نوشته: جیمز پتراس
برگردان: آمادور نویدی
خارج از اسرائیل و حامیان متشکل او در سازمانهای بزرگ صهیونیستی٬ افکار عمومی جهان و اکثر کارشناسان قوانین جهانی٬ حمله دولت یهودی به غزه و حملات از قبل برنامه ریزی شده به شهروندان و زیرساخت های اساسی را جنایت علیه بشریت می بینند.
هدف از این مقاله ۴ چیزست:
۱- شاسایی ماهیت جنایت- ویژگی نسل کشی با حمله مسلحانه و تسلسلی ست که منجر به آن(جنایت- م) میشود؛
۲- شناسایی آمران و عاملان مستقیم جنایات جنگی و همدستان داخلی و بین المللی آنها؛
۳- توضیح روابط الزام آور رهبران٬ سیاستگذاران٬ مبلغان٬ همدستان و پیروان٬ از جمله منافع مادی و ایدئولوژیکی٬ و ساختار سازمانی که چنین جنایاتی را نه تنها ممکن میسازد٬ بلکه تاکنون با مصونیت از مجازات است٬ و
۴- برای شناخت منافع بزرگتر امپراتوری که اسرائیل متحد با آمریکا ست٬ و بدنبال آن که٬ حمله به غزه آزمایشی ست وحشتناک.
«اخلاق» نگهبانان زندان در یک دولت نسل کش
سیاستگذاران دولت نسل کش اسرائیل یک جامعه بشدت میلیتاریزه را رهبری میکنند که شهروندان و سربازان٬ جنایتکاران و دارندگان مشاغل حرفه ای٬ شکنجه گران و دشمنان جامعه (بیماران روانی جامعه)٬ میتوانند و باید در یک جامعه در کنار هم و با همان افراد زندگی کنند. عقلانیت سرد با کشتار دسته جمعی و تکنولوژي به ویرانی عظیم٬ زبان به حسن تعبیر مهار میشود٬ و جلادان خود را قربانی جلوه میدهند (و برعکس). احکام اخلاقی خوار میشوند و اخلاق کشتار جمعی جایگزین آنها میگردد. اخلاق گرایان٬ خاخام ها٬ و فیلسوفان اخلاقی همه بیکدیگر می پیوند و برای بمباران بیمارستانها٬ مدارس٬ خانه ها و تمام موجودات زنده دعا میکنند- حتی وقتی که قبرستانها را بمباران میکنند٬ مرده ها و دفن شدگان نیز نمیتوانند در صلح بیارمند.
تنها نگاهی به اهداف نظامی کافی ست که٬ ببنیم نسل کشی دیدگاه همه حاکمان اسرائیل ست – مردمی تحت ستم وجود ندارد- و تمام موجودیت انسانی و مؤسسات در مناطق تحت هدف باید نابود شوند. تخریب زندگی انسانی٬ از وجود روزانه فلسطینی ها هذف نهایی این عملیات پلید و ناپسند شده است.
تصمیم عملی برای نابودی فلسطینی ها آگاهانه٬ از قبل برنامه ریزی شده٬ با کینه توزی در سطح مقامات بسیار بالا حل و فصل و دنبال شد و با شور و شوق وحشیانه٬ توسط «ارتش شهروندان» اسرائیل بکار گرفته شد.
آشکار شدن این طرح مرگبار با آنچه پیشنهاد صلح «سخاوتمندانه» بنظر میرسید آغاز شد. در سال ۲۰۰۴ ٬ نخست وزیر جنایتکار جنگی اسرائیل٬ آریل شارون به فلسطینیان دولت خودگردان در غزه «اعطاء» نمود و در اوت ۲۰۰۵ چند هزار شهرک نشین یهودی و پرسنل نیروی زمینی اسرائیل را از غزه خارج ساخت. پیامد این خیرخواهی: بیش از یک میلیون و چهارصد هزار فلسطینی در شلوغ ترین زندان باز جهان٬ بزرگترین گتو(زاغه یا محله کثیف شهر) در تاریخ جهان زندانی شدند. این عمل یاد آور مشمئز کننده نازی ها در دستگیری و جمع آوری یهودیان لهستانی و انتقال آنان به گتو های ورشو ست٬ جایی که به آنها نیز «حق خود گردانی» اعطاء شد. زما نیکه شهرک نشینان یهودی برداشته شدند (و به هر خانواده ۳۰۰۰۰۰ دلار «غرامت» پرداخت شد)٬ ارتش اسرائیل تمام راههای ورودی و خروجی غزه را مسدود ساخت. راههای زمینی٬ دریایی٬ و هوایی محاصره شد و کنترل تمام بر ورود هرگونه غذا٬ دارو٬ کتب مدرسه و خروج فلسطینی ها برای درمان پزشکی٬ تحصیلات دانشگاهی٬ سفرهای معمولی و تجارت تحمیل شد. این اعمال منعکس کننده سیاست نازی ها نسبت به آنهایی ست که در گتوهای ورشو گرفتار شده بودند. کشاورزان فلسطینی هنگام رسیدگی بر مزارع خود به ضرب گلوله کشته شدند٬ اعمال خشونت باری که یادآور گرسنگی دادن نازی ها به محاصره شدگان لنینگراد ست. و جهان وحشت زده شده بود.
