پرش به محتوا

پیروزی انقلاب ستمکشان یمنی به رهبری حوثیها

نوشته : احمد مزارعی

25 – سپتامبر 2014

پنجاه وسه روز پس از شروع دور تازه ای از مبارزات ستمکشان یمنی به رهبری حوثیها ، دولت فاسد ووابسته به بیگانگان بویژه عربستان ، بدست ملیونها ستمکش انقلا بی سرنگون گردید و در مدت کوتاهی همه مراکز کلیدی قدرت همچون پادگانها ، اداره مرکزی پلیس ، ایستگاههای رادیو وتلوزیونی و نخست وزیری بدست مردم افتاد ، نخست وزیر ساعاتی قبل از پیروزی انقلاب در خلال نطقی که در مجلس ایراد کرد ، استعفاداد و رئیس جمهور را متهم به دکتاتوری و اعمال نظریات شخصی خود نمود ، در این حال کمیته های توده ای که از چند سال پیش و با شروع اولین تظاهرات علنی جوانان ووکلای یمنی درپانزدهم ژانویه 2011 در دانشگاه صنعا ، آغاز به فعالیت کرده بودند ، اداره اولیه کارهای انقلا بی را بعهده گرفته و برای برقراری نظم وجلوگیری از فعالیت نیروهای مخالف دست بکار شدند ، اکنون در یمن تشکیلات گسترده ای از جوانان ونیروهای ستمکشیده انقلا بی تحت عنوان » کمیته های توده ای » که نیروهای مختلفی همچون ناصریستها، سوسیالیستها و…/ دران شرکت دارند ، به وجود آمده تا از هرج ومرج جلوگیری کرده و زندگی عمومی را به روال عادی درآورند.

مرحله تازه ای که تغییرات ریشه ای را در اوضاع یمن پیش خواهد آورد آغاز گشته ،که چه از نظر موازنه قدرت ودر گیریهای داخلی ویا معادله قدرت در سطح منطقه ای ، را شامل خواهد شد زیرایمن از نظر منابع طبیعی غنی بوده و در چند استان منابع عظیم نفت دارد ، اما عربستان اجازه اکتشاف و بهره برداری را به دولت دست نشانده خود نمیداد تا این کشور در اسارت سیاستهای خود باقی بماند ، مسئله دیگر تسلط یمن بر تنگه باب المندب است که بزرگترین آبراه یین مللی بعد از تنگه هرمز است امریکا و عربستان مایل بودند تا یمن ضعیف بماند تا خود بتوانند از این آبراه استراتژیک در جهت اهداف شوم و ارتجاعی خود استفاده کنند .اکنون صنعا پایتخت یمن در قبضه قدرت حوثیها قرار دارد ، حادثه ای که» تشکیلات انصار الله» متعلق به زیدیها، از سالها برای آن برنامه استراتژیک داشته و وارد شش جنگ با دولت خودی ، یعنی دولت یمن و عربستان شده بودند.

