تارنگاشت عدالت
متیو بولس-ردات یک کارگر راهآهن در پاریس و دبیرکل فدراسیون کارگران راهآهن ورسای کنفدراسیون سراسری کار (ث. ژ. ت) است. او همچنین عضو حزب کمونیست فرانسه در منطقه پانزدهم [پاریس] است. این مصاحبه با روجر کیران از «مارکسیسم-لنینیسم امروز» در ۹ نوامبر ٢٠١۴ در پاریس صورت گرفت.
مارکسیسم-لنینیسم امروز: امروز ٢۵-مین سالگرد سقوط دیوار برلین است. در این باره چه فکر میکنید؟
متیو بولس-ردات: بهنظر من پایان دیوار برلین و سقوط اتحاد شوروی که با آن همراه بود برای کارگران سراسر جهان خبرهای خوبی نبودند. این آغازگر دو دههای بوده است که برای کارگران خوب نبودهاند. اتحاد شوروی برای طبقه کارگر جهان سپر بود.
البته، اتحاد شوروی بهشت نبود، اما در سمت کارگران قرار داشت. کارگران و کمونیستها باید به اشتاباهاتی که در اتحاد شوروی رخ داد نگاه کنند، اما نباید فراموش کنیم که آنها اشتباهات ما بودند. ما نیاز نداریم که مفسرین بورژوا سعی کنند به ما بگویند اشتباه چه بود. بلکه این ماییم که باید آنها را بررسی کنیم.
من چند سال پیش به برلین رفتم، و کارگران در آنجا برای من جوکی را تعریف کردند. آنها گفتند «در زمان سوسیالیسم ۵٠ درصد چیزی که در مدرسه به ما یاد میدادند تبلیغیات بود. وقتی به ما میگفتند جمهوری دموکراتیک آلمان بهشت بود درست نبود. اما وقتی به ما میگفتند سرمایهداری جهنم است، حق با آنها بود، زیرا ما اکنون در سرمایهداری زندگی میکنیم.»
امروز، سرمایهدارها که با سقوط سوسیالیسم جرأت پیدا کردهاند، در حال حمله هستند. آنها اکنون به ما میگویند دیدید که سوسیالیسم اشتباه بود. ما پیش از این یک الگو داشتیم. اما اکنون نداریم.
مارکسیسم-لنینیسم امروز: وضعیتی که سندیکاهای فرانسه امروز با آن مواجه هستند را چگونه میبینید؟
متیو بولس-ردات: اولاً، شما باید توجه کنید که وضعیت عمومی سندیکاهای فرانسه با وضعیتی که کارگران در آلمان، انگلستان، و ایالات متحده دارند کاملاً متفاوت است. در آنجا شما یک یا دو فدراسیون را دارید که مسلط هستند، و شما سنت مذاکره با روسا بر سر دستمزدها و شرایط را دارید.
اینجا آن سنت وجود ندارد. یک دلیل اینکه ما ۶ یا ۷ فدراسیون مختلف را داریم که به سمتگیریهای سیاسی گوناگون پیوند دارند. بزرگترین سندیکا ث. ژ. ت. است که با حزب کمونیست فرانسه پیوند دارد. اما سندیکاهای راستگرای بسیاری وجود دارند.
بعلاوه، سندیکاهای فرانسه تعداد اعضای کمتری از دیگر کشورهای اروپایی دارند. ث. ژ. ت. که بزرگترین سندیکا است فقط ۷٠٠ هزار عضو دارد. همه سندیکاها در فرانسه فقط ٢ میلیون عضو دارند. اینرا با آلمان مقایسه کنید که بزرگترین سندیکا ۶ میلیون عضو دارد.
علیرغم این تفاوتها در اندازه، تفاوت دیگری وجود دارد. کدام سندیکا در انگلستان، آلمان، یا ایالات متحده میتواند مانند ث. ژ. ت. سه میلیون نفر را به خیابانها بیاورد؟ این بدین دلیل است که سندیکاهای فرانسه یک سنت مبارزه سیاسی دارند، سنت مبارزه بر سر سیاست دولت، بیش از هر سندیکا در کشورهای دیگر.
از نقطه نظر تاریخی، سندیکاهای فرانسه مبارزه برای صلح جهانی، علیه استعمار، و علیه جنگ در الجزابر را پیش گرفتند، و سندیکاهای فرانسه در مقاومت در برابر اشغال فاشیستهای آلمان پیشاهنگ بودند. فدراسیونهای بسیاری از یک سنت مبارزه سیاسی برخوردارند. دبیرکل سندیکای من توسط نازیها به قتل رسید. هشت هزار نفر از اعضای ما طی جنگ جهانی دوم کشته شدند. امروز، همه از فداکاریهای پیشینیان ما مطلع هستند.
این سنت بر مبارزات امروز ما تأثیر میگذارد. سقوط اتحاد شوروی، برای بسیاری از فعالین سندیکایی سقوط امید و تقویت طرز فکر رفرمیستی در سندیکاها بود. اکنون این ایده وجود دارد که سندیکاها امروز باید «مدرن» شوند، یعنی باید با روسا کار کنند. اما پایه سندیکاها هنوز سالم است. کارگران میدانند که ما باید نه فقط علیه روسا یا دولت، بلکه علیه رفرمیسم در سندیکاها مبارزه کنیم، زیرا ما با این نوع ایدهها و رهبران رفرمیست در صفوف خود نمیتوانیم با روسا نبرد کنیم.