غزه و گتو ابتدا بعنوان کمپ های زندان باز – اقداماتی موقت برای پوشاندن برنامه های واقعی راه اندازی شدند. جمعیت جوان غزه در سال ۲۰۱۴ تا بیش از یک میلیون و هشتصد هزار نفر محبوس رشد کرده است. بدیهی ست که٬ اگر مردم غزه نتوانند از طریق روش های عادی سفر کنند٬ کشاورزی کنند٬ ماهیگیری و تجارت کنند٬ ناچار به حفر تونل برای تأمین وسائل خود میشوند و علیه شرایط حقارت بار حیوانی تحمیل شده توسط اسرائیل مبارزه میکنند. گام های بعدی پس از محبوس ساختن موفقیت آمیز نوبت اجرای برنامه های سیستماتیک و از قبل برنامه ریزی شده میرسد: صهیونیست ها٬ همانند نازی ها٬ جنگ تمام عیاری را علیه اعمال اجتناب ناپذیر مقاومت سرکوب شدگان راه میاندازد. آنها برای نابودی مناطق پر جمعیت٬ بویژه محله هایی که مبارزان جوان در برابر ظلم طاقت فرسا مقاومت کرده و بزرگ شده اند٬ هواپیماهای جنگی٬ تانک و موشک و بمب میفرستند. مبارزان جوان قهرمان غزه٬ همانند پیشینیان ورشویی خود٬ در برابر دشمنان سرکوبگر خود بار ها و بارها مقاومت کرده اند. در همین حال٬ اکثر قریب به اتفاق یهودیان اسرائیلی از نابودی( فلسطین- م) احساس شادمانی میکنند در صورتیکه ادعا میکنند که قربانی هستند و جوانان یهودی خارج کشوری داوطلب پیوستن به ارتش دفاع اسرائیل در کشتار مردم فلسطین میشوند٬ درست همانگونه که جمعیت آلمان٬ همراه با بوند خارج کشور آلمان٬ جنایات رهبران دیکتاتور خود را جشن گرفت. اما پاسخ آنها اگر چه در زمان و مکانی مختلف ست٬ تقریبا یکسان بود: مردم برگزیده و آریایی های جهان متحد شده اند علیه آنچه که هر دوی آنها «تروریست» مینامند و ادعا میکنند تونل های آنها گورهای آنها خواهد شد.
در راستای این افسانه نژاد برتر٬ ماشین کشتار اسرائیل واقعا در قتل شهروندان غیر مسلح – معلولینی که نمیتوانند بدوند٬ دکترهایی که مانده اند تا از زحمی ها مواظبت کنند٬ و مادران و کودکانی که در پناهگاههای خود هستند مؤثرترین ست- و رقت انگیزست وقتی که با نبرد رو در رو با مقاومت مبارزان مصمم مسلح مواجه میشود. تا ۶ اوت ۲۰۱۴ ٬ نیروی هوایی٬ دریایی٬ و توپخانه اسرائیل ۱۵۹۴ شهروند فلسطینی را از طریق راه دور با تکنولوژی پیشرفته جنگی قتلعام کرد- در مقایسه ۳ شهروند اسرائیلی (یک بادیه نشین٬ یک کارگر مزرعه و یک یهودی اسرائیلی)٬ با نسبت سرسام آور ۱۵۰۰ شهروند فلسطینی به یکی از «مردم برگزیده ». اما وقتی که به «مبارزه زمینی» میرسد٬ ۶۴ سرباز اسرائیلی کشته در مقایسه با ۲۸۱ پارتیزان فلسطینی٬ نسبت ۴/۴ به ۱ میباشد. اسرائیلی ها علیرغم همه حمایت پوشش هوایی اسرائیل و وسائل حفاظتی با تکنولوژی بالا٬ وقتیکه حمله آنها به میدان نبرد زمینی رسید تلفات سنگینی دادند٬ در حالی که پارتیزانها مجهز به سلاح مناسب نبودند ولی حاضر به مردن برای خانه و آزادی خود بودند.