زیدیها تا قبل از سال 1960 ، نزدیک به هزار سال در یمن بشیوه امامت و موروثی حکومت میکردند که بدون شک نظامی ارتجاعی و قرون وسطائی بود ، در این سال جمهوری خواهان یمن به رهبری سرهنگ عبد الله سلال و با کمک جمال عبد الناصر دست به کودتا زده و به حکومت امامیه پایان داد ، اینرا نیز باید گفت که حاکمان امامی در تاریخ حکومتی خود سر سختانه از استقلا ل یمن دفاع کرده و اکنون نیز به سادگی تسلیم سلال نشدند، در گیریها ادامه پیدا کرد ، هنگامی که در سال 1967 عبد الناصر در جنگ با اسرائیل شکست خورد ، مجبور گردید نیروهای خود را از یمن خارج کند ، زیدیها نیز فرسوده شده بودند لذا به نوعی مصالحه تن در دادند و در جامعه و مناسبات نوین یمن و جهان ادغام شدند ، بدون اینکه همه مرزهای خود را با دولت مرکزی در هم بریزند ، زیدیها شیعه بودند وبا قدرت گیری عربستان در یمن بویژه پس از پیروزی انقلا ب شکوهمند بهمن در ایران ، دشمنی با زیدیها آغاز گردید ، بطوریکه در فقر وفاقه عظیمی فرو رفته و مجبور شدند برای نجات خود مجددا با دو دولت یمن و عربستان درگیر شوند که به شش جنگ انجامید. این جنگها به ترتیب در تاریخهای زیر شروع و پایان گرفت : جنگ اول در تاریخ 18 جون 2004 ، جنگ دوم اول مارچ 2005 ، جنگ سوم در تاریخ نوامبر 2005 ، جنگ چهارم 28 جون 2007 ، جنگ پنجم جولای 2008 وجنگ ششم در تاریخ آگست 2009 آغاز گردید و تا فوریه 2010 ادامه پیدا کرد ، دو دولت عربستان و یمن در طی این جنگها سیاست «سرزمین سوخته» را اعمال میکردند و البته آمریکائیها نیز به انان امکانات گوناگون میدادند ، زیرا نمیخواستند نیروئی در یمن که با دولت ایران رابطه دارد ، در دهانه «باب المندب» که آبراهی استراتژیک است ، قدرت بگیرد ، اما همه این جنگها با شکست روبرو شد ، زیرا هزاران نفر از جوانان زیدی به عراق و لبنان مسافرت میکردند و در اردوگاههای سپاه قدس در عراق و حز ب الله لبنان دوره های نظامی و سیاسی منظم از سر میگذراندند ، این رزمندگان در یمن نه جنگ قبیله ای ، بلکه جنگهائی با اهدافی سیاسی ، استراتژیک و دراز مدت ، پیش میبردند زیرا میدانستند که در کل منطقه خاور میانه چه میگذرد ، علیرغم همه کوششهائی که دو کشور یمن وعربستان (1) با پشتیبانی آمریکا برای شکست دادن زیدیها بکار بردند ، موفق به شکست آنها نشدند ، لذا

. سر انجام در تاریخ 18 – فوریه 2010 ، نماینگان زیدیها، عربستان و یمن ، در لبنان گرد هم آمده و قرار داد آتش بس امضاکردند که در مطبوعات کشورهای عربی منتشر شد یکی از علتهای اصلی عدم موفقیت دو کشور در سرکوب زیدیها این بود که زیدیها عمدتا در مناطق کوهستانی و عمدتا کو ههای سر به فلک کشیده و صعب العبور زندگی میکنند ، مصریها نیز به همین دلیل موفق به سرکوب زیدیها نشدند ، قرار داد آتش بس کاملا به نفع زیدیها تمام شد زیرا در طی جنگهای مذکور آنان موفق شده بودند سلاحهای غالب پادگانهای دولتی یمن وهمچنین مراکز نظامی مرزی عربستان را مصادره کنند ، قابل توجه اینکه دو استا
مرزی عربستان با یمن ، زیدی هستند و در این جنگها به نفع زیدیهای یمنی عمل میکردند ، در متن قرار داد آتش بس ذکر شد بود که همه این اسلحه ها به زیدیها تعلق خواهد داشت . از این دوره زیدیها احساس قدرت بیشتری کرده و به سازماندهی گسترده ای در سراسر یمن دست زدند و بهمین دلیل توانستند در انقلا ب اخیر سهم بیشتری داشته باشند.

چرا ایران به زیدیها کمک میکند ؟

برای روشن شدن بهتر این رابطه ، قسمتی از گزارشی در مورد جنگ یمن که در تاریخ 19 – 10 2009 ، بتوسط دکتر فاضل ربیعی در سایت الجزیره منتشر شده آورده میشود :

«دخالت ایران در یمن امری تازه و یا خارج از سیاق تاریخ ومنافع نیست، از این زاویه اگر به موضوع بنگریم ، ارتباط آنرا با درگیریهای قدیم میان ایران وروم ، سپس میان ایران و بیزانت و امروز میان ایران و ایا لات متحده یعنی ایران معاصروروم جدید ، که برای تسلط بر کشورهای شرق اسلامی آمده ، می بینیم، هدف ایران اینست تا نفوذ رومیهای قدیم و جدید را بطور کلی از ساحل دریای سرخ کوتاه کند.

