ترجمه های آزاد و برداشتها
درخواستِ فراموش کردن
Erich Fried* (1921-1988)
“اگر آنها بالاخّره می خواستند که مطالبات کهنهء خویش را فراموش کنند.”
یک برهان صهیونیستی
احمق نباش
باد می گوید
دنیا به چرخش خود ادامه می دهد
همه چیز خود را دگرگون می سازد
گذشته را باید فراموش کرد
اگر تو می توانستی مزرعهء خود را فراموش کنی
زمینِ مسموم می گوید
و اگر تو می توانستی خانهء سفیدت را فراموش کنی
آوار می گوید
و اگر تو می توانستی کوزهء بزرگ را فراموش کنی
شکسته پاره ها می گویند
و اگر تو می توانستی درخت زیتون را فراموش کنی
کندهء درخت می گوید
و درختان پرتقال را
بیشهء سوخته می گوید
و اگر تو می توانستی دو خواهرت را فراموش کنی
راهِ به سویِ مزارها می گوید
و اگر تو می توانستی فریادها را فراموش کنی
گوش ها می گویند
آنگاه تو می توانستی به خطر انداختن خویش را پایان دهی
آنگاه تو می توانستی به دوردست روی
مانند خرمائی در دلِ یک کشتی
که چیده شده و از درختِ خود رهاست
آنگاه تو می توانستی رها باشی همچون یک دانهء شن در باد
سرانجام رها از وطنی
که آن را تو از دست داده ای
دنیا به چرخش خود ادامه می دهد
گذشته را باید فراموش کرد
احمق نباش
بادی می گوید
که از جانب تبعید کنندگان تو می وزد