جنایتکاران جنگی: چه کسانی هستند و جرایم آنها چیست؟
به صراحت اولین افراد درخط مقدم دفتر ثبت دعاوی حقوقی جنایات جنگی٬ افسران فرمانده نیروهای مسلح اسرائیل٬ نیروهای دفاعی خود مدل٬ که مسئول حملات سیستماتیک زمینی و هوایی و دریایی بر شهروندان غیر مسلح٬ بیمارستانها٬ پناهگاه پناهندگان فلسطینی هستند میباشند. آنها باید به استراتژیست ها و سیاستگذاران اسرائیلی ملحق شوند که بطور سیستماتیک و جنایتکارانه خانه ها٬ محلات٬ شبکه های تصفیه آب و برق و فاضلاب را به عمد برای نابودی هرگونه موجودیت عادی روزانه تقریبا ۲ میلیون فلسطینی تلاش کرده و مورد هدف قرار داده اند. آنها طبق کنوانسیونهای ژنو واستانداردهای قانونی تأسیس شده در دادگاه نورنبرگ جنایات بزرگی علیه بشریت مرتکب شده اند. شهادت شاهدان عینی و مدارکی موجود ست که نشان میدهد سربازان با درجات پائین و متوسط درگیر تیراندازی بی دلیل به مدارس کودکان٬ خرید کنندگان٬ و مادرانی شده اند که همراه نوزادان خود در حال فرار از مناطق جنگی بودند. تعقیب جنایتکاران جنگی نمیتواند فقط به چند ده افسر ارشد محدود شود- تمام سطوح نیروهای دفاعی اسرائیل مرتکب این جنایات شده اند.
آشکار ست که رهبران سیاسی و سیاستگذاران٬ از جمله بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و کابینه اش٬ رهبران حزب و اعضای کنیسه(کنست) اسرائیل٬ که محرک اولیه راه اندازی حمله رعد آسا علیه غزه و کشتار گسترده توجیه آمیز شهروندان غیر مسلح بوده اند باید در مرکز هر تریبون جنایات جنگی بین المللی باشند.
اما در مورد مردم اسرائیل چکار باید کرد٬ توده عظیم یهودی٬ که علیرغم تقریبا نفرت جهانی نسبت به جنایات اسرائیل خود را از نظر اخلاقی بالاتر از افکار عمومی جهان می بینند؟ بیش از ۹۰ درصد یهودیان اسرائیل پشتیبان ادامه حمام خون بودند٬ در واقع آنها از بالای تپه های مشرف به غزه مشوق روزانه کشتار فلسطینیان بودند – شاهد عواقب جنایات بار حمایت خود بودند- آنها نیز بخش مهمی از اقدام تهور آمیز این جنایات هستند. آنها قتلعام فلسطینیان را جشن گرفتند و چند اسرائیلی را که بطور آشکار این «جنگ» را زیر سئوال برده بودند بشدت مورد حمله خشونت آمیز خود قرار دادند. اسرائیلی ها هیچ ادعایی مبنی بر«بیگناهان بیخبر» ندارند؛ آنها نمیتوانند این جنگ را یک «جنگ غم انگیز بین دو ملت» بخوانند. هیچ اسرائیلی نمیتواند با این ادعا که از ماهیت جنایاتی که بنام آنها مرتکب شده بیخبر بوده ست خود را تبرئه کند – و نه آنها میخواهند ادعای جهالتکنند. اکثر یهودیان اسرائیلی آگاه از ابتدا خواستار این جنگ بودند٬ تعداد زیادی به راهپیمایی های نژادپرستان با پلاکارد و بنر پیوستند و شعار «مرگ بر اعراب»! سر میدادند. آنها پوشش حمایت از هولوکاست غزه را همچون نشان افتخار میدانستند. نود(۹۰) درصد از شهروندان یهودی در اسرائیل هرگونه آتش بس بشر دوستانه را رد میکردند: مقاله نویسان و اکثر قریب به اتفاق نویسندگان نامه در مطبوعات روزانه بطور آشکارا برای نابودی غزه جر و بحث میکردند! برادران خارج از کشوری که نتوانستند در کشتار فلسطینیان شرکت یا در تأئید آن شتاب کنند٬ از مدعیان جنایتکاران جنگی بعنوان قهرمان اسرائیل نام میبرند و جشن میگیرند. بر گیدئون لیوی٬ روزنامه نگار مخالف تنهای هاآرتس٬ در تمام کافه تریاهای مدرن تف انداختند و او مجبور شده ست قهوه اش را در خانه بخورد.