ازاین نظر ، بمانند اینست که همان سیاستهای سابق با تمام تفصیلهای خود وبا همان هدف در حال اجرا میباشد، هر انکس که بر مدخل دریای سرخ تسلط داشته باشد ، تسلط بر تجارت جهانی را برای خود تضمین نموده است.

ایرانیها همیشه این احساس خطر را داشته اند که قدرتهای خارجی مانع نفوذشا ن در ساحل دریای سرخ شده ونتوانند بصورت طبیعی نفس بکشند ، در آنصورت کیان و وجود تاریخی ایران و نه فقط تجارت بین المللی آنها در زیر جبروت امپراتوری متلاشی خواهد شد ، بدون اینکه این امپراتوری بهای سنگینی برای آن پرداخت کرده باشد .

همین وضعیت میتواند به درستی برای ما تفسیر کند که چرا ایرانیها در سال 575 میلادی از انقلاب پادشاه یمن،سیف بن ذی یزن، بر علیه حبشه ایها در یمن، که نمایندگان رومیها بودند، حمایت کردند.

ایران در این دوره با ارسال مستقیم نیرو بوسیله کشتیهای جنگی ، کمک نمود تا یمنیها ، حبشه ایهای مسلط بر یمن را طرد نموده و دست بیز نتیها را ، از یمن کوتاه کنند.

در این دوره مملکت» حیره» در عراق ، نقش دپلوماسی برجسته ای را ایفا کرد ، زیرا پادشاه حیره ، نعمان بن منذر ، سیف بن ذی یزن ، پادشاه یمن را به دربار ایران برده تا درخواست کمک نظامی کند ، بدینو سیله ایران توانست با دخالت نظامی در یمن تسلط کامل خود را برراههای دریائی تجارتی ، تضمین نماید.

یمن در آن دوره برای ایران ، همانند عراق امروز، برای ایران معاصربود (2) ، از نظر استراتژیک این امور ورای مسائل دینی ومذهبی میباشد ، این نقطه کشنده ای است که دشمن بتواند بر چنین مناطق استراتژیکی مسلط شود، در ان صورت خطر مرگ ایران به عنوان یک کیان تاریخی حتمی است، جنگ داخلی صعده را باید دراین چهار چوب بر رسی کرد ، جنگی که برای ایران بمثابه بود و نبود است ، و نباید به هیچ عنوان آنرا به مسائل دین ومذهب وطایفه مرتبط نمود.

تهران عمیقا حقیقت جنگ موجود را درک میکند ، ومیداند که این جنگ به اراده نیروهای بین المللی وابزارهای منطقه ای و محلی آنها، ادامه دارد ، هدف از جنگ ایجاد شرایط مناسبی است تا آمریکا به یک قدرت کاملا مسلط بر منطقه تبدیل شده وسپس گلوی ایران را بفشارد».

( این گزارش مستند در سال 2009 ، اوج جنگ میان دو دولت یمن و عربستان بر علیه زیدیها در سایت الجزیره ، نوشته شده است ، عنوان آن » لماذا یتوسط الصدریون بین الحوثیین وصنعاء ؟» ، نویسنده ، دکتر فاضل ربیعی ، محقق ومتخصص مسائل استراتژیک در مرکزمطالعات وحدت کشورهای عربی در بیروت میباشد.

بسیاری از ما شنیده و یا خوانده ایم که انگلیسها اولین کشتی نفتی ایران که بعد از ملی شدن صنعت بتوسط مصدق ، برای فروش به خارج ارسال شد بوسیله ناوهای جنگی انگلیسی در تنگه «باب المندب» توقیف شد واین یک ضربه سختی به اقتصاد ایران بود ، در حقیقت انگلیس و آمریکا ایران را محاصره کرده و موفق شدند با کمک دربار خائن واوباشان آدمکش ، حکومت ملی دکتر محمد مصدق را ساقط کنند ،

