آیا جامعه ایران جامعه ایست سرمایه داری ؟
اهمیت این مسئله در چه چیزی است ؟
بیژن پویا
این مسئله ، مسئله ای است کلیدی و پایه تمام طرح ها و برنامه های کمونیست های ایران .. جامعه سرمایه داری به جامعه ای گفته میشود که شیوه تولید حاکم بر آن سرمایه داری باشد .. باین معنی که استثمار طبقه کارگر بر پایه مالکیت خصوصی بر وسایل تولید دستگاه های تولید کننده در سطح کلی جامعه باشد ..
بعضی از رفقا تصور میکنند که اگر در جامعه ما سرمایه دارانی یافت شوند که کارخانه و یا موسساتی دایر کنند و تعدادی کارگر را در آنها به کار بگمارند و آنها را در رابطه با موضوع کار معینی استثمار کنند ، چنین مناسبات تولیدی را مناسبات سرمایه داری گویند .
نه … نه ..رفقا اشتباه نکنید … اصلا چنین چیزی نیست . ببینیم اصولا سرمایه دار با سود حاصل از سرمایه گذاری خود چگونه برخوردی میکند ؟
بخش اول سود به مصرف تجدید تولید میرسد .. بخش دوم سود توسط کارفرما جهت مصارف شخصی و تجملی برداشت میشود ..
اما اگر بخش دیگری از سود را را وارد پروسه توسعه تولید کند و این حرکت توسعه تولید در سطح کلی جامعه باشد ، فقط در چنین صورتی است که مجموع مناسبات تولیدی فوق مناسبات سرمایه داری محسوب میشود .. در واقع کلیت پروسه تولید باید آنچنان باشد که موضوع آن تولید دستگاه های تولیدی باشد و یا بعبارتی دیگر باید طبقه سرمایه دار صنعتی ، حاکم بر جامعه باشد تا آن جامعه ، جامعه سرمایه داری محسوب شود ..
در کشور ایران چنین پروسه تولیدی وجود ندارد .. پروسه تولید در ایران پروسه ای است پراکنده ، ناپیوسته ، و مونتاژ کننده کالا های مصرفی .. در ایران بهیچوجه کالا های تولید کننده دستگاه های تولیدی تولید نمیشود و درست بهمین سبب است که جامعه ایران سرمایه داری نیست ..
ضمنا در ایران اگر چه گردش پول بر پایه پول / کالا / پول صورت میگیرد ، اما چنین رابطه ای بین پول و کالا هم لزوما بمعنی گردش پولی سرمایه داری نیست .. گردش پول وقتی میتواند سرمایه داری باشد که مبتنی بر توسعه تولید باشد نه آنکه صرفا مبتنی بر تجدید تولید کالا + برداشت کارفرما باشد .. وقتی ببینیم که در شیوه تولید جامعه ایران ، عنصر توسعه تولید وجود ندارد پس گردش پولی هم در این جامعه نمی تواند سرمایه داری محسوب گردد .. در ایران سرمایه های زیادی وجود دارد .. اما این سرمایه ها حرکت سرمایه داری نمی کنند .. حرکت این سرمایه ها ماهیتا فرقی با حرکت سرمایه های دوران فئودالیسم ندارند .. در ایران طبقه فئودال بصورت آشکار و عریان و بمعنی اخص کلمه وجود ندارد .. اما بقایای نیرومند فئودالیسم بر جامعه حاکم است ..
آنچه از فئودالیسم بمیزان نیرومندی باقیمانده است چیزی نیست مگر همین سرمایه های غیر تولیدی ، تجاری ، بازاری ، مافیایی ، سرمایه های رانت خوار ، و بالاخره سرمایه های باد آورده قاچاق دولتی و غیر دولتی .. بدیهی است که سرمایه هایی هم در بخش صنعت وجود دارد .. اما این صنعت هم بهیچوجه عنصر توسعه تولید سرمایه داری را در بر ندارد .. نوع صنعت ایران مونتاژ است .. نه نوع تولید سیستم های تولیدی .. چنین جامعه ای چیزی بیش از یک جامعه نیمه فئودالی نیست .. این جامعه در جریان حرکت تکاملی خود از فئودالیسم به سرمایه داری در مقابل سیل ورود کالا ها و سرمایه های امپریالیستی دچار توقف شده و حتی به آن وابسته هم شده است .. اما ماهیت این وابستگی هم سرمایه داری نیست .. ما میدانیم که بین اقتصاد سرمایه داری ژاپن و اقتصاد سرمایه داری امریکا وابستگی وجود دارد .. چنین وابستگی ماهیتا سرمایه داری است .. زیرا متضمن عنصر توسعه تولید سرمایه داری است . چنین وابستگی بین اقتصاد ایران و اقتصاد سرمایه داری جهان وجود ندارد .. وابستگی اقتصاد ایران به اقتصاد سرمایه داری جهان دارای ماهیتی مصرفی ، مونتاژ ، و انگلی است .. و اما طبقه ای که زاییده سرمایه های نیمه فئودالی ایران است چیزی نیست مگر یک پرولتاریای کوچک ، پراکنده ، ناپیوسته ، غیر منضبط ، و غیر منسجم . در صورتیکه مشاهده میکنیم که در جامعه سرمایه داری ، پرولتاریا در سطحی گسترده ، پیوسته ، منضبط ، و منسجم است .. آیا در ایران ، با چنین پرولتاریا که در جوامع سرمایه داری غرب است روبرو هستیم ؟ هرگز … آیا در ایران ، با آنچنان پرولتاریا که قبل از انقلاب اکتبر در روسیه وجود داشت و رفیق لنین روی آن حساب باز کرد و موفق هم شد ، روبرو هستیم ؟ … هرگز ما فقط میتوانیم پرولتاریای ایران را با پرولتاریای چین قبل از انقلاب بورژوا دموکراتیک طراز نوین چین تحت رهبری حزب کمونیست چین مقایسه کنیم .. پس رفقای عزیز … باین ترتیب می بینیم که پرولتاریای ایران ، نه از نقطه نظر کمی و نه از نقطه نظر کیفی در این مرحله تاریخی اصلا آمادگی و توان انقلاب سوسیالیستی را ندارد و بنابر این باید مانند چین از معبر انقلاب بورژوا دموکراتیک طراز نوین عبور کنیم .. در انقلاب دموکراتیک نوین یا بورژوا دموکراتیک طراز نوین ایران ، بورژوازی ملی شرکت می کند اما رهبری انقلاب با پرولتاریا( که حزب کمونیست مسلح به تئوری مارکسیسم لنینیسم / اندیشه مائو تسه دون آنرا نمایندگی میکند) است .. اما تفاوت هایی که انقلاب دموکراتیک نوین ایران با انقلاب دموکراتیک نوین چین دارد عبارتند از : 1 – در چین نیروی اصلی تامین کننده خون انقلاب دهقانان بودند اما در ایران نیروی اصلی تامین کننده خون انقلاب توده های تحت استثمار و تحت ستم شهر ها هستند 2 – در چین دارو دسته های فئودالی گوناگون در سرتاسر چین بودند که بر کشور تاخت و تاز میکردند . در ایران چنین دارو دسته هایی وجود ندارد اما در اینجا بقایای نیرومند فئودالیسم هستند که عبارتند از : سرمایه های تجاری ، بازاری ، غیر تولیدی ، مافیایی ، انگلی ، رانت خوار ، و سرمایه های قاچاق دولتی و غیر دولتی .. آنچه که در ایران حکومت می کند معجونی تیره و تار از امپریالیسم و فئودالیسم است که نماینده این معجون کثیف انگلی زمانی شاه بوده است و در حال حاضر ولایت فقیه است .. به عنوان ختم کلام اکتفا میکنم به گفتن اینکه : اگر جامعه ایران سرمایه داری میبود ، هرگز پدیده محجر و تیره و تار ولایت فقیه ملهم از تاریک ترین روز های قرون وسطی که آرزوی احیای حکومت ا سلامی قرن ششم میلادی را در سرمیپروراند ، نمی توانست در جامعه ما با کمک امپریالیسم به قدرت برسد . پس مطمئن باشیم که جامعه ایران ، سرمایه داری نیست .. اما مسئله دیگری که در اینجا مطرح می شود اینست که چگونه به سوسیالیسم خواهیم رسید ؟ با توجه به آنکه جامعه ایران جامعه ای است نیمه فئودالی ، در نتیجه انقلاب ایران انقلابی است دموکراتیک نوین که در این انقلاب تمام طبقات و اقشار تحت ستم شهر ها و روستا ها علیه حکومت فقاهتی جمهوری اسلامی ( که بند ناف آن به امپریالیسم وصل است ) متحد میشوند و البته بورژوازی ملی هم در این انقلاب شرکت میکند ( ناگفته نماند که وضعیت بورژوازی ملی ایران باید جداگانه بررسی شود ) .. بدیهی است که رهبری این انقلاب با پرولتاریا است که نمایندگی آنرا حزب کمونیست مسلح به تئوری مارکسیسم لنینیسم / اندیشه مائو تسه دون بعهده دارد .. پس از پیروزی انقلاب و استقرار دیکتاتوری پرولتاریا پروسه پیچیده ، سخت و طولانی انتقال از سرمایه داری به سوسیالیسم به جریان میافتد و با سپری شدن کامل این پروسه وارد فاز سوسیالیسم خواهیم شد .. چنین است چشم انداز کلی نیل به سوسیالیسم در ایران
درود بر خلق کبیر ایران زنده باد انقلاب دموکراتیک نوین ایران پیروز باد سوسیالیسم!
آیا جامعه در ایران اصلا جامعه است؟ آیا سرمایه داری اصلا جامعه است یا اعتقاد؟ به امید کمک میلیاردرهای حزب کمونیست چین برای درست کردن یک جامعه درست سرمایه داری در ایران. در این زمینه نشانههای خوبی در حال حاضر وجود دارد.