درباره «اخلاق گرایان»٬ خاخام های ارشد معروف٬ که بدون تردید توأم با تقوی٬ اصرار بر کشتار جمعی فلسطینیان دارند چه میتوان گفت: آیا یک دادگاه عالی از مقامات مذهبی وجود دارد تا این «مردان مقدس» را مسئول تحریک جنایات جنگی خود بداند؟ در مورد شبکه سازمانهای صهیونیست بین الملل در سراسر جهان که میلیاردها دلار محموله سلاح مرگبار از کنگره و هیئت اجرایی فاسد و ترسوی آمریکا تأمین میکند چه میتوان کرد؟ آیا آنها همدست نسل کشی فلسطینیان قبل و بعد از واقعیت نیستند؟
با اینحال٬ این یک دروغ آگاهانه و آشکار و ادعای ساخته شده٬ مانند بعضی از منتقدان قلابی «چپ»ست٬ که «آمریکا را شریک مسئول» جنایات اسرائیل علیه غزه میدانند. چه کسی از مردم آمریکا خواست که این کشتار فلسطینیان را تأئید کنند؟ چه زمانی مردم آمریکا یک «لابی» برای خرید رأی کنگره سازماندهی کرد؟ آیا مردم آمریکا سازماندهنده جمع آوری چندین میلیون دلاری در والدوروف- آستوریای لوکس بوده اند٬ جایی که جمهوریخواهان و دمکراتها رهبرانی انتخاب کردند که متعهد به دادن ۲۲۵ میلیون دلار اضافی برای موشک و تانک به اسرائیل شدند٬ تا زرادخانه اسرائیل را دوباره مجهز کند تا هزاران خانه و تمام خانواده های فلسطینی را در غزه از ریشه درو کرده و با خاک یکسان کند؟ هر محقق جدی٬ که به سیاست داخلی آمریکا نگاه میکند٬ میداند که رؤسای ۵۲ سازمان بزرگ یهودی آمریکایی(چنین) همدست در بمبارانهای تروریستی اسرائیل در غزه هستند. و نظرسنجی ها نشان میدهد که اکثر جوانان آمریکایی با حقوق فلسطینیان احساس همدردی میکنند…
آیا بندی(ماده ای) در رسیدگی تریبونال جنایات جنگی نورنبرگ وجود دارد که بتواند علیه جنایات جنگی همدستان خارج از کشور اتهاماتی وارد سازد؟ در مورد دانشگاهیان برجسته چپ و «مترقی» چه که برای شرکای خارج از کشور اسرائیل با پوشش و با دروغ «آمریکا»(و دلالت بر مردم آمریکا) را در این کشتار فلسطینیان متهم میکنند؟
روابطی که کورکورانه ست
ما زنجیره ارتباط نخبگان سیاسی اسرائیل٬ فرماندهان نظامی و جمعی از مردم اسرائیل را که مستقیما در جنایات جنگی و نسل کشی با فعالان اصلی سازمانهای صهیونیستی خارج از کشور همدست هستند شناسایی کردیم. آنها بعنوان یک نیروی منسجم غوطه در خون و خونریزی تمام جنگ علیه فلسطینیان – ساکنان اصلی و صاحبان اصلی آنچیزی که حال «اسرائیل» خوانده میشود عمل میکنند.