دولت ایران این تجربه تلخ تاریخی را داشت ومیدانست که امپریالیستها مجددا میتوانند کشتیهای تجارتی و نفتی ایران را در باب المندب متوقف کنند . در سال 2006 آمریکائیها وارد اقدامات عملی برای اخلال در تنگه هرمز گردیده، وقرار بر این گذاشتند تا نفت کشورهای امارات ، قطر ، بحرین و عربستان را بوسیله دو خط لوله وبطول ششصد کیلومتراز طریق فجیره به دریای عمان برده و از آنجا به بازارهای بین المللی بفرستند ، این برنامه میتوانست تنگه هرمز را از کار بیندازد و ایران نتواند ن
ت خود را به بازار جهانی ارسال کند ، بودجه این لوله کشی آنچنانکه آنروزها بر آورد کردند ، دو ملیارد دلار میشد که خود کشورهای نفتی خلیج فارس تقبل کردند ، زیرا دیگر نیازی به تنگه هرمز نداشته وکالاهای تجارتی خود را نیز میتوانستند بطرق مختلف مبادله کنند .

، اوج جنگهای دو دولت یمن وعربستان با زیدیها با کمک آمریکا و اعمال جنگ سرزمین سوخته درست در همین دوره است ، آنان میدانستند که ایران در مقابل اخلال در تنگه هرمز ، بوسیله زیدیهای یمن که در منطقه صعده زندگی میکنند و مشرف بر دریای ی سرخ و تنگه باب المندب هستند، براحتی میتوانند کشتیهای نفتی غرب را تهدید کنند والبته هدف اصلی ایران هم همین بود ، امروز زیدیها نیروی بسیار قدرتمندی همچون مقاومت لبنان ، سوریه وسایر اعضای جبهه مقاومت میاشد که میتواند در شرایط بحرانی به کمک ایران بشتابد ، بدون شک رژیم ایران ارتجاعی و سرکوبگر است وزیدیها هم نیروی دموکراتی نیستند ، اما لنین در جنگ میان افغانستان و انگلیس باور داشت که افغانستان امان الله خان، صدها بار دموکرات تر از انگلیس «دموکرات» است ، بدون شک وظیفه کمونیستها است که با هر مظاهر ارتجاعی و استبدادی مبارزه کنند ، اما باید موقعیت کلی طبقاتی نیروهای موجود در صحنه سیاست و اختلا فات طبقاتی، فرو دستی و فرا دستی آنها را در نظر گرفت. قابل ذکر است که ایران در همین سالها، جزیره ای را هم از کشور اریتره بمدت 99 سال اجاره نموده که البته زیاد قابل اطمینان نیست ، زیرا با نفوذ گسترده ای که اسرائیلیها در اثیوپی واطراف آن دارند ، کابرد آن ضعیف است .

زیدیها اساسا بنا به دلایل مختلف خود را متعلق به جبهه مقاومت میدانند و یکی از پشتیبا نان مقاومت فلسطین بوده و در روزهای جنگ غزه تظاهرات صدها هزار نفری به راه می انداختند ، ذکر این نکته مهم است که دولت ایران به خاطر چهار امامی و یا مذهبی بودن به زید یها کمک نمیکند بلکه به این دلیل که آنان استقلا ل طلب بوده ودر صف ضدیت با استعمار و امپریالیسم ایستاده اند (3) ، ایران در جنگ میان آذربایجان شیعه و ارمنستان مسیحی ، جانب دومی را گرفت زیرا علیف نوکر سر سپرده اسرائیلیها است ، اما ارمنستان چنین نیست ، جمهوری اسلامی به جبهه خلق برای آزادی فلسطین کمونیست وحماس سنی هم کمک میکند بر عکس چپهای ایران در این برهه موفق نشدند حتی با جنبش مردم فلسطین، احزاب وسازمانهای سوسیالیست عرب وفلسطین ، نیز حد اقل رابطه را برقرار کنند، از این بدتر اینکه بسیاری از «کمونیستها» به بهانه مذهبی بودن «حماس» کل مقاومت فلسطین را زیر سوال برده و برخوردی کاملا لیبرالی در پیش گرفتند، بسیاری خوش خدمتی خودرا به اسرائیل به آن حد رسانیده که «حماس و اسرائیل» را کنار یکدیگر قرار دادند ، ، بله رژیم ایران مذهبی وارتجاعی است وباید برای برقراری نظامی عادلانه و دموکراتیک در ایران مبارزه کرد ، اما سیر مذهب در ایران ، انقلابات و خیزشها، تحولات تاریخی ،اجتماعی و جایگاه روحانیت شیعه در سیاستگزاری ، با عربستان وسایر کشورهای منطقه، فرق بسیار دارد ونمیتوان همه را یکسان دید ، بلکه باید بنای مبارزه را بر » تحلیل مشخص از شرایط مشخص » قرار داد.

