیات رهبری سازمان سیا جهت نظرخواهی تقدیم کرد. این طرح که برپایه مصاحبه با تعداد زیادی از مامورین سیا و همچنین برپایه تحقیقات مجزای بازرس کل سیا تهیه شده بود، سرآغاز برنامه بازداشت و بازجوئی و بازداشتگاههائی که در هنگام تحقیقات فعال بودند و همینطور دستورالعملهائی را که در مورد بازداشت و بازجوئی ابلاغ شده بود را توضیح میداد. این طرح یک سلسله از شیوههای بازجوئی تائید نشده را که به کار رفته بود را نیز بررسی میکرد و سرانجام به این نتیجه رسید که بازجوئیهای سیا در یک سلسله موارد «از چارچوب سند کارشناسی وزارت دادگستری که روز ١ اوت ٢٠٠٢ تهیه شده بود، خیلی فراتر می رود». پیشطرح گزارش نمونههای دروغ در مورد «کارائی» شیوههای خشن بازجوئی سازمانهای جاسوسی را که مامورین سیا برای بازرس کل بیان کرده بودند، تکرار میکرد ولی با این وجود در خاتمه نتیجه میگرفت: « معلوم نیست که آیا با دستگیری برخی از فعالین توطئههای یادشده این توطئهها خنثا شد، یا نشد و آیا اصلاً این توطئهها پیشاپیش ساخته و پرداخته (سیا) نبود. این تحقیقات نتوانست ثابت کند که این توطئهها تهدید بلاواسطه و مستقیمی بود.»
(TS// XXXXXX//NF) پس از بررسی گزارش ویژه با نتیجهگیری کارشناسانه بازرس کل در مورد کارائی شیوههای خشن بازجوئی سیا، مرکز مبارزه با ترور سازمان جاسوسی اقدام به پاسخگوئی انتقادی کرد. در چارچوب فراهم کردن مقدمات این پاسخگوئی، XXXXX بخش حقوقی XXXXX از مامورین مرکز مبارزه با ترور خواست تا مدارک بیشتری که کارائی شیوههای بازجوئی را تاکید و تائید کند، در اختیار آنها قرار دهد. XXXXX یک ایمیل ارسال کرد و خواستار « لیست توطئههای مشخصی» گردید، «که به کمک اظهارات و اعترافاتی که ما با شیوههای خشن بازجوئی از زندانیان بدست آوردیم، خنثا شده». XXXXX اعلام کرد که اطلاعاتی را ارائه خواهد کرد که « نشان میدهد که چگونه با استفاده از شیوههای خشن بازجوئی، جان صدها و هزاران نفر انسان نجات داده شده…» و طی یک ایمیل جداگانه XXXXX تاکید کرد، «تعیین کننده … رابطه مستقیم اطلاعات حاصله و استعمال شیوههای خشن بازجوئیاست که بلاواسطه امکان نجات جان افراد بیگناه را فراهم میکند » و اینکه شناختهائی که ما با استفاده از شیوههای خشن بازجوئی به دست آوردیم، «از نظر کیفی با اطلاعاتی که ما قبل از آن بدست میآوردیم» متفاوت است و اینکه اطلاعات «باید مطلقاً مستند باشد و بتواند با تلکس و تجزیه و تحلیل و یا هرشیوهدیگری پشتیبانی شود». (…)
(TS// XXXXXX//NF) روز ٢٧ فوریه ٢٠٠۴ معاون رئیس اداره عملیات مخفی «پاویت» پاسخ رسمی خود علیه طرح گزارش ویژه بازرس کل را به شکل یک یادداشت برای وی ارسال کرد. «پاویت» به بازرس کل فشار میآورد که «تائید کند، که مساعی ما از بروز حوادث جلوگیری کرده و جان مردم را نجات داده» و همینطور « تاکید کند که شیوههای گسترده بازجوئی (از جمله Waterboarding) برای موفقیتهای ما ضروری بوده است». (…)
(TS// XXXXXX//NF) همانطور که از طرف XXXXX، بخش حقوقی مرکز مبارزه باترور XXXXX، طی ایمیلی روز ١٠ فوریه ٢٠٠۴ مشخص شده بود، اطلاعات زیادی که در مورد «کارائی» شیوههای خشن بازجوئی به بازرس کل گزارش داده شده بود، به عنوان سند تائید کننده موثر بودن شیوههای سیا در اختیار سیاستمداران و همین طور وازرت دادگستری نهاد شد.
(TS// XXXXXX//NF) در اواخر ٢٠٠۴ در زمانی که شورای امنیت ملی گزینههای مختلف برای حبس قطعی زندانیان سیا (بازی آخر) را بررسی میکرد، سیا پیشنهاد اجرای یک سازو کار علنی کرد، که افشاء «کارائی» برنامه سیا را دربرگیرد. در آنجا آمده بود: «اگر بامهارت این کار صورت گیرد، افشاء نتایج دستچینشده فعالیت سازمانهای جاسوسی، میتواند هراس تروریستهای آزاد را از شیوههای ظریف دولت آمریکا بیشتر کند و جدی بودن مسئولیتپذیری آمریکا در جنگ بیرحمانه علیه ترور را مورد تاکید قرار دهد.
من منحیث یکی از علاقمندان مجله هفته از افغانستان، از شنیدن این خبر خیلی متاسف شدم، چراغ مجله هفته در…
با تشکر از همه ی مقالات و زحمات شما، دوباره خواهش میکنم، لینک های مستقیم مقالات رو در انتهای اونها…
با درود، گمان دارم مستقیم و متمرکز باید به پدیده تحریم یا تحریم های آمریکا پرداخت و بدون عمیق شدن…
مقاله بسیار جالب و خواندنی بود. با تشکر از رفیق شیری و ترجمه دقیق و حرفه ای ایشان و سپاس…
دوست گرامی من عضوی از نویسندگان و مترجمان مجله هفته نیستم اما از همکاران آن هستم و گاهی مطالبی را…