سئوالی که مطرح میشود این ست: چه چیزی آنها(یهودیان و اسرائیلی ها- م) را در این تعهد وحشتناک متحد میسازد؟ چه نوع کوری اخلاقی آنها را دامنگیر کرده که آنها از قفسه های کتاب که مملو از نوشته ها و تعالیم انسانی اسپینوزا٬ کانت٬ بابیل٬ یا بوبیر ست چشم پوشی میکنند؟ آیا این وفاداری قبیله ای گرفته از گفته های کتاب تورات عهد عتیق ست که مشتق از انتقام و بچه کشی ست؟ آیا این ها اصطلاحات تعصب قومی مذهبی مرتبط با تلاش برای تحقیق یک امپراتوری منطقه ای و غارتگر ست؟
ایدئولوژی نژادپرستانه و بیان زهر آگین آن در هر دو مقامات اداری و «یهودیان خیابان» بسیار گسترده و باز ست. تحقیر فلسطینیان٬ در حالیکه مدعی نژاد برتر و بالاتر از قوانین سایر نقاط جهان بودن٬ در خدمت توجیه تمام جنایات علیه مردم غزه است. دور و نزدیک٬ این اصطلاح «هویت جمعی یهودی و همبستگی»٬ که بر مبنای برتری قومی مذهبی ست همواره همراه با خصم مردم «بومی» تحقیر تهدید شده ست٬ منجر به حمایت تزلزل ناپذیر آدمهای مقتدر هالیوود٬ استادان لیگ آیوی٬ روشنفکران فرانسوی٬ اشراف انگلیسی و بانکداران سرمایه گذار برجسته وال استریت شده ست.
وابستگی ایدئولوژیکی و وفاداری قومی مذهبی به کنار٬ بسیاری از یهودیان اسرائیلی همچنین دارای سهام مادی در سرقت و اخراج مردم فلسطین هستند: سرزمینهای ضبط شده فلسطینیان منجر به مسکن جدید ارزان سوبسید شده٬ استخرهای شنا فقط برای یهودیان٬ ساخت آپارتمانهای نو بر روی زمینهای فلسطینیانی میشود که زمانی باغهای پررونق زیتون بود و نسل اندر نسل خانوادهایی زندگی میکردند و میمردند. طبقه کارگر و متوسط یهودی مسکن رایگان بدست می آورند؛ دلالان محتکر زمینخوار و معاملات ملکی زمین اجازه ساخت آپارتمانهای لوکس و توریستی را در مقابل اقیانوس بدست می آورند. پیمانکاران ساختمان با دولت قرارداد ساخت و ساز پر سود تأمین میکنند. در اسرائیل٬ غارتگری مواد اساسی مهمی برای زندگی با استاندار بالا ست٬ استانداردی که چندین برابر بیشتر از فلسطینی ها ست٬ بسیار بالاتر از اسرائیلی های غیر یهودی و حتی بالاتر از آمریکایی هایی ست که برای تقریبا ۵۰ سال مجبور به پرداخت یارانه به «دولت یهودی» هستند.
حمله اسرائیل به غزه در خدمت آزمونی ست برای سلاحهای کشتار جمعی و گنبد ضد موشکی خود٬ که بهمان اندازه مهم است. در این راستا٬ کشتار در غزه در خدمت آخرین تمرین(و هشداری واضح) برای جنگهای جدید در سراسر منطقه در ارتباط با آمریکا و دولت های دست نشانده اوست. آخرین اسناد اداوارد اسنودن تحلیگر سازمان امنیت ملی آمریکا آشکار ساخت که اسرائیل پشت سر هم با آمریکا در شمال آفریقا٬ خاورمیانه٬ خلیج فارس٬ آسیای جنوبی و کشورهای اسلامی در انتخاب اهداف کار میکند و طرحهای جنگی میسازد. ایجاد اسرائیل بزرگ دیگر رؤیای احمقانه متفکرین یهودی نیست: ساخت اسرائیل بزرگ در جریان ست و آغاز خونین آن در غزه حاکی از جنگهای بزرگتر و خونین تر علیه بشریت در آینده ست.
