تحریم اسرائیل، تحریر فلسطین
شایسته مدنی
منتشر شده در تارنماي انسان شناسي و فرهنگ
بار دیگر ماشین کشتار رژیم اسرائیل به راه افتاده است و بیآنکه توجهی به نگرانیهای مردم دنیا و بیانیههای سازمانهای بینالمللی حقوق بشر کند، مشغول به خاک و خون کشیدن مردم بیگناه و غیرنظامی غزّه است. هدف از این نوشتار پرداختن به جنبهی سیاسی و نظامی این تراژدی نیست، چرا که همهی ملتها و سازمانهای حقوق بشر از سراسر دنیا از جمله ایران دائم درحال فریاد و محکوم نمودن این نسلکشی هستند. آنچه من در این یادداشت میتوانم از حوزهی تخصصی خود به آن بپردازم نگاه اقتصادی و مشخصا پدیدهی مصرف است. به طوریکه میدانیم قدرت اقتصادی اسرائیل، این توان نظامی و سیاسی را در آنها ایجاد نموده است که بی هیچ دغدغهای زنان و کودکان بیگناه فلسطینی نوار غزه را به خاک و خون میکشد. بنابراین آنچه ملتهای دنیا بایستی در کار تحدید قدرت روزافزون رژیم اسرائیل و پیشگیری از جنایتهای ضد بشری وی در پیش گیرند، هدف قرار دادن اقتصاد اسرائیل وتحریم کالاهای تولیدی آن است.
تحریم کالاهای اسرائیلی در بادی امر آسان به نظر میرسد، منتهی چون این فرآیند در بستر پدیدهی بسیار پیچیدهی اقتصادی «مصرف» اتفاق میافتد، بنابراین چگونگی اعمال این تحریم منوط به آگاهی مصرفکنندگان است که من سعی میکنم مختصرا به ضرورتهای این مهم اشاره نمایم.
مصرف (consumption) در لفظ به معنی استفاده از کالاها برای رفع نیازها و خواهشهاست. مصرف نه تنها شامل خرید انبوه کالاهای مادی از اتومبیل گرفته تا تلویزیون میشود، بلکه استفاده از خدماتی چون سفر و انواع تجارب اجتماعی را نیز دربرمیگیرد. جوامع مدرن فرآیند مصرف را به فعالیت اجتماعی مهمی تبدیل کردهاند که تامین آن مستلزم صرف مقادیر عظیمی وقت، پول، انرژی، خلاقیت و ابتکار فنآورانه است (درآمدی بر فهم جامعهی مدرن جلد سوم).
پدیدهی مصرف اصولا در کنار مصرف کننده معنا پیدا می کند بنابراین در یک معرفی کوتاهی از مصرفکننده باید گفته شود که مصرفکننده شخصی است که آگاهانه و یا ناآگاهانه کالایی را خریداری و یا از خدماتی استفاده میکند.
وقتی سخن از ناآگاهی در حوزهی مصرف پیش میآید منظور این است که تهیهی کالاها همیشه بر اساس نیازها نیستند، مانند خرید کالایی که نیاز روانی یک بیمار را بدون توجه به نوع کالا برطرف میکند. و اگر نسبت بین مصرف و نیاز از توازن خارج شود اقتصاد تب کرده و بیمار خواهد شد و بیماری اقتصاد، بیکاری افراد را رقم خواهد زد. سالها پیش صحبت از این بود که خرید یک کالای خارجی، یک کارگر داخلی را بیکار میکند اما توجه چندانی به این امر مهم نمیشد و ما امروز شاهد به ثمر نشستن میوه ی این بیتوجهی هستیم. اکنون به این پرسش میرسیم که این آگاهی و دوراندیشی از کجا به مصرفکننده منتقل میشود؟ در پاسخ به این پرسش اشاره به این امر مهم بسنده است که سرمایهی اجتماعی و اعتماد یکی از عوامل اصلی این دوراندیشی و آگاهی از موثر بودن تصمیمات فردی افراد در حوزهی مصرف است.
همانگونه که هدایت مصرف از تولیدات خارجی به سوی تولیدات داخلی، اقتصاد داخلی را تقویت مینماید بدون تردید اقتصاد کشور یا کشورهایی که کالاهایشان بازار مصرف داخلی را پر نموده بود به مخاطره خواهد انداخت. بنابراین گذرگاه یا گلوگاه مصرف، استراتژیکترین تنگهی اقتصادیست که میتوان در آن هر زورگوی لجام گسیختهای را وادار به تمکین از قواعد بین المللی و حقوق انسانی نمود.
گرچه خرید کالای با کیفیت و ارزانقیمت حق هر مصرفکننده است، اما کمپین تحریم کالاهای اسرائیلی نشاندهندهی این است که مصرفکنندهی عادی نیز میتواند اقتصاد یک مجموعه را به مخاطره بیندازد و یا ارتقا ببخشد و برای اینکار بایستی از حق خوددر باب مصرف بگذرد و با مصرف هدایت شدهی خود به مبارزه بپردازد. کمپین جهانی بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم (BDS) که در سال 2005 بهوسیلهی هفتاد و دو سازمان فلسطینی ایجاد شد، در سال 2013 به یکی از نگرانیهای مقامات اسرائیل تبدیل گشت و آنها را به فکر چاره انداخت[1]
. منتهی پرسشی که اینجا پیش می آید اینست که که یک مصرفکننده چه میزان نسبت به کالایی که تهیه میکند آگاه بوده و چرخهی گردش یک کالا در سطح بینالمللی و منطقهای را درک میکند؟ یک مصرفکنندهی عام، چه اندازه بر تاثیرات دراز مدت خرید کالاهای اسرائیلی بر روزافزونی قدرت اسرائیل آگاه است؟
. منتهی پرسشی که اینجا پیش می آید اینست که که یک مصرفکننده چه میزان نسبت به کالایی که تهیه میکند آگاه بوده و چرخهی گردش یک کالا در سطح بینالمللی و منطقهای را درک میکند؟ یک مصرفکنندهی عام، چه اندازه بر تاثیرات دراز مدت خرید کالاهای اسرائیلی بر روزافزونی قدرت اسرائیل آگاه است؟
آنچه اهمیت دارد در پایان این یادداشت گفته شود اینست که تغییر سبک زندگی این قابلیت را دارد که یک ملت را از بسیاری از کالاهای مدرن غربی و حتی کالاهای اساسی بی نیاز کند بنابراین یک عزم جهانی لازم است تا بر مبنای همین اصل «تغییرسبک زندگی»، همهی ملتها نه بعنوان یک ملت خاص بلکه فقط بعنوان انسان، در همدردی و پشتیبانی از یک ملت ستمدیده، به کمپین جهانی بایکوت بپیوندند و با بکارگیری ساز و کارهای مناسب در جهت شناسایی کالاهای اسرائیلی و شرکای تجاریاش از خرید آنها خودداری نمایند.