غیر از عامل فوق که در سطور پیشین ، ذکر شد و موجب قدرتمند شدن زیدیها گردید ، عوامل دیگری نیز وجو داشتند که به پیروزی ستمکشان یمنی کمک کردند تا انقلا ب خود را به ثمر برسانند، دولت » انتقالی » که بعد از شروع انقلاب در سال 2011 بر سر کار آمد به علت وابستگی به امارات و عربستان ، با سه نیروی عمده در یمن یعنی زید یها ، جنبش جنوب یمن متعلق به سوسیالیستها وناصریستها در گیر شد ، در درون دولت نیز با طرفداران رئیس جمهور سابق علی عبد الله صالح ، مشکل داشت وطرفداران اصلی وی اخوان المسلمین و فرمانده ارتش بود که آنان نیز غرق در فساد و بیشتر سیاستهای عربستان را در یمن اعمال میکردند ، در نتیجه اوضاع اقتصادی و اجتماعی مردم هر روز به وخامت بیشتری میگرائید ، اما آنچه که بر همه اینها افزوده شد و بمثابه پاشیدن نفت بر آتش بود ، افزودن بر قیمت فراورده های نفتی بود که سراسر یمن را بر علیه دولت شوراند،

زیدیها اساسا برای سرنگونی دولت و گرفتن قدرت برنامه های منظم داشته و از طریق رسانه های رادیو و تلوزیونی مردم را بر علیه دولت بسیج میکردند ، در این مرحله آنان با سه مطلب برای سرنگونی دولت وارد کارزار شدند : یکم ، کاستن از قیمت سوخت که دولت حاضر نبود آنرا بپذیرد . دوم ، تعدیل کابینه به نفع احزاب ملی و دموکراتیک ، همچون زیدیها ، سوسیالیستها و غیره…./ و سوم سرنگونی هیئت حاکمه و جایگزین کردن آن با دولتی که مورد موافقت مردم باشد.

در این مرحله از مبارزه که در عین حال روزهای آخر پیروزی انقلا ب بود ، سیلهای عظیم و پر خروش ملیونها نفر از ستمکشان یمنی ، بمانند موجهای دریا متلاطم مینمود ، خیابانها ، اتوبانها ، جاده ها و راههای روستائی که به شهرها منتهی میشدند ، سر ریز از انسانهائی با چهره هائی سوخته و درد کشیده ، اما با عزم واراده ای پولادین بودند که از گلوله و کشته شدن ابائی نداشتند ، خیمه های بست نشینی مردم و متعلق به قبایل و مناطق مختلف را یا سوزاندند ویا تخریب کردند ولی : » چه کند با دل چون آهن ما آتش تیر» . دولت عربستان ، وشیوخ فاسد و قرون وسطائی امارات و در پشت سرشان امپریالیسم آم
ریکا هر انچه از رذالت و فریبکاری و سرکوب در چنته داشتند به میدان آوردند ، اما هیچ کاری با انسانهائی که به اندازه کوههای دنیا درد و زجر بر پشت دارند ، نمیشد کرد ، باید تسلیم میشد ند تا سپس در فردای پس از پیروزی به خرابکاری ، تحریم ، تبلیغات منفی ، متوسل شدن به مراکز «حقوق بشری و دموکراسی آمریکائی» ، مگر بتوانند روند انقلاب زحمتکشان را کند کنند.

انقلاب یمن با تمام توان بر علیه ستمگری وذلت ، بر پا خاست

ملت بزرگ یمن آنچنان ضربه هولناکی برآمریکا و نیروهای وابسته اش یعنی عربستان وسایر شیوخ فاسد منطقه وارد آورد که بهیچ عنوان وبه این سرعت و روش ، فکرش را نمیکردند ، دستگاه ظلمانی و جهنمی آمریکا در یمن بیکباره با شرایطی روبرو شدند که قدرت دست زدن به هر اقدامی از انها سلب گردید.