نتیجه گیری
جنگ تمام عیار اسرائیل علیه غزه نه تنها از طرف میلیونها نفر از سراسر جهان محکوم شد٬ بلکه باعث خشم بیشتر مردم جهان از جنایات اسرائیل علیه بشریت گشته ست٬ تا جایی که خواهان یک تریبونال (دادگاه) بین المللی برای رسیدگی به جنایات جنگی اسرائیل شده اند. سئوال این ست که اگر فراخوان چنین تریبونالی داده شود٬ شبکه تا چه حد باید گسترده شود- در چه جایی بین رهبران٬ سربازان٬ توده مردم٬ حامیان همدست خارج از کشور اسرائیل٬ و تمام کسانی که بنحوی از انحاء شریک جرم ند خط کشی کرد؟ چند نفر از «شرکای بی چون و چرای» قتلعام فلسطینیان باید بازجویی و محاکمه شوند؟
خشم و وحشت رو به رشد (مردم جهان- م)٬ اسرائیل را از نژاد انسان بیشتر منزوی ساخته ست٬ از جمله از هزاران یهودی- اما باعث سخت تر شدن و تحریک هسته قدرتمند حامیان بانفوذ رهبران اسرائیل٬ بویژه در آمریکا شده ست.
حامیان تا به انتهای اسرائیل٬ نشسته در آپارتمانهای لوکس خود٬ در موضع ضد حمله قرار گرفته اند. تولید کنندگان با نفوذ هالیوود٬ هنر پیشه های اخلاقگرای خشمگین را که جرأت انتقاد از جنایات جنگی اسرائیل در غزه داشته اند را محکوم کرده٬ وبه آنها برچسب «ضدسامی» میزنند و تهدید به لیست سیاه و محروم کردن از هر کار بیشتر در «فیلم یا بر صحنه» تا آخر عمر میکنند. هیئت قدرتمند صهیونیستی٬ نه فقط مخالفت آمریکا را برای هر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل درمحکومیت جنایات جنگی اسرائیل تضمین کرد٬ بلکه به اتفاق آرا(۱۰۰ درصد) تصویب کنگره و کاخ سفید و «تخصیص اضطراری بیش از ۲۵۰ میلیون دلار از مالیات دهندگان آمریکایی»٬ کاهش بمب و موشک های اسرائیل را که بر سر مردم غزه پرتاب نموده بود دوباره عرضه و تأمین کرد. تندروهایی٬ که برای رؤسای ۵۲ سازمان یهودی آمریکایی صحبت میکردند٬ حتی در برابر صدها هزار تظاهرکننده پشتیبان حقوق مردم فلسطین در سراسر جهان٬ از حمایت خود در قتلعام اسرائیل دست نکشیدند. تندروها آشکارا در حمایت کور خود از جنایات جنگی اسرائیل خودنمایی میکردند. این متعصبان معتقدند که هر منتقد جنایات جنگی اسرائیل٬ خواه مسیحی٬ مسلمان٬ هندو٬ یهودی باشد یا به خدا اعتقاد نداشته باشد٬ یک ضد سامی٬ منحرف یا تروریست ست که باید سانسور یا خرد شود! در درون پناهگاه صهیونیستی مشت آهنینی مبنی بر تقویت وفاداری به اسرائیل وجود دارد٬ در حالی که در خارج از آن٬ فوران احساسات ملایم تبلیغاتی ست که جنایات جنگی اسرائیل را به حداقل برساند و همدستی خارج از کشور را با نسل کشی فلسطینیان شدیدا انکار میکند.
حسن ختام: گفتگویی بین صهیونیستها
صهیونیست راست به صهیونیست چپ میگوید:«جنایات برای خدمت به اسرائیل بزرگ تقوا ست». صهیونیست چپ میگوید:«جنایات وجود دارند٬ اما در نهایت آمریکا مسئول ست».
یک ناظر صهیونیست زیرک مسن با تأئید نظر میدهد:«این تقسیم کار ماست: صهیونیستهای راست از اسرائیل دفاع میکند٬ و صهیونیستهای چپ منتقدان خود را گیج میکنند».
درباره نویسنده:
جیمز پتراس٬ استاد سابق جامعه شناسی در دانشگاه بینگهامتون٬ نیویورک٬ دارای سابقه ۵۰ سال عضویت در راه مبارزه طبقاتی ست. او مشاور بی زمین ها و بیکاران در برزیل و آرژانتین٬ و یکی از همکاران نویسنده کتاب جهانی شدن بدون نقاب(کتب زید) ست. با او میتوان با آدرس ایمیل زیر تماس گرفت.
jpetras@binghamton.edu.
برگرفته از:
Israeli Genocide and its Willing Accomplices
http://www.informationclearinghouse.info/article39386.htm