مارکسیسم-لنینیسم امروز: چهارشنبه پیش، سندیکای شما در پاریس تظاهراتی برگزار کرد. آن تظاهرات برای چه بود؟
متیو بولس-ردات: چیزی که ما سعی داریم انجام دهیم «گردآمدن دوباره» است. ژوئن گذشته، ما یک اعتصاب دو هفتهای در راهآهن داشتیم، و ما باختیم. در مارسی، یک اعتصاب دو هفتهای در بارانداز صورت گرفت، و آنها باختند. در سپتامبر، یک اعتصاب سه هفتهای خلبانان هواپیما صورت گرفت، و آنها باختند. نتیجتاً، ما میگوییم، «درنگ!» بیایید همه درکنار هم مبارزه کنیم و پیروز شویم. ما به همگرایی در مبارزه نیاز داریم. همه این اعتصابات برای یک چیز بود: تلاش اتحادیه اروپایی برای درهم شکستن شرایط کار در هر کشور.
این هدف اصلی از ایجاد اتحادیه اروپایی بوده است. ما اکنون این قانون اتحادیه اروپایی را در ارتباط با خطوط راهآهن، بنادر، خطوط هواپیمایی داریم که درصدد ایجاد شرکتهای خصوصی و «رقابت» در این بخشهای عمومی است. این صرفاً یک راه برای کاهش دستمزد، مزایا و مزایای بازنشستگی کارگران است.
خطوط راهآهن، هواپیمایی و بنادر خدمات عمومی هستند. آنها برای سودجویی نیستند. آنها سرمایهگذاریهای عظیم عمومی هستند که باید اداره شوند. قطارها حتا با چند مسافر به مناطق کوچک، دور افتاده میروند زیرا این یک خدمت عمومی است. این در مورد ایمنی نیز صادق است. ایمنی سود به دست نمیدهد، بلکه آشکارا برای خوبی مسافر است. راهآهنهای فرانسه از ایمنترین خطوط راهآهن در جهان هستند، زیرا برای خدمت عمومی و نه سودجویی اداره میشوند.
فرانسه راهآهن را اختراع نکرد. راهآهن در انگلستان شروع شد، و به این دلیل است که قطارهای ما در سمت چپ حرکت میکنند و ریلها دقیقاً همان عرض ریلهای انگلستان را دارند که عرض چرخهای کالسکه ملکه است. اما ما از راهآهنهای خود بسیار مفتخر هستیم، و ایمنی برای ما بسیار مهم است.
یک موضوع دیگر اتحادیه اروپایی برای ما قانونی است که به کارفرما اجازه میدهد به یک کارگر مهاجر دستمزدهایی معادل دستمزهای متداول در کشور اصلی او، و نه دستمزدهای متداول در کشوری که در آن کار میکند را بپردازد.
مارکسیسم-لنینیسم امروز: آیا کنفدراسیون های گوناگون کارگران با یکدیگر همکاری میکنند؟
متیو بولس-ردات: خیر.
مارکسیسم-لنینیسم امروز: همبستگی بینالمللی سندیکایی چقدر مهم است؟ شما و سندیکای شما چگونه در کار همبستگی بینالمللی شرکت میکنید؟
متیو بولس-ردات: ث. ژ. ت. در سال ١۹۹۵ فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری (WFTU) را ترک کرد. این بخشی از تأثیرات سقوط شوروی بود. رهبران ث. ژ. ت. تصمیم گرفتند، بجای آن، با ایده در پیش گرفتن یک سمتگیری مترقیتر به کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری آزاد (IFCTU) ملحق شوند. اما همانطور که جورج ماوریکوس، دبیرکل فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری پرسید «چه کسی چه کسی را به کجا برد؟»
کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری آزاد برای سازش طبقاتی است، امپریالیستی است. این از کودتای پینوشه علیه آلنده، از کودتا علیه چاوز، از جنگ ویتنام، از حمله اسراییل علیه فلسطینیها و غیره حمایت کرد. به این دلیل است که سندیکای ما، ث. ژ. ت. راهآهن در ورسای، بخشی از فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری است. این یک راه برای مناظره در درون ث. ژ. ت. است. فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری بیعیب نیست، اما خانواده است. ما در مبارزه طبقاتی به همبستگی بینالمللی نیاز داریم. ما به تبادل تجربیات و ایدههایمان نیاز داریم.
بعنوان مثال، سال گذشته در لندن سندیکای ملی کارگران راهآهن، کشتیرانی و حملونقل بریتانیا با فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری یک نشست برای سندیکاهای حملونقل WFTU در فرانسه، قبرس، یونان و ایتالیا برگزار کرد. ما درباره چگونی نبرد با آزادسازی قوانین گفتوگو کردیم. در ٢۷ مه در فرانسه ما تظاهراتی را علیه این قوانین سازماندهی کردیم و هیأتهای نمایندگی از ایتالیا و بریتانیا در تظاهرات شرکت کردند. کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری آزاد کجا بود؟ همبستگی در عمل بهتر است: این بهترین است. لنین گفت شما وقتی ایده دارید، راه دارید. ما اکنون برای کارگران فلسطینی کمک مالی جمع میکنیم زیرا همان طور که همه میدانند اسراییل در درگیری اخیر نه فقط مدارس و بیمارستانها، بلکه ساختمانهای سندیکایی را ویران کرد.
مارکسیسم-لنینیسم امروز: سپاسگزاریم، متیو. امیدواریم این گفتوگو ادامه یابد و شما زمانی که ژوئن آینده به نیویورک آمدید با برخی از فعالین سندیکایی آمریکایی ملاقات کنید.