ملت ستمدیده یمن به جهانیان ، نیروهای انقلا بی ، پیشرو ودموکراتیک ، درس تازه ای از حرکت بسوی تغییر وبه روشی مسالمت آمیز دادند ، شیوه عملی که هیچ نیروئی هر چقدر تبهکار و سرکوبگر باشد ، نمیتواند در مقابل ان ایستادگی کند ، شیوه عملی که دارای توانائی رهبری، بصیرت سیاسی و، برنامه عمل در هماهنگی با حرکت تکاملی تاریخی و حتمیت آن قرار داشته باشد.

انقلا بیون یمنی بسیار استادانه توانستند میان انقلاب توده ای و از آنسو مطالبات اجتماعی و سیاسی مردم ، رابطه ای منطقی و ملموس بر قرار کنند ، انان همچنین به خوبی توانستند با مبارزه خستگی نا پذیر ومذاکرات طولانی خود ، بسیاری از واحدهای سرکوبگر ارتشی را به این امر قانع کنند که مبارزه مردم برحق بوده و باید به آنها به پیوندند ، پیوستن گاها به شکل گروهی انجام میگرفت ، کمیته های توده ای شامل بسیاری از نیروهای نظامی و انتظامی است که به حقانیت مبارزه مردم قانع شده و به خدمت مردم در آمده اند.

بدون شک طبقات حاکمه شکست خورده آرام نخواهند نشست واز هم اکنون شایعاتی مبنی بر کشته شدن مردم بدست زیدیها، تهاجم به خانه های مردم و سرقت کردن، منع زنان از راننگی و…./ انتشار یافته و از این پس هم ادامه پیدا خواهد کرد ، اما انقلا بیون سر سختانه از تند روی و اعمال فشار بر مردم و اعمال کودکانه در امور جامعه پرهیز میکنند، آنها حتی رئیس جمهور سابق را بر سرکار خود ابقا کرده و دو معاون ، یکی از طرف سوسیالیستها ودیگری زیدی ، برایش تعیین کرده اند،

بدن شک هر انقلابی فراز ونشیبهای خاص خودرا دارد که با درجه پیشرفتگی وبر عکس آن جامعه ارتباط نزدیک دارد ، اما آنچنانکه از مصاحبه ها و گزارشات بیشتر مسولان کمیته های توده ای و سخنرانیهایشان بر میآید نشاندهنده آنست که کادرهای متخصصی برای اداره کارهای پس از انقلاب تربیت کرده اند ، برنامه پرسش وپاسخ روزانه ای دارند که از طریق تلوزیون بطور مستقیم با مردم سخن میگویند، راه آزادی و عدالتخواهی هیچگاه هموار نبوده ، اما ناهمواری مانع حرکت هم نشده است.

در سالهای گذشته سفارت آمریکا در صنعا، تمهیدات زیادی فراهم آورده بود تا بتواند مانع هر گونه » اغتشاش وخرابکاری» در یمن گردد ، اما به قول شیخ اجل :

صیاد نه هر بار که دامی ببرد یکبار بیاید که پلنگش بخورد

توضیحات : (1) آمریکا در یمن برای اعمال قدرت و کشتار مخالفان خود از طریق بهپاد به کشتار مردم مظلوم یمن میپردازد ، اما نه نیروهای پیاده نظام آمریکا ویا بهپاد هایشان ، نمیتوانند در مناطق زیدیها دست به تجاوز بزنند ، زیدیها بطور مستقیم به سفارت آمریکا هشدار داده بودند که در صورت هر تجاوز ی در مناطق آنها ، با عکس العمل مستقیم به سفارت امریکا ، روبرو خواهند شد ف وبدین وسیله ، از تجاوز آمریکائیها در مصون ماندند.

(2) : اکنون در عراق «حزب الدعوه» بر سرکار است. این حزب در سالهای 1345 ، به پیشنهاد دکتر حسن پیرنیا ، سفیر ایران در عراق و با کمک وهمکاری روحانیان و سیاستمداران شیعه عراقی تشکیل شد. در این دوره ایرانیها را بطور وحشیانه ای از عراق اخراج میکردند ، هدف از اخراج این بود تا دست ایران و عتبات مقدسه را در عراق کوتاه کنند ، بر طبق قرارداد «ارض روم» تجارت خرمشهر وکشتیرانی در»شط العرب» به عثمانی داده شد، درمقابل به ایران اجازه داده شد تا اداره عتبات مقدسه را در عراق به عهده داشته باشد و در شهرهای عراق هم نماینگی تجارتی دایرکند ، از ان دوره اداره عتبات مقدسه همیشه زیر نظر چهار روحانی ، فارس، ترک، ترکمن وپاکستانی که مسئول اقوام مذکور بودند، اداره میشد ، در سالهای اخیر ، بترتیب : سیستانی، خوئی، خاقانی و بشیر نجفی ، بودند. عتبات مقدسه سال 2006 ، 12ملیارد دلار درآمد سالانه داشت که اکنون بیشتر شده است ، هیئت اداره کننده عتبات تا کنون مانع شده و بصورت تابو درآمده که هیچگاه یک روحانی عرب عراقی در راس موسسه قرار نگیرد ، از طرفی عتبات خود بخود بمثابه دولت نامرئی و قدرتمندی است که ناخودآگاه در خدمت ایران قرار میگیرد ونمیتوان به سادگی این ساختار را در هم ریخت ، درزمان عبد الرحمن عارف (سنی) شروع به اخراج گسترده ایرانیها کرده تا از «شرتسلط» حوزه خلا ص شوند، اما عبد الرحمن عارف قبلا کابینه ای با 21 وزیرکه 17 نفرشان شیعه
ودند، تشکیل داده که بمثابه رشوه ا ی به شیعیان بود وهدفش این بود که فاتحه نفوذ ایران و عتبات وابسته را در عراق بخواند، سفیر ایران، پیر نیا که دپلوماتی کار کشته و خدمتگزار ایران بود ، متوجه این توطئه شوم شده و با کمک دوستان شیعه عراقی ، حزب الدعوه را تشکیل داده و پس از رسمیت یافتن 11 وزیر از کابینه عارف استعفا داده و به حزب اسلامی الدعوه پیوستند و بدین وسیله عتبات بر جای خود وبا همان سیاق سابق ماند و کل برنامه ضد ایرانی حکومت سنی ، عقیم ماند، چند سال بعد هم ، شط العرب اجبارا به اروند رود تغییر نام داده شد.

اما اگر کسانی فکر میکنند مالکی یا عبادی نوکر ویا گوش بفرمانان رژیم ایران هستند ، اشتباه بسیار بزرگی است ، مالکی هنگامیکه بعنوان رئیس حزب الدعوه وبه عنوان پناهنده، در ایران بسر میبرد در مقابل خواست دولت ایران که میخواست عراقیها را به جنگ صدام حسین بفرستد ، شدیدا مخالفت کرده و طی اطلاعیه ای هشدار داد که هیچکس از اعضای حزب الدعوه در ایران حق ندارد با وطن خود ، عراق وارد جنگ شود.

دو کشور ایران وعراق بر اساس احترام کامل متقابل با هم رابطه دارند ، هردو آمریکا را دشمن اصلی میدانند ، با کمک یکدیگر آمریکا را در دوره اشغال شکست داده واینراه ادامه پیدا خواهد کرد، اگر رابطه ایران وعراق تابع و متبوع شود ، سقوط هردو به اضافه سوریه حتمی است.توضیحات فوق بسیار فشرده وناقص است، اما…./

 

۱ دیدگاه »

  1. انقلابی که رهبری آن به دست حوثی ها باشد انقلاب ستمکشان نیست. ممکن است ستمکشان فاقد تشکل و آگاهی طبقاتی در این انقلاب نقش پیاده نظام ارتجاع را ایفا نمایند (همانطور که در انقلاب 1357 کردند) اما رهبری در دست ارتجاع می ماند و ستمکشان همچنان ستمکش باقی خواهند ماند. اگر خط سیر استدلالات نویسنده را ادامه دهیم به اینجا می رسیم که چپ ایران هم باید از حاکمان جمهوری اسلامی که «انقلاب ستمکشان» را در سال 1357 رهبری کردند حمایت کند!

    لایک

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: